پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۰) ; مهر ورزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۰) ; مهر ورزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۰) ; مهر ورزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۰) ; مهر ورزی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
مهرورزی
یکی از اساسی ترین نیازهای روانی انسان که بسیاری از روان شناسانِ برجسته و صاحب نظران، آن را در درجه نخست اهمیت قرار داده اند، برخورداری از محبت است. محبت، یک فرایند فعال و پویاست که از بدو تولد در آدمی وجود دارد و به تدریج، متنوع و پیچیده می گردد.
در اهمیت محبت، همین بس که برخی از بزرگان مانند خواجه نصیرالدین طوسی،[۱] واژه انسان را از ریشه «انس» دانسته اند؛ یعنی انسان، انس پذیر است و مهر می ورزد.
اگر مهرورزی درست هدایت شود، نقش تعیین کننده ای در سرنوشت انسان دارد، زیرا تأمین کننده امنیت روحی و روانی او در هنگام مواجهه با مشکلات فردی و اجتماعی است. متأسفانه با این که همه آدمیان، تشنه محبت اند، بعضی آن را بی اهمیت می دانند. اما حقیقت آن است که محبت و مهروزی، هنر است و مانند هنرهای دیگر به «دانش» و «کوشش» نیاز دارد.
معنای محبت
محبت، واژه ای است که نیاز به توضیح ندارد و امری وجدانی است که همه با آن سروکار دارند. غزالی، در تعریف حبّ گفته است: حبّ، عبارت است از میل طبع به شیئی که در ادراکش لذت است.[۲] به تعبیر دیگر، محبت عبارت است از احساس میل به چیزی که برای انسان، لذت بخش است.[۳]
ریشه محبت، شناخت و معرفت است. امام صادق(ع) می فرماید: «الحبّ فرع المعرفه؛[۴] محبت، فرع بر معرفت است». از این رو ملاصدرا تصریح کرده که محبت و عشق در شیء بدون حیات و شعور، صرفاً یک نوع نام گذاری است.[۵]
در زبان عربی نزدیک به شصت واژه برای محبت وضع شده که حاکی از اهمیت این موضوع در نزد آنان است.
اقسام محبت
از آن جا که ریشه محبت را باید در معرفت جست، به حسب قوای ادراکی، محبت نیز اقسامی پیدا می کند:
۱ـ محبت حسی یا طبیعی
موجودات زنده قوای پنج گانه دارند که ادراک آن ها به طریق حس انجام می گیرد. محبت حسی، پنج نوع است:
ـ قوّه باصره، مانند دیدن صورت های زیبا و چمن زار و روشنایی؛
ـ قوّه سامعه، مانند ادراک آوازهای خوش؛
ـ قوّه شامّه، مانند احساس بوهای خوش و نسیم های معطّر؛
ـ قوّه ذائقه، مانند چشیدن طعم های لذیذ؛
ـ قوّه لامسه، مانند درک نرمی و نازکی چیزی.
۲ـ محبت خیالی یا وهمی
این محبت بر اثر جذب خاص شعوری میان انسان و قوّه خیال پدید می آید؛ مانند دیدن صورت زیبا در خواب یا لذت ریاست و شهرت. لذت حاصل از قوّه وهمیه، از لذایذ حسی قوی تر است.
۳ـ محبت عقلی
این محبت از عقل و خرد آدمی سرچشمه می گیرد؛ مانند محبت انسان به معلم خود، از این حیث که به او علم آموخته است و یا محبت انسان به رهبر و راهنما که او را هدایت کرده است.[۶] لذاتی که از قوّه عاقله نشأت می گیرد، به مراتب از لذت های حسی و خیالی بالاترند.
درجات محبت
همان طوری که گفته شد، از آن جا که یکی از ریشه های اساسی محبت، معرفت است و معرفت و شناخت، مراتب و درجات دارد، محبت نیز به تبع علت خود، دارای شدت و ضعف خواهد بود؛ یعنی هر کس به مقدار شناختش، محبت دارد. هرچه معرفت ما به اشیا و اشخاص بیش تر باشد، محبت ما نیز به همان نسبت، افرون تر خواهد بود.
