پاورپوینت کامل مردم شناسی کوفه ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مردم شناسی کوفه ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مردم شناسی کوفه ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مردم شناسی کوفه ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۴۶

اشاره:

بررسی تحلیلی نهضت امام حسین، علیه السلام، سهم وسیعی از نوشته های متفکران اعم از مسلمان و غیرمسلمان و نیز شیعه و
غیرشیعه را در میان مباحث شیعه شناسی به خود اختصاص داده است.

اما وجه مشترک عمده این نوشته ها آن است که به بررسی یک سویه نهضت پرداخته و بیشتر تلاش خود را صرف بررسی شخصیت
رهبر این نهضت یعنی امام حسین، علیه السلام، نموده و سعی در شناختن دیدگاه آن حضرت کرده اند.

ولی باید توجه داشت که سوی دیگر نهضت، یعنی مردم کوفه که با نامه نگاریهای خود موجبات سفر امام حسین، علیه السلام، به
سمت شهرشان را فراهم آوردند، نیز از اهمیت خاصی در تحلیل این نهضت برخوردار است که بی توجهی به آن می تواند تحلیلگر را به
بیراهه کشاند.

آنچه در این مقاله مورد نظر است آن است که اطلاعاتی را عمدتا به عنوان مواد خام دراختیار تحلیلگران قرار دهد تا آنها را در
شناخت بهتر اوضاع آن زمان کوفه و تحلیل دقیقتر حوادث یاری نماید. (×)

۱- جمعیت شناسی کوفه

الف) جمعیت کوفه در زمان نهضت

شهر کوفه در سال ۱۷ هجری به دستور عمر خلیفه دوم و به دست سعدبن ابی وقاص فرمانده سپاه مسلمانان در جنگ با ایرانیان
پی ریزی شد. هدف از تاسیس این شهر، بنیانگذاری یک پادگان نظامی در نزدیکی ایران به منظور پشتیبانی نیروهای عمل کننده
در داخل ایران بود. (۱) عمر دستور داده بود که گنجایش مسجد این شهر به گونه ای باشد که بتواند تمام جمعیت نظامی را درخود
جای دهد و مسجدی که طبق این دستور ساخته شد، می توانست چهل هزار نفر را درخود جای دهد، (۲) بنابراین می توانیم به این
نتیجه برسیم که شهر کوفه در آغاز تاسیس حدود چهل هزار نفر جمعیت نظامی داشته است و با توجه به اینکه بسیاری از افراد این
جمعیت، زن و فرزند خود را نیز همراه داشته اند، با احتساب حداقل یک زن و یک فرزند برای هر سرباز به جمعیتی معادل یکصد و
بیست هزار نفر برای این شهر در هنگام تاسیس دست می یابیم.

پس از بنیانگذاری کوفه، به عللی همچون داشتن آب و هوای خوش، نزدیکی به رود پرآب فرات، مجاورت با ایران و وضعیت
اقتصادی مناسب که از راه خراج و غنایم سرزمینهای فتح شده به دست آمده بود، این شهر پذیرای سیل مهاجرت اقوام، قبایل و
مردم مختلف از سرتاسر مملکت وسیع اسلامی اعم از حجاز، یمن و ایران گردید، به گونه ای که پس از مدتی کوتاه شهر آباد و تاریخی
حیره را که پایتخت دودمان عربی آل منذر بود، تحت الشعاع قرار داده و آن را به سمت ویرانی کشانید.

این مهاجرتها در سال ۳۶ هجری که حضرت علی، علیه السلام، این شهر را پایتخت خود قرار داد، شدت بیشتری یافت، به گونه ای که
مورخان در بیان تعداد سپاهیان کوفی حضرت علی، علیه السلام، در جنگ صفین (در سال ۳۷ هجری) ارقامی چون ۶۵ هزار (۳) ، ۹۰
هزار (۴) و ۱۲۰ هزار (۵) را ذکر می نمایند. چنانچه روشن است این اعداد تنها بیانگر قسمت اعظم نیروی نظامی مستقر در آن شهر
می باشد (و نه تمام نیروی نظامی و نه همه جمعیت کوفه).

