پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۱) ; کرامت ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۱) ; کرامت ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۱) ; کرامت ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راه و رسم زندگی (۱۱) ; کرامت ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :
کرامت
یکی از موضوعاتی که از دیر باز مکتب های فلسفی، انسان شناسی، روان شناسی و سیاسی به آن توجه کرده اند و امروزه به عنوان یکی از اصول مسلّم حقوق بشر از آن یاد می شود، موضوع کرامت انسان است.
به نظر بسیاری از پژوهش گران و از جمله استاد مطهری، آن چه ریشه و زیر بنای اخلاق اسلامی می توان از آن یاد کرد، همان کرامت و عزت نفس است،(۱) اما متأسفانه کم تر به آن توجه می شود. در حالی که کرامت، حافظ بسیاری از ارزش های انسانی است. به یقین می توان گفت: پرورش کرامت در افراد اجتماع، روابط انسان ها را تنظیم و راه صحیح زندگی کردن را هموار می سازد. بر این اساس در این شماره، این موضوع مهم و حیاتی را با رویکرد دینی بررسی می کنیم.
واژه شناسی کرامت
در روان شناسی، آن چه به کرامت نزدیک است مفهوم حرمت خود(self-Esteam) است، اما با دقت در این دو مقوله، نمی توان کرامت را با حرمت خود مقایسه کرد. «حرمت خود، یک صفت شخصیتی است در حالی که کرامت یک تیپ است. در حقیقت، حرمت خود، یک ارزش یابی مثبت از خویشتن است در حالی که کرامت، ضمن ارزش گذاری مثبت نسبت به خود، مجموعه صفات متعددی است مانند: راست گویی، امانت داری، نیکوکاری، قدرشناسی و غیره که در ادامه بحث با آن ها آشنا خواهیم شد.
در کنار حرمت خود، در روان شناسی، مفاهیمی چون: خودپنداره، کنترل خویشتن، هویت و شناخت دیگران نیز لازم است تا بخشی از شخصیت اجتماعی انسان شکل گیرد.(۲) اما کرامت به تنهایی، دربردارنده صفات مثبت اخلاقی است.
واژه کرم، به تعبیر علامه طباطبائی، معادل دقیق فارسی ندارد و برای بیان آن باید از چند لفظ استفاده کرد.(۳) واژگان کریم، کرامت و کرم، به معنای ستوده، گرامی داشته شده، بزرگانه، آزاد و بخشنده آمده است.(۴) راغب در ذیل ماده کرم گفته است: «زمانی که کرم را برای توصیف خداوند تبارک و تعالی به کار می بریم، اسمی است برای احسان و انعامی که از او صادر می شود، ولی زمانی که آن را برای توصیف انسان به کار می بریم، اسمی است برای اخلاق و اعمال پسندیده ای که از وی برمی آید؛ چنان که تا وقتی چنین اعمالی از انسان صادر نشود، به او کریم گفته نمی شود. بعضی از علما گفته اند: کرم مانند حریت است، با این تفاوت که حریت در مورد کوچک و بزرگ به کار برده می شود در حالی که کرم تنها برای بزرگان به کار می رود.(۵)
ابن منظور می گوید: کرامت، اسمی است که برای بخشش، بزرگواری و بزرگ منشی، نهاده می شود.(۶)
در احادیث، کرامت به معنای پرداختن به اهداف متعالی و دوری از پستی ها و اهداف دنی به کار رفته است. امام علی (ع) می فرماید: «انما الکرم التنزه عن المعاصی؛(۷) کرم، عبارت است از اجتناب از بدی ها.»
در جای دیگر می فرماید: «الکرم نتیجه علوّ الهمّه؛(۸) کرم، نتیجه بلند همتی است.»
