پاورپوینت کامل مهدویت مسیحیت و صهیونیستی ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مهدویت مسیحیت و صهیونیستی ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهدویت مسیحیت و صهیونیستی ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مهدویت مسیحیت و صهیونیستی ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
۴
میزگرد شبکه تلویزیونی «المنار»
اشاره:
در مهرماه سال جاری شبکه تلویزیونی «المنار»،
وابسته به حزب الله لبنان، در برنامه «الکلمه الطیّبه»
اقدام به برگزاری میزگردی با موضوع «مهدویت و
معتقدات جریان مسیحیت صهیونیستی» نمود.
شرکت کنندگان در این میزگرد عبارت بودند از:
۱ـ دکتر جیروم شاهین؛ مشاور مطبوعاتی مجلس
کلیساهای خاورمیانه (مسیحی)؛
۲ـ شیخ شفیق جرادی؛ مدیر مرکز بررسیهای
اسلامی معارف فلسفی (شیعه)؛
۳ـ دکتر شیخ محمدالصیام؛ رئیس دانشگاه
اسلامی غزه در فلسطین اشغالی (سنی).
از آنجا که موضوع و محتوای این میزگرد مورد
توجه موعود قرار گرفت و درج آن را در شرایط حاضر
مناسب طبع خوانندگان تشخیص داد مقدمات ترجمه و
ارائه آن فراهم شد. امید که مورد استفاده و تأمل واقع
شود. ان شاءالله
نظریه «ارض موعود» را که یهودیان با اتکاء به
استاد جیروم شاهین: صهیونیستها گمان می کنند
که وعده بازگشت به ارض موعود امروزه از طرف
خداوند برای کشور اسرائیل که در سال ۱۹۴۷ م. ایجاد
گردید عملی شده است. اما آنها در اشتباه هستند چون
این وعده بازگشت در دوره پیامبری و دعوت حضرت
عیسی عملی گردید و خداوند این وعده را در میان قوم
یهود با گزینش حضرت عیسی عملی کرد. این گزینش
الهی به این معنا است که خداوند از میان همه اقوام قوم
یهود را برگزید و از میان آنها عیسی مسیح را برگزید تا
رسالت الهی را نخست در میان یهود و سپس در
سرتاسر جهان تبلیغ نماید. خداوند ملت یهود را نه به
عنوان قوم ممتاز بلکه به عنوان یک بستر آغاز برگزید
چون لازم است دعوت الهی و پیامبری به لحاظ عیسی
شدن و واقعیت یافتن از میان مردمی معین و در یک
سرزمین معین و تاریخ معین باشد و خداوند هم قوم
یهود را در عهد حضرت عیسی مسیح برگزید. تا پیام
خداوند از این طریق وارد تاریخ بشری گردد. اما،
برداشت و توهم صهیونیستها از ارض موعود و قوم
برگزیده خداوندی کاملاً یک قرائت تحریف شده و
مردود از کتاب مقدس است.
تشکر می کنم از استاد شفیق و سؤال دیگری را
استاد جیروم شاهین: در حوزه طرفداران لائیسم
رویکردهای متفاوتی نسبت به دین دیده شده است.
برخی از آنها لائیسم را به صورت افراطی قرائت
کرده اند و قایل شده اند به این که لائیسم و دنیاگرایی
(سکولاریسم) همردیف بی دینی و یا ضدیت با دین
است. اما واقعیت خلاف آن است و ما می بینیم آنهایی که
معتقد به لائیسم هستند اقرار می کنند که یک لایه عمیق
فکری دینی در ماورای اندیشه آنها نهفته است اما نسبت
به نظام حاکم و رژیم سیاسی ما با یک سری از
متغیرهای اثرگذار روبرو هستیم که باید متوجه آنها
باشیم. البته مسئله تا حدی پیچیده هم هست.
در این راستا توجهم به تحلیل یکی از نویسندگان
جلب شده است: وی می گوید بعضی از حکام و رهبران
غربی برداشت سیاسی شان از جهان، برداشت توراتی
است و جهان و هستی را به دو گروه خیر و شر تقسیم
می کنند. اگر تفکرشان بر تورات باشد با دو جبهه
معارض در عالم مسیحیت روبرو می شود که از این
قرار است:
۱ـ جبهه معارض کاتولیک ها؛
۲ـ جبهه معارض ارتودوکس ها.
و مسیحیان درستکار هرگز نمی توانند تفسیر نقد
شده از تورات را پذیرا شوند.
