پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص) ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص) ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص) ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرشی بر دوران غیبت صغری و نقش نواب خاص) ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۸۰
علل محفوظ ماندن مکتب تشیع ازاثرات منفی غیبت
پس از شهادت امام حسین، علیه السلام، درسرزمین کربلا، امامان بعد از او همیشه نسبت به خلفای حاکم با تقیه رفتار
می نمودند و از آن تاریخ به بعد، به شیعیان فرصت داده نشد به طور آزاد به ترویج و تبلیغ مبانی عقیدتی و فکری خویش،
در سطح گسترده بپردازند. البته، رفتار همراه با تقیه ائمه معصومین ،علیهم السلام، به این معنی نبود که حقانیت حکومت
و خلافت امویان و عباسیان را پذیرفته باشند،بلکه ازهر فرصت مناسبی برای بیان عدم صلاحیت حکومت آنها استفاده
می نمودند.
در طول تاریخ حکومت امویان و عباسیان، تا زمان غیبت صغری، هیچ خلیفه و حاکمی پیدا نشد که از شیعیان جانبداری
نموده و عرصه فعالیت را برای آنان باز بگذارد. امویان که دشمن سرسخت آل علی ،علیه السلام، بودند در دشمنی با آنان از
هیچ تلاشی مضایقه نکردند. عباسیان هم، در ابتدا به عنوان خانواده اهل بیت ،علیهم السلام، به خاطر رسیدن به پیروزی
در برابر امویان، بر سر کار آمدند، ولیکن بعد از اندک زمانی همان خط مشی امویان را تعقیب کردند.
آنها بعد از پیدا شدن فرقه های کلامی گاهی طرفدار معتزله و زمانی طرفدار اهل حدیث و حنابله بودند و اگر شیعیان را
در حال ضعف می دیدند، نسبت به آنها بی اعتنایی می کردند، و اگر قدرت آنها رو به فزونی می گذاشت و خطری احساس
می کردند، برای تضعیف و نابودی آنها اقدام می نمودند.
علی رغم چنین شرایط خاص زمانی، مکتب تشیع با رهبری ستارگان درخشان امت، خود را از بحرانهای ناگوار و خصمانه
نجات داد و با تمام مبانی، بدون کمترین انحرافی، خود را حفظ کرد. اینکه بقای مکتب تشیع در طول تاریخ، با وجود
مخالفتها و دشمنیهای سرسختانه صاحبان قدرت و حکومت، وابسته به چه علل و عواملی است، نیازمند بحثی ریشه دار و
تخصصی است تا اینکه به طور کامل واضح و روشن گردد; لیکن بحث ما به یک مقطع زمانی خاص یعنی دوران غیبت
صغری اختصاص دارد.
با وجود اینکه، در زمانهای قبل، امام معصوم در میان مردم حضور داشت و به طور مستقیم جامعه و شیعیان را رهبری
می نمود، دشمنان باایجاد تفرقه و فرقه سازی در میان امت فرصت فعالیت به آنها نمی دادند، ولی حالا که شیعیان در غیبت
صغری، بحران و شرایط سخت تری که همان عدم حضور مستقیم امام ، علیه السلام، در میان آنان است، رو به رو شده اند،
چگونه می توانند خود را حفظ کنند. و هیچ آبی از آب تکان نخورد؟
درست است شیعیان در اوایل غیبت، به فرقه های مختلفی انشعاب یافتند و بعضی ها منحرف گشتند; همان طوری که
اشاره خواهد رفت، ولی بعد از اندک مدتی همه جبران گردید و همه فرقه ها منحل شد.
چه عواملی باعث گردید که مکتب تشیع و شیعیان از اثرات منفی غیبت جان سالم به در برند و پراکنده و متلاشی
نگردند و تا این زمان با کاملترین مبانی عقیدتی، فکری و احکام و فروع فقهی پا برجا بمانند و در اوج قدرت و عظمت در
افق تاریخ بدرخشند؟
به نظر می رسد که عوامل و علل مختلفی در این مساله نقش داشته است، که ما در اینجا به سه عامل از آنها اشاره خواهیم
کرد و چون، عامل سوم، محور و اساس تحقیق ما را تشکیل می دهد، به طور مفصل به آن خواهیم پرداخت.