هم چنین محبت از حیث کمالی که به واسطه آن، انسان به چیزی علاقه مند می شود، متفاوت است، زیرا گاهی کمال، ضروری است و گاه غیر ضروری و زمانی یک امر عادی است و زمانی دیگر یک امر غیر عادی.[۷]
به تقسیم دیگر، محبت گاهی ظاهری و معمولی است که منشأ آن، تناسب محبوب با خواسته های نفس است و گاهی واقعی است؛ مانند محبت به کمال های نامحسوس و نادیدنی؛ مثل محبت به افراد با کمال و با فضیلت.[۸]
پس درجات محبت به مقدار شناخت و متعلّق محبت، بستگی دارد.
اسباب محبت
علمای اخلاق برای محبت، اسبابی ذکر کرده اند که مهم ترین آن ها عبارت اند از:
۱ـ آن چه سبب بقا و کمال انسان می شود، از این رو نخستین محبوب نزد هر انسان عاقلی، خود اوست.
۲ـ احسان: انسان فطرتاً بنده احسان است و هر کسی را که به او احسان کند دوست می دارد و آن را که به او بدی کند، دشمن می داند.
رسول اکرم(ص) می فرماید: جبلتِ القلوب علی حبّ من احسن الیها و بغض من اساء الیها؛[۹] دل ها به طور فطری به طرف کسانی متمایل اند که به آن ها نیکی می کنند و کسانی را که به آنان بدی می کنند دشمن می دارند.»
۳ـ حسن و جمال ظاهری و باطنی: انسان، زیبایی ها را اعم از مادی و معنوی دوست دارد.
۴ـ تناسب ظاهری: محبت دو کودک یا دو پیرمرد به یک دیگر به دلیل داشتن شباهت های ظاهری است.
۵ ـ الفت: زندگی در کنار هم موجب محبت و انس به یکدیگر می شود.
۶ ـ رابطه علیت: از آن جا که معلول، ناشی از علت و هم سنخ با آن است، پس محبوبِ علت واقع می گردد. هر چه علت و معلولیت قوی تر باشد دوستی و محبت بیش تر خواهد بود؛ مانند محبت فرزند به پدر و مادر خود.
۷ـ لذت مادی و معنوی: انسان از چیز های لذت آور خوشش می آید و آن را دوست دارد؛ مانند محبت به خوردنی ها و آشامیدنی ها و محبت انسان به سرباز فداکار، هنرمند، ورزش کار و غیره.
۸ ـ تناسب و سنخیت باطنی و روحی: اگر خوب دقت کنیم همه اسباب محبت به جز تناسب ظاهری و الفت، به طور حقیقی و در بالاترین درجات در خداوند وجود دارد.[۱۰] پس باید خدا را محبوب واقعی بدانیم.
معیار ارزشی بودن محبت
از دیدگاه اسلام، محبت به خودی خود ارزشِ مطلق نیست، بلکه به ملاک های دیگر بستگی دارد؛ از جمله:
۱ـ محبت، موجب به خطر افتادن مصالح جامعه نشود. از این رو قرآن کریم محبت به زن و مرد زناکار را تقبیح کرده است،[۱۱] چون حبّ عقلی، منطقی است، نه احساسی و بی قاعده.
