پاورپوینت کامل مفهوم «ولایت » در حدیث غدیر ۹۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مفهوم «ولایت » در حدیث غدیر ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مفهوم «ولایت » در حدیث غدیر ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مفهوم «ولایت » در حدیث غدیر ۹۵ اسلاید در PowerPoint :

۸۸

اشاره: با توجه به اعلام سال ۱۳۷۹ به عنوان «سال امام علی،علیه السلام » بر آن شدیم که شماره های موعود امسال را به نام
مبارک آن امام همام مزین کنیم و در هر شماره به یکی از ابعاد وجودی آن حضرت بپردازیم.

در مقاله حاضر به عنوان مطلع سخن در باب امیرالمؤمنین، علیه السلام، به موضوع «حدیث غدیر» و مفهوم «ولایت » در
حدیث غدیر پرداخته شده و با بهره گیری از روایات اهل سنت نشان داده شده که کلمه «مولی » در حدیث غدیر درست به
همان معنا که در آیه شریفه قرآن: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم » آمده است.

مساله خلافت و جانشینی پیامبر اسلام، صلی الله علیه وآله، از همان آغاز اسلام مطرح بوده است. در پی نزول آیه:

وانذر عشیرتک الاقربین (۱)

خویشاوندان نزدیکت را انذار ده.

پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، در اجتماع بنی عبدالمطلب پس از اظهار و ابراز دعوت اسلام فرمود:

فایکم یوازرنی علی هذا الامر علی ان یکون اخی و وصیی و خلیفتی فیکم بعدی؟

کدامیک از شما در این «امر» مرا یاری می کند تا اینکه برادر و وصی من و پس از من جانشین من در میان شما باشد؟

و در این میان علی، علیه السلام، که کمسالترین آنان بود پاسخ داد:

انا یا نبی الله اکون وزیرک علیه.

ای پیامبر خدا، من در این «امر» وزیر و یاور تو خواهم بود.

پیامبر، صلی الله علیه وآله، نیز دست بر دوش آن حضرت نهاد و فرمود:

ان هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم…

این برادر من، وصی من و جانشین من در میان شماست… (۲)

و یا نمونه دیگر، قبل از هجرت پیامبر، صلی الله علیه وآله، به مدینه و در دوران شدائد و سختیها و دشواریهای مکه هنگامی
که ایشان دعوت اسلام را بر «بنی عامر» عرضه نمود آنان پرسیدند:

آیا اگر با تو بر «امر» تو بیعت کنیم، سپس خدا تو را بر مخالفینت پیروز گرداند; پس از تو این «امر» از آن ما خواهد بود؟ (۳)

و پیامبر، صلی الله علیه وآله، در پاسخ فرمودند:

الامر الی الله یضعه حیث یشاء. (۴)

این «امر» به دست خداست; آن را در هر کجا که بخواهد قرار می دهد.

بنابراین مساله خلافت و ولایت «امر» مطلب پنهان و مغفولی نبوده است. هم پیامبر، صلی الله علیه وآله، به آن التفات داشته
و آن را ابراز می نمودند و هم دیگران از این مطلب می پرسیدند و تاریخ اسلام موارد فراوانی را در بر دارد که پیامبر،
صلی الله علیه وآله، به مناسبتهای گوناگون ابتدائا و یا در پاسخ دیگران، بصراحت و یا اشاره، موضوع و مصداق خلافت و
ولایت را طرح می نمودند. (۵)

واقعه روز غدیر خم

در این میان حدیث غدیر موقعیت و مقام ویژه و برجسته ای دارد، زیرا در دیگر موارد موضوع برای تمام مسلمانان و
بصراحت در یک مجمع عمومی مطرح نشده بود; اما در این روز در اجتماع عمومی مسلمین با مقدمات خاصی که پیامبر،
صلی الله علیه وآله، معمول داشتند و با صراحت هرچه تمامتر مساله ولایت مطرح گردید. و اما اینکه گفته شده است:

مسلمانان در تفسیر حادثه غدیر به اختلاف افتادند و دست کم دو تفسیر اساسی و مهم از این حادثه به دست دادند که
همچنان تا امروز پابرجا مانده است و هیچ یک میدان را به نفع دیگری خالی نکرده است. روایات متقن تاریخی و متواترات
به ما می گویند که پیامبر، صلی الله علیه وآله، در روز غدیر، علی، علیه السلام، را به مسلمانان معرفی کردند و گفتند که
هرکس من مولای او هستم علی هم مولای اوست.

من کنت مولاه فهذا علی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.

