پاورپوینت کامل موضوع پژوهش (۲)حجّت شناسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل موضوع پژوهش (۲)حجّت شناسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موضوع پژوهش (۲)حجّت شناسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل موضوع پژوهش (۲)حجّت شناسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

یکی از شناخت های لازم و مهم در زندگی یک مسلمان، «حجّت شناسی» است. ابعاد گسترده
این موضوع، در یک مقاله نمی گنجد، لذا آن چه در محور این پژوهش قرار می گیرد، بعضی
از زوایای آن است و تفصیل بیشتر بر عهده پژوهش گران عزیز واگذار می شود.

معنای حجّت

حجّت به معنای دلیل، سند، شاهد و مدرک برای اثبات یا ردّ چیزی است.(۱) وقتی کسی
برای دفاع از خویش یا ردّ ادعای دیگری به دلایلی استناد می کند و حجّت و برهان
می آورد، به این کار، «احتجاج» می گویند. از این رو داشتن حجّت های قوی و دلایل
متقن برای هر موضوع و هر کار و هر عقیده ای، لازم است. آن چه که حق را ثابت یا باطل
را ابطال می کند، حجّت انسان است و هر کس حجّیتی نداشته باشد، محکوم می شود. قرآن
می فرماید: «هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین؛(۲) اگر راست می گویید برای اثبات مدعای
خود برهان بیاورید.»

دلایل قوی باید و معنوی

نه رگ های گردن به حجّت قوی

با این حساب، هر چیزی که از سوی خدا به عنوان سند و مدرک در محاکمه انسان اقامه
شود، حجّت الهی است و هر چه را ما در دفاع از خویش اقامه کنیم، حجّت ماست. علم و
آگاهی هر کس برای او مسئولیت می آورد و اگر کسی بداند ولی طبق آن عمل نکند، علمش
حجّت بر ضدّ اوست. امامان و پیامبران، از سوی خداوند حجّت قرار داده شده اند. امروز
هم امام دوازدهم ما حضرت حجّت (عج) حجّت خدا بر تمام انسان ها به ویژه مسلمان هاست.

ضرورت و اهمیت حجّت

اگر کسی حجّت های خدا را نشناسد، محکوم است؛ مثل کسی که نمی داند قاضی در دادگاه چه
اسناد و مدارکی در اختیار دارد تا بر اساس آنها، متّهم را محاکمه و محکوم کند. در
روایات، از حجّت درونی و بیرونی سخن گفته شده است.

امام کاظم (ع) به هشام بن حکم می فرماید: «یا هشام! انّ للّه علی النّاسِ حجّتین:
حجّه ظاهرهً و حجّهً باطنه، فامّا الظاهره فالرّسل و الأنبیاء و الأئمّه علیهم
السلام، و امّا الباطنه فالعقول؛(۳) ای هشام! خدا دو حجّت بر مردم دارد: یکی، حجّت
آشکار و دیگری، حجّت درونی و باطنی. اما حجّت آشکار، پیامبران و رسولان و
امامان اند و اما حجّت باطنی، عقل هاست.»

یعنی خداوند برای راهنمایی بشر به سعادت و نجات او از گمراهی و بدی، دو گونه حجّت
قرار داده است. انسان به دلیل داشتن معرفت های باطنی و عقلانی و به دلیل آگاهی از
دعوت و پیام رسولان الهی و شریعت و دین، خواسته های خدا را از بشر می داند و
نمی تواند بگوید: نفهمیدم و ندانستم، چون عقل و شرع به مثابه دو حجّت الهی، راه را
بر او می بندد. امام کاظم (ع) در بخش دیگری از همان حدیث طولانی، فرموده است: «انّ
اللّه تبارک و تعالی اکمل للنّاس الحجج بالعقول…؛(۴) خداوند به وسیله عقل ها،
حجّت های خویش را بر مردم تمام کرده است»، چرا که اثبات نبوت و اعجاز و حقانیت دین،
به وسیله دلایل عقلی انجام می شود.

پس علم و عقل و معرفت و آگاهی، جزو محبت های الهی می باشد و تکلیف آور و مسئولیت
آفرین است. به فرموده امام صادق (ع): «انّ اللّه احتجّ علی النّاس بما آتاهم و ما
عرّفهم؛(۵) خداوند، به وسیله آن چه به مردم داده و شناسانده است (نعمت ها،
معرفت ها) با آنان احتجاج می کند.»

پس: هر که بامش بیش، برفش بیشتر.

