پاورپوینت کامل جهان آینده و آینده جهان ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جهان آینده و آینده جهان ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جهان آینده و آینده جهان ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جهان آینده و آینده جهان ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
اشاره: همه ساله با فرا رسیدن نیمه شعبان شهر آذین بسته می شود و مردم با شور و شوق به هم تبریک می گویند. این
تبریک و تهنیت انعکاس تمنای همه مردم است و تنها مخصوص شیعیان نیست. تمنای همه کسانی که در عرصه خاک
زندگی می کنند و درمانده و جویای عدالت اند. به بیان دیگر این تمنا ذاتی وجود آدمی است. تمنای انتظار و آرزوی
فرارسیدن روزی که عدالت در عرصه زمین جاری شود. اما با مشاهده بحرانهایی که بشر را از هر سو در خود فرو برده، این
تمنای ذاتی و شوق دیدار مردی که همه را از این وضع نجات دهد دو چندان می شود.
همواره این پرسش برای ما مطرح بوده که چرا جشن میلاد در جغرافیای نیمه شعبان می ماند و امکان این پیدا نمی شود
که این موضوع، یعنی انتظار رسیدن پیک پی خجسته ایمان و رستگاری در هیات یک فرهنگ، یک ادب عمومی در بستر
تاریخ جاری شود و این امکان به وجود آید که از منظر موعود و اعتقاد به مهدویت بتوان درباره آینده جهان و جهان آینده
گفتگو کرد.
خوشحالیم که فرصتی به وجود آمد تا بتوانیم همین موضوع را در حضور استادان عزیز و محترم آقایان دکتر داوری، حجه
الاسلام سبحانی و حجه الاسلام پارسانیا به بحث بگذاریم.
: بسیاری از مکاتب فلسفی و سیاسی همواره از آینده و جهان و جهان آینده گفتگو داشته اند و به نوعی در بحث از فلسفه
تاریخ نیز این موضوع مطرح است. بسیاری از نظریه پردازان سیاسی هم با گفتگو درباره آینده جهان، زمینه هایی را برای
تدوین طرحهای استراتژیک فراهم کرده اند. طرحهایی که مردان اهل سیاست به اتکای آنها برنامه ریزی کرده و سعی
داشته اند که بر مقدرات و مقدورات مردم ساکن کره خاک دست یازند. سخن این میزگرد ناظر بر این گفتگو است:جهان
آینده و آینده جهان. اما این بار از منظر ویژه اهل دیانت و خصوصا آنچه که شیعیان به آن توجه دارند.
بحث را با این سؤال شروع می کنیم: آیا امکان دسته بندی دیدگاههای مختلفی که سعی در گفتگو درباره آینده جهان و
جهان آینده داشته اند وجود دارد یا نه و اگر این دسته بندی امکان دارد; وجه تفارق این دیدگاهها چه می تواند باشد؟
دکتر داوری: کسانی که از نظر علمی به تاریخ نگاه می کنند حرفشان این است که درباره آینده نمی توان چیزی گفت، و
آینده را نمی توان پیش بینی کرد. این حرف، حرف موجهی است، یعنی با نگاه علمی به تاریخ و به حوادث و وقایع، پیش
بینی کردن آینده کار دشواری است. البته معنای این سخن این نیست که بگوییم جامعه شناسان راجع به آینده چیزی
نمی گویند و یا نمی توانند چیزی حدس بزنند، و یا ما بر مبنای معلوماتی که از مطالعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی
به دست می آید، نمی توانیم چیزی بگوییم; بلکه معنایش این است که ما به اقتضای روش علمی از پیش بینی آینده
خودداری می کنیم.
البته در فلسفه های تاریخ به نحوی پیش بینی وجود دارد. زیرا در فلسفه تاریخ سیر حوادث تابع قواعد و ضوابطی است.
بنابراین اجمالا و با اندکی مسامحه می توان گفت که یک نظر علمی و یا موسوم به علمی است که درباره آینده بحث
نمی کند، یا اظهار می کند که بحث نمی کند. البته ممکن است که کسانی که همین حرف را می زنند خودشان راجع به
آینده جهان چیزی بگویند، اما اگر از آنها پرسیده شود که چرا به پیش بینی آینده پرداخته اید؟ ممکن است بگویند که این
یک نظر شخصی است و حدس و ظن و گمان است.
