پاورپوینت کامل انسان و جهان آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انسان و جهان آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انسان و جهان آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انسان و جهان آینده ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۴

(قسمت اول)

اشاره :

حجه الاسلام والمسلمین سیدمحمد مهدی
میرباقری در سال ۱۳۴۰ در شهر قم متولد شد. ایشان
دروس متعدد حوزوی را از محضر بزرگان و اساتید
مبرّز حوزه علمیه قم فرا گرفتند. از مهم ترین اساتید
ایشان در فقه و اصول حضرات آیات جواد تبریزی،
وحید خراسانی زنجانی و سبحانی و در منطق و
فلسفه حضرات آیات حسن زاده آملی، جوادی آملی و
مصباح یزدی را می توان نام برد.

ایشان در حال حاضر همراه با مسئولیت دفتر
فرهنگستان علوم اسلامی، به تدریس درس خارج
اصول در حوزه و انجام پژوهشهای بنیادین در
منطق، فلسفه، روش علوم و معارف اسلامی اشتغال
دارند.

افزون بر فعالیتهای یاد شده نامبرده نشست ها و
سخنرانی های علمی متعددی در زمینه های
روش شناسی، فلسفه، فلسفه علوم، غرب شناسی،
معارف اسلامی، سیره ائمه و تحلیل مسائل فرهنگی
اجتماعی در مجامع حوزوی و دانشگاهی داشته اند.

آنچه در پی خواهد آمد حاصل گفت وگوی مفصل ما
با حجه الاسلام والمسلمین میرباقری در زمینه «انسان
و جهان آینده در فلسفه تاریخ شیعی» است که
امیدواریم مورد استفاده شما خوانندگان عزیز موعود
واقع شود.

موعود: در آغاز از اینکه امکان انجام این گفت وگو
را فراهم آوردید، سپاسگزاری می کنیم. بحث از آینده
جهان یکی از مباحث اصلی مطرح در فلسفه تاریخ
است. متأسفانه در حوزه معارف اسلامی به طور عام
و معارف شیعی به طور خاص، به فلسفه تاریخ کمتر
پرداخته شده و از موضوعات مختلفی که در فلسفه
تاریخ مطرح است کمتر بحث شده است. به بیان دیگر
تلاش چندانی در زمینه استخراج و استنباط دیدگاه
اسلام در زمینه آینده تاریخ، عوامل مؤثر بر تغییر
جوامع، نقش انسان در آینده تاریخ و دیگر مباحث
مطرح در فلسفه تاریخ از مجموعه آیات و روایاتی که
در این زمینه ها وارد شده، صورت نگرفته است. از این
رو مناسب است در ابتدای گفت وگو در زمینه انسان
واپسین و جهان آینده در فلسفه تاریخ شیعی، نکات
اساسی را که در زمینه تعریف فلسفه تاریخ و تفاوت
نگاه فلسفه تاریخی شیعه با نگاه فلسفه تاریخی سایر
مکاتب وجود دارد یادآور شوید.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری: بسم اللّه
الرحمن الرحیم و صلی اللّه علی محمد و آله الطاهرین.
بنده هم از این که این فرصت را در اختیار بنده قرار
دادید و همچنین از تلاشی که در مجله موعود در زمینه
طرح مباحث مهدویت به صورت سلسله مباحث
تخصصی صورت می گیرد، تشکر می کنم.

فلسفه تاریخ علمی است نظری که به تحلیل و تعلیل
تاریخ به مثابه کلیتی فراگیر و منسجم و مبتنی بر
روابط قاعده مند می پردازد. به گونه ای که نتایج آن
معطوف به کارکردهای عینی است و در آن سؤالاتی
همانند علل پیدایش و تکامل تاریخ و مراحل آن، آغاز
تاریخ و فرجام آن، نقش خالقیت و ربوبیت الهی و نیز
اراده های انسانی در پیدایش و تحولات تاریخی،
جبهه بندی و مرزبندی های اصلی و فراگیر درون تاریخ
و عوامل و ریشه های آن و… مورد بحث و بررسی قرار
می گیرند و پاسخ می یابند.

