پاورپوینت کامل عدالت اقتصادی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عدالت اقتصادی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عدالت اقتصادی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عدالت اقتصادی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
اشاره:
آقای دکتر یدالله دادگر فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران، عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم و همکار پژوهشکده
اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس است . ایشان مطالعات زیادی نیز در زمینه اقتصاد اسلامی داشته است . با توجه به پرسش های
فراوانی که در زمینه پاورپوینت کامل عدالت اقتصادی ۶۲ اسلاید در PowerPoint مطرح است خدمت ایشان رسیدیم و برخی از پرسش هایمان را با ایشان طرح کردیم، با امید
به اینکه در فرصت دیگر بتوانیم باقیمانده پرسش هایمان را به ویژه در زمینه عدالت در حکومت مهدوی با ایشان مطرح کنیم .
به عنوان اولین سؤال بفرمایید شما چه تعریفی از عدالت دارید؟
با توجه به هنجاری و فراگیر بودن بحث عدالت و همچنین نگرش های زیادی که در قضیه عدالت وجود دارد، به نظر من نمی توان
یک تعریف جهان شمول از عدالت ارائه کرد که هم ابعاد اقتصادی را در بر بگیرد و هم غیر اقتصادی را . در واقع هر گروه، تفکر و یا
مکتبی تعریف ویژه ای از عدالت دارد . بر عکس بحث های اثباتی، بحث های هنجاری با چنین مشکلاتی روبه رو هستند . در عین
حال برای عدالت می توان هم یک تعریف کلی ارائه داد که از قدیم بوده و هنوز هم کارایی خودش را دارد و هم یک تعریف خاص .
تعریف قدیمی یا تعریف سنتی عدالت تعریفی است که هم عقلای غیر دینی به آن توجه کرده اند و هم عقلای دین . حتی ائمه و
پیامبران نیز در مواردی به آن پرداخته اند و آن همان تعریف کلی «اعطاء کل ذی حق حقه » است . قبل از بیان این تعریف توسط
پیامبران، ارسطو، افلاطون و حتی سیسرون حکیم هم به آن پرداخته اند، در متون مقدس انجیل و تورات هم به نحوی ذکر شده
است . حضرت علی (ع) نیز عدالت را «وضع کل شی ء علی موضعه » تعریف کرده اند; یعنی اگر هر امر و هر چیزی را سر جای خود
قرار دهیم از آن عدالت برمی خیزد . این تعریف جامعی است اما در عین حال با توجه به مصادیق عدالت و با توجه به پیوندهای
دیگری که در زندگی اجتماعی مردم وجود دارد، تعریف خاص تری هم می توان از عدالت ارائه داد که من این تعریف خاص را در پرتو
آن تعریف عام خدمت شما عرض می کنم . آن عبارت است از: «اختصاص فرصت ها و امکانات جامعه به شهروندان بر مبنای
شایستگی و نیاز به نحوی که همه احساس رضایت خاطر کنند» . به عبارت دیگر، در یک نظام جامع عدالت، هم باید شیوه ها
عادلانه باشد و هم نتایج آن . چون تعاریف دیگری هم از عدالت ارائه شده است ما این تفکیک را مطرح می کنیم . بر این اساس
معتقدیم منظور از عدالت لزوما تساوی نیست; یعنی یک رضایت خاطری است که براساس یک منطق اجتماعی – اقتصادی، هر
شهروند پیدا می کند و این می تواند در مواردی حالت تساوی داشته و در مواردی هم نداشته باشد . لزوما به سمت تساوی گرایی
نمی رود .
آیا این تعریف در طول تاریخ تحول، تطور و تغییر خاصی هم داشته یا اصولا به همین منوال تعریف شده است؟
به نظر من مفهوم عدالت، تحولات نسبتا وسیعی داشته است: قبل از میلاد; یعنی قبل از حاکمیت ادیان رسمی و ادیان توحیدی،
عدالت بیشتر به معنای هماهنگی با قانون طبیعی بوده است; یعنی در واقع عدالت چیزی بود که با قانون طبیعی و نظم حاکم بر
طبیعت همراه بود . آنها معتقد بودند هر چه با قواعد حاکم بر طبیعت سازگار باشد، عادلانه و هر چه با آن درگیر باشد ناعادلانه
است .