۲ـ محبت برای خدا باشد: اگر دوستی بر محور خدا نباشد اصلاً نمی توان نام دوستی بر آن نهاد. محبت نیز از این قاعده مستثنا نیست. قرآن مجید این حقیقت را به صورت های مختلف بیان فرموده است. مثلاً گاه، برخی از دوستان را در قیامت دشمن می داند: «الاخلّاء یومئذ بعضهم لبعض عدوّ».[۱۲] امام علی(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: مردم برادرند، پس هر که برادری اش در جهت خدا نباشد، در حقیقت دشمن است.[۱۳]
محبت و دوستی ریشه دار، آن است که پایه آن محکم و چیزی به جز امور مادی و زودگذر باشد، و آن ایمان است. اگر دوستی بر پایه هایی لرزان بنا شود، دوام ندارد و بسیار زود گسسته می شود. از این رو اسلام، «حبّ فی الله» را مطرح کرده است. در کتاب های روایی نیز، بابی مستقل به این عنوان، اختصاص داده شده است.[۱۴]
در اهمیت و منزلت دوستی برای خدا همین بس که امام سجاد(ع) می فرماید: آن گاه که خدای عزّوجلّ همه آدمیان را از اولین تا آخرین نفر جمع می کند، آواز دهنده ای برخیزد و با صدایی که همگان بشنوند بانگ برآورد: کجایند آنان که برای خدا دوستی می ورزند؟ پس گروهی از مردم برخیزند و به آنان گفته می شود: بدون حسابرسی وارد بهشت شوید.[۱۵]
چه کسانی لایق مهرورزی اند؟
الف) خدا
یگانه محبوب واقعی، خداوند سبحان است و دوست داشتن دیگران، همه در راستای محبت به خداوند است. از چند جهت باید سرو جان را در هوای جمال و جلال پروردگار سودا کرد.
۱ـ نخستین محبوب در نزد همه انسان ها، خود آدمی است و لازمه حبّ ذات آن است که خداوند را نیز دوست داشته باشیم، زیرا کسی که خود و خدایش را بشناسد در می یابد که دوام و کمال وجودی اش از ناحیه خداوند است و او بنده ای بیش نیست.
۲ـ انسان، مشتاقِ احسان است و احسان کننده حقیقی خداوند متعال است، زیرا این احسان از روی اختیار است و برای نیازمندی و منفعت طلبی نیست.
۳ـ یکی از اسباب محبت، جمال ظاهری و باطنی است. جمال باطنی، علم و قدرت و وارستگی است و خداوند به همه چیز داناست،[۱۶] و بر همه چیز تواناست،[۱۷] و از هر عیبی وارسته است. از این رو سزاوارترین کسی که باید به او عشق ورزید، حضرت حق است.
ما را سر سودای کس دیگر نیست
در عشق تو پـــروای کس دیگر نیست
جز تو دگری جای نگیــرد در دل
دل جای تو شد جـای کس دیگر نیست
خداوند در قرآن می فرماید: «والذین آمنوا اشد حبّاً لله؛ کسانی که ایمان آورده اند، به خدا محبت بیش تری دارند.»[۱۸]
نشانه های محبت به خدا
عشق به خدا، نشانه ها و شاخصه هایی دارد که با آن شناخته می شود و از این طریق گفته مدعیان دروغین روشن می گردد. اگر کسی می خواهد بداند دوست دار خداوند سبحان است یا خیر، باید ببیند آیا نشانه های محبت به خدا در او وجود دارد یا نه؟ در سخن بزرگان به سیزده نشانه اشاره شده است که ما به مهم ترین آن ها می پردازیم:
۱ـ مقدّم داشتن خواست خداوند
دوست حقیقی خداوند، اراده او را بر اراده خویش مقدّم می دارد و حتی اگر محبوب، هجران را اراده کند، آن را بر وصال ترجیح می دهد. قرآن مجید می فرماید: بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد.[۱۹] از امام صادق(ع) نیز نقل شده است که فرمود: «ما احبّ الله من عصاه؛[۲۰] خداوند کسی را که نافرمانی کند، دوست ندارد.»
۲ـ یاد خداوند
یاد محبوب برای عاشق، لذت بخش است. دوستان خدا همواره سخن از او می گویند و با یاد او زندگی می کنند. خداوند به موسی(ع) فرمود: ای پسر عمران! دروغ می گوید آن کس که گمان می کند مرا دوست دارد، اما چون شب فرا رسد، چشم از عبادت من فرو بندد. مگر نه این است که هر دلداده ای دوست دارد که با دلدار خود خلوت کند؟[۲۱]
خلق بخُسبند ولـــــی عاشقان
جمله شب قصه کنان با خد
زان که بود عاشق، خلوت طلب
تا غم دل گویــــد با دلرب
۳ـ دوست داشتن مرگ
دوست دار حقیقی، مشتاق مشاهده محبوب خویش است. از آن جا که ملاقات پروردگار با عبور از گذرگاه مرگ میسّر است، عاشق خدا، عاشق مرگ نیز خواهد بود.