در سال ۵۰ هجری که زیادبن ابیه از سوی معاویه عهده دار امارت کوفه شد، با توجه به فراوانی شیعیان حضرت علی، علیه السلام،
در کوفه و ترس شام از کوفیان، دست به انتقال عظیم نیروی انسانی از کوفه به شام، خراسان و نقاط دیگر زد، به گونه ای که گفته
شده او تنها ۵۰ هزار نفر را به خراسان منتقل نمود (۶) در دوران حکومت زیاد جمعیت کوفه به ۱۴۰ هزار نفر تقلیل پیدا کرد به گونه ای
که «زیاد» هنگامی که اقدام به گسترش مسجد جامع کوفه کرد، آن را به اندازه گنجایش ۶۰ هزار نفر وسعت داد. (۷) پس از مرگ
معاویه در سال ۶۰ هجری، بعضی از کوفیان با نوشتن نامه به امام حسین، علیه السلام، سخن از سپاه صدهزار نفری آماده به
دمت به میان آوردند. (۸) این سخن گرچه نسبت به آمادگی کوفیان اغراق آمیز است، اما می تواند تعداد تقریبی جمعیت نظامی کوفه
را در آن زمان مشخص نماید.

از مطالب فوق می توانیم به نتایج زیر برسیم:

۱- ذکر رقم ۱۲ هزار نامه از سوی کوفیان خطاب به امام حسین، علیه السلام، رقم معقولی به نظر می رسد.

۲- تعداد بیعت کنندگان با مسلم را از ۱۲ هزار تا ۴۰ هزار نفر (۹) نوشته اند، اما در حدیثی که منسوب به امام باقر، علیه السلام، (۱۰)
است، تعداد آنها ۲۰ هزار نفر ذکر شده است (۱۱) که حدود یک پنجم نیروی جنگجوی کوفه در آن زمان می باشد.

۳- رقم ۳۰ هزار نفری لشکر عمربن سعد که در روایتی از امام صادق، علیه السلام، نقل شده است، (۱۲) با توجه به بسیج عمومی اعلان
شده از سوی عبیدالله بن زیاد، رقم معقولی به نظر می رسد واز این جا نیز می توانیم کثرت سپاهیان مختار را که ۶۰ هزار نفر ذکر
شده (۱۳) توجیه نماییم. زیرا سپاهیان او را افرادی تشکیل می دادند که در کربلا جزو سپاهیان عمربن سعد نبودند.

۴- از اینجا دور از واقعیت بودن بعضی از ارقام که در کتب غیر معتبره اما مورد استناد بعضی از واعظین وارد شده روشن می گردد،
به عنوان مثال در این نوشته ها چنین آمده که تعداد لشکریان ابن سعد در روز ششم محرم یک میلیون پیاده نظام و ۶۰۰ هزار سواره
نظام بوده است که از این تعداد ۱۵۰ هزار نفر کشته شدند که تنها ۵۰ هزار یا صد هزار نفر آنها به دست امام حسین، علیه السلام، به
هلاکت رسیدند. (۱۴)

ب) ترکیب جمعیتی کوفه

۱- ترکیب قومی: جمعیت کوفه به دو بخش عرب و غیرعرب تقسیم می شد. بخش عظیمی از عربهای ساکن کوفه قبایلی بودند که
با آغاز فتوحات اسلامی در ایران، ازنقاط مختلف شبه جزیره عربستان برای شرکت در جنگ، به عراق کوچ کردند و سرانجام پس از
پایان یافتن فتوحات در دو شهر بزرگ کوفه و بصره سکنی گزیدند.

عرب ها که هسته اولیه شهر کوفه را تشکیل می دادند، از هر دو بخش اصلی قوم عرب یعنی قحطانی و عدنانی بودند که در
اصطلاح به آنها یمانی و نزاری اطلاق می شد.

