پاورپوینت کامل انتظاری که به گل نشست ۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انتظاری که به گل نشست ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انتظاری که به گل نشست ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انتظاری که به گل نشست ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

۹۸

انتظار سخت و کشنده ای بود، لحظه به لحظه هم بیشتر می شد و وجودم را پر می کرد، احساس خفگی و بی تابی آزارم
می داد، دلم می خواست چشم می گشودم و او می آمد اما ….

هر روز همین وقتها می رسید، خورشید که وسط آسمان می ایستاد، صدای اذان که از ماذنه ها به شهر عطر می پاشید،
مدرسه ها که تعطیل می شد، مدرسه ایها که دسته دسته می آمدند … او هم می آمد و انتظار هر روزه ام را پایان می داد و من
غرق در او می شدم. دلبندم بود، پاره تنم بود، امید و آرزویم بود.

نیامد. آفتاب هم خمید و چین برداشت، مثل قامت و پیشانی من، چشمهایم «دودو» می زد و شوری اشک به لبهایم هم
می رسید اما او از راه نرسید. درد روی درد، انتظار روی انتظار و اضطراب، انگار قرار بود از پا در بیایم.

آستانه در را رها کردم و دویدم به خانه. در میان سر در گمی اندیشه به ذهنم رسید که بروم سراغ دوستانش، چادرم را به
سر انداختم و هراسان زدم بیرون، مرغ سر کنده ای را می مانستم که نمی داند کدام سو برود، کشیده شدم به سوی
خانه ای، همیشه با او می آمد، ضجه زدم:

– فرشته از مدرسه آمده یا نه؟

مادر فرشته مثل من منتظر و بی تاب ناله سر داد:

– نه، من هم منتظرم!

هنوز اضطرابش را بدرستی مزمزه نکرده بودم که صدای دخترکش آبی بود بر آتش دل او و آتشی بر دل من.

فرشته به آغوش مادر پرید، انگار حسادتم شد، کشیدمش پایین و گویی او عامل نیامدن «ریحانه » است تند پرسیدم:

– ریحانه کو؟!

انگشت اشاره اش را به لب گزید و سکوت کرد، این بار پر خشم پرسیدم:

– گفتم ریحانه را ندیدی؟!

دخترک انگار ترسید، دو قدم به عقب برداشت و قامت کوچکش کوچکتر شد. «من و منی » کرد و مادرش را نگریست، از
نگاه زن خواندم که به دخترش التماس می کند جواب مرا بدهد، او هم مثل من مادر بود دیگر! درد مادری را می دانست.
دخترک نفس زنان و بریده بریده گفت:

– ریحانه …

و ایستاد، انگار از گفتن شرم داشت، نالیدم:

– ریحانه چی؟! بگو دیگه!

کاش دخترک می فهمید من یک مادرم، کاش می دانست من هستم و همان یکدانه دختر، کاش می دانست همان یکدانه
دختر من که تمام آرزویم بود عشقم …

– همه کلاس اولیها آمدند یا فقط تو آمدی؟

انگار بار دل و اندیشه دخترک کم شد که گفت:

– همه آمدند، ریحانه هم آمد …

چرخید و نگاه به مادرش کرد در یک آن گفت:

– افتاد توی چاه.

و بعد هم به اشاره دست به بیرون خانه و راه مدرسه اشاره کرد.

مردم، توی دلم یک چیزی نیست شد. دنیا دور سرم چرخید. دیوانه وار از خانه ای که خبر به چاه افتادن دخترکم را داده
بودند بیرون دویدم به سوی مدرسه. در راه همه نگاهم می کردند، چیزی نمی فهمیدم، دیوانه بودم، دخترکم در چاه
افتاده بود.

رسیدم به انبوه آدمها، حلقه زده بودند، زدم به میانشان و رفتم جلو، رسیدم به چاه، افتادم روی خاکها و نگاهم را دواندم
به سیاهیهای چاه، ظلمات بود. دلم می خواست بیفتم توی چاه. دستهایم را کشیدند و مرا به عقب بردند، ضجه زدم، خون
گریستم و فریاد زدم:

– ی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.