حتی پروتستانها هم با بینش توراتی و منحرف
استاد شاهین: بله بله، کاملاً درست است که
مسیحیان حقیقی نمی توانند این تفسیر تحریف شده
توراتی از جهان را بپذیرند اما لازم است بگویم که شاهد
یک چالش در قرائتهای انجیل هستیم و چالش مزبور در
اصل یک بینش یهودی دارد که از عهد عتیق یا تورات
نشأت می گیرد. داستان از این قرار است که مواجه با دو
عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) هستیم. عهد
جدید که انجیل باشد عهده دار تعریف و تفسیر روشن از
عهد عتیق است؛ یعنی دوش انجیل است که بیاید پرده از
روی عهد عتیق بردارد و نه عکس آن.
اما در این راستا ما شاهد یک کودتا هستیم که از
سوی بعضی از مسیحیان غیر مسئول و اهمال کار
صورت گرفته است و این کودتای درونی سعی دارد
مطالب عهد جدید را به گونه ای قرائت کند که به سود
یهود باشد؛ یعنی به جای این که انجیل روشن کننده و
جهت دهنده تورات باشد اینها آمده اند به اشتباه، تورات
را به عنوان معرّف انجیل گرفته اند و گمان می کنند که
تورات باید راهنما باشد! این کودتای درونی تنها کودتا
بر علیه مسیحیان نیست بلکه یک نوع کج روی و کودتا
علیه عهد عتیق نیز تلقی می شود، چون تورات اصیل هم
راضی به این پروژه نیست.
براساس سلسله نبوت، عهد عتیق یا تورات، درست
زمانی قابل درک است که با آیات انجیل مطابق باشد و
قرائت انجیلی از آن مستفاد گردد؛ نه این که مقدم مؤخر
شود و مؤخر مقدم گردد. این پروژه صهیونیستی
غیرمعقول است.
این قرائت انجیلی غیرمعقول توطئه ای است
صددرصد در خدمت صهیونیسم و خواهان تحریف
انجیل و گمراه نمودن مسیحیان و این همان مسیحیت
توراتی است که شاهد آن هستیم که در عمل از کیان
صهیونیستی و دیگران حمایت می کند. و قبل از هر چیز
یک اعلام جنگ علیه خود مسیحیت است و این مسیحیت
است که به اسارت یهود درآمده است. از خداوند
می خواهیم مسیحیت را از این اسارت رهایی دهد؛ زیرا
ما شاهد بودیم که اولین انجمن و دومین انجمن کلیساها
دقیقا در همان شهری برگزار شد که صهیونیستها
اولین کنگره تاریخی خود را در آن برگزار کرده بودند.
کنگره ای که بنیانگذار صهیونیسم جهانی، آن را رهبری
کرد.۱
این تقارن مکانی بیانگر این نکته می تواند باشد که
مسیحیت نسبت به اهداف یهود اهمال می کند و به نوعی
همراهی خودش را با آن اعلام می نماید و عملاً
تئوریهای واهی توراتی را مبنی بر این که یهودیان به
عنوان قوم برگزیده خداوند به سوی سرزمین موعود
(فلسطین) حرکت نمایند، می پذیرد.
هیچ کس تصور نمی کند که آنها (رؤسای کلیساها)
از اهداف و نظرات صهیونیستها اطلاعی نداشتند و یا
نمی دانستند؟!
از همین جا بود که نقطه انحراف تمایل مسیحیت به
سوی یهود و صهیونیسم و برداشتهای توراتی و
انحرافی سازمان یافت و آنها جهان را بر طبق دیدگاه
تحریف شده تورات بازبینی کردند. دیدگاهی که بر دو
محور شر و خیر است و می گوید انسانها و افراد بشر یا
خوبند که همان یهودیهای مورد نظرشان هستند و طبعا
بری و پاک از هر جرمی هستند و باید مورد حمایت قرار
گیرند. و دیگر کسانی که در سوی دیگر هستند؛ یعنی
دسته گناه کاران که برای آنها هیچ حقی قایل نیستند.
این گروه شامل مسلمانها و پیروان ادیان دیگر است و
برای شان به عنوان ملت و کشور ارزشی قایل
نمی شوند.
ادبیات سیاسی و روال رسانه های جمعی شان هم
دقیقا در همین راستا حرکت می کند. اوج تفکر مزبور در
راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده امریکا تجلی
می یابد که خواهان حفظ و بقا و بازسازی اسراییل است.
البته این ظاهر مسئله است اما در واقع این اسراییل است
که به امریکا دیکته می کند.
