پاورپوینت کامل جایگاه مرجعیت و حوزه های دینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه مرجعیت و حوزه های دینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه مرجعیت و حوزه های دینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه مرجعیت و حوزه های دینی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۴

جایگاه مرجعیت تقلید در مکتب تشیّع، بلندترین پایگاه معنوی و علمی در سلسله مراتب
مقامات عالی دینی است، به دلیل این که سرنوشت دین و بعضاً دنیای جامعه شیعه، به دست
با کفایت آنان رقم می خورد.

مقدرات دینی مردم به این است که مرجع تقلید، احکام الهی را با زحمت و قدرت علم و
تخصّص، از منابع اصل آن استنباط نموده، به زبان قوم در رساله عملیه منعکس سازد تا
مردم به تکالیف دینی خود عمل نمایند.

در مقدرات سیاسی و اجتماعی مردم نیز، مراجع تقلید بسیار اثر گذار بوده اند. در طول
تاریخ، هر بحران و خطری که برای شیعه و مکتب آن پیش آمده و باعث ترس و یأس و
افسردگی شده است، مهم ترین قدرتی که توانسته به کمک یاران، شاگردان و علمای بلاد،
شیعه را از بحران ها و بن بست ها نجات بخشد، مقام شامخ مرجعیت و رهبری آنان بوده
است. شواهدی در تاریخ بر این مدعا دلالت دارد:

۱ ـ فتوای تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی باعث شد که پایه های حکومت ناصرالدین
شاه به لرزه در آید و هیبت حکومت مطلقه درهم بشکند و زمینه را برای عالمان و
روشنفکران دینی فراهم سازد تا وارد عرصه های تحولات سیاسی شده و به شهرری مهاجرت
نمایند و نهضت مشروطه را بر پا ساخته و سرانجام به پیروزی برسانند.

۲ ـ تدبیر داهیانه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی موجب شد که لباس روحانیت بر اندام
عالمان دین و فضلای راستین در عصر پهلوی محفوظ مانده و مانند علمای ترکیه خلع لباس
نشوند، و تنها در مساجد بتوانند در کسوت روحانیت قرار گیرند.

۳ ـ در آزادی عراق از چنگال استعمار انگلیس، عالمان دین به رهبری مراجع عظام نقش
بسیار تعیین کننده ای داشتند. حتی برخی از عالمان مانند آیه الله سید محمد تقی
خوانساری و آیه الله کاشانی در جنگ شرکت نموده و مجروح شدند.

۴ ـ نهضت روحانیت به رهبری امام امت و مرجع تقلید شیعه بود که به انقلاب کبیر ایران
منتهی گردید و سلطنت دو هزار و پانصد ساله ستم شاهی را ریشه کن ساخت.

۵ ـ ورود غیر منتظره و باشکوه مرجع بزرگوار عراق، آیه الله العظمی سیستانی ـ مد ظله
العالی ـ به نجف باعث شد هتک حرمت بارگاه حضرت علی( علیه السلام ) و کشتار خونین
مردم نجف و پناه جویان به حریم قدس علوی متوقف شود. این مرجع عالی قدر شیعه بدون
محافظ و خبر قبلی حرکت خود را به نجف آغاز کرد و در طریق این سفر مبارک و با
ارشادات اثر گذار خود، موجبات خروج نیروهای مسلح خودی و اجنبی را از شهر نجف فراهم
نمود و با مطرح کردن عالی ترین شعار سیاسی یعنی انتخابات آزاد و معقول با نظارت
سازمان بین الملل، عملاً نشان داد که مراجع نقش بسیار بارزی در سرنوشت سیاسی و
اجتماعی مردم دارند.

آری، مراجع همواره محور تجمع مردم و علمای بلاد بوده اند و با همین پشتوانه توانسته
اند از حمایت بی دریغ مردم، علما و حوزه ها برخوردار باشند و کارهای بزرگی انجام
دهند.

در پیروی و تقلید از مرجعیت، زبان، نژاد، طایفه، ملیت، جناح و گروه مطرح نیست، بلکه
همه مسلمانان پس از تحقیق و احراز شرایط مرجعیت، از وی پیروی کرده و گوش به فرمان
هستند، زیرا آنان را نایبان عام امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه ـ و جانشینان
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)می دانند و رسالت بس سنگینی دارند که ذیلاً اشاره
می شود:

۱ ـ با تشکیل حوزه های درسی، صدها شاگرد مجتهد و فاضل، تربیت می کنند.

۲ ـ تأمین بخشی از نیازهای معیشتی علما و طلاب حوزه های دینی را بر عهده دارند.

۳ ـ در ساختن مراکز و مؤسسات دینی مانند مدارس علمی ، کتابخانه های تخصصی، مساجد و
مراکز تبلیغی کوشا می باشند.

