پاورپوینت کامل امام زمان، علیه السلام، و تربیت انسان ۸۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام زمان، علیه السلام، و تربیت انسان ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام زمان، علیه السلام، و تربیت انسان ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام زمان، علیه السلام، و تربیت انسان ۸۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

اشاره: حجه الاسلام والمسلمین حسن صدیقین، عمده تحصیلاتشان در اصفهان و خاصه نزد پدرشان گذرانده اند و برخی علوم را
هم نظیر تعبیر خواب و استخاره و تفسیر آیات از معظم له به ارث برده اند .

نمازهای مغرب و عشاء پر سوز و گداز ایشان در مسجد درب کوشک (بیدآباد) واقع در خیابان طیب اصفهان میعادگاه آنهایی است
که می خواهند با گلهای اشک آمیخته با خوف و رجاء، شوق و ترس، دشت گونه های خویش را به بوستان و گلزاری زیبا و چشمنواز
بدل کنند و به خلوت و انس با حضرت حق، جل جلاله، بپردازند .

به خدمتشان رسیدیم تا برخی از سؤالات شما را با ایشان مطرح کنیم، و ایشان هم با روی باز و گشاده ما را پذیرفتند . آنچه در پی
می آید حاصل گفتگو با ایشان است .

به عنوان اولین سؤال لطفا بفرمایید به نظر شما در حال حاضر کدامیک از ابعاد موضوع مهدویت نیاز به بحث و گفتگوی بیشتری
دارد؟

در حال حاضر نیاز به چند موضوع را هم در خودم و هم در جامعه بیشتر احساس می کنم . مهمترین مساله، نوع بهره برداری از
وجود مقدس امام زمان، علیه السلام، است . به این معنی که چطور می شود ما از حضرتشان بهره برداری کنیم، به عبارت دیگر
چطور انسانها می توانند در همین زمان از حضرتشان بهره برداری کنند؟ فرض کنید شما گنجی داشته باشید بهترین گنج الهی
هم باشد اما اگر نشود بهره برداری کرد کنار گذاشته می شود . لذا اگر ما بتوانیم این مبحث را بگونه ای مطرح کنیم که جا بیفتد و
این تماس و ارتباط برقرار شود خیلی مسائل حل می شود . البته کار خیلی ظریف است .

موضوع دوم نوع تربیتی است که حضرت دارند . ما بچه های حضرتیم; انسانها رعیت آن حضرتند; لذا این سؤال مطرح است که
وجود مقدس حضرتشان چطور ما را می سازند؟ آیا ما برای تربیت شدن باید برویم پیش اشخاص، یا خود حضرت نظر خاصی دارند،
یا راه سومی در کار است؟ لذا بنده هفده، هجده سال پیش از این خودم مشغول شدم از قرآن و روایات ببینم حضرت الساعه و الان
چه نوع تربیتی انجام می دهند؟ یک چیزهایی هم البته به اذن خداوند جمع و جور کردم، خداوند و وجود مقدس حضرتشان هم
لطف کردند، ولی بنده احساس کردم آوردن آن در جامعه از بعضی جهات قابل تامل و دقت است . این است که به هیچ وجه حاضر
نشدم چاپش کنم . ولی این را به عنوان صحبت و سؤال خیلی جاها مطرح کرده ام . واقعا حضرتشان چه نوع تربیتی برای ما دارند؟
چونکه ما اعتقادمان این است با دلایلی که شما بلدید، دیگران بلدند، که اهل بیت، علیهم السلام، قرآن ناطق هستند از بای بسم الله
تا آخر قرآن یک نوع تجلیات نور ولی الله است; چون خداوند اسم شریفش را ظهور می دهد و ظهور اسم خداوند تجلی ولی الله
است . مرحوم مجلسی، رضوان الله علیه، نظرشان این است که فقط ۶۰ تا ۷۰ آیه قرآن درباره امام مهدی، علیه السلام، است، اما من
اعتقادم این نیست بلکه معتقدم چون ایشان قرآن ناطق هستند، همه قرآن یک عنایتی و تجلیاتی از حضرتشان دارند . اگر بشود
اینها را پیدا کرد خیلی خوب است . آن چیزی که خدا و آقا خودشان به من عنایت کرده اند با استناد به آیات و روایات تربیت این
است که تربیت شدن خیلی مهم است; یعنی اگر تمام علمهای الهی تمام قدرتهای الهی در اختیار من باشد ولیکن من انسانیت،
شرافت، خلق و خویی که مرضی خداست نداشته باشم زیان آور است . مثلا بلعم باعورا علم اسم اعظم داشت و قدرتش را ولیکن
عکس نتیجه گرفت . خیلی مهم است که این قلبها و دلها ساخته شود و ما تربیت بشویم، ادب شویم تا این وجود آمادگی و پذیرش
این را داشته باشد که نظر حق، اراده حق، حرف حق که آمد بتوانیم بپذیریم . اما شرمنده ام خود خداوند هم بلا تشبیه اگر تشریف
بیاورند یک مطلبی را بگویند اگر من نخواهم حقجو باشم هیچ قبول نخواهم کرد و اثر گذار نخواهد بود .