در بررسی فلسفه تاریخ اسلامی، پنج نکته اساسی
را باید مورد توجه قرار داد. اولین نکته این که، فلسفه
تاریخ اسلامی براساس اعتقاد به حاکمیت اراده و
مشیت حق بر کل تاریخ بنا شده است. در یک نگاه کلان
می توان اندیشه های فلسفه تاریخی را به دو گروه کلی
تقسیم کرد. برخی اندیشه های فلسفه تاریخی، جریان
حرکت تاریخ را با صرف نظر از حاکمیت اراده و مشیت
خدای متعال تحلیل و برخی دیگر جریان حرکت تاریخ
را براساس حاکمیت اراده خدای متعال تفسیر می کنند.
طبیعی است که اندیشه های دینی، به ویژه تفکر اسلامی
و شیعی عالم را بر محور حاکمیت حضرت حق بر کل
خلقت، تفسیر می کنند و همانطور که همه عالم را ناشی
از اراده، مشیت و اوصاف جمال و جلال الهی می دانند،
معتقدند که آغاز و انجام عالم و تاریخ هم سراسر آیات
عظمت الهی و مسیر تحقق اراده الهی است. بنابراین
براساس این نگاه، تردیدی نیست که حرکت تاریخ باید
براساس خالقیت و ربوبیّت خدای متعال تفسیر شود.
یعنی خدای متعال هم خالق کل هستی، از جمله بشریت
و جریان تکامل تاریخی اوست و هم براساس ربوبیت
خود عهده دار سرپرستی و تکامل تاریخ بشری است.
چنانکه قرآن می فرماید: «ربنّا الذی أعطی کلّ شی ء خلقه ثمّ
هدی»۱. ربوبیت الهی عهده دار تکامل و هدایت انسان به
سمت کمال است. بنابراین، نه تاریخ جلوه ای از جلوات
ماده و برآمده از ذات ماده است و نه جبر تاریخی بر
پیشرفت و تکامل تاریخ حاکم است. بلکه خلقت عالم و
تاریخ ناشی از خالقیت حضرت حق و تکامل آن ناشی
از ربوبیت الهی است. این نکته اولی است که در فلسفه
تاریخ اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد.

نکته دوم این که براساس فلسفه تاریخ اسلامی
حرکت عالم رو به سوی کمال است. اگر ما پذیرفتیم که
حکمت و ربوبیت حضرت حق بر حرکت تاریخ حاکم
است باید بپذیریم که حرکت کل تاریخ باید به سوی
تکامل باشد. یعنی نمی شود که برآیند حرکت کل عالم،
حرکت نزولی باشد، بلکه باید حرکت رو به کمال باشد
تا با حکمت سازگار باشد. بنابراین، نظریه فلسفه تاریخ
اسلامی همانطور که به خالقیت و ربوبیت حضرت حق
متکی است به نظریه معاد هم متکی است. یعنی حرکت
کلی عالم را به سمت قرب به سوی خدای متعال تفسیر
می کند و معتقد است که در یک مرحله از حرکت تاریخ،
حادثه عظیم معاد و بازگشت کلی همه انسانها به سوی
خداوند متعال اتفاق می افتد. البته این بازگشت همراه با
حوادث متعددی در کل عالم خلقت است.

نتیجه این نکته این است که ما سیر کلی تاریخ را رو
به کمال می دانیم؛ یعنی براساس تفسیری که از کمال
می شود که کمال چیزی جز قرب به سوی خداوند متعال
و گسترش عبودیت نیست، ما معتقدیم که حرکت کلی
عالم در پایان به توسعه پرستش خدای متعال و کمال
عبودیت و بندگی ختم می شود.