۴ ـ هدایت و ارشاد توده ه، رفع مشکلات اقتصادی، بیان احکام و معارف دینی، فتاوای
سیاسی و پیکار بر ضد ظالمان و طرح حکومت دینی را بر عهده دارند. البته در عصر م،
رهبری نظام اسلامی به دست مقام معظم رهبری ـ مد ظله العالی ـ اداره و هدایت می شود
و مراجع عظام سایر مسئولیت ها را انجام می دهند. در هر صورت، امام عصر ـ عجل الله
تعالی فرجه ـ در توقیعی که خطاب به عثمان بن عمری می فرماید: (و اما الحوادث
الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله;۱ در
رخدادهای مهم، به راویان احادیث ما مراجعه نمایید. آنان حجت من بر شما هستند و من
حجت خدا بر شما هستم. )

مقصود از (رواه احادیث) فقیهان و عالمان اسلامی هستند که در قرآن کریم و روایات
معصومین از آنان به فقیه و علمای عارف به حلال و حرام تعبیر گردیده است. ۲

بنابر این جای تردید نیست که (حوادث واقعه) و رویدادهای تحقق یافته، تنها مسائل
فرعی و جزیی نیست; بلکه بیشتر شامل بحران ها و رخدادهای سیاسی، اجتماعی و طوفان های
دینی و اعتقادی می شود. همچون اصول و فروع دین به ویژه مسایل حکومتی، عدل و امامت،
به گونه ای که اگر در این نوع حوادث به فقیه جامع الشرایط و عالم آگاه مراجعه نشود
بسا ممکن است جامعه به گمراهی کشیده شود. به همین دلیل قرآن برای آموزش دین و پرورش
فقیهان، تأکید آمیخته با توبیخ دارد. می فرماید: (و ما کانَ المؤمنونَ لینفروا
کافهً فَلَوْلا نَفَرَ من کل فرقه منهم طایفه لیتفقهوا فی الدّین و لینذروا قومهم
اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون;۳ به مؤمنان نرسیده است که همگی به سوی جبهه ها و یا
حوزه های علمیه بسیج شوند و ضرورت های اجتماعی و اقتصادی را رها نمایند، پس چرا از
هر طایفه و نژادی، گروهی برای تفقه در دین هجرت نمی کنند تا مسائل دینی را آموخته و
به میان قوم و ملت خویش برگردند و آنان را ارشاد و انذار نمایند که شاید پذیرا
شوند.)

از اطلاق آیه بر می آید که تفقه در دین، اختصاص به آموختن احکام دینی ندارد، بلکه
باید در تمام مسائل دینی که عبارت است از عقاید، احکام، اخلاق، تفسیر و حدیث و علوم
وابسته به آن، نیز تخصص پیدا کنند و گرنه فقیه در کل دین نخواهند بود. مضاف بر این
که باید عالمانی بصیر و آگاه به حوادث زمان و مسائل جهانی و متعهد و ملتزم به مسائل
دینی باشند و گرنه نمی توانند رسالت ارشاد و انذار جامعه را بر دوش بکشند و مقامی
(مطاع) در جامعه باشند، زیرا فاقد شیء معطی شیء نمی شود; یعنی:

ذات نا یافته از هستی بخش

کی تواند که شود هستی بخش

خشک ابری که بود زاب تهی

کی شود بر صفت آب دهی

برخی از مراجع عظام برای مرجعیت، جز اعلمیت، عدالت، تقو، شجاعت و زهد را نیز شرط
لازم دانسته اند، بلکه عادل ترین، با تقواترین و زاهدترین افراد پس از احراز اعلمیت
به مقام مرجعیت دست پیدا می کنند، که طبیعتاً سالیان متمادی مطالعه و تدریس در فقه
و اصول و علم اخلاق و اعتقادات را می طلبد تا یک انسان، مجتهد جامع الشرایط شود. نه
هر کس ادعای مرجعیت کند، مرجع تقلید بالفعل است و نه آن که رساله ندارد، فقیه جامع
الشرایط نیست. به قول حافظ شیرازی:

نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند

نه هر که آینه سازد، سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست

کلاه داری و آیین سروری داند

هزار نکته باریک تر زمو این جاست

نه هر که سر بتراشد قلندری داند

به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد

جهان بگیرد اگر دادگستری داند

از سوی دیگر، کثرت رساله ها به شأن مرجعیت راستین ضربه ای وارد نمی سازد، زیرا
مرجعیت تقلید یک مقام الهی و معنوی است و اگر مشیّت حضرت ولی عصر ـ عجل الله تعالی
فرجه ـ تعلق بگیرد، دل ها به سوی وی کشیده شده و اکثر مردم حول یک محور تجمع می
نمایند. اگر چه تبلیغات گاهی تعیین کننده است، ولی زود گذر می باشد و در نهایت باعث
ندامت مقلدان خواهد بود. وظیفه مردم رجوع به خبرگان آگاه و عالمان بلاد و تحقیق همه
جانبه برای شناخت مرجع تقلید است. در هر صورت، فقیهان راستین نمایندگان امام عصر ـ
عج