پاورپوینت کامل غرب و الگوهای فرهنگی ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غرب و الگوهای فرهنگی ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غرب و الگوهای فرهنگی ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غرب و الگوهای فرهنگی ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

۷۲

واقعیت اینست که آنچه امروزه به عنوان تمدن غرب و به تعبیر فراخوان موعود، الگوهای توصیه شده تفکر غربی (تمدن
انسان محور و قدرتمدار و لذت طلب غرب) مطرح می شود محصول راهی است که غرب در طول پانصد سال گذشته
پیموده، که آغاز آن به عصر رنسانس (نوزائی) و رفرماسیون (اصلاح گری) در اوایل قرن پانزدهم میلادی برمی گردد.
عصری که به عصر روشنایی (روشنگری) یا بیداری اروپائیان و در ادبیات سیاسی به عصر مدرنیته (مدرنیزم و
مدرنیزاسیون غربی) موسوم است.

تاریخ مدرنیته را می توان به سه دوره مشخص تقسیم نمود:

۱- دوره پیدایش و تولد مدرنیته که از نیمه دوم قرن پانزدهم تا نیمه دوم قرن هفدهم ادامه یافت. در این دوران روح تفکر
مدرنیته بیشتر در صورت و اشکال هنری و ادبیات و تفکرات فلسفی نمودار گردید و بیشتر به بیان نظرات
هستی شناسانه (انتولوژیک) و معرفت شناسانه (اپیستمولوژیک) خود همت گماشت. اومانسیم (انسان محوری)،
راسیونالیسم (عقل محوری)، آمپریسم (اصالت تجربه) و کمیت انگاری از اندیشه های محصول این دوره است. از متفکران
این دوره می توان به «فرانسیس بیکن »، «رنه دکارت »، «لایب نیتز» و «اسپینوزا» اشاره کرد.

۲- دوران رشد و بسط مدرنیته که از نیمه دوم قرن هفدهم تا نیمه دوم قرن نوزدهم ادامه می یابد. در این دوره آراء
سیاسی، حقوقی و اجتماعی و اقتصادی عصر مدرنیته بیان می شود و مدرنیته از قالب هنر و ادبیات سیاسی به مرحله
عمل قدم گذارده و به تدوین نظامهای سیاسی و اجتماعی مدرن می پردازد. اندیشه هایی چون دمکراسی، حقوق بشر،
رولاتیویسم (نسبیت انگاری) و تفکیک میان ارزش و دانش، سکولاریسم، پیدایش بینش تکنیکی، پیدایی علم به مفهوم
جدید (Science) و وقوع انقلابهای بزرگ سیاسی – اجتماعی اومانیستی در کشورهای فرانسه و آمریکا و انگلیس،
انقلاب صنعتی و پیدایش استعمار کهنه (کلینیالیسم)، سکولاریسم عملی و تدوین راسیونالیته دکارتی، اندیشه
لیبرالیسم کلاسیک، تفکرات و اندیشه های سوسیالیستی، جنبش های ناسیونالیستی همه متعلق به این دوران از
مدرنیته است. از متفکران بنام این دوره می توان «امانوئل کانت »، «دیوید هیوم »، «منتسکیو»، «ویلهلم هگل »، «جان
استوارت میل »، و «فوئر باخ » را برشمرد.

۳- دوران بحران ذاتی و تمامیت عصر مدرنیته: این دوران که آغاز آن به بحرانهای اقتصادی نیمه دوم قرن نوزدهم
برمی گردد، پایان مدرنیته و پیدایش بحرانهای ذاتی آن است که از حاکمیت سرمایه داری انحصاری (امپریالیسم)، وقوع
جنگهای بین المللی اول و دوم و ظهور دولتهای خشن سوسیالیستی و بحرانهای متعدد اقتصادی نشات می گیرد. ظهور
جنبشهای فکری و نظری ای که با نقد تفکرات و مبانی عقل گرایی پرده از ماهیت تمدن جدید و ذات سابژکتیویستی و
استیلاجویانه آن برداشته و به پست مدرنیزم موسوم است و در حقیقت بیان کننده بحران مدرنیته و رویکرد انتقادی به
مبانی نظری و روح اومانیستی (انسان مدارانه) تمدن غربی است،از مختصات این دوره است. «مارتین هیدگر»، «میشل
فوکو»، «هابرماس »، «تئودور آدورنو» و «ماکس هورکهایمر» متعلق به این دوره اند.

در مجموع شاخص های اصلی تفکر دوران مدرنیته در یک نگاه گذرا عبارتند از:

– اصالت دادن به عقل خود بنیاد و ابزاری و اعداداندیش دکارتی.