قرآن مجید می فرماید: ای کسانی که یهودی شده اید، اگر پندارید که شما دوستان خدایید نه مردم دیگر، اگر راست می گویید درخواست مرگ کنید.[۲۲]
ب) پیامبر(ص)
نخستین کسی که پس از خداوند، شایسته محبت است، رسول اکرم (ص) است. خداوند متعال، دوستی رسول اکرم(ص) را هم سان دوستی خویش قرار داده و مقدّم داشتن دوستی دیگران را زمینه ساز عذاب و گمراهی تلقّی کرده است.[۲۳] دلیلش آن است که هر کس دوستِ خود را دوست می دارد و دشمنِ دوست خود را دشمن. بدیهی است که پیامبران و امامان، در عشق به خدا، گوی سبقت را از دیگران ربوده اند، پس عاشق خدا، عاشق پیامبر خدا(ص) نیز هست. لذا امام سجاد(ع) در مناجات خود می گوید: «أسألک حبّک و حبّ من یحبّک؛[۲۴] خدایا! از تو محبت تو را و محبت دوستانت را می خواهم.»
تاریخ گواهی می دهد کسانی که ایمانشان کامل بود، بیش ترین محبت را به رسول خدا(ص) داشتند. از امام علی(ع) سؤال شد: محبت شما به رسول خدا(ص) چگونه بود؟
در پاسخ فرمود: به خدا سوگند، پیامبر نزد ما از اموال و فرزندان و پدران و مادرانمان محبوب تر بود و حتی از آب سرد بر انسان تشنه لب.[۲۵]
محبت اصحاب به پیامبر(ص) تا اعماق جانشان نفوذ کرده بود، به طوری که جایی برای محبت غیر نمی گذاشت. نتیجه این محبت، تغییر و دگرگونی و تحول همه جانبه آنان بود. استاد مطهری می گوید: «تأثیر نیروی محبت و ارادت در زایل کردن رذایل اخلاقی از دل، از قبیل تأثیر مواد شیمیایی بر روی فلزات است… نیروی ارادت و محبت مانند آهن ربا، صفات رذیله را جمع می کند و دور می ریزد.»[۲۶]
ملای رومی این حقیقت را به زیبایی تمام بیان کرده است:
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد[۲۷]
محبّان پیامبر(ص) آماده همه گونه فداکاری بودند و ترجیح می دادند به هر مصیبتی دچار شوند اما خاری به پای پیامبر فرو نرود. آنان به عشق پیامبر، شکنجه ها را به جان می خریدند. بلال حبشی از آن جمله بود. آن چه در نبرد اُحد روی داد، نمونه ای گویا از محبت به پیامبر(ص) است.
صفیه که همه عزیزانش یعنی پدر، همسر و فرزندش در احد به شهادت رسیده بودند پس از اطمینان از سلامت رسول الله(ص) گفت: در سلامت بودن رسول خدا(ص) تمام مصیبت ها را ناچیز جلوه می دهد و قابل تحمل می کند.[۲۸]
در این جا یکی از دوست داران واقعی و راستین خاندان حضرت محمد(ص) را ذکر می کنیم تا معلوم شود دوست دار واقعی کیست.
یکی از عاشقان مولاعلی(ع)، عدی بن حاتم طائی بود. او در جنگ های جمل و صفّین و نهروان حضور داشت و یک چشمش را در جنگ جمل از دست داده بود. سه پسرش به نام های طُرَیف، طُرفه و مطرّف در رکاب امام علی(ع) در جنگ صفّین به شهادت رسیدند. پس از گذشت چندین سال، عدی بر معاویه وارد شد. معاویه از سر طعنه و کنایه به او گفت: طرفه ها کجایند؟ اشاره به فرزندان او داشت. عدی پاسخ داد: در صفّین در رکاب امیرمؤمنان کشته شدند. معاویه گفت: علی در مورد تو انصاف را رعایت نکرد. عدی گفت: من با علی انصاف نکردم که او کشته شد و من زنده ماندم.