واژه کریم در اسلام مفهومی گسترده پیدا کرده است. در جاهلیت، کریم کسی بود که در تبارنامه خانوادگی، نیای نام دار و برجسته داشته باشد. در آن روزگار، ریخت و پاش و دست و دل بازی بی حد و مرز، بزرگواری دانسته می شد. اما در اسلام، این کار، تبذیر و اسراف به شمار رفت و صدقه دادن در راه خدا، کاری شرافت مندانه و بزرگوارانه محسوب شد و داشتن ارزش های اخلاقی والا و بالا، کرامت به شمار آمد و با مفهوم تقوا پیوندی نزدیک و تنگاتنگ پیدا کرد. امام علی (ع) می فرماید: بخشش مال در راه ناحق و ناروا که از نشانه های روشن اسراف است، ممکن است بخشنده را در این جهان و در دیده مردمان، بزرگ و گرامی کند ولی در آن جهان، او را فرود می آورد و نزد خداوند خوارش می سازد.(۹)
کرامت و کبر
بین کبر و کرامت انسانی، تفاوت است. کبر از رذایل، و کرامت از فضایل اخلاقی است. مشخص کردن مرز میان این دو، بسیار ضروری است، چه بسا افرادی، به نام کرامت و عزت نفس، دچار تکبّر شوند. از این رو اولیای الهی وقتی از خداوند عزّت می خواستند، بلافاصله نداشتن کبر و خود بزرگ بینی را نیز از درگاه الهی تمنّا می کردند؛ مثلاً امام سجاد (ع) در دعای خود می فرماید: «و اعزنی و لا تبتلینّی بالکبر؛(۱۰) خدایا به من عزت ده و مرا به تکبّر مبتلا نکن.»
بزرگان اخلاق گفته اند: اساس تکبّر این است که انسان از این که خود را برتر از دیگری ببیند، احساس آرامش کند. پس تکبر از سه عنصر تشکیل می شود: نخست این که برای خود مقامی قائل شود، دیگر این که برای دیگری نیز مقامی قائل شود و در مرحله سوم مقام خود را برتر از او ببیند و احساس خوش حالی و آرامش کند.(۱۱)
اما افراد با کرامت، ضمن این که خود را ارزش مند می دانند، نسبت به دیگران متواضع اند. امام علی (ع) می فرماید: کسی که برای نفس خود عظمت و بزرگی قائل است، فروتنی او از همه بیشتر است.(۱۲)
جای گاه کرامت در اسلام
با مراجعه به آیات و روایات فراوان معصومین، این نتیجه به دست می آید که کرامت در اسلام، از شأن و منزلت بالایی برخوردار است:
۱ – کرامت، دست آورد بعثت است: امام علی (ع) جای گاه پیامبر را بهترین جای گاه ها و محل پرورش، و خاندان او را شریف ترین پایگاه می داند که در معدن بزرگواری و گاهواره سلامت رشد کرده است.(۱۳)
۲ – کرامت نفس، محور اخلاق اسلامی است: استاد مطهری می گوید: از مجموع آموزه های دینی بر می آید که زیر بنای اخلاق اسلامی، متوجه کردن انسان به شرافت و کرامت ذاتی خویش است.(۱۴) بر این اساس، استاد مطهری در باب تقسیم اخلاق به اخلاق سقراطی، حدیثی و عرفانی، قسم چهارمی به نام اخلاق مکرمتی می افزاید.(۱۵) ایشان با استناد به روایاتی، منش های پسندیده و ناپسند آدمی را به یک اصل بنیادی و پایه مهم و اساسی برمی گرداند و آن کرامت انسانی است، و کرامت را کشف خودی اصیل در انسان می شمرد و می نویسد: «در مکتب اسلام، تمام احساس های اخلاقی از پیدا کردن خودش و احساس واقعیت پیدا می شود. اگر انسان، خود واقعی اش را پیدا کند، می بیند تمام… ارزش های اخلاقی و نیز ضد اخلاقی معنا پیدا می کند. بعد از این است که انسان می بیند تمام اخبار اسلامی یک فلسفه خاص دارد و اخلاق در اسلام به محور خودشناسی و احساس کرامت در خود واقعی و اخلاق اسلامی بر اساس این پایه بنا شده است.(۱۶)
روایاتی که بر استنباط عالمانه استاد مطهری دلالت دارد، فراوان است. در این جا به چند نمونه بسنده می کنیم:
امام علی (ع) می فرماید: «الکرم معدن الخیر؛(۱۷) محور نیکی ها، کرامت است.»
