پاورپوینت کامل مدینه آرمانی دینی ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدینه آرمانی دینی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدینه آرمانی دینی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدینه آرمانی دینی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۶۲

(قسمت دوم)

اشاره :

انتظار تحقق مدینه آرمانی یا آرمانشهر، کم وبیش
در میان همه پیروان ادیان به چشم می خورد. انتظار
روزی که با ظهور منجی موعود و فراگیر شدن تعالیم
دینی همه آمال بشر رنگ واقعیت می یابد و بهشت
زمینی به منصه ظهور می رسد.

آنچه در پی خواهد آمد گزارشی است از این
انتظار عمومی پیروان ادیان الهی. در قسمت اول این
سلسله مقالات، مدینه آرمانی یهود مورد بررسی قرار
گرفته و در این قسمت نیز مدینه آرمانی مسیحیت
بررسی خواهد شد.

۲. مدینه آرمانی مسیحیت

در قسمت پیشین گفتیم که یهودیت اگر چه در حوزه
نظری، مبتنی بر کلام قدسی (تورات) به نوع نگرش
بنی اسرائیل درباره عالم و آدم شکل داده بود و با تکیه
بر سیره موسی(ع) و احکام عملی تورات اساس عمل را
در میان پیروان این آیین استوار می ساخت اما در گذر
ایام، دگرگونیهایی را پذیرا شد. دگرگونیهایی که
دریافتهای کلی و نظری پیروان این دین (علما و
صاحب نظران) را متأثر و اختلاط و التقاط را در میان
آنان منتشر کرد به گونه ای که پس از چند قرن، میان
آیین حقیقی موسی(ع) و صورت و سیرت یهودیان،
فاصله ای چشمگیر به وجود آمد. از این رو همه شواهد
تاریخی حکایت از آن دارد که هیچ گاه مدنیتی جامع
آن هم تحت تعلمیات حقیقی تورات (موسی کلیم اللّه )
به وجود نیامد وتا تحقق پیش بینی تورات درباره ظهور
مردی که همه اقوام را از گمراهی و انحراف نجات داده و
به گرد هم بیاورد زمانی نامعلوم در پیش بود. اما چراغ
این انتظار در دل پیروان یهودیت روشن ماند. شاید هیچ
دوره تاریخی از حیات بشر به اندازه عصر ظهور
مسیح(ع) مورد بررسی، تحقیق و حتی نقد واقع نشده
باشد.

در تاریخ اروپا، ظهور مسیح(ع) و هم چنین
«رنسانس» به منزله دو نقطه عطف بزرگ است. اولی،
نقطه ای که همه فرهنگ و مدنیت اروپا را به سوی «تفکر
بنیادین دینی» فرا می خواند و دومی، در مقابل، همه
حیث تفکر، فرهنگ و تمدن غرب را متوجه «امانیسم» یا
«اصالت انسان» می کند. این دو امر، برای تحلیل و
بررسی همه وجوه فرهنگی و مدنی غرب طی هزار و
نهصد و پنج سال گذشته کافی و نسبت به ادوار پیشین،
روشن تر، مستندتر و مطمئن تر است.

در بدو ظهور مسیح، سلطه گری رومیان، همه
سرزمینها از جمله فلسطین را در بر گرفته و یهودیان را
خراج گزار آنان کرده بود. اما به این نکته باید توجه
داشت که: باقی مانده های تفکر و فرهنگ دینی موسی(ع)
و تفاوت ماهوی میان نگرش آنها با شرک رومی۱،
موجب بود تا آنان، قادر به ایجاد پیوندی همه جانبه با
رومیان نشوند.

در کتاب تاریخ ادیان در مورد وضع عموم مردم در
آغاز ظهور مسیح چنین آمده است:

… مردم عامه تحت تأثیر وضع «جهان» نسبت به
این عادات و آداب دینی مساهله و مسامحه زیاد
روا می داشتند و اعتقاد ایشان به مسائل دینی
چندان استحکام نداشت و دقیق نبود و تنها عده
قلیلی از آن قوم خود را پابست اصول یهودیت
دانسته، منظما به کنیسه برای عبادت می رفتند و
سالی یک بار هم در عید «فصح» به زیارت معبد
بزرگ، عازم «اورشلیم» می شدند. ولی این اندازه
در نزد فریسیان متعصب کافی نبود… بعضی از
مردم در میان عوام الناس بودند که اخلاص را
امری قلبی می دانستند و بر آن بودند که شخص
می تواند مذهبی و متعبد باشد، بدون آنکه در
مضیقه تقلید و اطاعت کورکورانه از کاهنان و
سنت مهتران افتد.۲

