پاورپوینت کامل مثل پیرمرد قفل ساز دینداری کنید تا… ۱۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مثل پیرمرد قفل ساز دینداری کنید تا… ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مثل پیرمرد قفل ساز دینداری کنید تا… ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مثل پیرمرد قفل ساز دینداری کنید تا… ۱۲ اسلاید در PowerPoint :
۴۴
امام(ع) به سراغ شما بیایند*
یکی از دانشمندان، آرزوی زیارت حضرت بقیه اللّه
ارواحنا فداه را داشت و از عدم موفقیت خود، رنج
می برد. مدتها ریاضت کشید و آنچنان که در میان طلاب
حوزه نجف مشهور است، شبهای چهارشنبه به
«مسجد سهله» می رفت و به عبادت می پرداخت، تا شاید
توفیق دیدار آن محبوب عاشقان نصیبش گردد.
مدتها کوشید ولی به نتیجه نرسید. سپس به علوم
غریبه و اسرار حروف و اعداد متوسل شد، چله ها
نشست و ریاضتها کشید، اما باز هم نتیجه ای نگرفت.
ولی شب بیداریهای فراوان و مناجاتهای سحرگاهان،
صفای باطنی در او ایجاد کرده بود، گاهی نوری بر
دلش می تابید و حقایقی را می دید و دقایقی را می شنید.
روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد:
«دیدن امام زمان(ع) برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به
فلان شهر سفر کنی». به عشق دیدار، رنج این مسافرت
توانفرسا را بر خود هموار کرد و پس از چند روز به آن
شهر رسید. در آنجا نیز چله گرفت و به ریاضت
مشغول شد. روز سی و هفتم و یا سی و هشتم به او
گفتند: «الان حضرت بقیه اللّه ، ارواحنافداه، در بازار
آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند،
هم اکنون برخیز و به خدمت حضرت شرفیاب شو!» با
اشتیاق ازجا برخاست. به دکان پیرمرد رفت. وقتی
رسید دید حضرت ولی عصر(ع) آنجا نشسته اند و با
پیرمرد گرم گرفته اند و سخنان محبت آمیز می گویند.
همین که سلام کرد، حضرت پاسخ فرمودند و اشاره به
سکوت کردند.
در این حال، دید پیرزنی ناتوان و قد خمیده، عصا
زنان آمد و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: اگر
ممکن است برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه
شاهی بخرید که من به سه شاهی پول نیاز دارم.
پیرمرد قفل را گرفت و نگاه کرد و دید بی عیب و سالم
است، گفت: خواهرم! این قفل دو عباسی (هشت شاهی)
ارزش دارد؛ زیرا پول کلید آن، بیش از ده دینار نیست،
شما اگر ده دینار (دو شاهی) به من بدهید، من کلید این
قفل را می سازم و ده شاهی، ق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 