در جای دیگر می فرماید: «النفس الکریمه لا توثر فیها النکبات؛(۱۸) آن که به کرامت نفس و خودش دست یافت، نکبت و آفت در او بی اثر است.»
و نیز می فرماید: «الکریم یزدجر عما یفتخر به اللئیم؛(۱۹) انسان کرامت یافته، از هرگونه پستی که انسان های پست به آن می بالند نفرت دارد.»
۳ – کرامت، وصف خدا، فرشتگان و قرآن مجید است: کریم یکی از ۹۹ نام زیبای خداوند است. در قرآن مجید ۲۶ بار خداوند را با وصف کریم می خوانیم: «فان ربی غنی کریم؛(۲۰) پروردگار من، بی نیاز و بزرگوار است.»
برای کتاب آسمانی مسلمانان (قرآن)، صفت کریم آمده است: «انه لقرآن کریم؛(۲۱) همانا آن، قرآن کریم است.»
جبرئیل، آورنده پیام الهی، کریم است: «انّه لقول رسول کریم».(۲۲) فرشتگان الهی به این وصف شناخته شده اند: «بل عباد مکرمون.»(۲۳)
نشانه های کرامت
در روایات معصومین، برای انسان های کریم (باکرامت) صفاتی مشخص شده است:
۱ – خویشتن داری: یکی از صفات برجسته انسان کریم، تسلط بر نفس و کنترل زبان، غضب و امیال نفسانی است. امام علی (ع) می فرماید: «الکرم ملک اللسان و بذل الاحسان؛(۲۴) کرم، نگه داری زبان و پراکندن احسان است.»
آن حضرت حقیقت کرم را بخل نسبت به خویشتن دانسته است.(۲۵)
۲ – نرم خویی: امام علی (ع) می فرماید: «الکریم یلین اذا استعطف و اللئیم یقسوا اذا ألطف؛(۲۶) کریم در مقابل خواهش دیگران نرم می شود در حالی که انسان پست، در مقابل لطف و تقاضای دیگران، قساوت می یابد.»
۳ – پای بندی به عهد و پیمان: کریم، خود را ملزم به انجام تعهدات خویش می داند. امام علی (ع) می فرماید: «الکریم اذا وعد وفی؛(۲۷) کریم آن گاه که وعده ای می دهد به آن وفا می کند.»
۴ – سادگی: انسان های با کرامت، افرادی ساده و بی تکلف اند. امام علی (ع) می فرماید: «الکریم ابلج و اللئیم ملهوج؛(۲۸) کریم، روشن و آشکار و لئیم، پیچیده است.»
شاید منظور آن حضرت این باشد که افراد با کرامت، اهل فریب و نفاق و دورویی نیستند و ظاهر و باطنشان یکی است و دو پهلو حرف نمی زنند و آن چه در نهان دارند، صریح و شفاف به زبان جاری می کنند و موضعشان همواره روشن است.
۵ – آبروداری: آن چه برای افراد با کرامت، در درجه نخست قرار دارد، جای گاه اجتماعی، حرمت و آبروست. از این رو حاضر نمی شود آن را با چیزی عوض کند. امام علی (ع) می فرماید: «الکریم من صان عرضه بماله اللئیم من صان ماله بعرضه؛(۲۹) کریم کسی است که آبرویش را با بذل مالش حفظ می کند در حالی که لئیم کسی است که مالش را با بذل آبرویش نگه می دارد.»
