پاورپوینت کامل مظلوم ترین امام معصوم ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مظلوم ترین امام معصوم ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مظلوم ترین امام معصوم ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مظلوم ترین امام معصوم ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
۲۴
شب از نیمه گذشته است، ساعت یک و ده دقیقه بامداد را نشان می دهد ; سکوت شبانه را گاهی صدای زوزه اتومبیلی که شتابنده
می گذرد، درهم می شکند، اهل خانه در خوابند و من به انبوه کتاب هایی می نگرم که درباره زندگی و ظهور امام همام حضرت
اباصالح المهدی (ع) نوشته شده است . آنها را از میان کتابخانه جمع آوری کرده ام تا در نوشتن مقاله ای که می خواهم بنویسم،
یاریم دهند، اما چه باید بنویسم؟ مستاصل مانده ام . پیش از این چند ورقی را سیاه کرده ام، اما هیچکدام چنگی به دلم نمی زند .
می خواهم در کوتاه ترین و زیباترین جملات، بهترین و رساترین تصویر را از وجود مقدس او ارائه کنم . درد و داغ دوازده قرن انتظار
را در سینه دارم، ساعتی قبل سخت گریسته ام، صدای پای دخترکم را که از پله ها بالا می آمد شنیدم . اشک را از صورتم پاک کردم .
نمی خواستم شاهد گریه ام باشد، دخترکم چه می داند که گریه من برای چیست! شاید او هم روزی در خلوت خود با یاد امام مهدی
(ع) بگرید . همچنانکه پدرانمان در ماتم فراق او گریسته بودند . حالا نوبت نوشتن است، بی جهت نیست که قدما می گفتند:
گریه بر هر درد بی درمان دواست .
روزگار عجیبی است . واژه ها را نیز مانند اسم کوچه ها و خیابان ها و شهرها عوض می کنند، به جای گریه که مظهر سوگ
شکوهمند شرقی ماست واژه خنده را گذاشته اند که مظهر غفلت و بی خبری غربی است . به راستی که خنده نماد غفلت است و
گریه نماد معرفت . بگذریم ; می خواهم در مورد سرور جهان، امید محرومان، صاحب الزمان (ع) مقاله ای بنویسم . می دانم که
خاندان پیامبر (ص) هر یک به تنهایی مظهر تمام فضایل و کمالاتند آنهم در حدی که از درک و فهم عقول انسانی بیرون است . با
این حال چه باید بگویم؟ ! کدام زبان را یارای آن است که بزرگی ها و بزرگواری های آنان را، آنچنان که باید و شاید، باز گوید؟ ! ذهن
خسته ام روی واژه «مظلومیت » متوقف می ماند . آیا مظلوم بودن در نفس خود فضیلت است؟ نمی دانم، اما این واقعیت را می دانم
که سیره پیشوایان معصوم (ع) نشان می دهد که همگان همواره مظلوم بوده و هرگز ظالم نبوده اند!
دوست و دشمن معترفند که اگر رعایت جانب حق از سوی آن گرامیان نبود، ایشان به مراتب توانمندتر از دشمنان خود بودند، اما
اجتناب و پرهیز از آلودگی به فجور و ستم و نیز مراعات حق، آنچنانکه امیر مؤمنان (ع) فرمود، (۱) آنان را در موضع مظلومیت نگه
داشت و شد آنچه شد ; و مظلومیت آنها برای جان های حق طلب معیار و میزانی گردید که توانستند پس از آن حق و باطل، ارزش
و ضد ارزش، تقوی و هوی، غدر و دهاء و در نهایت تزویر و صداقت را از یکدیگر تمیز دهند . اینک به راستی کدامیک از پیشوایان
معصوم مظلومترند؟ رسول خدا (ص) که فرمود: «هیچ پیامبری به سان من آزار ندیده است » ؟ (۲) یا امیر مؤمنان علی (ع) که
فرمود: «به تعداد ریگ های زمین و ستاره های آسمان در حق من ستم روا داشته اند» ؟ (۳) و یا ابا محمد مجتبی و اباعبدالله الحسین
(ع)، که هر کدام با مصایبی سنگین تر از آسمان ها مواجه گشتند؟
تصور مظلومیت یکایک ائمه اثنی عشر – که نمی خواستند حقیقت را فدای مصلحت نمایند و دنیا را به بهای دین به دست آورند –
جان آشوب است . به راستی چرا دنیا چنین دجال فعل است که نیکان و صالحان را در چنبر هزاران ابتلا می گدازد و «ولاء» را با «بلا»
قرین می سازد تا دردمندی چون قاآنی شیرازی بنالد که:
زمانه نیست مگر رذل جوی و رذل پرست
ستاره نیست مگر دون نواز و دون پرور
و حافظ بگوید که:
آسمان کشتی ارباب هنر می شکند
و یا
جز دود اهل فضل به کیوان نمی رسد
در تاریخ، چهره منفور کسانی را می یابیم که با استفاده از فرمایش رسول خدا و ائمه هدی (ع) درباره ظهور حضرت مهدی (ع)،
داعیه مهدویت داشته و پرچم این ادعا را برافراشتند تا به یمن آن، به آرزوهای قدرت طلبانه خود نائل شوند!