در آغاز یمانیها علاقه بیشتری نسبت به اهل بیت ابراز می داشتند، به همین جهت معاویه سرمایه گذاری بیشتری روی آنها نموده و
آنها را به خود نزدیکتر ساخت. (۱۵) بخش دیگری از عربها را قبایلی همچون «بنی تغلب » تشکیل می دادند که قبل از اسلام در عراق
سکنی گزیده و پیوسته با ایرانیان در جنگ بودند. پس از آغاز فتوحات اسلامی این قبایل به مسلمانان پیوستند و آنها را در فتوحات
یاری نمودند و سپس بخشی از آنها در کوفه سکنی گزیدند. (۱۶) عناصر غیرعرب کوفه را گروههایی همچون موالی، سریانیها و
نبطیها تشکیل می دادند. (۱۷) «موالی » که بزرگترین گروه غیرعرب کوفه را شامل می شد، عمدتا ایرانیهای مسلمانی بودند که با
قبایل مختلف عرب پیمان بسته و ازنظر حقوقی همانند افراد آن قبیله به شمار می آمدند. رشد جمعیت موالی در کوفه بیشتر از
عربها بود، به گونه ای که پس از گذشت چند دهه از آغاز فتوحات، نسبت یک به پنج بین جمعیت موالی و عربها برقرار بود، (۱۸) و
همین رشد معاویه را به هراس افکند و به زیاد دستور انتقال آنها را از کوفه به شام، بصره و ایران را داد. (۱۹) اما با این حال کثرت
وجود موالی در سپاه مختار در سال ۶۶ هجری – که بعضی تعداد آنها را ۲۰ هزار نفر نوشته اند (۲۰) نشانگر فراوانی این گروه در زمان
شروع نهضت امام حسین، علیه السلام، در کوفه است.

«سریانیها» قومی سامی نژاد بودند که در شمال عراق (بین النهرین) و سوریه اقامت داشتند. (۲۱) و عده ای از آنها از زادگاه خود
مهاجرت کرده و در دیرهای اطراف حیره در نزدیکی کوفه سکنی گزیده و دین مسیحیت را پذیرفته بودند و پس از فتوحات عده ای
از آنها به شهر کوفه آمده بودند. (۲۲) «نبطیها» که بعضی آنها را تیره ای از عرب می دانند، به کسانی گفته می شد که قبل از فتوحات در
اطراف و اکناف عراق و در سرزمینهای جلگه ای زندگی می کردند و پس از تاسیس کوفه به این شهر آمده و به زراعت مشغول
گشتند. (۲۳) دو گروه اخیر بخش اندکی از جمعیت کوفه را تشکیل می دادند.

۲- ترکیب عقیدتی: ازنظر عقیدتی می توان جامعه آن روز کوفه را به دو بخش مسلمان و غیرمسلمان تقسیم کرد: بخش
غیرمسلمان کوفه را مسیحیان عرب بنی تغلب، نجران، نبطی و نیز یهودیانی که در زمان عمر از شبه جزیره عربستان بیرون رانده
شده بودند و همچنین مجوسیان ایرانی تشکیل می دادند که در مجموع بخش ناچیزی از کل جمعیت کوفه را دربر می گرفتند. (۲۴)
بخش مسلمان کوفه را می توان شامل شیعیان، هواداران بنی امیه، خوارج و افراد بی طرف دانست که شیعیان خود به دو قسمت
رؤسا و شیعیان عادی تقسیم می شدند.

از رؤسای شیعه می توان از افرادی همچون سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه فرازی، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر
اسدی و ابوثمامه صائدی نام برد که از یاران حضرت علی، علیه السلام، در صفین بودند.