۶ – بذل و احسان: کریم، بیشتر دست دهنده دارد تا دست گیرنده، امام علی (ع) می فرماید: «الکریم من سبق نؤاله سؤاله؛(۳۰) کریم کسی است که بخشش بر تقاضایش سبقت گرفته است». لذت کریم در طعام دادن و لذت لئیم در طعام خوردن است.(۳۱)
۷ – عفو و گذشت: بخشیدن لغزش دیگران، از سنّت کریمان است. امام علی (ع) می فرماید: اقدام به بخشش، از اخلاق کریمان و اقدام به انتقام، از اخلاق لئیمان است.(۳۲)
۸ – تغافل: امام علی (ع) می فرماید: از گران قدرترین کارهای کریمان آن است که به رغم دانستن اسرار دیگران خود را به بی خبری می زنند.(۳۳)
البته علاوه بر صفات یاد شده، کریمان صفات مثبت بسیاری دارند که می توان به راست گویی، امانت داری، قدرشناسی، وطن دوستی، حق شناسی و غیره اشاره کرد. در یک جمله به حدیثی جامع از امیرالمؤمنین (ع) اشاره می کنیم که فرمود: «الکریم اذا قدر صفح و اذا ملک سمح و اذا سئل أنجح؛(۳۴) کریم کسی است که اگر قدرت پیدا کرد می بخشد و اگر دارایی بیابد ارزانی می دارد و اگر مورد سؤال واقع شد درخواست را برمی آورد.»
نتیجه ای که از ذکر این اوصاف به دست می آید این است که کرامت، یک صفت اخلاقی جامع یا به عبارتی تیپ شخصیتی است که متشکل از صفات متعدد است.(۳۵)
اقسام کرامت
از دیدگاه بینش اسلامی، کرامت دو گونه است: ۱ – کرامت ذاتی؛ ۲ – کرامت اکتسابی؛
همه انسان ها از کرامت طبیعت و ذاتی برخوردارند. این آیه قرآن مجید که می فرماید: «و لقد کرّمنا بنی آدم؛(۳۶) ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم» اشاره به همین کرامت ذاتی دارد که همه انسان ها در آن برابرند.
البته در این که دلیل کرامت ذاتی انسان چیست، بین مفسّران گفت و گوست. بعضی این کرامت را به دلیل اعطای قوّه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، بعضی به دلیل اندام موزون و قامت راست و عده ای دیگر به دلیل سلطه او بر تمام موجودات روی زمین یا قدرت او بر نوشتن و یا به دلیل شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او می دانند. اما روشن است که این مواهب در انسان جمع است و هیچ گونه تضادی با هم ندارند بنابراین گرامی داشت انسان می تواند به دلیل همه این امتیازات باشد.(۳۷)
اما کرامت انسانی الهی، اکتسابی است. این کرامت عبارت است از شرف و حیثیت و ارج و ارزشی که با سعی و تلاش او به دست می آید. انسان ها در این کرامت، الزاماً یک سان نیستند، زیرا همت و تلاش افراد یک سان نیست. خواست و گرایش انسان ها برای کسب این گونه کرامت، اندازه های گوناگونی دارد. پس باید گفت: کرامت انسانی الهی، درونی و ذاتی نیست. این کرامت در آیه «ان اکرمکم عندالله اتقیکم»(۳۸) تبلور یافته است. انسانی که در راه پالایش خویش و اندوختن دانش خودشناسی و خداشناسی و فرجام شناسی گام برمی دارد به مرحله تقوا رسیده و از کرامت الهی برخوردار شده است.