اکنون در پایان پاسخ می گویم که جایگاه ما در
چارچوب جهانی در جایی است که اسراییلی ها معین
می کنند و حتی آن را به همه تحمیل می کنند.
تلفنی از ایالات متحده امریکا از شخصی به نام
عبدالحلیم حافظ: سلام عرض می کنم و خدمت همه
علما و استادان حاضر در جلسه و عرض ارادت دارم.
موضوعی مهم است که می گویم: تا سال ۱۹۴۵ م. که
جنگ دوم پایان یافت ما نظاره گر موج گسترده ای از
تحقیر و تنفر نسبت به یهودیان هستیم که در سرتاسر
اروپا به چشم می خورد و هیچ گونه همگامی و همکاری
در میان مسیحیت و یهود دیده نمی شود و حتی ممنوع
شده بود که یهودیان بتوانند در شهرهای بزرگ اروپا
تردد نمایند. نخستین آوارگی گروهی آنان در سال
۱۹۲۸ م. رخ داد که متهم به ترور قیصر شده بودند. در
این دوره به شدت یهودیان در اروپا و امریکا در رنج و
فشار و تبعیض نژادی از سوی مسیحیان به سر
می بردند و این امری ثابت شده و مورد اتفاق است.
ما باید در تبلیغات بر روی صهیونیزم و نه یهود
متمرکز شویم؛ چون این «هرتزل» است که به عنوان
بنیانگذار صهیونیسم، صهیونیستها را به عنوان یک
ملت در اروپا مطرح و سعی می کند برای آنها جایی را
پیدا کند.
در برابر اقدامات هرتزل صهیونیست، ما مرتکب
چند خطای عمده شدیم:
۱ـ در برابر مطرح شدن یهود به عنوان یک ملت
ویژه، احساس خطر نکردیم و ساکت ماندیم «تئوری
ملت بدون سرزمین برایِ سرزمین ملت»
۲ـ تبلیغات یهود را در این راستا دست کم گرفتیم تا
جایی که اروپا در برابر تبلیغات یهودیان قانع گردید که
یهودیان یک ملت اند و ما باز هم خطر را درک نکردیم و
نسبت بدان ساکت ماندیم.
اما یهودیان در برابر غفلت مرگ آفرین مسلمانان
بیکار نماندند و سه کار عمده را آغاز کردند:
۱ـ اقدام به تأسیس بانکها نمودند؛
۲ـ وسائل ارتباط جمعی و رسانه ها را در اختیار
گرفتند؛
۳ـ با نخبگان و رجال قدرتمند اروپایی پیوند برقرار
کردند.
این اقدامات ربطی با پیوند مطرح شده در مطالب
قبلی شما ندارد و با این ترفندها بود که یهودیان نخست
در میان اروپاییان نفوذ پیدا کردند و اکنون هم در
صفوف مسلمانها دایم در حال رخنه کردن هستند و
متأسفانه تبلیغات صهونیست ها تأثیرگذار است.
از شما تشکر می کنم و از روحانی (مسلمان)
شیخ شفیق جرادی: ظهور حضرت امام مهدی(ع)
در نزد مسلمانها فقط یک ظهور شخصیتی و فردی
نیست؛ بلکه یک تحول عظیم و جهانی است و در همه
جوامع یک نوع توافق و هماهنگی و نهایتا همفکری به
عنوان مقدمه ظهور پدید می آید و از آنجا که دین اسلام
به فطرت انسانها نزدیک تر است بالطبع زمینه پذیرش
آماده می گردد.
اما ایجاد این زمینه ظهور ایجاب می کند که ما در
رفتار روزانه و پندار و گفتار خویش به گونه ای باشیم
که زمینه توافق جهانی و هماهنگی فکری فراهم گردد و
این نمی شود مگر این که آزادی وسیع و گسترده فراهم
گردد تا همه مذاهب و اندیشه ها بدون هیچ مانعی به
تضارب آراء و افکار پرداخته و حقیقت را پیدا نمایند. آن
وقت است که فرایند ظهور حضرت امام مهدی آغاز
می گردد. فرایندی که توام با وفاق جهانی است.
در ادامه سخنان استاد شفیق می خواهم در
دکتر شیخ محمد صیام: ضمن عرض خیر مقدم به
شرکت کنندگان، حضورشان را گرامی می دارم. آقای
دکتر جورج برای ما خاطره خروج بنی اسرائیل از مصر
را یادآوری کردند. گویا در آن واقعه تردید داشتند که
صورت نگرفته است.
دکتر جورج: من اظهار تردید در آن موضوع نکردم.