این افراد عمیقا به خاندان اهل بیت، علیه السلام، عشق می ورزیدند و همانها بودند که پس از مرگ معاویه، باب نامه نگاری با امام
حسین، علیه السلام، را گشودند. (۲۵) شیعیان عادی که بخش قابل توجهی از مردم کوفه را تشکیل می دادند، گرچه به اهل بیت
علاقه وافری داشتند، اما در دوره تسلط بنی امیه و بخصوص در زمان والیانی چون زیاد و پسرش عبیدالله، زهرچشم سختی از آنها
گرفته شده بود، به گونه ای که تا احتمال پیروزی را قطعی نمی دیدند وارد نهضتی نمی شدند و شاید علت اصلی نامه نگاری آنها و نیز
پیوستنشان به نهضت مسلم و قیام مختار به جهت قطعی دیدن پیروزی آنها بوده است و لذا پس از استشمام بوی شکست نهضت
مسلم از دور او پراکنده شدند. اما اینکه چه تعداد از این افراد در لشکر عمربن سعد شرکت کرده اند، اطلاع دقیقی دردست نداریم.
با توجه به تعداد فراوانی این افراد در نهضتهایی همچون توابین و قیام مختار و با عنایت به اینکه تنها کسانی در این نهضت ها شرکت
می نمودند که در جنگ کربلا بی طرف بوده و جزو سپاهیان عمربن سعد نبوده اند، می توان گفت که تعدادی از این گروه در لشکر
عمربن سعد حضور نداشته اند. این نکته را نیز نباید از یاد ببریم که امضای هر فردی در پای نامه به امام حسین،علیه السلام، دلیل
بر تشیع او نمی شود; زیرا در آن زمان با نزدیک دیدن پیروزی، حتی افراد باند اموی نیز به امام حسین، علیه السلام، نامه نوشته
بودند.

هواداران بنی امیه که از آنها با عنوان «باند اموی » یاد می کنیم، درصد قابل توجهی از مردم کوفه را تشکیل می دادند و در مدت
بیست سالی که از حکومت بنی امیه بر کوفه می گذشت، آنها بسیار قوی شده بودند. افرادی همچون عمروبن حجاج زبیدی، یزیدبن
حرث، عمروبن حریث، عبدالله بن مسلم، عماره بن عقبه، عمربن سعد و مسلم بن عمر و باهلی را می توان از سران این باند به شمار
آورد. (۲۶) رؤسا و متنفذان بیشتر قبایل نیز جزو این باند بودند و این امر خود باعث گرایش بسیاری از مردم به این گروه شده بود.

افراد همین باند هنگامی که از پیشرفت کار مسلم بن عقیل و ضعف و فتور نعمان بن بشیر، حاکم کوفه احساس خطر نمودند، به
شام نامه نوشتند و به یزید هشدار دادند. (۲۷) خوارج کوفه در زمان معاویه، قوت گرفته بودند و در دوره تسلط بنی امیه توانسته بودند
شورشهای متعددی را علیه والیان کوفه ساماندهی نمایند; اما در آخرین قیام خود در سال ۵۸ قمری بشدت سرکوب شدند. (۲۸)
شاید بتوان گفت بیشترین بخش جمعیت کوفه را افراد بی تفاوت و ابن الوقتی تشکیل می دادند که همتی جز پر کردن شکم و
پرداختن به شهواتشان نداشتند. آنها هنگامی که پیروزی مسلم را نزدیک دیدند، به او پیوستند، اما با ظهور آثار شکست بسرعت
صحنه را خالی کردند و فشار روانی فراوانی به طرفداران واقعی نهضت وارد آوردند. سپس به دنبال وعده و وعیدهای «ابن زیاد» به
سپاه عمر سعد پیوستند و به جنگ با امام حسین، علیه السلام، پرداختند و او را به شهادت رساندند، درصورتی که اگر نهضت مسلم
به پیروزی می رسید، همین افراد بیشترین طرفداری را از حکومت او می کردند و شاید همینها باشند که فرزدق در ملاقات خود با
امام حسین، علیه السلام، این چنین به معرفی آنها می پردازد: «قلبهای آنها با تو است، اما شمشیرهایشان علیه تو کشیده شده
است ». (۲۹)

۳-ترکیب طبقاتی:

مردم کوفه به دو گروه اجتماعی اشراف و عادی تقسیم می شده اند.