در فلسفه تاریخ به هر حال راجع به آینده بحث می شود. در دین، لااقل در ادیان توحیدی، مساله آینده و مساله نجات
بخشی مطرح است، در دین قدیم ایرانیان نیز این مساله مطرح است. وقتی سخن از منجی گفته می شود آینده هم قهرا
مطرح می شود.
«مزدائیان » به منجی قائل اند و ادیان ابراهیمی هم، همه منجی دارند، مسلمانان به مهدی و منجی قائل اند و برای ما
شیعیان که امامت را اصل دین می دانیم این بحث منجی و تامل درباره آن اهمیت بیشتری داشته و به صورت درخشانتری
مطرح است. فیلسوفان هم راجع به این مطلب اظهار نظر می کنند و در میان صاحب نظران علم کلام هم که در
مامت بحث می کنند ما می توانیم نظرهای مختلف پیدا کنیم. یک کلمه دیگر هم بگویم و آن این است که بعد از جنگ دوم
جهانی با اینکه در علوم اجتماعی و انسانی اصل این بود که پیش بینی و پیشگویی نباشد یک رشته ای در خصوص
آینده نگری تاسیس شد و کتابهای نسبتا زیادی هم در باب آینده نگری نوشتند و این خیلی امر خلاف روش هم نیست
زیرا از ابتدا «فرانسیس بیکن » و «دکارت » که مبنای روش علمی و نگرش علمی را گذاشتند; این مطلب را مطرح کردند
که علم به ما قدرت و امکان بینش می دهد و امکان تصرف می دهد و در واقع این صفت و خصوصیت را برای علم ذکر
کردند که علم ما را توانا می کند که آینده و زندگی و آینده عالم رابسازیم، مهمترین مساله ای که در قرن ۱۸ مطرح است
این است که بهشت را در زمین طراحی بکند و در جهت تحقق جامعه ای که درآن بیماری و فقر و جنگ و ابتلائاتی از این
قبیل نباشد، تلاش کنند.
: آنچه که درباره ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی گفته می شود، ناظر بر این دریافت است که گفتگو درباره آینده جهان
متکی بر نگرش ویژه اهل دیانت است. که بی آن تکیه گاه، سخن بی پایه می ماند. اما در نقطه مقابل شما فرمودید که
برخی از نظریه پردازان جدید نیز درباره آینده جهان سخن گفته اند; آیا سخن آنها هم درباره آینده جهان و نحوه زیستن
در عرصه خاک و یا به عبارت دیگر ساختن بهشت زمینی، متکی بر یک نگرش کلی و یک دریافت ویژه از هستی است و یا
صرفادر میان مباحثات معمولی سیاسی، اجتماعی می ماند؟
دکتر داوری: مسلما این طور است. مسلما ما هرچه بگوییم مبتنی بر درک قبلی و علم قبلی ما است. کسی که دید فلسفی
دارد و فی المثل قائل به «ایده آلیسم » است نسبت به آینده یک بینش خاص دارد. و کسی که دید «رئالیسم » یا
«ماتریالیسم » و یا دید متفاوت از دید دیگران دارد نسبت به آینده هم حرف دیگری می زند. بی تردید اینطور است که
دیدگاههای امروزی بخصوص، حتی اگر منکر فلسفه باشند و فلسفه را هیچ و پوچ شمرند مبتنی بر یک فلسفه ای است.