نکته سومی که در تحلیل فلسفه تاریخ اسلامی باید
بر آن تأکید کرد این است که در حرکت تاریخ اراده های
انسانها هم نقش ایفا می کنند. البته نه به معنای این که به
انسان در عرض اراده خدای متعال چیزی تفویض شده،
بلکه به همان معنایی که در مبحث جبر و اختیار در
مسلک شیعی متناسب با معارف اهل بیت(ع) تبیین شده
است؛ یعنی نه جبر است و نه تفویض؛ بلکه چیزی بین
این دو. خدای متعال به انسانها اراده داده و به میزانی
که مشیت حضر ت حق اجازه دهد و به میزانی که او
امداد کند، اراده های انسانی در تحقق حوادث عالم نقش
ایفا می کنند. از همین جاست که حرکت تاریخ دو سمت
پیدا می کند و به دو جبهه تقسیم می شود. در یک جبهه،
اراده هایی عمل می کنند که بر محور عبودیت خدای
متعال و خضوع و خشوع و تذلل در برابر او قرار دارند.
یعنی این اراده ها در برابر اراده حضرت حق تسلیم و
خاضع و خاشع اند. به بیان دیگر با این که حرکت ارادی
است امّا هماهنگ با ربوبیت تشریعی خدای متعال واقع
می شود و چون ربوبیت تشریعی با ربوبیت تکوینی
هماهنگ است، هماهنگی بین مشیت بالغه و فعل عباد در
این منزلت اتفاق می افتد. از سوی دیگر، چون موجوداتی
مثل انسان و جن دارای اراده و اختیار هستند و در اثر
این اراده و اختیار طغیان هم اتفاق می افتد، جبهه دومی
به وجود می آید که از آن تعبیر به جبهه سرکشی، گردن
فرازی و استکبار و تعزّز در برابر خدای متعال می شود.
هر یک از این دو جبهه در حرکتی که دارند به دنبال
گسترش خودشان هستند و به همین دلیل درگیری حق
و باطل در تاریخ اتفاق می افتد. اصلی ترین تعارضی که
در تاریخ وجود دارد، تعارض ایمان و کفر و عبودیت و
استکبار است و حرکت کلی عالم هم در پایان به سمت
غلبه عبودیت و بندگی است. اما نکته قابل تأمل این است
که اگر چه در حرکت کل تاریخ، اراده های انسانی
حضور دارند ولی نقش آنها نقش محوری نیست و
سمت و سوی کل تاریخ با مشیت بالغه خداوند متعال
مشخص می شود. انسانها نمی توانند قوانین کلی خلقت
را که ظهور مشیت خداوند متعال است تغییر دهند؛ بلکه
اراده آنها در چارچوب همین قوانین عمل می کند و در
دل این قوانین و در تبعیت آنها سطحی از تأثیر هم برای
آنها قرار داده شده است. هم جبهه حق و هم جبهه باطل
به میزان مشیت الهی مأذون هستند و متناسب با
مشیت، مورد امداد هم قرار می گیرند؛ یعنی مشیت بالغه
الهی متناسب با حرکت کل، هر دو جبهه را امداد
می فرماید. بر همین اساس است که درگیریهای حق و
باطل در تاریخ اتفاق می افتد و تفسیر می شود. البته باید
توجه داشت این که می گوییم اصلی ترین درگیری در
جریان حق و باطل، درگیری پرستش و شیطنت است، به
این معنا نیست که در درون خود جریان کفر و استکبار
و شیطنت، درگیری اتفاق نمی افتد. بلکه خود این جریان
هم ممکن است بر سر پرستش دنیا، استعلا و
سیطره طلبی با یکدیگر درگیر شوند. به فرموده قرآن:
«تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتّی»۲ واقعا جبهه کفر و استکبار
تشتت در قلوب دارند و از این رو بسیاری از
درگیریهایی که در عالم اتفاق می افتد درگیری
اردوگاههای درون جبهه کفر و استکبار است. ولی
اصلی ترین درگیری که در عالم وجود دارد و حرکت
کلی تاریخ را شکل می دهد، درگیری حق و باطل و کفر و
ایمان است.

