پاورپوینت کامل سخنی با متولیان امور جوانان ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سخنی با متولیان امور جوانان ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخنی با متولیان امور جوانان ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سخنی با متولیان امور جوانان ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
جنون جوانی; فرهنگ و اندیشه دینی
اشاره: آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس و مراکز آموزش عالی بار دیگر بهانه ای فراهم آورد تا مطبوعات و رسانه ها
موضوع تعلیم و تربیت نسل جوان را مورد توجه قرار دهند و درباره آن بنویسند و بگویند.
براستی در کشوری که نیمی از جمعیتش را جوانان تشکیل می دهند تا چه اندازه به موضوع چگونگی پرورش فکری و
دینی جوانان اهمیت داده می شود؟ آیا خانواده ها و نهادهای تربیتی و فرهنگی کشور موضوع تربیت «جوان مسلمان » در
عصر حاکمیت فرهنگ ابتذال و تباهی غرب را مورد توجه جدی قرار داده اند؟ آیا هیچ به این اندیشیده ایم که چگونه
می توان نسل امروز را نیز چون نسلهای پیشین «منتظر» تربیت کرد و برای ظهور دولت کریمه امام عصر،
عجل الله تعالی فرجه، آماده ساخت؟
مقاله حاضر در واقع پیش درآمدی است برای طرح جدی تر موضوع جوانان و تعلیم و تربیت آنها در مجله موعود.
امیدواریم که همه اندیشمندان و فرهیختگان میهن اسلامی و همه خوانندگان عزیز موعود با طرح دیدگاههای خود ما را
در رسیدن به طرحی کلان برای تربیت «نسل منتظر» یاری کنند. ان شاءالله.
همه بزرگان ما در قدیم، از کودکی و خردسالی به تربیت روانی و دینی فرزندان خود اقدام می کردند و به این طریق
جوانان پرورده دست این بزرگان نه تنها از همسالان و بزرگترهای سنی خود نیز که تحت تربیتی این چنین قرار
نداشته اند سر بوده اند، و بسیاری از ایشان برتری را نسبت به بزرگان نسلهای بعدی حفظ کرده اند، و چه بسا بتوان سر
تاکید قرآن آسمانی بر اشتمال عنوان «مقربون » یا «سابقون » بر شمار بیشتری از گذشتگان را، در روش تربیتی خاص آنان
جستجو کرد که افراد نسلهای بعد – به علت بعد فرهنگ – از آن کلا یا جزئا بی بهره بوده اند. (۱)
به طور مثال در ادبیات کهن ما، چه پیش از اسلام و در دوره حاکمیت حکیمان موسوم به «مغان » و چه پس از آن و در
دوران زمامداری فرهنگی عالمان مسلمان، همواره بخشی خاص به نحوه تربیت عملی و نه تنها علمی خردسالان و جوانان
اختصاص داشته و گاه در حلقه درس یک عالم عالیقدر – گذشته از محافل خصوصی – هزاران نفر شرکت می جسته اند. و
این همان سبک تعلیمی است که توسط اندیشورانی همچون ژرارد و آدلهارد و آلبرت کبیر به اروپای قرون وسطی منتقل
شد و علی رغم انعکاس ناقص در آثار نویسندگانی چون جان لاک انگلیسی و روسوی فرانسوی، بتدریج در محاق فراموشی
فرو رفت. (۲)
بنا به اسناد تاریخی، عمده تاکید آموزگاران مسلمان علاوه بر آموزش فنون اسب سواری، تیراندازی و شناگری، بر محور
اخلاق عملی و آموزشهای به اصطلاح پراتیک دور می زده، فلذا بر خلاف آنچه امروزه در جوامع غربی و غربزدگان شرقی
شایع است، آموزشهای اخلاقی به مشاعره و پند و اندرز زبانی و عاقبت چرس و بنگ و مواد افیونی! ختم نمی شده است.