شرک حاکم بر جامعه رومیان و اخلاقیات پست
مستولی بر سرزمین های تحت سلطه آنها در کنار دور
ماندن دینداران از فرمان های تورات حقیقی، زمینه های
لازم را برای حضور و ظهور مردی که به حیات دینی
انسان جانی تازه می بخشید فراهم کرد. چنان که
«پولس» در فصل اول رساله رومیان این مطلب را شرح
می دهد:

در ابتدا بسیاری از رومیان از غضب خدایان
ترسیده و از شکستن قسم و ارتکاب بعضی گناهان
اجتناب می نمودند، ولی در عصر مسیح بسیاری
از دانایان ایشان دیگر معتقد به خدایان خود نبوده
و چون شخصا نمی توانستند به معرفت خدای
واحد و خالق کل موجودات برسند بنابراین در
بی ایمانی باقی ماندند. پس چون دیگر امیدی به
حیات آینده و ترسی از روز قضاوت نداشتند،
آنچه می خواستند از ارتکاب آن دریغ ننمودند و
در نتیجه به عاقبت وخیمی گرفتار گردیدند.

یک فیلسوف رومی به نام «ینیک» که معاصر
«پولس» رسول بود چنین می نویسد:

دنیا پر از فسق و جنایت شده، ارتکاب اعمال
زشت به قدری است که قدرت اصلاح آن میسر
نیست. برای شرارت جدال عظیمی برپاست و
جنایات دیگر نه در نهان بلکه در جلو چشم آشکار
است. پاکدامنی نه فقط نادر بلکه اثری از آثارش
پیدا نیست.۳

همچنین ویل دورانت در تاریخ تمدن خود درباره
بنی اسرائیل می نویسد:

امید به رهایی از تسلط روم و از رنجهای روی
زمین با ورود یک رهاننده یزدانی تقریبا همه جا
در ادبیات یهودی آن زمان به چشم می خورد…

صحیفه دانیال که حدود سال ۱۶۵ق.م نگاشته
شده بود تا قوم بنی اسرائیل را در قبال آزار
«آنتیوخوس اپیفانس» دلداری دهد، هنوز هم در
میان یهودیانی که باور نداشتند خداوند دیرزمانی
آنها را زیر سلطه مشرکان باقی گذارد، دست به
دست می گشت.۴

و بالاخره عیسی مسیح به دنیا آمد و اناجیل
«متی» و «لوقا» زادگاه حضرت عیسی را در بیت
لحم واقع در هشت کیلومتری اورشلیم ذکر
می کنند.۵

از دوران کودکی و جوانی آن برگزیده الهی اطلاع
چندانی در دست نیست. تنها در این باره مطالبی مجمل
در اناجیل و منابع تاریخی مسیحی آمده است.

در تاریخ کلیسای قدیم در مورد دوران کودکی
حضرت عیسی می خوانیم:

عیسی مانند اطفال دیگر مشغول زندگانی و کار بود
و اهالی ناصره ابدا تصور نمی کردند که او همان
مسیح موعود است که مدتها انتظار وی را
کشیده اند.۶

«جان ناس» نیز در تاریخ ادیان در این باره چنین
می نویسد:

دوره هجده ساله شباب عیسی را سالهای «ساکت
و خاموش» گفته اند؛ زیرا از حوادثی که در این
زمان بر او روی داده، اطلاع مدللی نداریم.۷

راهی که عیسی برای زندگی و حیات خود انتخاب
کرده بود، به کلی با آنچه که یهودیان آن را پاس
می داشتند متفاوت بود؛ زیرا این امر مسجل است که بعد
از رحلت حضرت موسی، وقوع جنگهای فراوان، غلبه
تفکر و فرهنگ یونانی و بروز اختلاف در میان اقوام
یهودی چیزی از سیره و سنت حضرت موسی(ع) باقی
نگذارده بود.

براساس بیاناتی که از حضرت عیسی(ع) در باب
۲۳، انجیل متی مذکور است آن حضرت آنها را محل
عتاب قرار داده، گفت:

وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و
شبت و زیره را عشریه می دهید و اعظم احکام
شریعت؛ یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک
کرده اید…۸

تعالیم عیسی(ع) به سرعت در میان مردم منتشر
می گشت و به صورت طبیعی دو گروه بزرگ «رومیان
مشرک» و بسیاری از یهودیان که تنها به دنیا
می اندیشیدند از او روی برگرداندند.

پایه اساسی تعالیم عیسی(ع) بر ایمان محض و
دستورهای اخلاقی ویژه ای استوار بود. همه آنچه که او
در خفا و آشکارا به شاگردان خود می آموخت آنها را بر
آن می داشت تا با عمل به دستورات انجیل، خود را
تسلیم حکم خدای یکتای آسمانی کنند.

