پاورپوینت کامل فعالیت های سیاسی امام عسکری (ع) در یک نگاه ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فعالیت های سیاسی امام عسکری (ع) در یک نگاه ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فعالیت های سیاسی امام عسکری (ع) در یک نگاه ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فعالیت های سیاسی امام عسکری (ع) در یک نگاه ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

امام ابو محمد حسن بن علی العسکری (ع) سیزدهمین معصوم و یازدهمین پیشوای اسلام، پس از پیامبر اکرم (ص) است. این امام جلیل القدر، در سال ۲۳۲ ه. ق روز جمعه هشتم ربیع الثانی در مدینه متولد شد.

پدر بزرگوارش، حضرت امام علی النقی (ع) و مادر گرامی اش، «حُدَیثَه» است که به «سوسن» و «سلیل» نیز نامیده شده است.

آن حضرت در سامرّا، در محله ای به نام «عسکر» سکونت داشت و به همین دلیل به «عسکری» شهرت یافت. مشهورترین القاب او زکی، نقی و عسکری است و کنیه شریف ایشان «ابو محمد» می باشد.

۲۲ سال داشت که امام هادی (ع) به شهادت رسید و او به امامت رسید. مدت امامت آن حضرت شش سال بود.

این امام عظیم الشأن هم چون دیگر ائمه (ع) در طول عمر پر مایه و زرّین خویش، خدمات مؤثّر و ارزنده ای به دین اسلام کرد. و سرانجام در سنّ ۲۸ سالگی در سال ۲۶۰ هجری با زهری که معتمد و به روایتی معتزّ به وی خوراند به فیض شهادت نایل آمد.

اتفاق بی نظیر

اکثریت شیعه پس از رحلت امام هادی (ع) طبق تصریح آن حضرت، بر جانشینی و امامت امام حسن عسکری (ع) معتقدند و تعداد انگشت شماری نیز به امامت «جعفر بن علی» قائل شده اند که آن ها را فرقه جعفریه خالص می گفتند.

در عصر امام حسن عسکری (ع) اتفاقات بسیاری از حیث فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… رخ داد که بی نظیر بود. از نظر فرهنگی، با وجود فشار و اختناق کامل مأموران حکومتی، انسجام شیعه بیش از گذشته بود. اندیشه ها و افکار کلامی و مباحث علمی به صورت فراوان در این دوره رواج داشت و جهان اسلام اگر چه از نظر سیاسی از اقتدار نسبی برخوردار بود، اما از نظر علمی دوران رشد را سپری می کرد و جریان تولید علم که از ابتدای این قرن آغاز شده بود، هم چنان ادامه داشت و در این فضای علمی، برترین مقام علمی به علویان اختصاص داشت.

سرآمد همه علویان وسادات آن، عده ای از هاشمیان بودند که به «ابن الرضا» معروف بودند، و این معروفیت به دلیل آن بود که امام رضا (ع) وقتی در برابر دانشمندان بزرگ جهان قرار گرفت و در مناظرات علمی، تنها فرد پیروز و سرآمد عالمان شد و به «عالم آل محمد» شهرت یافت، این برجستگی علمی و جای گاه رفیع، هم چنان در خاندان آن حضرت محفوظ ماند، زیرا پس از او فرزندش جواد الائمه (ع) نظیری در علم و دانش نداشت. پس از ایشان امام هادی (ع) نیز در علم و دانش و فضایل اخلاقی و عبادی در برترین جای گاه قرار گرفت.(۱)

برخی ویژگی های امام

شکوه و ابهّت امام عسکری (ع)، زبانزد خاص و عام بود و نه تنها پیروان آن حضرت بلکه مخالفان او نیز نتوانستند زبان از وصف و ستایش این ستاره درخشان فرو بندند.

از عبید الله بن خاقان، وزیر معتمد عباسی نقل شده که در شهر «سرّ من رأی» (سامرّا) هیچ کس از علویان را به مانند حسن بن علی ندیدم و نشناختم. در وقار و سکوت و پاک دامنی و ابهّت در میان بنی هاشم، همتایی به مانند او ندیدم. با این که جوانی بیش نیست اما بنی هاشم او را بر سال مندان و ثروت مندان خویش مقدّم می دارند. از هر کس از دبیران، فرماندهان، فقیهان و دیگر عوام مردم تحقیق کردم چیزی نیافتم، جز آن که او را در نهایت شکوه و خوش رفتاری و نیک گفتاری یاد کردند و دشمن و دوست را ستایش گر او دیدم.(۲)

امام در هر مکانی که حضور پیدا می کرد رفتار و سکناتش بر زمین و زمان مؤثّر واقع می شد و کسانی که ارتباط نزدیکی با آن حضرت در زندان و یا در خانه ایشان داشتند در مقابل این امام همام عنان اختیار را از دست می دادند.