علامه جعفری (ره) در توصیف این دو نوع کرامت می نویسد: «کرامت ذاتی و حیثیت طبیعی را همه انسان ها، مادامی که با اختیار خود به جهت ارتکاب به خیانت و جنایت بر خویشتن و بر دیگران، آن را از خود سلب نکنند، برخوردارند، اما کرامت ارزشی که از به کار انداختن استعدادها و نیروهای مثبت در وجود آدمی و تکاپو در مسیر رشد و کمال و خیرات، ناشی می گردد، اختیاری و اکتسابی است که ارزش نهایی و عالی انسان مربوط به همین کرامت است.»(۳۹)
آثار کرامت
۱ – آزاد شدن از دنیا: دنیا در چشم انسان با کرامت، کوچک و حقیر است، پس به آن دل نمی بندد. امام باقر (ع) می فرماید: «فمن کرمت علیه نفسه صغرت الدنیا فی عینه و من هانت علیه نفسه کبرت الدنیا فی عینه؛(۴۰) هر کس از کرامت نفس برخوردار باشد، دنیا در چشمش کوچک است و هر کس نفسش خوار باشد، دنیا در نزدش بزرگ است.»
۲ – ذلت ناپذیری: امام علی (ع) عزت و سربلندی را در گرو کرامت نفس می داند و می فرماید: «من شرفت نفسه نزهها عن ذله المطالب؛(۴۱) آنان که شرافت نفسانی دارند، خود را از خواهش های پست و تمایلات ذلیلانه پاک می دارند و به امور ذلت بخش تن نمی دهند.»
۳ – تسلط بر شهوت: افراد با کرامت، بر اداره خویش توانا هستند و تمایلات نفسانی خود را کنترل می کنند. امام علی (ع) می فرماید: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته؛(۴۲) کسی که برای خود احترام قائل باشد شهوت در نظرش پست و کوچک است.»
۴ – تنظیم روابط اجتماعی: اجتماع انسانی احتیاج به نظامی دارد که با اتکای بر آن، روابط انسان ها حفظ شود. یکی از نظام هایی که می تواند روابط انسان ها را تنظیم کند، پرورش کرامت در افراد اجتماع است. کسی که برای خود کرامتی قائل است، دست کم برای حفظ کرامت خویش، کرامت دیگران را نیز پاس خواهد داشت و از این راه، عداوت و کینه توزی و اختلاف و جدایی از نظام اسلامی رخت بر خواهد بست. امام علی (ع) می فرماید: «من کرمت نفسه قلّ شقاقه و خلافه؛(۴۳)۴۳ کسی که خود را گرامی می داشت، عداوت و مخالفت او کم باشد.»
ابعاد کرامت
۱ – کرامت در رفتار اجتماعی: ارزش گذاری به آحاد جامعه و تکریم دیگران، یکی از مصادیق بارز کرامت نفس است. در نظام ارزشی اسلام، هیچ کس حق ندارد دیگران را کوچک بشمارد و رفتاری تحقیرآمیز داشته باشد. پیامبر گرامی اسلام (ص) چنان که سیره نویسان در وصفش نوشته اند: «کان اکرم الناس؛(۴۴) بیشترین تکریم را در رفتارش به خلق خدا داشت – در مناسبات اجتماعی خود مثل سایر مردم زندگی می کرد و از هر تکلّف و پیرایه ای به دور بود. به هرکس می رسید ابتدا سلام می کرد و هر کس برای خواسته ای نزد آن حضرت می آمد در انجام کار وی بردباری می کرد تا خواسته اش برآورده شود و یا آن فرد خود منصرف شود. هر کس بر وی داخل می شد او را تکریم می کرد؛ چنان که گاهی لباس خود را زیر او پهن می کرد و یا او را بر تشک خود می نشاند.(۴۵)
آن حضرت کراهت داشت جلو پاپش بلند شوند.(۴۶) نقل است: مردی وارد مسجد شد در حالی که پیامبر(ص) به تنهایی نشسته بود. با وارد شدن آن مرد، حضرت بلند شد و جا باز کرد. او شگفت زده شد و گفت: ای رسول خدا! جا که بسیار است، فرمود: حق مسلمان بر مسلمان است که اگر دید برادرش می خواهد بنشیند احترامش کند و بلند شود و برایش جا باز کند.(۴۷)