منتها ممکن است یک دیدی مبتنی بر یک فلسفه بد باشد. فلسفه بد وقتی می گوییم در همه حوزه ها ما می تواند وجود
داشته باشد یعنی فلسفه سطحی، فلسفه ای که عمق ندارد و مبانی استواری ندارد، آن فلسفه، فلسفه بد است و گاهی
اظهار نظرها مبتنی بر فلسفه بد است. اما این مشکل در همه جا هست، در دین هم فرق می کند وقتی ما از انتظار حرف
می زنیم هر کس مسلمان است و بخصوص هرکس شیعه است; در انتظار موعود است و در انتظار فرج به سر می برد. اما،
این انتظار درجات دارد و این انتظار معانی مختلف دارد و خود ما دیدیم که در این پنجاه و شصت سال اخیر راجع به
انتظار چه بحثهایی شده و چه اختلافهایی بوده است و آن هم مبتنی بر یک تلقی و تصور کلی است که از مبدا عالم و آدم و
مبدا وجود داریم. اگر آن تلقی برای ما روشن شود، آن وقت این اختلافهایی هم که در باب انتظار، در بحث فعلی مان،
هست روشن می شود. به هر حال ما بدون اتکا به یک علم قبلی که بیشتر کلی است نمی توانیم بعضی جنبه ها را ببینیم و
نمی توانیم هیچ حکمی راجع به مسایل و مطالب بکنیم.
چیزهایی وجود دارد که ما آنهارا تنها وقتی می بینیم که با یک مبنا واصل به آنها نگاه کنیم، چشم ما گاهی بعضی چیزها
را نمی بیند و بعضی چیزها را می بیند، بعضی چیزها را بزرگ می بیند، روشن می بیند و بعضی چیزها را مبهم می بیند،
این چشم سر ما نیست که می بیند یا نمی بیند، این ما هستیم که گاهی بستگی هایی داریم که چیزهایی را نمی توانیم
ببینیم و چیزهایی را می توانیم ببینیم، غفلتهایی داریم که باعث می شود بعضی چیزها را نبینیم و در مقابل به بعضی
چیزها توجه پیدا کنیم.
: در واقع این نتیجه از این مطلب حاصل می شود که هیچ سخنی نیست که دانسته و یا ندانسته ناظر به نگرش کلی بر
هستی نباشد، باء توجه به این مطلب و موضوع ویژه ای که الان مورد بحث ماست این سؤال را از جناب آقای سبحانی
دارم که آیا درباره پاورپوینت کامل جهان آینده و آینده جهان ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint می توان دسته بندی مشخص تری را بیان کرد؟ به عبارت دیگر آیا با توجه به
مکاتبی که در این باره بحث کرده و یا اشخاصی که نظریه یا تئوری ویژه ای را در این زمینه مطرح کرده اند، ما می توانیم به
دسته بندی مناسبی برای این موضوع برسیم یا نه؟
حجه الاسلام سبحانی: در ادامه فرمایشهای آقای دکتر داوری در خصوص دسته بندی دیدگاههای مختلف درباره آینده
تاریخ، یک توضیحی را می خواستم اضافه کنم. قبل از هر چیز لازم است خوشحالی خودم را از طرح مباحث جدی و
اساسی پیرامون موعود مهدویت ابراز کنم. پیش از پاسخ به پرسش جنابعالی لازم می دانم نکته ای را مقدمتا عرض کنم.
ما معمولا عادت کرده ایم که به ظهور و عصر موعود به عنوان یک اتفاق و یک استثنا بنگریم. از همین روی مفاهیمی چون
انتظار، فرج و مهدویت به تحلیل ما از تاریخ راه نمی یابد. اگر معتقدیم که تاریخ فلسفه ای دارد و اگر بر تاریخ قانون و
قاعده ای حاکم است و این کاروان بشریت را سرنوشتی در پیش است، پس باید برای روز موعود و برای جامعه عصر ظهور
و فرایندی که غیبت امروز ما را به فردای ظهور تبدیل می کند قانون و قاعده ای وجود داشته باشد. باید باور داشت که
مهدی، عجل الله تعالی فرجه، مربوط به ماضی بعید یا آینده مبهم نیست، او امام زمان، علیه السلام، است; نه فقط این زمان
که امام، علیه السلام، در لحظه لحظه تاریخ حضور دارد و بر آن تاثیر می گذارد. او نه تنها در زمان است بلکه حاکم و محیط
بر زمان است. پس باید در نظر آوریم که قیام مهدی، عجل الله تعالی فرجه الشریف، یک حادثه نیست، یک حقیقت تاریخی
و برآیند تلاش همه صالحان و پیامبران است. ما باید نگاهمان را نسبت به تاریخ و فلسفه تاریخ تصحیح کنیم. ما متاسفانه
غالبا در تفسیر تاریخ با قرآن کریم همرای و همعقیده نیستیم. نگاه ما به تاریخ برگرفته از اندیشه های ناقص بشری است،
چنان که خواهیم دید تحلیل غرب از تاریخ هنوز بر ذهنیت ما حاکم است و گویا دست از سر ما بر نمی دارد.