از زبان یکی از یاران امام حسین، علیه السلام، نقل شده است هنگامی که در کربلا به امام پیوست و امام، علیه السلام، احوال
کوفیان را از او پرسید، در جواب گفت: «اما اشراف مردم، به وسیله رشوه های کلان، محبت آنها به حکومت خریده شده است و اما
سایر مردم، دلهایشان با تو و فردا شمشیرهایشان علیه تو کشیده خواهد شد.» (۳۰) از اشراف کوفه می توان افرادی همچون «عمرو بن
حریث »، «اشعث بن قیس » و پسرانش و «شبث بن ربعی » را نام برد.

مردم عادی شامل طبقات مختلف اجتماعی همچون کشاورزان، پیشه وران و صنعتگران می شد. اما مهمترین گروه، این طبقه،
موالی بود که یکی از ضعیفترین طبقات اجتماعی کوفه به شمار می رفت و بعد از آن طبقه عبید (بردگان) قرار داشت.با آنکه طبق
عقد ولاء، مولی باید همانند دیگر افراد قبیله از همه حقوق اجتماعی برخوردار باشد

و با آنکه پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، فرموده بود: «مولی القوم مثلهم، یعنی; مولای هر قومی مانند افراد آن قوم است »

اما تا قبل از حکومت حضرت علی، علیه السلام، حاکمان عرب آنها را از بسیاری از حقوق اجتماعی خود محروم می کردند. (۳۱) که
یکی از آنها حق مساوات در تقسیم بیت المال بود و حضرت علی، علیه السلام، برای اولین بار موالی را با دیگر کوفیان در پرداخت
«عطاء» یکسان قرار داد.

یکی دیگر از تبعیضاتی که اعراب کوفه نسبت به موالی روا می داشتند، این بود که از آنها زن می گرفتند، اما زن عرب به آنها
نمی دادند.

در زمان تسلط بنی امیه، این تبعیضات بیشتر شد که در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:

۱- اجازه نمی دادند موالی با عربها در یک صف حرکت کنند;

۲- برای توهین به موالی می گفتند: نماز را تنها [دیدن] سه چیز باطل می کند: الاغ، سگ و موالی (۳۲) و گاهی از آنها با عنوان
«عکوج » یعنی خر وحشی فربه یاد می کردند; (۳۳)

۳- هیچگاه آنها را با کنیه که نشانه احترام بود، صدا نمی زدند;

۴- در بعضی از مواقع در محاکمه قضایی گواهی موالی را نمی پذیرفتند; (۳۴)

۵- در جنگها به آنها اجازه سوار شدن بر اسب نمی دادند و تنها به عنوان پیاده نظام از آنها استفاده می کردند. لذا هنگامی که مختار
به موالی اجازه سوار شدن بر اسب را داد، عده زیادی از آنها به سوی او جذب شدند; (۳۵)

۶- پستهای مهمی همچون فرماندهی لشکر را به آنها نمی دادند. (۳۶) همین تبعیضات باعث می شد تا موالی به جریانهاو شورشهای
مخالف حکومت اموی همچون خوارج و علویان بپیوندند. (۳۷) اما ازنظر اقتصادی موالی که خود را محروم از عطای مناسب
می دیدند، بنا به سفارش حضرت علی، علیه السلام، به امر تجارت پرداختند. (۳۸) و در آغاز به کارهایی همچون نظافت جاده ها،
کفشدوزی، لباس دوزی و حجامت پرداختند، (۳۹) اما طولی نکشید که به علت مهارت آنان در امر صنعت و تجارت و نیز سرباز زدن
عربها از صنعت و حرفه، بیشتر کارهای صنعتی و تجاری کوفه به دست آنان افتاد. (۴۰) بردگان که پایین ترین طبقه اجتماعی کوفه
بودند، در کارهای دولتی همچون پاسداری از شهر و زندان و بیت المال و حفر کانالها و قناتها مشغول شدند، بدون اینکه مزدی به
آنها پرداخت شود.

