پاورپوینت کامل طواف ماندگار ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل طواف ماندگار ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طواف ماندگار ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل طواف ماندگار ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۸۲
تنها دو روز به سفرم باقی مانده بود و هرچه به لحظه حرکت نزدیکترمی شدم بر دلهره و اضطرابم افزوده می شد.
تصور اینکه بین چند میلیون انسان غریب مانده باشم و هیچ کس هم نباشد که به من کمک کند دلم رامی لرزاند.
پدر انگار نگرانی را درچشمان اشک آلود من دید که از جابلند شد، به طرفم آمد و دستهایم رابین دستهای
گرمش گرفت و گفت:
– تو خوشحال نیستی دخترم؟خوشحال نیستی که به چنین سفری می روی؟
شرمنده سرم را به زیر انداختم وگفتم: چرا پدر خوشحالم… مگرمی شود به کسی بگویند قرار است به زیارت خانه
خدا بروی و او خوشحال نباشد. مشکل من تنهایی است.شوهرم با من نیست و من از ابهت وعظمت این سفر
می ترسم و از ناتوانی خودم در برابر آن همه جمعیت.
پدر با مهربانی دستم را نوازش کردوگفت: نگران نباش دخترم.پیوسته بگو یا علیم و یا خبیر. مطمئن باش خدا
از تو حمایت و دستگیری می کند. سفر حج بر تو واجب است وخدا هم از میهمانان خود که راه رانمی شناسند و
آشنایی ندارند حمایت می کند.
صورتم از اشک خیس بود. درتمام عمرم هرگز دچار چنین دلهره ای نشده بودم. گرچه دلهره ای شیرین بود.
برای آخرین خداحافظی به طرف پدرم رفتم. بیش از همه دلم می خواست در این سفر او همراهم بود. دستش را
بوسیدم و گفتم: ازتنهایی می ترسم.
پدر با مهربانی پیشانی ام رابوسید و گفت: ذکر یا علیم و یا خبیر رافراموش مکن، خدا با توست…
با بستگان و عزیزانم، با چشمانی اشکبار خداحافظی کردم. از پله های هواپیما که بالا رفتم قلبم بشدت شروع به
تپیدن کرد. زیرلب زمزمه کردم: خدایا من خودم را به تومی سپارم، یا علیم و یا خبیر….
در میقات احرام بستم و پا به مسجدالحرام گذاشتم. نگاهم تابلندای خانه خدا پرکشید. دلم از یک حس دلپذیر
لبریز شد: خدایا از اینکه مرا به خانه خودت دعوت کردی تو رابا همه وجودم شکر می کنم; امامی دانی که تنها و
غریبم و در میان این همه زائر کسی پناه و محرم من نیست تا مرا حمایت کند. خودم را به تومی سپارم….
اشک تمام صورتم را پوشانده بود و جمعیت را تار می دیدم. جمعیت به قدری متراکم بود که احساس می کردم
اصلا توان طواف ندارم.ابهت فضا مرا چنان تسخیر کرده بودکه سرتا پای وجودم می لرزید. بانهایت تلاش،
حجرالاسود را که نقطه شروع طواف بود پیدا کردم; اما هرچه خواستم از همانجا شروع کنم و به گرد کعبه طواف
کنم اصلا مقدورنبود. دلم شکست. در برابر آن سیل عظیم جمعیت احساس ناتوانی بردلم چنگ انداخت. سالها
انتظار چنین لحظه ای را کشیده بودم و حالا قادرنبودم قدم از قدم بردارم. اشک مجالی نمی داد.
با خودم ناله کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 