در جوامع اولیه که هیچ چالش، درگیری و طبقه بندی اجتماعی وجود نداشته است همه مساوی بوده اند . لذا عدالت بطور طبیعی
موجود بوده است . یعنی در جامعه اولیه ای که حضرت آدم در آن بوده و جوامع بعد از آن، عدالت یک حالت طبیعی داشته است;
گویی در خود طبیعت یک سری سازگاری ها و هم سنخی ها وجود داشته و بشر هم خود را با این یکنواختی ها و نظم حاکم بر
طبیعت وفق می داده است . بنابراین، عدالت در آن موقع همراهی با اصول حاکم بر طبیعت بوده است . در قرون وسطی که دین
وارد صحنه اجتماع شد عدالت یک رنگ اخلاقی و دینی گرفت . البته باز هم پیوندش با حقوق طبیعی بریده نشد; هم در عصر
حاکمیت مسیحیت و یهودیت و هم در عصر حاکمیت اسلام پیوند عدالت با دین برقرار بود . دین تاکید بسیار اساسی بر حوزه
عدالت داشت و گویی اصلا همه ادیان، عدالت را به عنوان یک پایه و اصل معامله ناپذیر در نظر می گرفتند . منتها در مورد فراگیری
آن، ابعاد و یا کم و زیاد بودنش اختلاف نظر وجود داشت . شعار اصلی مسیحیت تحقق صلح و عدالت بود و در اسلام هم توجه جدی
به مساله عدالت شده و آیات و روایات بسیاری بر عدالت تاکید دارند .
روایت «بالعدل قامت السموات والارض » ناظر بر بعد تکوینی عدالت است و در سیره پیامبر و معصومین (ع) هم بحث تشریعی
عدالت به شدت فراگیر بوده است .
بنابراین در قرون وسطی نوعی نگرش دینی و اخلاقی در کنار عدالت مطرح شد . اواخر قرون وسطی; یعنی زمان رنسانس، ابعاد
جدیدی در تعریف عدالت پیدا شد و آن به خاطر حاکمیت اندیشه های اصالت انسان (اومانیسم) بود . عقلانیت جدید یا عقلانیت
ابزاری که در رنسانس فراهم آمد، باعث شد اصلا نگرش و مفهوم جدیدی از عدالت مطرح شود . وقتی بحث سکولاریسم حاکم شد،
با توجه به عملکرد کلیسا فرار از عناصر دینی از ناحیه عقلا چنان گسترش پیدا کرد که اصلا امور هنجاری و امور اخلاقی را دون
مرتبه قلمداد می کردند . بنابراین اولا عدالت از مقوله یک اصل معامله ناپذیر بیرون آمد و به عنوان یک اصل حاشیه ای، در پرتو
عناصری مثل عقلانیت ابزاری، قدرت و حتی کارآیی و رقابت قرار گرفت و در مواردی اصلا مفهوم آن هم فراموش شد; گویی اصلا
نقشی ندارند، چون معتقد بودند امر هنجاری نقشی ندارد و آن چیزی مؤثر است که عقل و علم بپسندند و عقل و علم هم یک
جایگاه مادی گرایانه داشتند و با توجه به حاکمیت نگرش اومانیستی بسیار کم، متوجه به امور ارزشی و عدالت بودند . نهایتا در
مواردی هم که از عدالت بحث می شد از دین و ارزش های اخلاقی منفک شد و به عنوان یک بحث سیاسی یا ایدئولوژی در کنار
بحث های جدی تر باقی ماند . به دنبال این، در قرون هفدهم و هجدهم دیدگاه های به اصطلاح کارآمدگرایانه از عدالت مطرح شد;
یعنی در واقع عدالت چیزی بود که مانع کارآیی نشود . اگر افراد در سیستم موردنظر به صورت معمولی چیزی به دست می آوردند
می گفتند این عادلانه است عادلانه بودن با قبول وضع موجود یکسان شد . هر کس هر چه به دست می آورد می گفتند این عادلانه
است . کسانی مثل جان لاک، هابس، ماکیاول و امثال این ها چنین اندیشه هایی داشتند . بنابراین دیگر عدالت به عنوان یک عنصر،
مستقل از کارآیی و مستقل از وضع موجود، نبود . البته در عین حال نگرش هایی مثل نگرش «روسو» در این دوران هم عدالت را به
عنوان یک امر «تساوی گرایانه » قلمداد می کردند منتها نقش این ها در رقابت با اندیشه های دیگر بسیار ضعیف بود . بنابراین تعریف
عدالت به وضع موجودنگر تبدیل شد . در قرون هجده، نوزده و بیست هم تحولات دیگری در مورد عدالت به وجود آمد . از جمله
اندیشه های «مطلوبیت گرایان » مطرح شد . این ها معتقد بودند هر چیزی که نتیجه اش باعث حداکثر شدن رفاه و شادی کل شود
عدالت است .