دکتر شیخ محمد صیام: شما گفتید تاریخ جهان
شاهد آن واقعه نبوده است.
دکتر جورج: من گفتم که تاریخ عهد قدیم بر مبنای
یک سری از حوادث و داستانهای تاریخی بنا شده است
که صددرصد درست نیست و هیچ گونه دانش یقینی و
تفصیلی به آن نداریم.
دکتر شیخ محمد صیام: بله! بله! درست است. اما از
این که وارد بحث چگونگی دولت امام مهدی(ع) شوم من
در برابر تاریخ شجاعت به خرج داده و می گویم در آنجا
یک بشارت از سوی حضرت مسیح(ع) نسبت به حضرت
مهدی(ع) است و این هر دو شخص با هم بدون ارتباط
نیستند چون ما معتقدیم در کتاب خداوند (قرآن مجید)
درباره حضرت عیسی(ع) چنین آمده است: «و رسولاً
إلی بنی اسرائیل» و حضرت عیسی به عنوان رسول بر
بنی اسرائیل آمد. و همچنین «و مصدّقا بین یدیه من
التوراه»؛ یعنی آنچه که از تورات مصون از تحریف در
نزدش بود آن را تأیید نمود. بعدا قرآن می گوید: «و
مبشرا برسول یأتی من بعده اسمه احمد».
مسلمانها به این آیات اعتقاد محکم و خلل ناپذیر
دارند و همین رسول گرامی اسلام که آمدن او را مسیح
بشارت داده ظهور حضرت مهدی(ع) را بشارت می دهد.
احمد بن حنبل در مسند خودش در حدیثی از ابوسعید
حذرمی چنین روایت می کند:
قال رسول اللّه (ص) «أبشّرکم بالمهدی(ع)»؛ شما را به
مهدی بشارت می دهم.
ما احادیث زیادی راجع به حضرت مهدی(ع) داریم،
اما این حدیث مخصوص است که عنوان بشارت دادن
دارد. می گوید زمانی که زمین پر از بلاهای طبیعی و
زلزله و… می شود و فتنه ها اوج می گیرد حضرت امام
مهدی(ع) ظهور می کند که عدل و داد را برپا می کند و
همه ساکنان زمین و آسمان از او راضی هستند و مال را
عادلانه در میان مردم تقسیم می کند. پیامبر می گوید:
«یقسّم المال صحاحا» مردی از رسول خدا می پرسد:
معنای «صحاحا» چیست؟ حضرت می فرماید: «بالسویّه
بین الناس».
لذا خروج امام مهدی(ع) ارتباط با حوادث آخرالزمان
دارد که عصر هرج و مرج است؛ یعنی ضدیت و کشتار و
گردنکشی است که امیر یا خلیفه و یا سلطان کشته
می شود و در این وقت مردمان به ستوه آمده و به دنبال
مردی صالح می گردند تا با او بیعت نمایند و او همان
مهدی است که در بیت الحرام است یا در شهر مکه است
اما او از مردم می خواهد که وی را رها کنند؛ چون امر
مهمی است که بر عهده او گذاشته می شود اما مردم
اصرار می کنند تا این که با او بیعت می نمایند و این
مسئله را مردم شام و عراق و مصر هم خبردار می شوند
و نماینده های آنان هم برای بیعت با امام مهدی(ع) بیعت
می کنند.
چگونه می توانیم در میان حوادث سرزمین
دکتر شیخ محمد صیام: ذکر شده که امام مهدی(ع)
در زمانی می آید که مسلمین حال بدی مانند امروز و یا
بدتر از آن دارند و دیگر ساکنان زمین حال شان بدتر از
مسلمانها است.
همین مردم اعم از مسلمان و مسیحی ساکن
فلسطین هستند. در فلسطین ظلم از همه جای دیگری
بیشتر است اما در سایر جاها مانند مصر اوضاع در
حدی معمولی است. اما مشکل جاری در آنجا برعکس
فلسطین اشغال شده نیست اما در فلسطین یک ظلم و
ستم آشکار است. اگر امام مهدی پس از ظهور اوضاع
کنونی نظیر عراق را مشاهده کند مسلما با آن مقابله
می کند.
امروزه ما شاهد دو گونه ظلم هستیم یک ظلم فعلی و
جاری در فلسطین اشغالی است و دیگر ظلم استعدادی و
بالقوه صورت تهدیدهای مداوم متوجه سایر
کشورهای مسلمان مانند سوریه و یا جمهوری اسلامی
ایران است.
[در ادامه حوادث عصر حضور] حضرت عیسی با
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 