۱. آمادگی افکار عمومی
اولین نقش را در خنثی سازی آثار منفی غیبت، پیامبراکرم ،صلی الله علیه وآله، و ائمه معصومین ،علیهم السلام، ایفا نموده
و زمینه را برای غیبت آماده و مهیا کرده اند. این بزرگواران از دو طریق به این آماده سازی پرداخته اند:
الف)زمینه سازی وآمادگی افکارعمومی ازطریق پیشگویی
ازهمان اوایل رشد و گسترش اسلام شخص رسول اکرم، صلی الله علیه وآله، و به پیروی از ایشان ائمه بارها مساله غیبت را
یادآوری می کردند و این وضع تا زمان امام حسن عسکری، علیه السلام، ادامه یافت، و این خود، به نوعی تفکر شیعه را برای
پذیرش غیبت آماده ساخت. احادیث، درباره این موضوع، در حد تواتر است، ولیکن برخی از آنها را به عنوان نمونه نقل
می کنیم:
پیامبر اکرم ،صلی الله علیه وآله، فرمود:
«علی بن ابی طالب امام امت من، و جانشین بعد از من است، مهدی منتظر، که خداوند به دست او زمین را از عدل و داد
پر می کند بعد از اینکه از ظلم و ستم پر شده باشد، از نسل اوست; به حق آن کسی که مرا به پیامبری مبعوث کرد، ثابت
قدمان در ولایت آن حضرت در زمان غیبتش، از یاقوت سرخ کمیابتر هستند. جابر برخاست و عرض کرد: یا رسول الله!
مگر قائم از فرزندانت غایب می شود؟ فرمود: «آری، به خدا سوگند برای اینکه خداوند افراد با ایمان را خالص گرداند و
کافران را تدریجا نابود سازد» (۱) ای جابر، این تقدیری از تقدیرات خداوند، و سری از اسرار اوست که از بندگان پوشیده
است. مبادا در امر خدا شک و تردید کنی که چنین شکی کفر است.» (۲)
امیرمؤمنان علی، علیه السلام، می فرماید:
«بار خدایا! همواره باید حجتی در روی زمین باشد که بندگانت را به سوی دین تو رهنمون شود و تعالیم تو را به آنها
بیاموزد تا حجت تو باطل نگردد و بندگانت پس از هدایت تو، گمراه نشوند. حجت تو یا ظاهر و آشکار خواهد بود که
اطاعت نخواهد شد و یا از دغ یده ها غایب خواهد بود که انتظارش را خواهند کشید. اگر چه جسم او از ترس مخفی باشد،
علم و آدابش در قلوب مؤمنان ثابت و استوار خواهد بود و به آنها عمل خواهند کرد.» (۳)
امام حسین،علیه السلام،می فرماید:
«قائم هذه الامه هو التاسع من ولدی، و هو صاحب الغیبه، و هو الذی یقسم میراثه و هو حی »
قائم این امت، نهمین فرزند من است. او صاحب غیبت است، و او کسی است که در حال حیاتش میراث او را تقسیم
می کنند. (۴)
امام کاظم ،علیه السلام، می فرماید:
«برای صاحب امر، بناچار غیبتی است که بیشتر معتقدان به او، از اعتقاد خود باز گردند. آن امتحان بزرگی است که
خداوند بندگان خود را با آن آزموده است. اگر پدران شما صحیح تر از این، راهی می یافتند، از آن پیروی می کردند.» (۵)
باید توجه داشت که پیشوایان دین، با بیان این گونه روایات درباره غیبت، نظرشان این بود که هرگونه شک و تردید را از
دل شیعیان برطرف سازند و آنان را برای غیبت طولانی امام خود، آماده نمایند تا با غیبت انس بگیرند و عادت کنند; و با
وظایف خود در دوران غیبت آشنا شوند و از روی دلایل قطعی، به وجود غیبت امام خود ایمان راسخ و استوار پیدا کنند.
ب ) ایجاد آمادگی و زمینه سازی عملی
شرایط بحرانی که ائمه ،علیهم السلام، در زمان عباسیان، با آن روبرو شدند، ایشان را واداشت، تا ابزار جدیدی را برای
ارتباط با اعضا جامعه خود،جستجوکنند.مآخذ شیعه امامیه، حاکی از آن است که امام ششم حضرت صادق، علیه السلام،
نخستین امامی است که نظام زیر زمینی ارتباطات را در جامعه به کار گرفت. (۶)
هدف اصلی وکالت [در اوایل ]جمع آوری خمس، زکات و انواع دیگر خیرات و مبرات برای امامان از ناحیه شیعیان بود.
