پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص ۷۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص ۷۴ اسلاید در PowerPoint :
۶۶
در قسمت اول مقاله حاضر مفاهیم «غیبت صغری » و «غیبت کبری » و تفاوتهای این دو بیان گردید. همچنین در مورد
مفاهیم «نیابت عام » و «نیابت خاصه » مطالبی بیان شد. در ادامه نیز باختصار وضعیت خلفای دوران غیبت صغری مورد
بررسی قرار گرفت. در این قسمت از مقاله به بررسی شیوه برخورد خلفای عباسی با موضوع تولد امام عصر علیه السلام، و
بعد از آن با نواب آن حضرت پرداخته و پرسشهایی را که در این ریشه مطرح است پاسخ می گوییم.
خلفای دوران غیبت صغری عبارت بودند از:
۱. المعتمد بالله (۲۷۹ -۲۵۶ ق )
۲. معتضد بالله (۲۸۹ -۲۷۹ ق )
۳. مکتفی بالله ( ۲۹۵ -۲۸۹ ق )
۴. مقتدر بالله ( ۳۲۰ – ۲۹۵ ق )
۵. قاهر بالله ( ۳۲۲ – ۳۲۰ ق )
۶.راضی بالله (۳۲۹ – ۳۲۲ ق )
هنگامی که انسان با ذهنی بسیط و ساده، کلام و گفتار مورخان را مورد مطالعه قرار می دهد; خوش بینی قابل
ملاحظه ای نسبت به این خلفا حاصل می شود و چنین تصور می شود که اینان، محب اهل بیت بودند و در حق آنها نیکی و
خوبی می کردند.
در چندین مورد، خود مورخان ، این مطلب را با صراحت اعلام داشته اند. «ابن طقطقا» مؤلف کتاب «الفخری » که شیعی
مذهب و نقیب علویان در حله، نجف و کربلا بوده است و نسب او با بیست واسطه به حسن بن علی، علیه السلام، می رسد (۱)
،درباره معتضد می نویسد:
«معتضد به عموزادگان خود; یعنی آل ابوطالب نیکی روا می داشت.» (۲)
اگر یک مورخ شیعه ، چنین برداشتی از تاریخ داشته باشد، به طریق اولی، مردم عادی و مورخان غیر شیعه، برداشتی
بهتر از آن نخواهند داشت، همان طوری که در «الکامل » و «مروج الذهب » و تواریخ دیگر مشاهده می گردد.
درکتابهای «تاریخ عمومی » که مورد بررسی قرار دادیم، درباره این خلفای ششگانه، گزارشی که حاکی از دشمنی اینان با
عموم شیعیان و خط مشی ولایت و امامت باشد، مشاهده نمی گردد. مورخان درباره بعضی از خلفا و عملکرد آنان نسبت به
شیعیان و آل علی ،علیهم السلام، سکوت کرده و گزارشی نداده اند و درباره برخی از آنها، اخباری نقل کرده اند که دال بر
طرفداری آنها از اهل بیت است.
همان طوری که ذکر شد، درباره «معتضد» نوشته اند که او دستور داد بر معاویه در منابر لعن کنند و یا اینکه اموالی که
محمد بن زید علوی از سهم امام و غیره، جهت تقویت شیعیان فرستاده بود، به صورت علنی در بین علویان تقسیم گردد.
مورخان درباره «راضی » می نویسند که او عقاید حنابله را تخطئه کرد و در مقابل آنان از علی ،علیه السلام، و اهل بیت و
شیعیان دفاع نمود. همچنین کارهایی در زمان اینها صورت می گرفت که به نفع شیعیان تمام می شد. مثل به قتل رسیدن
«حلاج » در زمان «مقتدر» و «شلمغانی » در زمان راضی که از مدعیان دروغین نیابت بودند و فعالیت آنان باعث پراکندگی و
تزلزل و انحراف شیعیان و منجر به تضعیف «نواب خاص » می گردید.
تاریخ عمومی و بعضی قرائن دیگر نشان می دهند که اینان با شیعیان زندگی مسالمت آمیز داشته و هیچ نوع سختگیری و
فشاری را به آنان روا نمی دانستند.