همانطور که فرمودند، در واقع دیدگاههای پیش بینی کننده تاریخ آینده به دو دسته کلی تقسیم می شود، دیدگاههایی
که بیشتر فلسفی است و با نگاه فلسفی سعی می کند آینده تاریخ را تفسیر کند و دیدگاهی که متاثر از جریان علم گرایی و
عمل زدگی دوران مدرنیته است و بیشتر به صورت مقطعی و موردی در پی این بوده که مسایل آینده را پیشگویی کند و
حدس بزند. گرچه این دیدگاه دوم هم همانطور که فرمودند بر یک مبنای فلسفی و انسان شناسی استوار است، اما به هر
حال خود آنها ادعایشان این است که تقریبا پایان دوران فلسفه فرا رسیده و الان، منطق و روش پرداختن به مسایل
اجتماعی و تاریخی چیز دیگری است. جریان اخیر بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و با مشکلاتی که جهان غرب پس از
این جنگ پیدا می کند خیلی رشد کرد. نظریه «فوکویاما» در این راستا است که در واقع می خواهد دیدگاه لیبرالیستی را
که در جنگ جهانی دوم و بعد از فروپاشی شوروی سابق بار دیگر به طور جدی مطرح شد و فضای جدیدی پیدا کرد،
دوباره تقریر کند و یک نگاه از این سو به آینده تاریخ داشته باشد، امثال «هانتینگتون » از دیدگاه دیگری مسایل را نگاه
می کنند و سعی می کنند عنصر فرهنگ و تمدن را در تحلیل خود از تاریخ دخالت دهند.
اما در مقابل این جریان و پیش از ظهور این نوع پیش بینیها نسبت به تاریخ، دیدگاه اندیشمندانی را داریم که بیشتر از
منظر فلسفی به تاریخ نگاه می کنندو آینده تاریخ را هم در همین سمت و سو می بینند. اگر قرار باشد که یک دسته بندی
کلی در این زمینه ارایه بدهیم باید گفت: در این زمینه دو گرایش عمده در بین فیلسوفان جدید غرب وجود دارد. یک
گرایش که می شود آن را تفسیر مارکسیستی – لیبرالیستی از تاریخ دانست، بیشتر نگاه جبر انگارانه به تاریخ دارد و در
واقع انسان را تحت شرایط محیط و طبیعت تفسیر می کند، اینکه حالا مارکسیسم را در کنار لیبرالیسم می آوریم باز هم
بحثی است که در اینجا بتفصیل قابل بحث نیست. خلاصه آن که در جریان مارکسیستی – لیبرالیستی به دلیل نگاه مادی
نسبت به انسان و تاریخ دکتر داوری: در فلسفه تاریخ به هر حال راجع به آینده بحث می شود. در دین، لااقل در ادیان
توحیدی، مساله آینده و مساله نجات بخشی مطرح است، در دین قدیم ایرانیان نیز این مساله مطرح است. وقتی سخن
از منجی گفته می شود آینده هم قهرا مطرح می شود.
حجه الاسلام سبحانی: دیدگاههای پیش بینی کننده تاریخ آینده به دو دسته کلی تقسیم می شود، دیدگاههایی که بیشتر
فلسفی است و با نگاه فلسفی سعی می کند آینده تاریخ را تفسیر کند و دیدگاهی که متاثر از جریان علم گرایی و عمل
زدگی دوران مدرنیته است و بیشتر به صورت مقطعی و موردی در پی این بوده که مسایل آینده را پیشگویی کند و حدس
بزند.