طبق گفته یکی از خدمت کاران امام حسن عسکری (ع)، وی روزهای دوشنبه و پنج شنبه به دار الخلافه می رفت و در طول راه، مردم و اصحاب با مرکب هایشان منتظر امام می ماندند و تا ایشان نیامده بود، راه رفت و آمد مسدود می شد و سر و صدا بالا می گرفت، ولی هنگامی که امام حسن عسکری (ع) از راه می رسید، چهارپایان به کنار می رفتند و سر و صدای مردم می خوابید و راه به خودی خود باز می شد.(۳)

بر اساس تحقیق دانشمندان، گزارش های غیبی و اقدامات خارق العاده بسیاری از حضرت در کتاب های مختلف به ثبت رسیده که نشان دهنده فزونی این کرامات در آن زمان از ناحیه آن حضرت می باشد.(۴)

شاکری، خدمت کار امام درباره بُعد عرفانی آن حضرت می گوید: او پیوسته در محراب، نماز می خواند و در حال سجده بود که من می خوابیدم. وقتی که از خواب بیدار می شدم باز هم او را در سجده می دیدم. عبادتش طولانی و غذایش اندک بود. برایش میوه هایی چون انجیر و انگور و هلو و… می آوردند و او فقط یکی دو دانه می خورد و به من می فرمود: ای محمد! این ها را برای بچه هایت ببر. من سؤال می کردم تمام این ها را؟ و او در جواب می فرمود: آن ها را بردار که هرگز بهتر از این ها را ندیدم.(۵)

هنگامی که بنی عباس به «صالح بن وصیف» دستور دادند بر امام حسن عسکری (ع) سخت بگیر و او را آسوده مگذار، در جواب گفت: «با او چه کنم؟ من دو نفر از بدترین کسانی را که می شناختم مأمور آزار و شکنجه او کردم، ولی اکنون آن دو از عابدترین و زاهدترین افراد گشته اند». سپس آن دو را احضار نمود و از آن ها سؤال کرد: «وای بر شما! با مردی که در زیر دست شما بود چه کردید؟ گفتند: چه بگوییم؟ درباره کسی که روزها را روزه می گیرد و شب ها را تا به صبح به عبادت می گذراند و با کسی هم صحبت نمی شود و هر وقت به ما می نگرد، بدنمان به لرزه می افتد و اختیارمان را از دست می دهیم.»(۶)

استجابت دعاها

محمد بن حسن نقل می کند: در نوشته ای از امام یازدهم تقاضا کردم در مورد شفای درد یکی از چشم هایم دعا کند، زیرا یک چشمم کور شده و چشم دیگرم نیز از شدت درد و بیماری نزدیک است که کور شود. امام در پاسخ نوشت: خداوند چشمت را برای تو نگه دارد، این دعا موجب شفای چشمم گردید.(۷)

خبر از آینده

ابوهاشم جعفری می گوید: از تنگی و فشار زندان و رنج غُل و زنجیر به امام حسن عسکری (ع) شکایت نمودم. امام در نامه ای به من نوشت: تو امروز نماز ظهر را در منزل خودت خواهی خواند… اتفاقاً نمازم را در خانه خواندم؛ یعنی همان روز از زندان آزاد شدم، ولی از حیث معیشت و امرار معاش در تنگنا بودم و از امام خجالت می کشیدم که تقاضای پول کنم. وقتی به منزل رسیدم از طرف امام صد دینار برایم رسید که به نامه امام ضمیمه شده بود و امام در آن نامه نوشته بود: «هرگاه نیازمند بودی شرم نکن و درخواست کن که آن گونه که دوست داری به تو خواهد رسید.»(۸)