بگذریم، مصائب و مظلومیت اهل بیت پیامبر (ص) از دامنه و ژرفایی برخوردار است که اگر هر یک را به تمام اهل عالم تقسیم
کنند، چیزی افزون به جا خواهد ماند .
فاجعه عاشورا عقل ها را حیران می کند و تنهایی و غربت امام علی (ع) دل ها را به آتش می کشد . در این کهکشان درد و داغ باید
نظاره گر خون پاک هزاران هزار شهیدی بود که از خاندان علوی و فاطمی و حسنی و حسینی و در یک کلام فرزندانی از اهل بیت
رسول خدا (ص) به جرم دفاع از اعتقاد به حقانیت ولایت معصوم به خاک ریخته شد و نیز باید شاهد شهادت و زجر و تبعید و
تحقیر و . . . خیل عظیم مردان و زنان و کودکانی بود که فقط به دلیل شیعی بودن، تازیانه قساوت اذناب اموی، عباسی و اتباع
وهابی و صهیونی آنان را از قرن ها پیش تا هم اکنون در جای جای زمین متحمل شده اند و می شوند . با اینهمه اگر مدار مظلومیت
را از دیر و دور تاکنون باز نگریم و در ژرفا و دامن آن تامل کنیم، به گمان راقم این سطور هیچ کس مظلوم تر از وجود مقدس
اباصالح المهدی، حجه ابن الحسن العسکری، ارواحناله الفداء، نبوده و نخواهدبود .
پیش از آنکه دلایل این ادعا را بر شمارم سخن آن عالم ربانی (استاد پدرم مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر الهیان) را به یاد می آورم
که فرمود: «تحمل زندگی با مشقت از مرگ و شهادت سخت تر است!» و چرا چنین نباشد! دلاور مردی که برای دفاع از حق در خون
خود فرو می غلتد و به آنی یا ساعتی زندگی دنیا را بدرود می گوید تا در نعیم جاودان الهی متنعم گردد، بارها آسوده تر از فرزندی
است که باید سال های سال در غربت و انزوا با لحظه لحظه عمر خویش یادآور شهادت و رسالت او باشد . به راستی کدام دشوارتر
است؟ آنکه می میرد و اجل محتوم را به سعادت مطلوب بدل می کند، یا آنکه می ماند و در همه عمر درد و داغ صبوری را به جان
می خرد؟
بی جهت نیست که شاعری می گوید:
من که از هستی ده روزه به تنگ آمده ام
وای بر خضر که محکوم به عمر ابد است
اینک بیش از یازده قرن از عمر مقدس حضرت اباصالح المهدی، ارواحناله الفداء، می گذرد . هیچ نیازی نیست که در اثبات
چگونگی و راز طول عمر آن امام یگانه ذهن را با کند و کاو در دلایل عقلی و نقلی خسته کنیم . هر کس به حقانیت کلام خداوند
ایمان دارد و قدرت الهی را به تصریح قرآن در شکافتن دریا برای موسای کلیم و سخن گفتن عیسی مسیح در لحظه ولادت و تکلم
سلیمان با حیوانات و زنده ماندن یونس در شکم ماهی و طول عمر نوح، علی نبینا و آله و علیهم السلام، (۴) و صدها نظیر این گونه
خرق عادت ها می پذیرد، به راحتی خواهد پذیرفت که عمر طولانی امام عصر (ع) به اذن الهی امری بسیار ساده و پذیرفتنی است .