این حد از خطبه پیامبر، صلی الله علیه وآله، متواتر است و فریقین (شیعه و سنی) آن را نقل کرده اند. پاره ای از محدثان و
مورخان شیعی خطبه بسیار بلندی از پیامبر، صلی الله علیه وآله، در روز غدیر نقل کرده اند که کاملا مضمون شیعی دارد و
با اعتقاداتی که بعدها شیعیان بر آنها پافشاری کردند و به مدد آنها میان خود و دیگر فرق اسلامی تمایز افکندند، موافقت
تام دارد.

باری در این روایت تا آن حد که گفتیم اختلاف چشمگیری پدید نیامده است. اختلاف از درایت آغاز شد. یعنی این پرسش
مطرح شد که مدلول این کلمات پیامبر، صلی الله علیه وآله، در آن موقعیت که ادا شد چیست؟ «مولا» دقیقا چه معنا
می دهد و ایشان علی، علیه السلام، را به چه امری نصب کرده اند و مسلمانان در قبال علی، علیه السلام، به چه کاری مکلف
و موظف شدند؟ آیا همانطور که شیعیان بعدها مدعی شدند پیامبر در روز غدیر نظریه امامت را ابداع و مطرح کردند؟ و
آیا مولا به همان معنا بود که در آیه شریفه قرآن آمده است که: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم ». (۶)

آیا پیامبر شخص معینی به نام علی (و از طریق علی، فرزندان او) را به این منصب منصوب کردند و مسلمانان را در مقابل
یک اصل اعتقادی تازه ای قرار دادند؟ با نزاعهای تاریخی و حل نشده شیعیان و اهل سنت در این خصوص آشناییم و
حاجتی به اعادت ذکر آنها نیست. (۷)

در اینجا نویسنده اساس اختلاف مسلمانان را دو گونه تفسیر از حادثه غدیر و اختلاف در درایت و فهم مدلول کلمات
پیامبر، صلی الله علیه وآله، و معنای کلمه «مولی » معرفی می کند. دو گونه تفسیری که تاکنون نیز پابرجا مانده و هیچ یک
میدان را به نفع دیگری خالی نکرده است و نزاعهای تاریخی و حل نشده شیعیان و اهل سنت است.

اما در اینجا این پرسش مطرح است که: آیا اختلاف نظری شیعیان و اهل سنت تنها ناشی از درایت حدیث غدیر است؟ و
آیا تشیع (و نیز تسنن) تنها مبتنی بر تفسیری از حدیث غدیر است؟ یا این که ریشه های اختلاف نظری این دو به جاهای
دیگر و حوادث تاریخی نیز برمی گردد؟

دیدیم که استناد شیعه برای وصایت و خلافت علی، علیه السلام، به همان آغاز دعوت اسلام بر می گردد و تنها مبتنی بر
نقل و یا درایتی از حدیث غدیر نیست. به علاوه همانطور که خواهیم دید گذشته از درایت و تفسیر متفاوت، نقل و روایت
(از خود اهل سنت) نیز در این باب کم نیست و در احادیث اهل سنت نقلهایی یافت می شود که ارتباط «ولایت » مذکور در
حدیث غدیر را با آیه شریفه سوره احزاب می رساند.

گذشته از اینها آیا می توانیم در هر مبحث نظری و اعتقادی تنها به صرف اینکه نزاعهای تاریخی و حل نشده وجود دارد
خود را از وارد شدن در آن بحث برهانیم و تکلیف و موضع خود را از دیدگاه اعتقادی و ایمانی روشن نسازیم؟ ملاک
نزاعهای حل نشده چیست؟ و این نزاع برای چه کسانی حل نشده است؟ آیا همین امروز، همه انسانهای روی زمین به
وجود خداوند بزرگ اعتقاد دارند و انسانی نیست که اعتقاد به وجود خدا نداشته باشد; یا اینکه خیر، همچنان انسانهایی
یافت می شوند که به وجود خدا اعتقاد ندارند؟ مسلما هنوز کسانی هستند که به وجود خدا اعتقاد ندارند; اما آیا می توان
به استناد این مطلب مبحث اعتقاد به وجود خدا را یک مبحث تاریخی و حل نشده بینگاریم؟! آیا نویسنده محترم در
مقابل ادله و استدلال شیعیان در همان دو کتابی که یاد نموده پاسخ در خوری یافته است؟!

همانطور که بیان شد طرح مساله وصایت و خلافت پیامبر، صلی الله علیه وآله، مربوط به نخستین دعوت علنی و عمومی
حضرت است و ولایت «امر» پس از پیامبر، صلی الله علیه وآله، حتی قبل از هجرت مورد توجه و پرسش بوده است. اما در
اینجا چند پرسش مطرح است که پاسخ به آنها می تواند به ما در درک بهتر مفهوم حدیث غدیر کمک کند.