احمد بن محمد می گوید: وقتی «مهتدی» دست به کشتار موالیان ترک زد، به امام حسن عسکری (ع) نامه نوشتم و عرض کردم: آقای من! خدا را شکر که شرّ او را از ما باز داشت؛ شنیده ام که شما را تهدید کرده است و قسم خورده که شما را از روی زمین بردارد. امام به خط خود نوشت: این رفتار او عمرش را کوتاه کرد؛ از امروز پنج روز شمارش کن، در روز ششم کشته می شود. البته بعد از خواری و ذلّتی که به او می رسد. و همان گونه که امام فرموده بود پس از شش روز «مهتدی» با وضع وخیمی به هلاکت رسید.(۹)

خلفای عصر امام (ع)

دوران امامت امام حسن (ع) مقارن با خلافت سه تن از خلفای عباسی بود. معتزّ بالله، مهتدی و معتمد. حدود یک سال با معتزّ بود که ترکان علیه او قیام کردند و او را کشتند و در حدود سال ۲۵۵ قمری، مهتدی به جای او نشست. او نیز پس از مدت کوتاهی به دست همان ها به قتل رسید. متهدی، امام را به زندان افکند و دستور داد بر آن حضرت سخت بگیرند. پس از این دو، معتمد عباسی به خلافت رسید. در برخی روایات آمده است که معتمد در آغاز خلافت به حضور امام حسن (ع) رسید و از ایشان تقاضا کرد تا برای طول عمر او دعا کند و از خدا بخواهد خلافتش را بیست سال مقرّر گرداند. امام (ع) دعا کرد، و خداوند عمر او را دراز گرداند. معتمد حدود ۲۳ سال خلافت کرد، در حالی که اسلافش همگی مدت کمی خلافت کرده بودند. اما علی رغم دعای خیر امام، معتمد همان برخوردی را در پیش گرفت که اسلافش با پدران و اجداد آن بزرگوار داشتند و در شکنجه و آزار حضرت کوتاهی نمی کرد.

در کارنامه این سه خلیفه که مقامی تشریفاتی داشتند، نکته مثبتی به چشم نمی خورد و همه کارهای مهم به وسیله ترک هایی انجام می شد که مزدور آن ها بودند.

تردیدی نیست که پیامبران الهی و جانشینان آن ها خصوصاً ائمه اطهار (علیهم السلام) تغییر و انقلاب اصلاح گرانه را در تمام ابعاد فرهنگی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی رهبری می کردند؛ یعنی سیاست را به معنای عام آن دنبال می کردند و در اندیشه پدید آوردن نیروهای فعال در جامعه بودند که بتوانند تأثیرگذار باشند و تحولی ایجاد نمایند.(۱۰) ولی به دلیل شرایط اختناق حاکم بر جامعه معمولاً از دخالت در سیاست به معنای خاص؛ یعنی «اداره مستقیم حکومت» خودداری نموده و اهداف خود را به روشی محتاطانه و از روی تقیه دنبال می کردند.

امام عسکری (ع) از نظر معاشرت از جمله امامانی بود که بسیار تحت فشار قرار داشت و در منطقه «عسکر» تحت نظر شدید طاغوتیان عصر خود زندگی می کرد. به همین دلیل از طریق شبکه وکلا که در حقیقت نمایندگی او را در اقصی نقاط کشورها بر عهده داشتند، با مردم جامعه در ارتباط بود و تمام خبرها و نامه ها با روشی کاملاً محرمانه و توأم با تقیه انجام می شد و این پنهان کاری های مطلق، وجه تمایز دوران امام عسکری (ع) از دوران سایر ائمه اطهار (ع) است، به دلیل این که آن حضرت در نظر داشت برای غیبت کبرای فرزندش حضرت مهدی (عج) زمینه سازی کند.

محسوس بودن فشارها و محدودیت های زمان امام عسکری (ع) دو علت داشت:

۱ – در زمان آن حضرت، شیعه تبدیل به قدرتی عظیم در عراق شده بود و همه می دانستند که این گروه، حکومتِ هیچ یک از عباسیان را مشروع نمی داند و معتقد است امامت الهی در فرزندان علی (ع) باقی است و امام حسن عسکری نیز شخصیت ممتاز این خانواده است.