دور از حریم کوی تو بی بهره مانده ام
شرمنده از توام که چرا زنده مانده ام
سپس به شرح ویژگی های حضرت علی(ع) پرداخت تا اشک معاویه جاری شد. معاویه گفت: اکنون در فراق او چگونه ای؟ عدی گفت: چون مادری که جگر گوشه اش را در دامانش سر بریده باشند. معاویه گفت: چقدر او را به یاد می آوری؟ عدی پاسخ داد: آیا روزگار می گذارد فراموشش کنم؟[۲۹]
ج) اهل بیت پیامبر(ص)
از آن جا که محبت بهترین عامل برای اصلاح و اداره مردمان و هدایت ایشان است، پیامبر اکرم(ص) از مردم، جز مودّت اهل بیتش را نخواسته است.[۳۰] بی گمان نزدیکان پیامبر ائمه(علیهم السلام) هستند و در روایتی امام باقر(ع) به این موضوع تصریح فرموده اند.[۳۱]
این دوستی کارسازترین عنصر در تربیت امت اسلامی است، زیرا محبت حقیقی به اهل بیت، پذیرش ولایت و اطاعت آنان را در پی دارد. بی دلیل نیست که امام صادق(ع) در پاسخ به کسی که گفته بود: ما نام فرزندانمان را به نام شما و به نام پدرانتان می گذاریم، آیا برای ما سودی دارد؟ فرمود: «ای والله و هل الدین الا الحبّ؛[۳۲] به خدا سوگند، چنین است، و مگر دین غیر از محبت است؟»[۳۳]
مردی با پای پیاده از خراسان به حضور امام باقر(ع) آمد. پاهای خود را که چاک چاک شده بود به حضرت نشان داد و عرض کرد: به خدا سوگند، چیزی مرا از آن جا که آمده ام به این جا نکشانده است مگر محبت شما اهل بیت. حضرت فرمود: به خدا سوگند، اگر سنگی به ما محبت داشته باشد خدا او را با ما محشور می کند و مگر دین غیر از محبت است؟[۳۴]
د) پدر و مادر
با توجه به این که والدین، سمبل نیکی و احسان به فرزند هستند و از جان خود برای پرورش او مایه می گذارند، سزاوارترین انسان ها برای احترام و قدر دانی اند و بهترین احترام، مهرورزی به آنان است.
آیات و روایات بسیاری انسان را به نیکی و محبت به والدین امر کرده است. این محبت به صورت خوش زبانی و خوش رویی تجسّم می یابد. در قرآن کریم می خوانیم: «قل لهما قولاً کریماً؛[۳۵] با پدر و مادرت با احترام سخن بگو».[۳۶] در روایتی می خوانیم: نگاه محبت آمیز به صورت والدین، عبادت است.[۳۷]
محبت به پدر و مادر ایجاب می کند حرمت آنان حفظ شود و حرمت نهادن به آن ها به این است که:
۱ـ جلوتر از آنان راه نرود؛
۲ـ قبل از آنان در مجلس ننشیند؛
۳ـ پیش پای پدر و مادرش به نشانه احترام آنان به پاخیزد؛
۴ـ خشم خود را در محضر آنان فرو خورد؛
۵ ـ صدایش بلندتر از صدای آنان نباشد؛
۶ ـ آنان را به اسم کوچک صدا نزند.
ه ) کودک
بررسی های روان شناختی نشان داده است که عامل مؤثّر در سلامت و رشد روانی و شخصیتی کودک، مهرورزی به اوست و بی توجهی والدین به این نیاز اساسی، دلیل اصلی ناهنجاری ها و نابسامانی های روانی در کودک است.