آن حضرت اجازه نمی داد کسی او را با پای پیاده همراهی کند در حالی که خود سواره است، مگر این که حضرت آن فرد را همراه خود سوار می کرد و اگر نمی پذیرفت می فرمود: شما جلو برو و در فلان مکان منتظر باش و اگر کاری داری در آن جا یک دیگر را ملاقات می کنیم.(۴۸)
پیامبر اکرم (ص) حتی در نگاه کردن به افراد هم، دیگران را تکریم می کرد و با لبخند و تبسم با آنان روبه رو می شد. جریر بن عبدالله می گوید: نشد با آن حضرت برخورد کنم و او به من تبسم نکند.(۴۹)
ایشان، به منظور احترام کامل، اصحابش را با کنیه خطاب می کرد و با اسمی که بیشتر دوست داشتند می خواند و هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد.(۵۰)
۲ – کرامت در برخورد با دشمن: کرامت، گوهر گران بهایی است که حتی در مصاف با دشمن نیز لازم الاجراست. امام علی (ع) می فرماید: کریم کسی است که در حال قدرت، عفو می کند.(۵۱) نمونه بارز این کرامت را می توان در برخورد پیامبر (ص) با اهل مکه جست جو کرد. پس از فتح مکه و کسب قدرت، وقتی از قریش پرسید: فکر می کنید من با شما چگونه رفتار خواهم کرد؟ قریش گفتند: «خیراً اخ کریم و ابن اخ کریم؛ ما از شما انتظار خیر داریم چون شما را برادر بزرگوار و فرزند برادر بزرگوار خود می دانیم». حضرت فرمود: بروید شما آزاد هستید.(۵۲)
اگر به پیمان نامه ها و آشتی نامه های امام علی (ع) با اقلیت های دینی و نامسلمانان نظری بیفکنیم می بینیم همه جا بر حفظ کرامت انسان تأکید شده است. در عهدنامه امام علی (ع) با رزدشتیان ایرانی، که به خط امام حسین (ع) در سال ۳۹ هجری نوشته شده است بر ایمنی جان، مال و ناموس آنان به همراه آزادی مذهبی و دادرسی بر اساس قوانین خود آنان، تأکید شده است.(۵۳) آن حضرت در پیمان نامه دیگری که در سال چهل هجری با مسیحیان در دیر حزقیل، بست، آشکارا بیان داشت که این عهدنامه آنان را به انجام کارهای نیک و پاسداری از ارزش های اخلاقی و کرامت انسانی وا می دارد. در این پیمان نامه، امام علی (ع) دو امتیاز به مسیحیان داد: ۱ – ایمنی و امنیت جانی، مالی و آبرویی؛ ۲ – کاهش هزینه های جنگی.
آن حضرت پیش از رویارویی با سپاه معاویه در نبرد صفّین، از لشکر خود می خواهد به اصول انسان دوستانه پای بند باشند؛ مثلاً آغازگر جنگ نباشند و اگر دشمن شکست خورد و گریخت، او را نکشند و به کسی که نمی تواند از خود دفاع کند و زخم برداشته است، آسیب نرسانند. هرگز زنان را با زدن و ناسزاگویی برنیاشوبند، هر چند آبروی شما را بریزند یا امیرانتان را دشنام گویند.(۵۴)
حقوق بشری که امروزه دم از آن زده می شود در چهارده قرن پیش، که زنان را به بردگی می بردند و آنان را انسان به حساب نمی آوردند در کلام نورانی نخستین پیشوای شیعیان امام علی (ع) به وضوح دیده می شود. کرامت انسانی، مرد و زن، سیاه و سپید، عرب و عجم، گدا و توان گر نمی شناسد. مرزبندی هایی به نام شهروند درجه یک و دو با روح برابری اسلام سازگاری ندارد.
دشمن، هر چند مستحق مجازات است، اما در مجازات و به کیفر رساندن او نیز نباید به کرامت انسانی او آسیبی برسد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 