۲ – بر اساس روایات و اخبار متواتر، خاندان عباسی و پیروان آنان می دانستند حضرت مهدی (عج) که همه حکومت های خودکامه را از بین می برد، از نسل آن حضرت است، بدین سبب پیوسته مراقب آن حضرت بودند.(۱۱)

در تاریخ آمده است که در حکومت معتمد عباسی، گروهی از علویان، با فجیع ترین وضعی به شهادت رسیدند، زیرا جنگ و درگیری در دوران خلافت وی بسیار زیاد بود، به طوری که مورّخان، میزان تلفات مسلمانان را تا ۰۰۰/۵۰۰/۱ نفر هم نوشته اند.(۱۲)

وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر کوتاه امام حسن عسکری (ع) به گونه ای بود که تعدادی از انقلاب ها و شورش های دسته جمعی نیز از طرف علویان و حتی غیر علویان صورت گرفت که می توان به نمونه هایی اشاره کرد:

۱ – نهضت ابراهیم بن محمد علوی معروف به «ابن الصّوفی»: وی در سال ۲۵۶ در مصر قیام کرد و شهر «اسنا» را به تصرّف خود در آورد و سپاه «احمد بن طولون» را شکست داد، ولی برای بار دوم از لشکر وی شکست خورد و پس از تحمل تلفاتی فرار کرد و مخفی شد تا سال ۲۵۹ که مجدداً قیام کرد و مردم را به گرد خود جمع نمود. سرانجام پس از عزیمت به مکه توسط فرماندار این شهر دست گیر و نزد ابن طولون فرستاده شد و زندانی گردید. پس از آزادی از زندان به مدینه بازگشت و در همان جا فوت کرد.(۱۳)

۲ – نهضت «علی بن زید علوی»: وی در سال ۲۵۴ در کوفه قیام کرد و آن شهر را تصرّف و نماینده حکومت را اخراج کرد. لشکریان خلیفه چندین بار با وی جنگیدند تا سرانجام در سال ۲۵۷ کشته شد.(۱۴)

۳ – نهضت «عیسی بن جعفر علوی»: او به همراه «علی بن زید» در کوفه قیام کرد. «معتزّ» لشکری به جنگ وی فرستاد و او را شکست داد. مسعودی، قیام او را در سال ۲۵۵ ذکر کرده است.(۱۵)

۴ – شورش «صاحب زنج»: وی در سال ۲۵۵ قیام کرد. در جریان شورش وی، هزاران نفر کشته شده و عِرض و ناموس مردم مورد تعرض سپاهیان وی قرار گرفت و ده ها شهر به آتش کشیده شد. وی خود را «علی بن محمد» و علوی معرفی می کرد و نسبتش را به علی بن الحسین (ع) منتهی می ساخت، در حالی که دروغ می گفت بلکه نسبت او به «عبد قیس» می رسید و مادرش از «بنی اسد بن خزیمه» بود.(۱۶)

۵ – شورش خوارج که از سال ۲۵۲ به رهبری «مساور بن عبدالحمید» آغاز شد و حتی پس از درگذشت او در سال ۲۶۳ ادامه داشت. مساور، در اندک زمانی بر بیش تر شهرهای عراق تسلط یافت و از فرستادن خراج و مالیات برای خلیفه جلوگیری کرد و در تمام برخوردهایی که با سپاهیان خلیفه داشت بر دشمن غلبه کرد.(۱۷)

۶ – قیام «یعقوب لیث صفاری» که در ۲۶۲ به همراه عده بسیاری از مردم خراسان قیام کرد و سرزمین های زیادی را به تصرّف خود در آورد.(۱۸)

علل شکل گیری و گسترش سازمان وکالت

هدایت و ارشاد و حفظ حیات جوامع شیعی، یکی از وظایف امامان شیعه بود، ولی هنگامی که آنان تحت مراقبت، کنترل و نظارت و حبس بودند چگونه می توانستند این مهم را به انجام برسانند؟ یکی از راه هایی که امامان بزرگوار از آن استفاده می کردند، تأسیس سازمان وکالت بود.

امام حسن عسکری (ع) نیز با استفاده از این نظام وکلایی، افرادی از جمله ابراهیم بن عبده را برای وکالت در شهر نیشابور و عبدالله بن حمدویه را برای ناحیه بیهق و ابراهیم بن مهزیار اهوازی را برای ناحیه اهواز برگزیدند و طی مکاتبات مکرّر با آنان مسائل مبتلابه جامعه و وظایف آنان را تذکر و یادآوری نمودند. از دیگر وکلای امام در قم، احمد بن اسحاق بن عبدالله بود که فردی مورد اعتماد امام و واسطه قمی ها با آن حضرت بود. از مهم ترین وکلای امام (ع) که بعدها به منصب نیابت خاص در غیبت صغری رسید، عثمان بن سعید مشهور به سمّان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.