گرچه امکان دارد اهداف دیگری در آن زمان در برداشته باشد، لیکن مآخذ بندرت آنها را ثبت کرده اند. امام صادق ،
علیه السلام، آنچنان هوشیارانه فعالیتهای سازمان را هدایت می کرد که عباسیان به هیچ عنوان قادر نبودند از وجود آن
آگاهی یابند. آن حضرت، از روی تقیه، از پیروانش می خواست تا وظایفی را نسبت به سازمان انجام دهند، بی آنکه بدانند
در واقع کارگزاران او هستند. (۷)
شیخ طوسی روایت می کند: «نصر بن قابوس لخمی بیست سال وظیفه وکالت او را انجام داد، بدون آنکه بداند واقعا به
عنوان وکیل حضرت منصوب است ». (۸)
خلفای عباسی، از سال ۱۹۷ ق. به بعد، از زمان مامون، سیاست و روش جدیدی را برای نظارت و مراقبت بیشتر و دقیقتر
امامان اتخاذ نمودند، و آن عبارت از اقامت اجباری آنها در پایتخت بود. این سیاست برامام رضا، امام جواد، امام هادی و
امام حسن عسکری ،علیهم السلام، تحمیل شد. لذا آنها جهت ارتباط با پیروان خودمجبورشدندبه گسترش سازمان
کالت بپردازند; تا در هر شرایطی بتوانند اهداف الهی خود را که هدایت و راهنمایی مردم باشد پیگیری کنند. به مرور
زمان ائمه ،علیهم السلام، به علت عدم امکان تماس مستقیم با پیروانشان، مسؤولیت بیشتری را به وکلا واگذار کردند.
کامل سلیمان در این زمینه می نویسد:
«این نکته ناگفته نماند که بعد از امام هشتم، دیگرامامان معصوم، برای همگان ظاهر نمی شدند. بلکه برای خواص شیعه،
آن هم در موارد خاص ظاهر می شدند، حتی پاسخ سؤالات و رفع نیازمندیهای آنها را غالبا از پشت پرده انجام می دادند، تا
شیعیان را برای غیبت ولی عصر آموزش دهند و آماده کنند. در پرتو همین تجربه و تمرین بود که غیبت امام برای
شیعیان گران نبود، در صورتی که برای دیگران سخت و دشوار بود; زیرا آنها از چنین دوران تمرین، بی بهره بودند.» (۹)
هر چه دوران غیبت صغری نزدیکتر می شد، استتار ائمه بیشتر می گردید; و لذا می بینیم در زمان امام هادی و امام
حسن عسکری ،علیهماالسلام، این مساله محسوستر و ملموستر است. مسعودی می نویسد:
روایت شده که امام هادی ، علیه السلام، غیر از عده کمی از یاران خود از نظر اغلب شیعیان غایب بود، موقعی که امر
امامت به امام حسن عسکری ،علیه السلام، واگذار شد، آن حضرت با خواص شیعیان خود و غیر آنان از پشت پرده صحبت
می کرد. علت این که آن حضرت و پدر بزرگوارش این عمل را انجام می دادند، این بود که مقدمه غایب شدن امام زمان را
فراهم کرده باشند تا گروه شیعیان با این موضوع مانوس شوند و منکر غایب شدن امام نشوند و مردم به پنهان بودن امام
عادت کنند.» (۱۰)
بنابراین، پیشوایان دین با استتار و پنهان زیستی و با به کارگیری نظام وکالت به طور عملی و عینی، خواص و عموم
شیعیان را جهت پذیرش غیبت صغری آماده و مهیا ساختند.
۲. بیداری و هشیاری شیعیان
دومین نقش را جهت خنثی سازی آثار منفی غیبت و حفظ مکتب تشیع، خود شیعیان ایفا نمودند. این گروه، چون
ربیت یافته مکتب اهل بیت عصمت و طهارت اند، لذا آموزشها و راهنماییهای آن بزرگواران موجب گردیده،
یک نوع خصایص وویژگیهایی در وجود آنها متبلور گردد که از دیگران متمایز شوند.
شیعیان وشاگردان واقعی این مکتب، از روشن بینی، بصیرت و آگاهی ویژه ای برخوردارند و لذا در طول تاریخ عادت داشته
و دارند که همیشه به معیار عمل کنند، نه به تلقین ها، اینان اهل استدلال و منطق اند نه تقلید کورکورانه، و محک امتحان
و آزمایش یکی از روشهای اینها در زندگی است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 