سومین مطلبی که در جامعه های مذهبی کم مطرح می شود و خیلی کم اهمیت است، اما در مناجاتهای حضرت سجاد،
علیه السلام، و در بین روایات خیلی داریم بحث روحیه داشتن، شاد بودن، انبساط دل است . تا صحبت از حسینیه و مسجد می شود
ارتکاز ذهنی گریه است، اشک است، ناراحتی است، غم است، غصه است . هر جا مثلا توسل به امام زمان و اهل بیت، علیهم السلام،
انجام شود مربوط به گرفتاریهاست . اما بحث اینکه ما برویم در خانه خدا و چهارده معصوم، علیهم السلام، روحمان شاد بشود،
انبساط درونی پیدا کنیم، اصلا بخندیم . آیه قرآن هم هست که «انه هو اضحک و ابکی .» آیا اصلا نظر خدا و اهل بیت هست که ما
بخندیم یا نه؟ پناه بر خدا می بریم، در جامعه های مذهبی بحث خنده، شاد بودن، لذتهای حقیقی زندگی، تفریحات، اینها خیلی کم
رویش کار می شود و سرمایه گذاری می شود . به قول امام سجاد، علیه السلام، در مناجات مبارکشان اگر آدم آن روحیه و انبساط را
نداشته باشد چطور می خواهد تقویت بشود و در خانه خدا برود عنایت بگیرد!؟ اصلا چطور حال داشته باشد؟ من احساس کردم
واقعا در اینگونه مسائل خیلی کم کار می شود و لذا یک حالت بسیار خشکی از این جهت دیده شده همه ماها چه پیرمرد باشیم چه
پیرزن آخرش یک دل شادی را می خواهیم که این جان و دلمان به قول معروف مثل حبیب بن مظاهر خندان بیاید و وارد کربلا
بشود . نمی دانیم باید این را از کجا پیدا بکنیم . اگر روی این هم کار بشود خیلی عالی است که ببینیم آقا ولی عصر، علیه السلام،
چطور خنده می آورند، شادی می آورند انبساط دل می آورند، روحیه می آورند که عنوان قرآنی اش بشارت است . ببینید در قرآن
بحث بشارت داریم برای خوش کردن دل بشارت می دهند، مژده می دهند این هم اگر رویش کار بشود خیلی مفید است .

لطفا در صورت امکان در مورد این بحث شادی و نشاط که اشاره فرمودید، توضیح بیشتری بدهید .

حضرت کاظم، علیه السلام، می فرمایند که ساعاتتان را جوری تنظیم کنید که تفکر در قدرت خدا، کسب و کار، عبادت و زندگی
یک ساعت هم برای تفریح بخواهید . فرمول تفریح چیست؟ همینطور که شما بچه های مدرسه تان را که درس می خوانند ورزش
می برید، تفریح می برید چه سالم چه ناسالم حالا من دنبال سالم و ناسالمش نیستم . تفریح فرمولش چیست؟ چطور می شود که
یک دل شاد می شود؟ آقا هم یک همچنین کاری می کنند اول باید فرمولش را پیدا کرد تا ببینیم که وجود مقدسشان این کار را
می کنند . ما اگر بتوانیم جامعه مذهبی مان را تقویت کنیم فعال کنیم، روحیه دهی کنیم، انبساطشان بدهیم خیلی خوب
می توانند بگریند . مقدمه هر گریه ای انبساط دل است تا انسان بتواند آن اشک واقعی آن اشک شوق و ذوق را داشته باشد . اشک
امام حسین، علیه السلام، با اشکی که من برای پدر و مادرم، عزیزی که از دست می رود می ریزم فرق دارد . ما اینها را باید خیلی از
هم جدایش بکنیم . آن یک اشک معرفتی است آن اشکی است که رحمت خدا می آید، در آن انبساط وجود دارد شما می بینید بعد از
اشک برای امام حسین، علیه السلام، روحتان باز می شود اما وقتی مثلا به قبرستان می روید برای عزیزتان که از دنیا رفته است تازه
دلتان می گیرد خیلی فرق دارد . ما یک انبساط و تفریح می خواهیم شما چه تفریحات سالم چه ناسالم را که جمع بکنید دو سه چیز
در همه اش هست:

۱ – نظم، تفریح نامنظم ما نداریم یک نظمی در آن هست باغی که همه اش به هم ریخته باشد نمی شود و آهنگ و موسیقی که نظم
نداشته باشد نمی شود . هر کاری که تفریح باشد یک نظم خاصی دارد . علی الظاهر ماها وقتی خسته می شویم و روح و شادیمان را
از دست می دهیم که یک بی نظمی در کار بیاید .

۲ – در تمام تفریحات تنوع فکری وجود دارد، چه سالم چه ناسالم با یک وسیله ای فکر را تنوعش می دهند . طرف می گوید ها! شاد
شدم، ما تنوعات فکری می خواهیم برای تفریح سالمی که آقا دارند .

۳ – نو شدن، برخلاف آنکه خیلی ها می گویند ما در تفریح و شادیها فکر را راکد می کنیم . اتفاقا کاملا برعکسش است یعنی تمام
اینها یک نوع فکر جدید به انسان می دهد و این فکر جدید چون از آن حالت می آید بیرون انسان احساس شادی می کند . لذا به
تعداد انسانهای عالم تفریحات هم وجود دارد . تفریحی که شما می توانید داشته باشید، من جور دیگر می توانم داشته باشم . اما
فرمولش یکی است . ممکن است شما از کتاب خواندن عشق کنید، اصلا تفریحتان است نظم دارد، فکرتان نو می شود، تنوع فکری
پیدا می کنید نسبت به فکرهای قبلی زندگی، اما من مثلا ممکن است تفریحم نماز باشد، یکی دیگر ممکن است تفریحش گلهای
باغ باشد . حالا چطور سالم و ناسالمش را تعیین کنیم همین است، حجت الله آن تفریحات سالم را ایجاد می کنند: چطور؟ به
انسان رشد می دهند . انسان را حقیقت بین می کنند . تنوع فکری و فکر جدیدی که به او می دهند خوابش نمی کند; بیدارش
می کند و به او رحم می دهد . انصاف می دهد باز برمی گردد به صفات فطرتی . من اگر یک تفریحی بکنم که بی انصاف بشوم و حق
شما را بخورم این تفریح ناسالم است، ولو قرآن خواندن باشد من باید قرآن بخوانم که شاد بشوم منصف بشوم . دوست داشته باشم
که انسانی خوشحال است .

در عصر غیبت چگونه می توان از وجود آن حضرت بهره برداری کرد، آیا راه خاصی وجود دارد؟

