پاورپوینت کامل شفای بانو نیک صفت ۲۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شفای بانو نیک صفت ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شفای بانو نیک صفت ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شفای بانو نیک صفت ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۵۸

آنچه می خوانید ماجرای شفا یافتن بانویی است که مورد عنایت حضرت امام زمان ،روحی فداه، قرار گرفته است. شرح
ماجرا از زبان همسر ایشان است که درکتاب «بشارت ظهور» نگارش «احمد شطاری » درج شده است .کپی این اثر را حضرت
آیت الله صافی گلپایگانی در اختیار موعود گذاردند. با سپاس از ایشان متذکر می شویم که این کتاب آخرین بار در سال
۱۳۳۲ به چاپ رسیده است.

در سال ۱۳۱۴ ش از طرف شرکتی که در آن کار می کردم مامور خرید مقداری پنبه و پشم و پوست از ساوه شدم و در
نتیجه به آن شهر نقل مکان کردم. دو سال از اقامت ما در ساوه گذشته بود که روزی همسرم که معمولا خوابهای روحانی
خاصی می دید و من پس از شنیدن تعبیر می کردم،رویای عجیبی به این صورت می بیند:

در بیابانی در حال حرکت است و به اطاق بزرگی که وسط بیابان ساخته شده بود می رسد و مشاهده می کند که تمام
بستگان، زنده و مرده در آنجا جمع اند و مشغول خوردن غذا هستندو بانویی از میان آن جمع که فوت کرده بود دست
ایشان را می گیرد و از اطاق خارج می شوند. به پل بزرگی می رسند و همسرم به آن بانو می گوید که هر کس از این پل
بگذرد، از پل آخرت هم خواهد گذشت. بعد دو نفری از آن پل می گذرند و به بیابانهای سبزوخرم و آبهای صاف و جاری و
باغهای مصفا می رسند که نظیرش در دنیا نبوده. سپس و ارد باغی می شوند که ریشه های درختان از روی زمین پیدا بود و
همچون بلوری می درخشیدو خوشه های مرواریدشبیه به خوشه انگور از درختان آویزان بود و برگهای ریز و سبز و خرمی
داشته. از میان درخت مار سفیدی نمایان می شودکه این مار روی شاخه ها حرکت می کرده. همسرم با خود می گوید اگر
مقرر باشد که مرادم را بگیرم این مار در دامن من خواهد افتاد و پایین دامن خود را در زیر درخت می گیرد و مار به دامن
او می افتد. او با دست چپ دامن را جمع می کند و محکم نگه می دارد. از طرفی می ترسدوازطرفی هم می گوید مراد من
داده شد و سپس به بانوی همراهشان می گویند که می خواهی امام زمان را صدا بزنم بیایند مرا نجات بدهند. بعد دست
راست خود را به گوش می گذارد و فریاد می زند یا امام زمان به فریادم برس و بلافاصله حضرت تشریف می آورند در حالی که
عده زیادی از سادات همراه حضرت بودند و زمزمه می کردند.

همسرم تعظیم می کند و سه مرتبه می گوید السلام علیک یا امام زمان. مرا از شر این مار نجات بدهید. حضرت با
نگشت سبابه اشاره می فرمایند برو بیرون و مار غیب می شود بعد حضرت به همسرم می فرمایند هر وقت مرا صدا بزنی
من دادرس توام.

پس از آن ایشان از خواب بیدار می شود. من با توجه به اینکه خواب معمولی نبود آن را نوشتم و اینطور
تعبیرکردم که اگربه بلایی مبتلا شدی باید به امام زمان توسل بجویی.

تقریبا دو ماه از این جریان گذشته بود که همسرم مبتلا به آماس شکم شد. نخست تصور کرد که حامله است. در همین
روزها که اوایل سال ۱۳۱۷ش بوداز طرف شرکت مرکزی مرا به ریاست ایالتی اداره پنبه و پشم و پوست اهواز مامور کردند
و من بناچار همراه همسرم به طرف اهواز حرکت کردیم. پس از ورود ما به اهواز ورم شکم او بتدریج زیادتر شد و دیگر
قادر به حرکت نبود. کم کم از نه ماه گذشت و قابله ها و پزشکان شورکردند وچیزی تشخیص ندادند. برخی از قابله ها
گفتند که دوقلو حامله است ولی بچه ها مرده اند. بالاخره آماس شکم به ۵۰ سانتی متر رسید و پزشکان او را جواب کردند.

مرحوم «صولت السلطنه هزاره ای » که آن زمان در اهواز بود ماجرا را فهمیدوتوسطرئیس شرکت نفت اهواز آقای «قوامی » از
دکتر «کنکو» انگلیسی که رئیس بیمارستان آبادان بود دعوت کرد تا از مریض عیادتی بکند و دکتر کنکو روز پنجشنبه
چهاردهم ماه شعبان ۱۳۵۷ق برابر سال ۱۳۱۷ش وارد منزل ما شد و تا چشمش به همسرم افتاد فوق العاده متاثر و متحیر
شد و از روی چادری با انگشت سبابه پهلوی راست و چپ او را فشار داد. تشنج شدیدی به او دست داد. دکتر اظهارکردکه
جانوری موسوم به … که من اسم آن را فراموش کرده ام به وزن ۱۲ کیلو در بدن اوست که در تمام پاها و دستهای او ریشه
دوانده و باید چند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.