این اندیشه نیز طرفدارانی داشت که هنوز هم بخش هایی از این نگرش، مطرح است . در کنار این، دیدگاه های تساوی گرایانه
مطرح شد که از آن جمله دیدگاه سوسیالیست ها و مارکسیست ها نسبت به عدالت بود . این ها معتقد بودند هر چیزی که باعث
تساوی حقوق و امکانات باشد عادلانه است . به عبارت دیگر، مفهوم عدالت یک تساوی مطلق بین ثروت ها و درآمدها پیدا کرد . در
کنار اینها یکی از اندیشه هایی که از بعدی تساوی نگر بود، اندیشه «جان رالز» است که هنوز هم از آن بحث می شود . وی معتقد بود
زمانی می توان گفت عدالت برقرار شده که بتوانیم شرایط زندگی محروم ترین های جامعه را به بهترین وجه بالا ببریم; به عبارت
دیگر، حداقل ها را حداکثر کنیم، اما این که بعد از این چه خواهد شد از نظر رالز مهم نیست; یعنی همین که شما محرومین را به
بهترین وجه برسانید عدالت در این سیستم هست، اختلاف طبقاتی باشد یا نباشد . نگرش دیگری که باز در اینجا مطرح است
نگرش تامین حداقل ها و نیازهای اساسی است . افرادی مثل «ماسگریو» و تا حدودی «آمارتیاسن » معتقد بودند که اگر در جامعه
حداقل های همگانی تامین بشود، عدالت برقرار می شود . باز از این ها افرادی مثل «مک اینتایر» دوباره تقریبا یک تعریف «اخلاق
مدار» از عدالت مطرح کردند که گویی یک نوع بازگشتی بود به اندیشه های قرون وسطی از عدالت . بحث های جدیدی از
دالت باز توسط «سن » مطرح شد که عدالت در چه چیز را مورد توجه قرار می دهد .
عدالت در کدامیک از عرصه های اجتماعی بیش تر می تواند خودش را نشان دهد؟
همان طور که در اول بحث عرض کردم تعریف عدالت کاملا فراگیر است و با وجود این که بعد اقتصادی از عدالت برجستگی خاصی
دارد، در عین حال همه ابعاد در آن مطرح است . مثلا فرض کنید در بعد سیاسی و بعد حقوقی وارد تشریعیات عدالت شویم در این
صورت بر این امر تاکید می شود که همه باید در مقابل قانون برابر باشند . در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، و مدیریتی هم عدالت کاملا
مطرح است . در تشریعیات شاید نتوان جایی را پیدا کرد که از عدالت بحث نشده باشد . البته نگرش ها و تعاریف متعددی وجود
دارد و اختلاف در این حوزه ها زیاد است، ولی در حضور عدالت در همه ابعاد شکی نیست . به اعتقاد ما چون در تکوین، عدالت به
تمام معنا حاکم است، در تشریع نیز باید این سازگاری وجود داشته باشد . به هر حال می توان گفت در حوزه تشریع، عدالت
اقتصادی پررنگ تروجدی تراز دیگر حوزه هاست .
به نظر شما شاخص ها و معیارهای پاورپوینت کامل عدالت اقتصادی ۶۲ اسلاید در PowerPoint چیست؟
قبل از این لازم است اشاره شود که در بین صاحب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 