نکته چهارم این است که: چه در جبهه حق و چه در
جبهه باطل همه اراده ها یکسان، یکنواخت و هم عرض
نیستند. بلکه جریان اراده های انسانی در طول تاریخ
دارای یک نظام است. این نکته بسیار مهمی است که در
تحلیل فلسفه تاریخ اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد.
بعضی از اراده ها، اراده های محوری در کل تاریخ
هستند؛ یعنی کل حرکت تاریخ تحت تأثیر آنها واقع
می شود. ما در جبهه حق، انبیا و اولیای الهی را داریم که
محور حق در طول تاریخ اند و باقی اراده ها به اشتداد و
قوت این اراده هاست که در مسیر بندگی خدای متعال
قرار می گیرند. محور این انبیا و اولیای الهی هم وجود
نورانی و مقدس نبی اکرم(ص) و اهل بیت عصمت و
طهارت(ع) هستند که براساس معارف شیعی محور کل
بندگی و پرستش در کل تاریخ اند. چنانکه فرموده اند:
«بنا عبداللّه ، بنا عرف اللّه »۳ و «لولانا ما عبداللّه »۴؛ یعنی به
شدت بندگی و خضوع آنهاست که همه عالم در برابر
خدای متعال سجده می کنند و به تبع عبادت آنهاست که
دیگران، در همه سطوح، بندگی خداوند متعال را
می کنند. حتی انبیای اولوالعزم هم تحت سرپرستی و
ولایت آنهاست که به رشد می رسند.

در سطوح بعدی دیگر اراده ها نقش دارند. بعضی
اراده ها، اراده های تبعی اند و تأثیر آنها در فرایندهای
تاریخی بسیار محدود است، آنها اراده هایی هستند که
سرپرستی یک جمع کوچک و یا جوامع کوچک را
برعهده دارند؛ بعضی دیگر از اراده ها در مقیاس جهانی
تأثیر گذارند و بعضی هم در مقیاس تاریخ حضور
دارند که از جمله آنها انبیا به ویژه انبیای اولوالعزم
هستند. اراده ای هم هست که محور کل تاریخ عبودیت و
بندگی است و آن اراده شخص شخیص نبی اکرم(ص) و
اهل بیت ایشان(ع) است.

در جبهه مقابل هم ما اراده هایی داریم که محور
جریان کفر در عالم هستند. محوریت آنها گاهی در
سطح یک گروه و جامعه کوچک و گاهی هم در سطح
جامعه بزرگ کفر در یک عصر و گاهی در سطح تاریخ
است. همچنان که در شیاطین جن، ابلیس محور استکبار
است. بعضی شیاطین انسی هم محور شرارت در طول
تاریخ اند. چنانکه خداوند متعال می فرماید: «و کذلک
جعلنا لکلّ نبیّ عدوّا شیاطین الإنس والجنّ»۵. آن دسته از
شیاطین انس که در مقابل انبیای اولوالعزم ایستادگی
کردند محور شیاطین تاریخ اند که از آنها در روایات هم
نام برده شده است. شیاطینی هم که در مقابل
نبی اکرم(ص) صف آرایی کردند، محور شیطنت انس و
جن در تاریخ بشریت اند که از آنها هم در روایات نام
برده شده است. بنابراین در جبهه باطل هم ما
محورهایی داریم که آنها اولیای طاغوت اند؛ یعنی
استکبار به وسیله آنها در تاریخ هدایت و سرپرستی
می شود و دیگران به وسیله آنها به طغیان و استکبار
دعوت می شوند. این هم نکته چهارمی است که باید
مورد توجه قرار گیرد.

بنابراین اگر چه فرایند تاریخ فرایندی است که
اراده های انسانی هم در آن حضور پیدا می کند اما باید
توجه داشت که این اراده ها بر محور اراده هایی که
تأثیرگذار در کل تاریخ اند شکل می گیرند، هم در جبهه
حق و هم در جبهه باطل.