عیسی(ع) از سویی خواستار تهذیب نفس و
بی اعتنایی به تشریفات صوری حاکم بر مدنیت رومی،
یونانی سرزمینهای تحت سلطه یونانیان بود و از دیگر
سو بر احکام مخلوط و ممزوج متشرعان بنی اسرائیلی
خرده می گرفت. وی با نیروی شخصیت و احساسش
همه چیز را دگرگون کرد و به شریعت این حکم را افزود
که برای ملکوت باید با زندگی عادلانه، مهربانانه و
ساده آماده شد. در مورد مسائل جنسی و طلاق،
شریعت را سخت تر کرد ولی با آمرزش و مغفرت
سهل تر آن را تلطیف نمود. به فریسیان خاطرنشان کرد
که:

«سبت به جهت انسان مقرر شد نه انسان برای
سبت» قوانین مربوط به خوراک و پاکیزگی را
تعدیل کرد، بعضی روزها را از قلم انداخت. وی
به مذهب که به صورت آیینی تشریفاتی درآمده
بود، دوباره مفهوم درست کرداری را باز گردانید و
طاعت و صدقه ای را که «به روی ریا» باشد و
تشییع و تدفین تجمل آمیز را محکوم کرد. گاهی
این حس را در انسان به وجود می آورد که شریعت
یهود بر اثر فرا رسیدن ملکوت نسخ می گردد.۹

بدین ترتیب او شریعتی مافوق شریعت موسی
عرضه می داشت و عمال دولت اعم از رومی و یهودی
که عیسی(ع) را به شدت زیر نظر داشتند با استقبال
پرشور مردم از آن حضرت در اورشلیم، اندیشیدند که
مبادا این شور و هیجان در جمعیت میهن پرست و
احساساتی گردآمده برای عید پَسَح کارگر افتد:

خاخام بزرگ، سن هیدرین۱۰ را متقاعد ساخت و
چنین اظهارنظر کرد: به جهت ما مفید است که
یک شخص در راه قوم بمیرد و تمامی طایفه
هلاک نگردند.۱۱

و بدین ترتیب شورا دستور توقیف و سپس قتل
عیسی(ع) را صادر کرد.

با کوتاه شدن دست حواریون از دامن عیسی۱۲
مسیح اگر چه آنان برای نشر احکام انجیل پراکنده
شدند لیکن تا رسمیت یافتن «مسیحیت» به عنوان آیینی
رسمی در سرتاسر روم باستان، نزدیک به سه قرن
فاصله بود و هر چه زمان می گذشت، فاصله میان
تعالیم حقیقی انجیل و آنچه به نام آن تبلیغ می شد
زیادتر می گشت.

تعالیم عیسی مسیح در گذر ایام، فرهنگ ویژه
استقرار حکومت را منتشر می ساخت. لیکن غلبه فکری
و فرهنگی یونانی ـ رومی امکان استقرار حکومت دینی
و ساخت مدینه ای مبتنی بر آن تعالیم خالی از تحریف،
به وجود نیاورد.

در سده اول مسیحی، حوزه مدیترانه واحدی
سیاسی محسوب می شد و نوعی تجانس فرهنگی
نیز در محافل طبقات بالای آن برقرار بود. با آن که
در نواحی غربی زبان لاتین مرسوم بود، باز، زبان
یونانی زبان بین المللی به شمار می رفت و ادبیات و
نمایش و فلسفه یونانی میان اشراف رواج داشت.
در سراسر امپراتوری، در پرتو صلح، راهها امن و
ارتباطات آسان بودند. اما این اوضاع هم چنان که
جامعه را به سوی تجدید و تحرک کشانید، مبانی
کهن آن را لرزاند. سنتها را سست کرد و از قدرت
دین کاست. جامعه پریشان شد. طبقات مردم
برای نجات از این پریشانی به تلاش افتادند.
جماعتی که بیشتر از طبقه بالا بودند در پی چاره
به فلسفه روی آوردند و فلسفه هایی را که مانند
دین، آرامش بخش بودند، دنبال کردند و به نوبه
خود، رنگ و بوی دینی نو بر آنها زدند.۱۳

مسیحیان، در انتظار بازگشت عیسی مسیح ماندند
و در میان جامعه یونانی زده، زندگی چندوجهی خود را
سپری ساختند و در میان آنان مردانی از میان عالمان
مسیحی، اقدام به عرضه آثاری نمودند که طرح نوعی
مدینه فاضله دینی (مبتنی بر آیین مسیحیت) را با خ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.