این مطلب مهمی است که چگونه می توانیم از نور حجت الله استفاده کنیم؟ در مبحث تشرفات، من نمی توانم به قیل و قالها تکیه
کنم; بگویم که مثلا بزرگی گفته است که اگر این ختم را بردارید می توانید، یا مثلا بزرگی گفته است که اگر چهل شب چکار بکنید،
چهل شب چهارشنبه فلان جا بروید … چون همه اینها را من امتحان کردم و دیدم جواب نمی دهد . چیزی که من به اذن خداوند
دریافته ام، این است که اگر انسان به فکر برود حقیقت خودش را پیدا کند و واقعا تشنه بشود که «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم
تعرفنی نفسک لم اعرف رسولک اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک لم اعرف حجتک » . اگر انسان پی ببرد که واقعا
تشنه است و درخواست کند از پروردگار، جل جلاله، برایش پیش می آورد، البته به چند شرط: نخواهد دکان باز کند، نخواهد ادعا
کند، نخواهد مدعی باشد، نخواهد ریاست طلبی بکند، نخواهد خودش را مطرح کند و شهرت طلبی بکند . باید پاک پاک پاک
باشد . یعنی اگر ذره ای مثلا حرص و طمع آدم را بگیرد یا بخواهد یک عنوانی برای خودش در جامعه درست بکند به هیچ وجه
من الوجوه ممکن نمی شود . اگر کسی تمام عمر این موانع را مخصوصا حب ریاست، حب شهرت، حب این چیزها را بگذارد کنار و
واقعا بخواهد، چند امتحان سر راه هست: اول، باید امید انسان از همه قطع بشود . من اگر امید دارم که این و آن کمکم کنند،
نمی شود «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک .» دوم، خدا را باید از رگ حیات خودم به خودم نزدیکتر بدانم . سوم، جایی که خدا
نیست نباید در ذهنم بیاید . همه جا محضر خداست . اگر انسان این چند امتحان را پس بدهد موفق می شود و کاری به گناه اصلا
ندارد . چون من خودم اعتقادم این است که گناه خودش صرفا گناه نیست ولی ریشه ها و علتهای درونی دارد; یعنی وقتی من
مغرور شدم و غره شدم مبتلا می شوم به گناه چشم و دست و زبان و جوارح دیگر; وقتی که من حریص شدم مبتلا می شوم به
خیانت در امانت و امثال آن; وقتی من حسود شدم مبتلا به گناهان سخن چینی و تهمت و غیبت و اینها می شوم . لذا اگر این درون
از غیر پاک شد و واقعا «هب لی کمال الانقطاع » آمد و انسان همیشه خودش را در محضر خدا دید و مغرور نشد خود خداوند،
جل جلاله، راه را روشن می کنند . من اینجا متمسک می شوم به قسمتی از زیارت امین الله; «اللهم ان قلوب المخبتین الیک والهه و
سبل الراغبین الیک شارعه » ; راه کسی که رغبت کند به سوی تو باز است . مسلم وقتی که راه خدا باز است مسلما راه حجت الله هم
به این وضوح باز است «و اعلام القاصدین الیک واضحه » . غیبت به این معنا اصلا مفهوم ندارد که، نستعیذ بالله، حضرت رحمت خدا
را غیب کرده باشند . اصلا نمی شود و خدا دستگاهش را تعطیل نمی کند این غیبت بخاطر این است که انسان از آن عالم چشم
ظاهری به درون و تعقل و تفکر و دل وارد بشود و حقیقت را پیدا کند . لذا در اکثر روایات هم این وارد شده است که از چشمان
ظاهری شما پنهان است نه از تعقل شما، قلب شما، معرفت شما، از آن جهت واضح است و لذا واقعا این هم مشکلی است برای
انسانها که عقلشان به چشم ظاهری است باید واقعا حقیقت را پیدا کنند اگر پیدا کنند صاحب حقیقت که نور حجت الله باشد
نمایان است .

نظر شما راجع به تشرفات چیست؟ آیا امکان آن وجود دارد؟ راجع به توقیع مبارکه که «من ادعی المشاهده فهو کذاب مفتر»
توضیح بفرمائید .

امکانش که صددرصد هست روایت حضرتشان، هم بحثی دارند; یعنی هدف این است که انسانها از این مشاهده ظاهری درآیند .
حال افرادی آمده اند همین مشاهده را مطرح می کنند خوب این خلاف آن انگیزه و هدف غیبت است . لذا اصلا باید گذاشت . من
هفت، هشت سال دنبال حضرت بودم که خدمت آقا برسم تا به یک صورتی به من فهماندند که خوب هدفت چیست؟ تو می خواهی
با چشم ظاهری ببینی که چطور بشود؟ گفتم که خوب آقا بالاخره می خواهیم که مطمئن بشویم، یقین پیدا بکنیم، گفتند که
مگر آیه قرآن را نخوانده ای که خدا می فرماید اگر من تمام ملائکه را بیاورم، تمام در و دیوار با یک عده حرف بزنند اینها ایمان بیاور
نیستند . در سوره انعام است لذا از این فکرها باید آمد بیرون . البته خود من هم خیلی دلم می خواهد ولیکن باید ببینم مرضی
خدا چیست و خدا برای اصلاح من و هدایت من چه مطلبی دارند؟ آیه این است: «ولو اننا نزلنا الیهم الملائکه » ، اگر ما نازل کنیم
به سوی ایشان تمام ملائکه را «و کلمهم الموتی » و تمام اموات هم با آنها حرف بزنند «و حشرنا علیهم کل شی ء قبلا ما کانوا لیؤمنوا»
; یعنی اصلا بحث اطمینان و ایمان را خداوند از این مباحث خارج کرده اند . ما باید سیستم الهی را ببینیم خداوند چطور به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.