نکته پایانی و پنجم هم این که محور کل در دو جهان
حق و باطل اینطور نیست که در موازنه یکسان باشند.
بلکه در کل عالم خلقت و کل تاریخ که نگاه کنیم محور
کل در جبهه عبودیت حتما بر محور کل در جبهه باطل
غلبه دارد. گرچه ممکن است کشمکش طولانی اتفاق
بیفتد ولی غلبه در کل با محور عبودیت است. بنابراین
جهت گیری کل بر محور اراده عبودیت شکل می گیرد. به
تعبیر دیگر سجود و عبودیت نبی اکرم(ص) و اهل بیت
عصمت و طهارت(ع) بر شیطنت شیاطین غلبه می کند و
در مرحله بعد سجود انبیا بر شیطنت طواغیت و
شیاطین انسی و جنی که در مقابل آنها هستند غلبه
می کند و حرکت کل، به سمت عبودیت و غلبه نهایی با
عبودیت است. یعنی ظرفیت عبادت نبی اکرم(ص) و
جبهه ایشان بر ظرفیت استکبار در جبهه باطل غالب
است. البته روشن است که در اینجا محور لطف و
ربوبیت خداوند متعال است که امداد می کند و عمل خیر
را رشد می دهد ولی در هر حال شدت عبادت
نبی اکرم(ص) بر شدت استکبار ابلیس در تاریخ غلبه
می کند. ظهور این موضوع در عالم دنیا غلبه تمدن الهی
بر تمدن مادی است؛ چون جریان تمدنها هم که در طول
تاریخ ملاحظه می شوند، چیزی جز جاری و ساری
شدن اراده های انسانی در فاعلهای مادون، از جمله
فاعلهای طبیعی ـ که خداوند آنها را مسخّر اراده های
انسانی قرار داده است ـ نیستند. به بیان دیگر وقتی
اراده های انسانی درهم تنیده می شوند، نظام پیدا
می کنند و این نظام شکل تاریخی می گیرد و ابعاد
مختلف حیات اجتماعی انسان، از سیاست و فرهنگ و
اقتصاد را شکل می دهد و هماهنگ می کند و بعد در
طبیعت جاری می شود و فاعلهای مسخر را هماغوش و
هماهنگ، همراه و هم جهت با خودش می کند و به تعبیر
دیگر به آنها صبغه خاص اراده خودش را می دهد، تمدن
ساخته می شود. بنابراین، اگر خوب نگاه کنیم دو تمدن
را در طول تاریخ می بینیم، یکی تمدنهای استکباری و
دیگری تمدنهایی که بر مبنای ایمان و عبودیت اند؛ البته
در بین آنها طیفی از التقاط هم وجود دارد و در پایان هم
آنچه ظهور می کند تمدن الهی بر محور عبودیت و
ولایت ولی اللّه الاعظم، صلوات اللّه و سلامِه علیه، است.
پس به تعبیر دیگر در همین دنیا هم در مرحله پایانی
غلبه با عبودیت است و در کل خلقت هم حرکت عالم بر
محور ولایت نبی اکرم(ص) و امیر مؤمنان و اهل بیت
عصمت و طهارت(ع) شکل می گیرد؛ نه بر محور ولایت
ابلیس. لذا در روایاتی که از فریقین هم نقل شده آمده
است که: «یا علیّ أنت صاحب الجنّه و قاسم النیران»۶ و «یا
نعمه اللّه علی الأبرار و نقمته علی الفجار»۷ یعنی مدار رحمت
و غضب خدای متعال وجود مقدس ولی اللّه الاعظم است
که البته ولایت ایشان ادامه ولایت نبی اکرم(ص) و ادامه
ولایت خداست. چنانکه فرمود: «ولایتنا ولایه اللّه التی لم
یبعث نبیّا إلاّ بها»۸.

در هر حال جریان پایانی تاریخ هم در همین عالم
دنیا غلبه جبهه نور بر ظلمت، هدایت بر ضلالت و بندگی
خدای متعال بر شیطنت و استکبار جبهه ابلیس است.