لیکن نمی توانیم گفتار مورخان را بپذیریم، زیرا وقتی که به روایات و احادیث بیان کننده دوران غیبت صغری و خلفای آن
دوره مراجعه می کنیم، درست عکس و نقطه مقابل تاریخ را گزارش می دهد و چهره دیگری ارائه می نماید که ذهنیت
انسان را نسبت به آنان تغییر می دهد. برای روشن شدن موضوع ، احادیث زیر را با دقت مطالعه کنید:
۱. حکومت عباسی برای یافتن امام مهدی ،علیه السلام، تلاش زیادی کرد و به همین خاطر، حاکمان آن زمان، زندگی
امام حسن عسکری، علیه السلام، را به طور دقیق تحت کنترل خود داشتند و لذا تولد حضرت مهدی ، علیه السلام، به
صورت مخفی صورت گرفت. شیخ مفید، در آغاز شرح حال امام زمان ، علیه السلام، می نویسد:
«ولادت آن حضرت به دلیل مشکلات آن زمان و جستجوی شدید حکومت و کوشش آنان برای یافتن آن حضرت، مخفی
ماند.» (۳)
وقتی که «معتمد» شنید، حضرت امام حسن عسکری ،علیه السلام، بیمار است; پنج تن از خدمتگزاران خویش را که
«نحریر» خادم مخصوص خلیفه هم، در میان آنان بود به همراه چند نفر پزشک و قاضی القضات نزد امام حسن عسکری ،
علیه السلام، فرستاد و به وزیرش دستور داد که ده تن از اصحاب مطمئن خود را احضار کند و به منزل حضرت بفرستد تا
شبانه روز در آنجا بمانند. همه این اشخاص آنجا بودند تا آن حضرت وفات نمود و شهر سامرا یکپارچه عزادار شد. سلطان
ماموری را به خانه حضرت فرستاد، مامور اتاقها را بررسی کرد و هر چه در آنجا بود، مهر و موم نمود و در جستجوی فرزند
او برآمد و دستور داد تا زنانی که آبستنی را تشخیص می دادند، آوردند و کنیزان آن حضرت را بازرسی کردند و یکی از
کنیزها که احتمال آبستنی داشت، در اتاقی نگه داشتند و بر او نگهبان گماردند. بعد از دفن آن حضرت، سلطان و مردم به
جستجوی فرزندش برخاستند و منزلها و خانه ها را بسیار تفتیش نمودند و بعد از مایوس شدن از آبستنی آن کنیز،
اموالش را بین مادرش و برادرش جعفر تقسیم کردند. (۴)
و همچنین هنگامی که برخی از شیعیان قم، برای دادن وجوهات خویش، به سامرا آمده بودند،آنان خبر وفات امام حسن
عسکری، علیه السلام، را شنیدند، بعضی ها آنها را به نزد جعفر راهنمایی کردند. شیعیان نیز بعد از آزمایش ، از تحویل
اموال به جعفر خودداری کردند و به پیکی که امام زمان ، علیه السلام، فرستاده بود، وجوهات را تحویل دادند.
پس از آن، جعفر، خبر این امر را به معتمد عباسی داده و او نیز دستور داد تا به جستجوی مجدد خانه امام حسن عسکری ،
علیه السلام، و حتی خانه همسایگان بپردازند. در آن هنگام بود که کنیزی به نام «صیقل » که گویا به خاطر حفظ جان امام
زمان ،علیه السلام، ادعای بارداری کرده بود، دستگیر کردند و به مدت دو سال نگاه داشتند، تا آنکه به باردار نبودن وی
مطمئن شده و او را رها ساختند. (۵)
۲. شیخ طوسی در «تهذیب » روایتی نقل می کند، حاکی از آن است که مرقد مطهر امام حسین ،علیه السلام، در سال ۲۷۳
ق در دوران خلافت معتمد، در اثر خرابکاری ویران شد و همچنین مقارن آن از طرف حکومت دستور داده شد تا مرقد
مطهر علی ، علیه السلام، نیز خراب گردد.
وقتی انسان جزئیات این حدیث – بویژه در مورد ویران کردن قبر علی ،علیه السلام – را می خواند ، لرزه بر اندامش
حکمفرما می شود و نهایت کینه و دشمنی اینان را نسبت به علی ،علیه السلام، درمی یابد. (۶)
۳. روایات بصراحت بیان می کنند که در زمان خلافت معتضد اختناق بی سابقه ای بر جامعه ، بویژه نسبت به شیعیان
حکمفرما بود و از روزگاران سخت به شمار می رفت.
شیخ طوسی حدیثی را درباره حمل اموال به سوی محمد بن عثمان، نایب دوم امام زمان ،علیه السلام، نقل می کند و
می گوید:
حامل اموال نامه ای همراه نداشت که به محمد بن عثمان بدهد، بلکه بدون نامه ، اموال را تحویل داد.
سپس می گوید:
«لان الامر کان حادا جدا فی زمان المعتضد و السیف یقطر دما لما یقال »زیرا این واقعه در زمان معتضد عباسی و موقعی
بود که کار شیعیان بسیار سخت شده بود; و چنانکه می گویند از شمشیر دشمن خون می چکید. (۷)
دکتر «جاسم حسین » می نویسد: «دوران معتضد (۲۸۹-۲۷۹ ق)به عنوان دوره پیگرد و سرکوبی امامیه مشخص می شود.
» (۸)
ما نمونه هایی از کارهایی را که در دوره معتضد انجام گرفته ، ذکر می کنیم تا این موضوع واضح گردد.
۴. «حسین بن حسن علوی » می گوید: مردی از ندیمان «روز حسنی » و مرد دیگری که همراه او بود، به او گفتند: اکنون او
(یعنی حضرت صاحب الزمان ،علیه السلام)، اموال مردم را [به عنوان سهم امام] جمع می کند و وکلایی دارد و وکلای آن
حضرت را که در اطراف پراکنده بودند، نام بردند.