امروزه ثابت شده است که عامل بسیاری از عقده های روانی مانند: احساس خود کم بینی، کم رویی، بدگمانی، زود رنجی، خیال بافی و. .. کمبود محبت و عدم ارضای نیاز کودک به مهر و محبت است.[۳۸]
در مکتب تربیتی اسلام، مهرورزی به کودک، از ارزش های والاست و برای آن، پاداش در نظر گرفته شده است. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: فرزندان خود را زیاد ببوسید، زیرا با هر بوسه، برای شما مقام و منزلتی در بهشت فراهم می آید که مسیر هر مقام، پانصد سال است.[۳۹]
حضرت موسی(ع) خطاب به خداوند عرض کرد: پروردگارا! کدامین عمل در نزد تو برتر است؟ خداوند در پاسخ فرمودند: دوست داشتن اطفال، چرا که من آن ها را بر فطرت توحید خود آفریدم.[۴۰]
محبت پیامبر(ص) به کودکان به حدی بود که روزی نمازش را به دلیل گریه کودکی سریع تر از همیشه به پایان رسانید و آن کودک را مورد لطف و نوازش خود قرار داد.[۴۱]
روایت شده است: روزی در نماز جماعت، امام حسین(ع) که کودکی بیش نبود، به سوی محراب دوید و در سجده بر پشت پیامبر (ص) سوار شد و پاهای خود را حرکت می داد. هنگامی که پیامبر(ص) سر از سجده بر می داشت، امام حسین(ع) را با دست هایش می گرفت و در کنار خود بر زمین می نهاد، هنگامی که به سجده دوم می رفت، باز امام حسین(ع) بر پشت آن حضرت سوار می شد و پاهایش را حرکت می داد.
این منظره چند بار تکرار شد تا پیامبر(ص) از نماز فارغ شد. یک نفر یهودی که شاهد این منظره بود، نزد پیامبر آمد و گفت: شما با فرزندان خود به گونه ای رفتار می کنید که در میان ما چنین رفتاری نیست؟ پیامبر(ص) به او فرمود: اگر شما به خدا و رسولش ایمان بیاورید، به کودکان مهر و محبت می ورزید. همین منظره موجب شد که آن یهودی مسلمان شود.[۴۲]
در محبت به فرزند چند نکته حائز اهمیت است:
۱ـ نیاز فرزند به محبت، همیشگی است و فرزندان ما در تمام مقاطع زندگی خود به محبت نیاز دارند، اما روش های عملی محبت به فرزند در دوره های مختلف، متفاوت است. روش اعمال محبت در دوره خردسالی یعنی از بدو تولد تا شش سالگی، نوازش و بوسیدن است. کودکی که در اوان تولد، از کلمات چیزی نمی فهمد، بهترین روش محبت به او، نوازش کردن، در بغل گرفتن و لبخند زدن به چهره زیبای اوست. کودک این مهرورزی را با تمام وجود حس می کند.
با بزرگ تر شدن کودک، روش نوازش نیز کمی تغییر می یابد؛ مثلاً در سنین یک سالگی و بالاتر دست محبت بر سر او کشیدن و او را روی زانو نشاندن، بهترین راه مهرورزی به کودک است. روش رسول اسلام(ص) در خانواده این بود که هر روز صبح، دست محبت بر سر فرزندان خود می کشید.[۴۳]
یکی دیگر از راه های اظهار محبت به کودکان، شرکت بزرگ سالان در بازی آن هاست. رسول اکرم(ص) فرمودند: آن کس که نزد او کودکی است، باید در پرورش او کودکانه رفتار کند.[۴۴]
در دوران کودکی یعنی از شش تا دوازده سالگی، روش عملی محبت، احترام به شخصیت فرزند است.
در دوره بلوغ یعنی از دوازده تا هجده سالگی که دوران حساس نوجوانی و جوانی است، اظهار محبت به فرزند با دوره های پیش متفاوت است.
بی ثباتی عاطفی، یکی از بارزترین ویژگی های این دوره است. نوجوان به مهربانی و امنیت و مقبولیت و احترام و استقلال و قدردانی، نیازمند است. محبت به نوجوان به معنای احترام به فکر و اراده و عمل او و ایجاد محیط صمیمانه برای گفت و گو و مشورت با اوست.
<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 