و اگر چه در اثبات امکان این امر، دلایل متعددی را دانشوران ایمانی در کتب مختلف بیان کرده اند اما آن همه دلیل و برهان برای
کسانی است که همواره سبب ها را دیده اند و سبب ساز را ندیده اند . این سخن را نیز از استادم به یادگار دارم که، یکی از اهل
معرفت ابیاتی را در توصیف قدرت بی پایان خداوند سروده بود که مضمون آن چنین است:
ای خدا، تو آنی که از زمین مرده و سرد ساقه سبز و تازه می رویانی، و از ساقه سبز، برگ های لطیف بیرون می آوری و بر برگ ها،
شکوفه های ظریف و بر شکوفه ها پنبه سفید و نرم را می نشانی، آنگاه ما آدمیان با نیروی ادراک و تعقل از پنبه نخ و از نخ لباس تهیه
می کنیم . خداوندا! تو خود را در پس و پشت این وسایل، پنهان نموده ای، و اگر اراده فرمایی می توانی درخت و بوته گیاهی از خاک
برآوری که به جای پنبه، لباس آماده بر آن روئیده باشد!
باری، سخن ما بر سر راز طولانی بودن عمر و حیات امام (ع) نیست، که این مهم در پرتو قدرت لایزال الهی معمای ناگشوده ای
نباشد ; سخن در این است که وجود مقدس او در طی این ادوار طولانی چه مصائبی را تحمل نموده اند . این است که در دعای ندبه
می خوانیم:
عزیز علی ان تحیط بک دونی البلوی و لا ینالک منی ضجیج و لا شکوی
بر من گران و ناگوار است که رنج و بلا تو را احاطه کند و ناله و شکوایی ازمن به تو برسد . . .
و انتظار در نفس خود از سخت ترین حالات انسان است . با آنکه می دانیم در طی این قرون چشم مقدس او شاهد و ناظر چه فجایع
سخت و صعبی بوده است مشاهده آن همه و نیز این همه قتل عام ها، تجاوزها، حق کشی ها، آوارگی ها و . . . به تنهایی کافی است تا
سخن صائب تبریزی را بپذیریم که گفت:
گرم است آفتاب روز قیامت ولیک نیست
سوزنده تر ز سایه دیوار انتظار
انتظار جانسوزی که بیش از همه شیعیان و حق طلبان وجود مقدس او را آزرده و هر لحظه و هر روز آن، برگ تازه بر کتاب
مظلومیت او افزوده است . مظلومیتی که دامنه اش از سال های ماقبل تولد آن یگانه، آغاز می شود .
توضیح آنکه در تاریخ، چهره منفور کسانی را می یابیم که با استفاده از فرمایش رسول خدا و ائمه هدی (ع) درباره ظهور حضرت
مهدی (ع)، (۵) داعیه مهدویت داشته و پرچم این ادعا را برافراشتند تا به یمن آن، به آرزوهای قدرت طلبانه خود نائل شوند!
کسانی چون مغیره بن سعید (۶) و عبیدالله المهدی (ع) (۷) از این گروهند . اینک تا آنجا که وسع صاحب این قلم است، وجوه
مظلومیت امام همام، ابا صالح المهدی (ع) را در پی می آورم و به این دعا تمسک می جویم که:
اللهم ادفع عن حجتک و ولیک و خلیفتک شر الجن و الانس بمنک و کرمک .
۱ – اولین ستمی که در حق آن گرامی روا داشته اند، از ناحیه اعتقاد پیروان سقیفه است که می گویند: در آخر زمان خداوند مرد
مصلحی را به وجود می آورد و او مهدی موعود است . بنابر این عقیده امام عصر (ع) در آخر زمان متولد خواهد شد و البته معلوم و
معین نیز نیست که از نسل کیست . جلال الدین مولوی رومی در مثنوی خویش با پذیرش و تبلیغ همین ایده ابیات زیر را می آورد:
پس به هر دوری ولیی قائم است
تا قیامت آزمایش دائم است
پس امام حی قائم آن ولی است
خواه از نسل عمر خواه از علی است
مهدی هادی وی است ای راه جو
هم نهان و هم نشسته پیش رو (۸)
ملاحظه می شود که از نگاه مولوی رومی استبعادی ندارد که آن جهاندار عدل گستر و آن به پا دارنده قسط و بر هم زننده بساط
جور از نسل عمر بن خطاب باشد .
در حالی که اصحاب حدیث متواترا از رسول خدا (ص) نقل نموده اند که حضرتش وجود مقدس حضرت مهدی، امام حی غائب
قائم (ع)، را مشخصا از نسل امامان پاک و از صلب حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و نهمین نواده او و فرزند حضرت ابامحمد
عسکری (ع) پیشوای یازدهم دانسته و معرفی فرموده است . و همین احادیث طمع کسانی چون عبیدالله المهدی را برانگیخت تا
دعوی مهدویت کنند .
۲ – همچنانکه گفته شد پیش از تولد حضرت ولی عصر، ارواحنا له الفداء، کسانی به پا خاسته، خود را مهدی موعود خواندند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 