اول، آیا «مولی » به همان معنا است که در آیه شریفه سوره احزاب آمده است که:

النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم.

پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.

و آیا ولایت در خطبه غدیر به معنای همان ولایتی است که در این آیه شریفه بیان شده است؟ (۸)

در این باره می توانیم به گزارشهای تاریخی از طریق برادران اهل سنت مراجعه کنیم:

در نقلهای گوناگون حدیث غدیر از طریق اهل سنت، پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، به آیه شریفه استناد نموده اند از
جمله:

۱. طبرانی (از محدثان و راویان اهل سنت) و غیر او به سندی که اجماع به صحت آن دارند از «زید بن ارقم » نقل نموده
است که گفت:

رسول خدا، صلی الله علیه وآله، در غدیر خم زیر درختان سخنرانی نمود، پس گفت:

ای مردم، خدا مولای من است و من مولای مؤمنین ام و من بر مؤمنین از خودشان اولی هستم پس هر که من مولای
اویم این شخص (یعنی علی) مولای اوست… (۹)

۲. امام احمد از حدیث زید بن ارقم روایت نموده است که گفت:

با رسول خدا، صلی الله علیه وآله، در سرزمینی که به آن «وادی خم » گفته می شد فرود آمدیم پس امر به نماز فرمود و در آن
گرمای سخت نماز گزارد. برای رسول خدا پارچه ای به درختی افکندند تا سایه گردد پس فرمود: «آیا نمی دانید، آیا گواهی
نمی دهید که من به هر مومنی از خود او اولی هستم؟» گفتند: «آری ». فرمود: «پس هر که من مولای اویم علی مولای
اوست. خدایا، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد.» (۱۰)

۳. امام احمد از حدیث «براء بن عازب » از دو طریق نقل نموده است که گفت:

با رسول خدا، صلی الله علیه وآله، بودیم پس در «غدیرخم » فرود آمدیم ندای نماز جماعت داده شد و برای رسول خدا،
صلی الله علیه وآله، در زیر دو درخت جایی فراهم شد پس نماز ظهر گذارد و دست علی را گرفت و فرمود: «آیا نمی دانید من
اولی به مؤمنین از خودشان هستم؟» گفتند: «آری ». سپس دست علی را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم، علی
مولای اوست. خدایا، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد».

پس از آن عمر، علی را ملاقات نمود و به او گفت: بر تو پسر ابی طالب گوارا باشد. مولای هر مرد و زن مؤمن گشتی. (۱۱)

۴. امیرمؤمنان علی، علیه السلام، در ایام خلافت خود مردم را در «رحبه » (یکی از محلات کوفه) جمع نمود و فرمود:

هر مرد مسلمانی را که فرمایش رسول خدا، صلی الله علیه وآله، را در روز غدیر خم شنیده است به خدا قسم می دهم که
برخیزد و به آنچه شنیده گواهی دهد. و برای گواهی برنخیزد، مگر کسی که با چشمان خود دیده و با گوشهای خود
شنیده است.

پس سی صحابی رسول خدا که دوازده نفر آنان از جنگجویان و مجاهدان «بدر» بودند برخاستند و گواهی دادند که رسول
خدا، صلی الله علیه وآله، دست علی، علیه السلام، را گرفت و به مردم فرمود:

آیا می دانید که من اولی به مؤمنین از خوشان هستم؟ گفتند: «آری ». فرمود: هر که من مولای اویم، این (علی) مولای
اوست. خدایا، دوست بدار آنکه او را دوست دارد و دشمن بدار آنکه او را دشمن دارد… (۱۲)

۵. امام احمد از حدیث زید بن ارقم از «ابوطفیل » نقل نمود که گفت:

علی مردم را در رحبه جمع نمود و آنان را به خدا سوگند داد که هر مرد مسلمان گفتار رسول خدا، صلی الله علیه وآله، در
روز غدیر خم را شنیده است برخیزد. سی نفر برخاستند. و ابونعیم گفت مردم زیادی برخاستند و گواهی دادند که زمانی
که پیامبر، صلی الله علیه وآله، دست او را گرفت به مردم فرمود: «آیا می دانید من اولی به مؤمنین از خودشان هستم؟»
گفتند: «آری، یا رسول خدا» فرمود: «هر که من مولای اویم این (علی) مولای اوست. خدایا دوست بدار آنکه او را
وست بدارد و دشمن دار هر که او را دشمن دارد.»