عملا چیزی جز همان فرایندهای طبیعی و اجتماعی مفهوم و معنایی ندارد. ما در دیدگاه مارکسیستی حاکمیت روابط
اجتماعی و سازمان اقتصادی بر انسان را داریم، و در دیدگاه لیبرالیستی نیز به شکل دیگری حاکمیت طبیعت بر انسان را
داریم. یعنی تمایلات درونی انسان است که محرک انسان می شود و این تمایلات درونی در واقع برخاسته از طبیعت عالم
خارج و طبیعت مادی انسان است. در هیچ کدام از این دو دیدگاه انسان و اراده انسان نقش ندارد و در واقع عامل اصلی
حرکت تاریخ طبیعت و نظام اجتماعی است. بعد از رشد این اندیشه ها و روشن شدن پیامد اینگونه نظرات که چیزی جز
فراموش کردن انسان و سلطه «ماشینیسم » و ایجاد از خودبیگانگی در انسان نبود، مکتبهای فلسفی جدیدی در غرب
مطرح شد که آنها به اراده انسان توجهی خاص داشتند و سعی کردند تاریخ و جامعه رااز این منظر تفسیر کنند. در واقع
بزرگترین مکتبی که اینگونه می اندیشد «اگزیستانسیالیسم » است که معتقد است که انسان و اراده انسانی است که
سرنوشت خودش را رقم می زند. در ظاهر چنین به نظر می رسد که «اگزیستانسیالیسم » از آن نحو جبرانگاری می گریزد و
به نوعی، آزادی انسان و اختیار و انتخاب او را در کانون بحث خود قرار می دهد. از این منظر درست است که جبر حاکم
نیست اما به دلیل شکسته شدن قانونمندیهای اخلاقی و نداشتن زمینه و معیار درست برای اختیار و انتخاب عملا در
اگزیستانسیالیسم نیز ما دچار ابهام و سردرگمی هستیم. در دیدگاه اول باز هم ما بر اساس قانونمندی یک آینده را پیش
بینی می کنیم که این آینده یا «کمون نهایی » است که مارکس پیش بینی می کند و یا جامعه های آرمانی که در اندیشه های
کسانی مانند توماس مور و دیگر لیبرالیستها تجلی پیدا می کند.
اما در دیدگاه اگزیستانسیالیسم با وجود این نکته مثبت ما می بینیم که یک آینده تیره و تاری به تصویر کشیده می شود.
یکی از بهترین سخنان اگزیستانسیالیستها همواره این بود که آینده تاریخ آینده روشنی نیست. مسیری که غرب برای
تاریخ رقم زده و این نظامی که دارد پیش می رود نظامی نیست که به سود انسان باشد. این دیدگاه بیشتر به گله مندی از
وضعیت انسان و وضعیت آشفته آینده بشریت می پردازد، تا اینکه بخواهد به صورت روشن چیزی را پیشنهاد کند. آنچه که
بیشتر در اندیشه های اگزیستانسیالیستی است امید به یک تحول و یک اعجاز است. امید به حضور یک ابر مرد، کسی که
این نظام را بر هم زند و یک چیز تازه ای آورد. این دیدگاهی است که در اگزیستانسیالیسم مطرح است. گرچه گاهی
اوقات این دیدگاه با نظریه منجی موعود هم تطبیق می شود; اما چون آن مایه ها و پایه های فلسفه دینی در آنجا نیست،
می بینیم در نهایت اگزیستانسیالیسم یک نوع نهیلیسم را تبلیغ می کند و انسان را در میان کشمکشهای علم و تکنولوژی
و گرفتاریهایی که خودش برای خودش ایجاد کرده، چنان گرفتار می بیند که گویا راه فراری ندارد.
انسان اگزیستانسیالیست انسانی است که در سراسر عمر باید با طبیعت و تاریخ ستیز کند، انسانی است که همه هستی
در مقابل او قد علم کرده است تا پشت او را بشکند و او را مقهور خویش کند. از این روست که در اگزیستانسیالیسم انسان
تنهاست و پیش از آنکه بخواهد در پیرامون خود بیاندیشد و سرنوشت خویش را تغییر دهد، باید چاره «تنهایی » و «بی
معنایی » خود را بکند، چاره ای که عاقبت «ناچار» می ماند و تقدیر تاریخ پیروز می شود و انسان تنهای تنها می ماند و این
یعنی نهیلیسم. اگر لیبرالیسم و مارکسیسم انسان را به «از خودبیگانگی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 