کنیزکان نیز برای کارهایی همچون کارهای خانه و نیز آوازه خوانی و استفاده جنسی نگهداری می شدند. (۴۱)

روان شناسی جامعه کوفه

هر ملت و امتی ممکن است تلفیقی از صفات و خلقیات مثبت و منفی را دارا باشد و به تناسب زمان و در مقاطع مختلف تاریخ خود
یک یا چند صفت را آشکار کند، به گونه ای که در آن مقطع صفات دیگر تحت الشعاع آن صفت قرار گرفته و حوادثی متناسب با آن
به وجود آید. این امر سبب خواهد شد که تاریخ، مردم آن سامان را با آن صفت یا ویژگیها بشناسد.

مردم کوفه نیز در مقطع تاریخی مورد بحث، دارای هر دو دسته صفات فضایل و رذایل بودند، اما از آنجا که صفات و خلقیات منفی
آنها در برخورد با امامان شیعه همانند امام علی، علیه السلام، امام حسن و امام حسین، علیهماالسلام، و نیز دیگر افراد خاندان اهل
بیت همانند زیدبن علی، علیه السلام، نقش ماندگار زشتی بر روی این شهر گذاشته است، لذا بیشتر نویسندگان و تحلیلگران تاریخ
اسلام، این صفات را به عنوان ویژگیهای کوفیان ذکر نموده و از صفات مثبت آنان غافل مانده اند.

۱- صفات و ویژگیهای مثبت کوفیان

الف) شجاعت: هسته اولیه جمعیت کوفه را مردمی تشکیل می دادند که جهت جنگ با امپراطوری پرقدرت ایران از سراسر
شبه جزیره عربستان به سمت مرزهای ایران سرازیر شده بودند. (۴۲) این مردم با سلاحهای ابتدایی در مقابل سپاه تا دندان مسلح
ایران با شجاعت تمام جنگیدند و در معرکه هایی همچون قادسیه، نهاوند و جلولا سپاهیان ایرانی را شکست دادند و سرانجام
موجبات سقوط این امپراطوری را که روم نتوانسته بود آن را نابود سازد، فراهم آوردند.

حضرت علی، علیه السلام، هنگام حرکت به سمت بصره برای رویارویی با ناکثین، وقتی که سپاهیان کوفه در «ذی قار» به او پیوستند،
به آنها خوشامد گفت و از شجاعت آنان در شکست شوکت ایرانیان چنین یاد کرد:

ای اهل کوفه! شما شوکت عجم و پادشاهان آنها را دگرگون ساختید و جمعیت آنها را پراکنده کردید تا آنکه میراثهای آنها به شما
رسید و حوزه خود را با آنها بی نیاز ساختید و مردم را در مقابله با دشمنانشان یاری نمودید… (۴۳) عنصر شجاعت کوفیان درجنگهای
سه گانه حضرت علی، علیه السلام، یعنی جمل، صفین، (تا قبل از پیش آمدن جریان قرآن بر سر نیزه کردن) و نهروان به یاری آن
حضرت آمده و موجبات پیروزی سپاه حضرت را فراهم آورد. اما پس از وقوع اختلاف در میان آنان در جنگ صفین، این عنصر
کم کم رنگ باخت به گونه ای که ترس از سپاه شام در دل آنها جای گرفت و لذا در مقابل شبیخونها و غارتهای شامیان به شهرهای
تحت فرمان حضرت علی، علیه السلام، در سال ۳۹ هجری عکس العمل مناسبی از خود نشان ندادند و همین امر موجب گلایه شدید
حضرت علی، علیه السلام، از آنها شد، به گونه ای که خطاب به آنان فرمود:

ای اهل کوفه [شما را چه شده است] هرگاه خبر حرکت لشکری از سپاه شام را می شنوید، به خانه های خود پناه می برید و در خانه
را به روی خود می بندید، چنانچه سوسمار و کفتار به خانه خود می خزد! (۴۴) این عنصر در زمان حکومت عبیدالله زیاد در کوفه نیز
به علت دنیاپرستی کوفیان ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.