ابوطفیل گفت خارج شدم و در من تردیدی بود که چرا دیگران به این حدیث عمل نکردند پس زید بن ارقم را ملاقات
نمودم و ماجرا را برای او نقل نمودم و زید گفت: انکار نکن من خود از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، شنیدم که این چنین
می فرمود. (۱۳)

۶. امام احمد در «مسند» خود از عبدالرحمن بن ابی لیلی نقل نمود که گفت:

علی را در رحبه دیدم که مردم را به خدا سوگند می داد… (به همان مضمون احادیث قبل) و از جمله دوازده نفر از
مجاهدان جنگ بدر برخاستند گویی که هم اکنون آنان را می بینم پس گفتند: «گواهی می دهیم که شنیدیم رسول خدا،
صلی الله علیه وآله، روز غدیر خم می فرمود: «آیا اولی به مؤمنین از خودشان نیستم و آیا زنان من مادران آنان نیستند؟»
گفتیم: «بلی ای رسول خدا» فرمود: «پس هر که من مولای اویم، علی مولای اوست. خدایا، دوست بدار هر که او را دوست
دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد». (۱۴)

در نقلهای دیگر نیز به گونه ای دیگر به آیه شریفه استناد شده است.

۷. حاکم از زیدبن ارقم از دو طریق که به شرط شیخین (بخاری و مسلم) صحیح است نقل نمود که گفت:

زمانی که رسول خدا، از حجه الوداع باز می گشت در غدیر خم فرود آمد …پس گفت: «خدای، عزوجل، مولای من است و
من مولای هر مؤمنی هستم ». سپس دست علی را گرفت و فرمود: «هر که من مولای اویم این (علی) ولی اوست. خدایا،
دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد». (۱۵)

۸. نسائی از زیدبن ارقم نقل نمود که گفت:

هنگامی که پیامبر، از حجه الوداع باز می گشت، در غدیر خم فرود آمد… سپس گفت: «خدا مولای من است و من ولی هر
مؤمنی هستم ». سپس دست علی را گرفت و فرمود: «هر که من ولی اویم این (علی) ولی اوست. خدایا دوست بدار هر که او
را دوست بدارد و دشمن بدار هر که او را دشمن بدارد».

ابوطفیل (راوی حدیث از زیدبن ارقم) گفت:

به زید گفتم: «خودت از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، شنیدی؟» گفت: «هیچ کس در زیر آن درختان نبود مگر اینکه با
چشمانش دید و با گوشهایش شنید». (۱۶)

۹. نسائی از عایشه دختر سعد نقل نمود که گفت:

شنیدم پدرم می گفت: «شنیدم از رسول خدا، صلی الله علیه وآله، در روز جحفه که دست علی را گرفت و سخنرانی نمود.
پس حمد و ثنای خدا بجای آورد، سپس گفت: «ای مردم من ولی شما هستم؟» گفتند: «راست گفتی ای رسول خدا»
سپس دست علی را بلند نمود، و فرمود: «این (علی) ولی من است و دین مرا ادا می کند و من دوستدار کسی هستم که او
را دوست دارد و دشمن کسی هستم که او را دشمن دارد». (۱۷)

۱۰. نسائی از سعد نقل نمود که گفت:

با رسول خدا بودیم، چون به غدیر خم رسید، ایستاد تا مردم بیایند. سپس آنان را که پیش از او بودند باز گرداند و آنان که
عقب مانده بودند ملحق شدند، پس چون مردم جمع شدند، گفت: «ای مردم چه کسی ولی شماست؟» گفتند: «خدا و
رسول او». سپس دست علی را گرفت و او را بر پا داشت، و فرمود: «هر که خدا و رسول خدا ولی اوست این (علی) ولی
اوست. خدایا، دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد». (۱۸)

دوم، منظور از «ولی » در روایت غدیر چیست؟

به استناد نقلهای مذکور از اهل سنت «ولی »به همان معنایی است که برای پیامبر، صلی الله علیه وآله، در آیه شریفه سوره
احزاب بیان شده است در نتیجه معنای حدیث غدیر اینگونه خواهد بود که علی، علیه السلام، در مرتبه بعد از نبی،
صلی الله علیه وآله، «اولی بالمؤمنین من انفسهم » خواهد بود.

قرائن دیگری نیز وجود دارد که دلالت بر این معنای خاص از ولایت می کند از جمله:

۱. فرمایش پیامبر که:

و هو ولیکم بعدی. (۱۹)

علی پس از من ولی شماست.

و اگر ولایت به معنای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.