به مادران و پدران می آموختند که تادیب عملی نوباوگان می باید بلافاصله پس از دوران شیرخوارگی آغاز شود و نخستین
درسی که کودک می آموزد، می باید درس عفت و حیا باشد. کودکان و نوجوانان را عملا از همنشینی با اضداد باز
می داشتند و از خواب بسیار و شره و شکم پروری ایشان مانع می شدند. مرحوم خواجه طوسی در کتاب «اخلاق ناصری »
می نویسد:
ملوک فرس را رسم بوده است که فرزندان در میانه حشم و خدم تربیت ندادندی، بلکه با ثقات به طرفی فرستادندی تا به
درشتی عیش و خشونت در مآکل و مشارب و ملابس برآیند و از تنعم و تجمل حذر نمایند و اخبار ایشان مشهود است و
در اسلام عادت رؤسای دیلم نیز همین بوده است. (۳)
همچنانکه از کتب تربیتی گذشتگان برمی آید، سیر تربیتی کودکان از مدتها پیش از بلوغ آغاز می شده و با رسیدن به سن
جوانی، جوان با عبور از مسیر آموزش حکمت طبیعی و ریاضیات (حساب و هندسه و موسیقی) که حکم پرورشگاه ذهن
نوآموزان را داشته، به حکمت اولی یا علم به مبدا معاد می رسیده است. اما مهم اینجاست که مقدم بر مباحث حکمت
نظری، به او حکمت عملی یعنی اخلاق و تدبیر منزل و آیین ملک داری می آموختند و همچنین با تاکید بر لزوم همراهی
سلوک عملی، زمینه پیوند نفس دانش آموزان را با موضوع و محمول و نسبت قضایایی که آموخته اند برقرار می ساختند.
به همین سان اولین درس لقمان حکیم به فرزند خود علم اخلاق است; آنجا که پس از تعلیم علوم حکمی و اصول
خداشناسی سخن را به تعلیم طریق سلوک با پدر و مادر و همگنان، و عاقبت طریق راه رفتن و سخن گفتن می کشاند:
و اقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکر الاصوات لصوت الحمیر. (۴)
در راه رفتن میانه روی پیشه کن و در هنگام سخن گفتن با صدای پایین گفتگو کن که بی گمان گوشخراشترین صداها
صوت خران است.
بخشی از نصایح مذکور در آیات سوره مبارکه لقمان آمده و متن نسبتا مشروح آن در فرمایش امام صادق، علیه السلام،
ذیل این آیات مضبوط است. (۵)
از سوی دیگر یکی از تعالیم قرآن آسمانی آن است که آدمی ذاتا موجودی هلوع، سرکش و طغیانگر بوده، آنتروپی خاص
وجود او طبیعتا وی را به نافرمانی از فرمان رب فرا می خواند. به زبان ساده تر طی مسیر سعادت (یا صراط مستقیم)
مستلزم صرف انرژی و مراقبه دایم تا استقرار فضایل اخلاقی به صورت «ملکه روانی » در وجود انسان است.
برخی انسانها ذاتا از برخی رذایل پالوده هستند اما برای کسب بعضی دیگر از فضایل به تلاش جسمانی و پرورش قوای
رحمانی محتاج اند. به این لحاظ عمده تلاش رهبران الهی آن بوده که بر توسن سرکش تمایلات انسانها، مهار تدبیر
ببندند و با اجرای برنامه های فرهنگی خاص و ضمن پرهیز از سرکوب تمایلات صحیح غریزی، محدوده ملکوت نفس را از
سیطره دو قوه «وهم » و «خیال » رهایی ببخشند. و این دقیقا نقطه مقابل خطی است که در طول تاریخ پیوسته بر تنور
هواجس نفسانی دمیده و به تعبیر مرحوم علامه محمدتقی جعفری، رضی الله عنه، همواره بر «چاه آرتزین » هوی و هوس
ایشان، تلمبه تحریک نصب می کرده است! در دیدگاه اول همواره میان عقل و دین نسبتی وثیق در میان بوده و همانگونه
که یکی از اندیشوران معاصر بخوبی اشاره کرده است، مشتقات مختلف به کار رفته در قرآن آسمانی و روایات معصومین
همچون «عقل » و «نهی » و امثال آن – بیش از آنکه با «راسیو» یا «ریزن » غربی هم افق باشد با دین (religion) که از ریشه
لاتین [religare] به معنی عقال و وصل کردن و گره زدن و در یک کلام اتصال به حقیقت، گرفته شده هم معنی است. (۶)
پس بی مناسبت نیست که در همان حالی که نبی مکرم اسلام، صلی الله علیه وآله، جوانی را «شعبه ای از جنون » می خوانند (۷)
و یا امام امیرالمؤمنین، علیه السلام، اندیشه روشن پیروان سالخورده را از توان جوانان برتر می دانند (۸) و یا امام کاظم،
علیه السلام، جوان شیعه ای را که علم دین نمی آموزد مستوجب مجازاتی دردناک (گویا بیست تازیانه) قلمداد می فرماید،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 