این خبر به گوش عبیداله بن سلیمان (۹) وزیر رسید، وزیر، همت گماشت که وکلا را بگیرد، سلطان گفت: جستجو کنید
ببینید خود این مرد (امام ،علیه السلام) کجاست، زیرا این کار سختی است.
عبیداله بن سلیمان گفت: وکلا را می گیریم، سلطان گفت: نه ، بلکه اشخاصی را که نمی شناسند به عنوان جاسوس با پول
نزد آنها می فرستیم ، هر کس از آنها پولی قبول کرد، او را می گیریم; در همان موقع توقیعی از ناحیه مقدسه امام زمان ،
علیه السلام، صادر شد که هیچ کس از وکلا چیزی از مردم نپذیرند و از آن امتناع ورزند و خود را بی اطلاع نشان دهند.
مردی ناشناس به عنوان جاسوسی نزد محمدبن احمد (قطان) آمد و در خلوت به او گفت: مالی همراه دارم که می خواهم
آن را به امام برسانی، محمد گفت: اشتباه کردی، من از این موضوع خبری ندارم، جاسوس همواره مهربانی و حیله گری
می کرد، ولی محمد بن احمد تجاهل می نمود; به همین ترتیب هر جاسوسی نزد وکلای حضرت فرستادند، وکلا از
پذیرفتن آنان و اموالشان خودداری کردند; زیرا مطلب قبلا به اطلاع آنها رسیده بود. (۱۰)
احتمال دارد حضرت در دستگاه عباسی افرادی را مامور کرده بودند تا اخبار را به وی و نواب ایشان اطلاع دهد و این خبر
از طریق آنها به حضرت رسید و احتمال دارد از طریق غیب، حضرت مطلع گردیدند. ولی بعید نیست حضرت و نواب
خاص جاسوسانی را در دستگاه عباسی گماشته باشند.
۵. «احمد بن نظر» از قنبری که از فرزندان قنبر، غلام حضرت رضا ، علیه السلام، بود، روایت کرده که گفت: با کسی
درباره جعفر کذاب صحبت می کردیم و طرف من جعفر را دشنام داد. من گفتم: غیر از جعفر، اکنون امامی نیست. آیا تو
غیر از جعفر را دیده ای؟ گفت: من ندیده ام، ولی کسی را می شناسم که او را دیده است. گفتم: او کیست؟ گفت: کسی
است که جعفر او را دوبار دیده است و او داستانی دارد. سپس گفت: رشیق دوست مادرانی (۱۱) نقل می کرد که ما سه نفر
بودیم. روزی معتضد خلیفه عباسی ما را خواست و امر کرد که هر یک سوار اسبی شده و اسبی دیگر با خود ببریم، و جز
آذوقه مختصری، چیزی حمل نکنیم و گفت: به سامرا می روید، سپس نشانی محله و خانه ای را داد و گفت: وقتی به آن
محله و خانه رسیدند، غلام سیاهی را می بینید که دم در نشسته است، فورا وارد خانه شوید و هر کس را در آن خانه دیدید،
بکشید و سر بریده اش را برای من بیاورید.
ما هم وارد سامرا شدیم و همان طوری که نشانی داده بود، خانه ای را پیدا کردیم و دیدیم که: خادم سیاهی در دهلیز
نشسته و بند شلواری را می بافد، پرسیدم: این خانه کیست و چه کسی در داخل آن است؟ گفت: صاحبش! به خدا قسم
خادم توجهی به ما نکرد و از ما چندان نترسید. ما هم یکباره وارد خانه شدیم، دیدیم مثل اینکه خانه امیر لشکری است.
در جلو اطاق پرده ای دیدیم که بهتر و بزرگتر از آن ندیده بودیم و گویی تا آن موقع دست کسی به آن نرسیده بود. وقتی
پرده را بالا زدیم، دیدیم خانه بزرگی است که دریایی در آن است و در انتهای خانه ، حصیری انداخته اند که فهمیدیم روی
آب است و شخصی که از همه کس زیباتر بود، بالای آن ایستاده، نماز می خواند و توجهی به ما ندارد و هم اعتنا به آنچه با
خود داشتیم نمی کند. احمدبن عبدالله بر ما پیشی گرفت و رفت که وارد خانه شود ولی در آب فرو رفت و مضطرب شد و
دست وپا زد تا من دستش را گرفته و او را از آب بیرون آمد ، غش کرد و مدتی به این حال باقی ماند .بعد از او رفیق دوم
من هم جلو رفت و دچار همان سرنوشت شد . من مبهوت ماندم ، ناچار به صاحبخانه گفتم: از شما عذر تقصیر به پیشگاه
خدا می برم . به خدا قسم نمی دانستم موضوع چیست ؟ و نمی فهمیدم برای دستگیری چه کسی می آیم ؟ اکنون به سوی
خدا توبه می کنم . ولی او به آنچه من می گفتم توجهی نکرد، و از حالتی که داشت بیرون نیامد. این وضع او ، ما را به
وحشت انداخت، ناچار برگشتیم ، معتضد منتظر ما بود و به دربان گف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 