پاورپوینت کامل الگوها و اسوه هاقمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الگوها و اسوه هاقمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگوها و اسوه هاقمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل الگوها و اسوه هاقمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۶۱

مقدمه

در نگاه به قلّه های رفیع ایمان و شجاعت و وفا، چشم ما به مردی بزرگ و بی بدیل
می افتد، به نام عباس، فرزند رشید امیرالمؤمنین (ع) که در فتوّت و رادمردی، الگویی
برجسته است. ما پیوسته دین باوری و باطل ستیزی و جان بازی را از او آموخته ایم و
نسل الله اکبرِ امروز، وام دار مکتب جهاد و شهادتی است که اباالفضل (ع) در آن مکتب،
علم دار است و درخشان.

ما برای رسیدن به سرچشمه یقین و کوثر ایمان، نیازمند راهنماییم. اولیای دین
می توانند راه را نشانمان دهند و از زمزم گوارایی که در اختیارشان است سیرابمان
سازند.

اگر در امتداد «اسوه ها» به عباس بن علی (ع) می رسیم، برای روشنی چراغی است که پیش
پای انسان ها افروخته است. او الگو و سرمشق است، نه تنها در شجاعت و رزم آوری، بلکه
در ایمان و معنویت، مقاومت و استواری، عبادت و شب زنده داری، حماسه و سلحشوری،
اخلاص و آگاهی و معرفت و وفا هم.

آن چه می خوانید، گوشه ای از شخصیت حضرت اباالفضل (ع) را ترسیم می کند، باشد که نام
و زندگی نامه آن سردار رشید، چراغ یقین ایمان را در ذهن و زندگی مان روشن سازد.

تبار پاک

سال ها از شهادت جان گداز حضرت زهرا (س) می گذشت. حضرت علی (ع) پس از فاطمه با
امامه (دخترزاده پیامبر اکرم) ازدواج کرده بود، اما با گذشت بیش از ده سال از آن
داغ جان سوز، هنوز هم غم فراق زهرا در دل علی بود.

وقتی علی (ع) به فکر گرفتن همسر دیگری بود، عاشورا در برابر دیدگانش بود. برادرش
«عقیل» را طلبید و از او خواست برایش همسری پیدا کند شایسته و از قبیله ای که
اجدادش از شجاعان باشند تا بانویی این چنین، فرزندی آورد شجاع و رشید.(۱)

عقیل، زنی از طایفه کلاب را به امیرالمؤمنین (ع) معرفی کرد که نامش «فاطمه»، دختر
حزام بن خالد بود و نیاکانش همه از دلیرمردان بودند. از طرف مادر نیز دارای نجابت
خانوادگی و اصالت و عظمت بود. او را فاطمه کلابیّه می گفتند و بعدها به «امّ
البنین» شهرت یافت.

حضرت علی (ع) با آن زن شریف ازدواج کرد و از او چهار پسر به نام های: عباس،
عبدالله، جعفر و عثمان زاده شد، که هر چهار تن سال ها بعد در حادثه کربلا به شهادت
رسیدند. عباس، نخستین ثمره این ازدواج پربرکت و بزرگ ترین پسر امّ البنین بود.

عباس بن علی (ع) فرزند چنین بانوی با معرفتی بود و پدری چون علی بن ابی طالب (ع)
داشت و دست تقدیر نیز برای او آینده ای آمیخته به عطر وفا و گوهر ایمان رقم زده
بود.

ولادت او روز چهارم شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه بود.(۲) تولد عباس، خانه علی را
روشن و سرشار از امید ساخت. وقتی به دنیا آمد آن حضرت در گوش او اذان و اقامه گفت و
او را عباس نام نهاد.

عباس در خانه علی (ع) و در دامان مادرِ با ایمان و وفادارش و در کنار حسن و حسین
(علیهما السلام) رشد کرد و از این دودمان پاک و عترتِ رسول، درس های بزرگِ انسانیت
و اخلاق را فرا گرفت.

استعداد ذاتی و تربیت خانوادگیِ او سبب شد که در کمالات اخلاقی و معنوی، پا به پای
رشد جسمی پیش برود و جوانی کامل، ممتاز و شایسته گردد. نه تنها در قامت، رشید بود،
بلکه در جلوه های انسانی هم رشید بود.