در حدیثی دیگر در ذیل آیه «فللّه الحجّه البالغه»، امام صادق می فرماید: خداوند روز
قیامت به بنده اش می گوید: ای بنده من، آیا می دانستی؟ اگر بگوید: «آری»، به او
می گوید: پس چرا به آن چه می دانستی عمل نکردی و اگر بگوید: جاهل بودم و
نمی دانستم، خداوند می فرماید: «چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ پس محکوم می شود و این
است معنای حجّت بالغه خدا.(۶)

شناخت حجّت

مکتبی زیستن، حجّت شناسی را می طلبد. این که در بعضی از دعاها ضمن آن که خواستاریم
خداوند خودش و پیامبرش را به ما بشناساند، درخواست می کنیم که حجّت خویش را هم به
ما معرفی نماید، وگرنه گمراه خواهیم شد؛ چنان که در دعای غیبت امام زمان (ع) چنین
آمده است: «اللّهم عرّفنی حجّتک، فانّک ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی؛(۷)
خداوندا! حجّت خود را به من بشناسان، چرا که اگر حجّت خویش را به من نشناسانی از
دینم گمراه خواهم شد.»

راه یابی و الگوگیری و اطاعت از حجّت نیز لازم است. اصولاً فلسفه شناخت حجّت، برای
الگوسازی و اطاعت از اوست. در حدیثی، امام زمان (ع) راویان احادیث اهل بیت را که
فقهای زمان هستند، از سوی خود حجّت بر مردم شمرده و خود را هم حجّت خدا معرفی کرده
است: «فارجعوا الی رواه حدیثنا، فانّهم حجّتی علیکم و انا حجّه اللّه؛(۸) در حوادث
واقعه، به راویان حدیث ما رجوع کنید، که آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدایم.»

کسی که حجّت های الهی و شرعی را در عصر غیبت نشناسد و طبق نظر و فتوای شرعی آنان
عمل نکند. نزد خدا حجّت ندارد و اعمالش اشکال خواهد داشت.

قرآن و ائمّه، حجّت های الهی

دلیل اهمیت حجّت شناسی، احادیث فراوان و تأکیدهای بسیار پیامبر خدا و ائمّه بر این
مسئله است. مرحوم کلینی، در جلد نخست کتاب شریف «کافی»، بخش مفصّلی را به احادیث
این موضوع اختصاص داده و عنوان آن را نیز «کتاب الحجّه» نهاده است.

حدیث ثقلین، گواه حجّت بودن این دو میراث گران بهاست. رسول خدا (ص) فرمود: «انّی
تارک فیکم الثقلین ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً: کتاب اللّه و عترتی…؛(۹)
من میان شما دو چیز نفیس و سنگین باقی می گذارم، تا وقتی که به آن دو تمسّک بجویید
هرگز گمراه نخواهید شد: یکی کتاب خدا و دیگری، عترت من.»

قرآن کریم، به دلیل اصالت و عدم تحریف آن و اهل بیت به سبب طهارت مولد و علم و
عصمتشان، الگو و معیار و حجّت اند و هم راه را نشان می دهند و هم با جاذبه خود،
سالکان را به مقصد می رسانند، پس باید با آنان همراه بود، نه جلوتر و نه عقب تر، نه
تندتر و نه کندتر. به همین دلیل، در «صلواتِ شعبانیه» بر محمد و آل محمد درود
می فرستیم که کشتی جاری در امواج متلاطم و طوفانی اند، سفینه ای که هر که سوار آن
شود نجات می یابد و هر که عقب بماند، هلاک می شود. سپس از خاندان عصمت با این ویژگی
یاد می شود: «المتقدّم لهم مارق، و المتأخّر عنهم زاهق و اللاّزم لهم لاحق؛(۱۰) هر
که از آنان جلو بیفتد از دین بیرون می رود و هر کس از آنان عقب بماند گمراه می شود
و هر که ملازم و همراه آنان باشد به مقصد می رسد.

عرضه دین بر حجّت

وقتی چیزی از سوی خدا ملاک و معیار حق قرار گرفت، حق بودن چیزهای دیگر در سایه
تطابق با آن «میزان» است. از این رو، در شناخت درستی یا نادرستی احادیث، آنها را بر
قرآن عرضه می کنند و اگر روایتی مخالف قرآن بود، از ارزش و اعتبار می افتد.

عرضه خویش بر امام معصوم و حجّت خدا نیز، میزان صحت و سلامت فکر و عمل ما را مشخص
می سازد.

حضرت عبدالعظیم حسنی در شرایط سخت و خفقان بار دوران بنی عباس، خود را در سامرا به
حضور امام هادی (ع) رساند و اجازه خواست که عقیده خویش را برای حضرت بازگو کند تا
از سلامتِ آنها مطمئن گردد. امام هادی (ع) هم یکایک اعتقادات او را شنید و بر آنها
صحّه گذاشت و تأیید کرد و فرمود: ای ابوالقاسم! به خدا سوگند این همان دین و آیینی
است که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.