– انکار تفکر وحیانی و تجربه های دینی و یا کم توجهی به آنها و نادیده گرفتن جنبه ها و قابلیتهای درک شهودی و اشراقی
و جریانهای فعال احساس آدمی.

– اومانیسم (انسان محوری) به جای خدا محوری.

– ظهور بینش تکنیکی جدید که ذاتا مقدم بر علم جدید (Science) بوده و تقریبا به همه عرصه های زندگی بشر
بسط پیدا کرده است.

– ظهور و بسط پوزیتویسم.

– اصالت دادن به علم جدید که ساختار کمی، تجربه گرا، حسی و آزمایشگر دارد و مبتنی بر بینش فرضی یکی گرفتن
هستی و عالم ناسوت است.

– دموکراسی به عنوان تجسم بینش کمی انگار، نسبی اندیش و اومانیستی در عرصه سیاست و زندگی اجتماعی انسان و
فردگرائی حقوقی و سیاسی.

– تاکید عمده بر نسبی بودن حقایق و ارزشهای اخلاقی و تفکیک میان «است » و «باید» و انکار وجود هر نوع رابطه
استنتاجی میان این دو.

– ارزشمند تلقی شدن «تغییر»، «صیرورت » و «پویایی » و هر نوع تطور زمانی و تحقیر هر نوع ثبات.

– اعتقاد به اصل پیشرفت که از شاخص های اندیشه قرن هجدهم و نوزدهم و عصر روشنگری است.

– تاکید بر الگوی زندگی، فرهنگ و تمدن مدرن به عنوان غایت تکامل و پیشرفت بشر و مدلی که همه فرهنگها و ملتهای
ماقبل مدرن باید از آن تبعیت کنند (نوعی مونیسم فرهنگی).

– سکولاریسم و تقدس زدائی از عالم و ستیز با تفسیر رازگونه هستی.

– تاکید بر منطق تجربی و عملی به عنوان روش شناسی اصلی و منطق ریاضی و دیالکتیک به عنوان سه روش عقلانی
تعبیر هستی.

– پیدایی ایدئولوژی در مفهوم اصطلاحی آن که عجین با ظهور پدیده ای به نام «روشنفکری » بوده و هدف آن ساده کردن
امور در قالب تعابیر تجربی و حسی و بسط همگانی ارزشهای تمدن مدرن بوده است.

– حاکمیت روح سودانگار، انباشت گر و در دوران معاصر مصرف گرای بورژوازی.

– پیدایی فرماسیون های سرمایه داری و سوسیالیسم به عنوان الگوهای اجتماعی، اقتصادی زندگی مدرن که هر دو،
اشکال مختلف تجلی روح ناسوتی و مادی بورژوازی و عقل اعداداندیش دکارتی هستند.

– پیدایی تلقی تازه از مذهب به عنوان امری صرفا فردی و مبتنی بر تجربه ای شخصی و کم رنگ کردن یا نادیده گرفتن
دیگر گامهای سیاسی و اجتماعی ادیان » (۱)

با توجه به شاخص های فوق می توان خصوصیات انسان مدرن یا به تعبیر رایج تر صورت مثالی انسان بورژوا را چنین بیان
کرد: انسانی متکی به عقل خودبنیاد و منقطع از وحی، پشت کرده به معنویت، دنیا مدار، سودجو و لذت طلب، دارای
دیدی سابژکتیویستی به دیگران، استیلا جو و استثمارگر و کمی انگار، و سطحی و فرومایه. و به عبارت دیگر، انسان بورژوا
و بشر مدرن مظهر تام و تمام اسم نفس اماره است که با پشت پا زدن به معنویت و اخلاق و انقطاع از وحی و اتکال به عقل
خودی و جزئی و جزوی متولد شده، رشد کرده و هم اکنون دوران کهنسالی جسمانی و روحانی و مرگ قریب الوقوع خود
را تجربه می کند.

انسان مدرن با اتکال به عقل خودبنیاد تصرف گرا (راسیون) و به تعبیر روایات اسلامی نکری (شیطنت) برای خود
رسالتی جز توجیه کشمکش های غرائز و تمایلات و اهواء نفسانی در جهت لزوم پیروزی حس لذت طلبی بر درد و رنج و
الم (یوتیلیتاریانیسم محور قراردادن اصل Utility جرمی بنتهام فیلسوف انگلیسی یا «بنتهامیسم ») و تحصیل سود
برای کسب سود بیشتر قائل نیست و این اعتقاد او در همه فعالیتهای مختلف فردی و اجتماعی در ساحت مدرنیته
متجلی شده است. ناگفته پیداست که این تلقی از زندگی، مبنایی جز تجلی نفس سرکش اماره در صورت فردی و تاریخی
آن ندارد و محصول نگرش راسیو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.