دوران جوانی

از روزی که عباس چشم به جهان گشود، امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین را در کنار
خود دید و از سایه مهر و عطوفت و چشمه دانش و فضیلتشان برخوردار و سیراب شد.

چهارده سال از عمر عباس در کنار علی (ع) گذشت. گفته اند: او در برخی از جنگ های
پدرش شرکت داشت، در حالی که نوجوانی در حدود دوازده ساله بود.(۳)

در یکی از روزهای نبرد صفین، نوجوانی از سپاه علی (ع) بیرون آمد که نقاب بر چهره
داشت و از حرکات او نشانه های شجاعت و هیبت، هویدا بود. از سپاه شام کسی جرأت نکرد
به میدان بیاید. معاویه، «ابن شعثا» را که مردی دلیر بود صدا کرد و گفت: به جنگ این
جوان برو. آن شخص گفت: ای امیر، مردم مرا با ده هزار نفر برابر می دانند، چگونه
فرمان می دهی که به جنگ این نوجوان بروم؟ معاویه گفت: پس چه کنیم؟ ابن شعثا گفت: من
هفت پسر دارم، یکی از آنان را می فرستم تا او را بکشد. گفت: باشد. یکی از پسرانش را
فرستاد، به دست این جوان کشته شد. دیگری را فرستاد، او هم کشته شد. همه پسرانش یک
به یک به نبرد این شیر سپاه علی (ع) آمدند و او همه را از دم تیغ گذراند.

در نهایت، ابن شعثا خود به میدان آمد، در حالی که می گفت: ای جوان، همه پسرانم را
کشتی، به خدا پدر و مادرت را به عزایت خواهم نشاند. نبرد آغاز شد و ضرباتی میان
آنان ردّ و بدل گشت. با یک ضربت کاریِ جوان، ابن شعثا به خاک افتاد و به پسرانش
پیوست. همه حاضران شگفت زده شدند. امیرالمؤمنین او را نزد خود فرا خواند، نقاب از
چهره اش کنار زد و پیشانی او را بوسه زد؛ او قمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) بود.(۴)

در سال چهلم هجری، وقتی علی (ع) به شهادت رسید، عباس بن علی (ع) چهارده ساله بود و
با اندوه فراوان تدفین شبانه پدرش را به چشم دید. پس از پدر، تکیه گاهی چون حسنین
(علیهما السلام) داشت و در سایه عزت و شوکت آنان بود.

ده سال تلخ را هم پشت سر گذاشت. سال هایی که امام حسن مجتبی (ع) به امامت رسید، اما
حیله گری های معاویه، آن حضرت را به پذیرش صلح تحمیلی وا داشت.

اباالفضل (ع) شاهد این روزهای جان فرسا بود تا آن که امام حسن (ع) نیز به شهادت
رسید. عباس در این زمان ۲۴ سال داشت که باز هم غمی دیگر بر جانش نشست و داغ دار
برادر شهیدش شد.

تشکیل خانواده

عباس بن علی (ع) زیر سایه سیدالشهدا (ع) و در کنار جوانان دیگری از عترت پیامبر خدا
می زیست و شاهد فراز و نشیب های روزگار بود.

آن سردار رشید چند سال پس از شهادت پدر در سن هجده سالگی با لُبابه، دختر عبد الله
بن عباس ازدواج کرد. ابن عباس، راوی حدیث و مفسّر قرآن و شاگرد برجسته علی (ع) بود.
شخصیت معنوی و فکری این بانو نیز در خانه این مفسّر شکل گرفته و به علم و ادب
آراسته بود. از این ازدواج، دو فرزند به نام های «عبید الله» و «فضل» پدید آمد(۵)
که هر دو بعدها از عالمان بزرگ دین و مروّجان قرآن گشتند.

عباس همراه برادرش حسین (ع) بود و میان جوانان بنی هاشم شکوه و عزتی داشت و این
جمعِ حدوداً سی نفری، در خدمت و رکاب امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) همواره
آماده دفاع بودند و در مجالس و محافل، از شکوه این جوانان به ویژه از صولت و غیرت و
حمیّت عباس سخن بود.

سیمای ماه گون

هم چهره عباس زیبا بود، هم اخلاق و روحیاتش. ظاهرش هم آیینه باطنش بود. سیمای
تابنده اش او را همچون ماه، درخشان نشان می داد و در میان بنی هاشم، اباالفضل همچون
ماه بود؛ از این رو او را «قمر بنی هاشم» می گفتند.

زیبایی صورت و سیرت در او یک جا جمع بود. قامتی رشید و برافراشته، عضلاتی قوی و
بازوانی توانا و چهره ای نمکین و دوست داشتنی داشت.

شجاعت و سلحشوری را از پدر به ارث برده بود و در کرامت و بزرگواری و عزّت نفس و
جاذبه سیما و رفتار، یادگاری از همه عظمت ها و جاذبه های بنی هاشم بود. علامت سجود
در پیشانی اش، از تهجّد و عبادت او در برابر «الله» حکایت می کرد.

بصیرت و شناخت عمیق و پای بندی استوار به حق و ولایت و راه خدا از ویژگی های آن
حضرت بود. امام صادق (ع) بر این اوصاف او انگشت نهاده و از آن به ارزش های متبلّور
در وجود عباس، یاد کرده است: «عموی ما عباس، دارای بصیرتی نافذ و ایمانی استوار
بود، همراه ابا عبدالله جهاد کرد و آزمایش خوبی داد و به شهادت رسید.»(۶)

افتخار بزرگ عباس این بود که در همه عمر، در خدمتِ امامت و ولایت و اهل بیت عصمت
بود، به خصوص نسبت به ابا عبدالله الحسین (ع) نقش حمایتی ویژه ای داشت و در واقع
نسبت به وی همان جای گاه را داشت که حضرت امیر نسبت به پیامبر خدا داشت.

القاب اباالفضل (ع)

القاب زیبای حضرت عباس را همچون آیینه ای می یابیم که هر کدام، جلوه ای از روح زیبا
و فضایل او را نشان می دهد.

نامش «عباس» بود، شیرآسا حمله می کرد و دلیر بود و در میدان های نبرد، ترس در دل
دشمن می ریخت و فریادهای حماسی اش، لرزه بر اندام حریفان می افکند.

کُنیه اش «ابوالفضل» بود، پدر فضل؛ هم به این دلیل که فضل، نام پسرش بود و هم به
این دلیل که در واقع، فضل و نیکی، زاده او و پرورده دست کریمش بود.

او را «ابوالقربه» (پدر مشک) هم می گفتند، به دلیل مشک آبی که به دوش می گرفت و از
کودکی میان بنی هاشم سقّایی می کرد.(۷)

«سقّا» لقب دیگر این بزرگ مرد بود، به خصوص در سفر کربلا، ساقی کاروانیان و آب آور
لب تشنگان خیمه های ابا عبدالله (ع) بود.

لقب دیگرش «قمر بنی هاشم» بود، در میان بنی هاشم وهمچو ماه می درخشید.

با عنوان «باب الحوائج» هم مشهور است. آستان رفیعش قبله گاه حاجات است و توسل به آن
حضرت، برآورنده نیاز محتاجان. هم در حال حیات، درِ رحمت و بابِ حاجت بود و مردم حتی
اگر با حسین (ع) کاری داشتند از راه عباس وارد می شدند، هم پس از شهادت به کسانی که
به نام مبارکش متوسّل شوند، عنایت خاص دارد و خداوند به پاسِ ایثار و شهادت او،
حاجت حاجت مندان را بر آورده می کند.

او به «علم دار» و «سپه دار» هم معروف است. وی فرمانده نظامی نیروهای حق در رکاب
امام حسین (ع) بود و خود سید الشهدا او را با عنوانِ «صاحب لوا» خطاب کرد که نقش
علم داری اوست.

«عبد صالح» لقب دیگری است که در زیارت نامه او به چشم می خورد.

«مواسی» از لقب های دیگر اوست و به مواسات و از خود گذشتگی اش در راه برادرش امام
حسین (ع) اشاره دارد.(۸)

برای عباس بن علی (ع) شانزد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.