اینها نکاتی هستند که در بررسی فلسفه تاریخ
اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد. نتیجه ای که از این
نکات به دست می آید این است که:

اگر چه حرکت تاریخ، حرکت عالم به سمت نقطه
پایانی خودش در همین دار دنیا به سمت عصر ظهور
است و این حرکت هم حرکتی است که اراده های انسانی
در آن نقش ایفا می کنند ولی معنای این سخن این نیست
که اراده های انسانهای متعارف، اراده های محوری در
حرکت تاریخ به سمت صلاح هستند. بلکه محور کل، در
جبهه حق ربوبیت خداوند متعال است و در درون این
جبهه هم اراده ولی اللّه محور اصلاح کل است و ولایت
آنها و ظهور هدایت و سرپرستی آنهاست که تاریخ را
به نقطه مطلوب خودش می رساند. این است که ما
شخیصت امام عصر(ع) را یک شخصیت اسطوره ای
نمی دانیم بلکه ایشان شخصیتی واقعی و محور حرکت
بندگی در عصر ما هستند و حرکت کل ملکوت و ملک
عالم با عبادت ایشان تنظیم می شود و غلبه پایانی بر
جبهه باطل هم به همین گونه واقع می شود.

البته باید توجه داشت که درگیری جبهه حق و باطل
فقط یک درگیری سطحی و ظاهری نیست. گاهی ما
درگیریها را سطحی می بینیم؛ یعنی جنگها را در همان
جلوه ظاهری شان خلاصه می کنیم. فرض کنید وقتی به
روز عاشورا نگاه می کنیم، جنگی که می بینیم جنگ
شمشیرها و نیزه ها و تیرها و جنگ پیکرها و بدنهاست.
سر و دستها جدا می شوند، تیرها و نیزه ها کار می کنند
اما حقیقت این است که در پشت این جهاد که جهاد
اصغر است، جهاد اکبری وجود دارد که در آن ارواح با
یکدیگر درگیرند. نیات و تمایلات و اراده ها و انگیزه ها با
هم درگیرند. به تعبیر دیگر شهوات و عبودیت با هم
درگیرند. اگر خوب نگاه کنید می بینید که آنجا ارواح با
یکدیگر می جنگند، یک طرف به رهبری ابلیس است که
همه شهوات و شبهات و غضبها و همه اوصاف رذیله
راصف آرایی کرده و شعله آتشی برافروخته است. یک
طرف هم روح مطهر سیدالشهداء ـ ارواح العالمین له
الفداء ـ است که جبهه دیگر را رهبری می کند. این روح
عین عبودیت و خضوع و مظهر همه صفات حمیده است
و جبهه ای هم که فراهم کرده است به گونه ای تربیت
شده اند که همه صفات کمال اند. در باطن جنگ بین این
صفات حمیده و رذیله و بین عبودیت و استکبار است که
اتفاق می افتد. اگر خوب نگاه کنیم یک سر این جنگ تا
ملکوت عالم هم می رود و اگر جلوه عبادت
سیدالشهدا(ع) را ببینید، فوق ملکوت را هم سیر می کند.
یعنی سجده ای که سیدالشهدا(ع) در گودی قتلگاه
داشتند سجده ای است که همه ملک و ملکوت را غرق در
جذبه ها و نعمات الهی کرده است و لذا ملکوت عالم
متحیر این سجده هستند تا چه رسد به ملک. بنابراین،
جهادی که بین حق و باطل جریان دارد جهاد خیلی
عمیقی است. اگر اینطوری به آن نگاه کنیم روشن
می شود که ما انسانها محور این جهاد نیستیم. گرچه
در آن نقش ایفا می کنیم و به میزان نقشی هم که ایفا
می کنیم مسئولیت داریم. ما نمی توانیم مسئولیت در
حرکت تاریخ را از خودمان سلب کنیم. حرکت یک
حرکت جبری نیست. مشیت الهی به ما انسانها اراده
داده و به نسبتی از ما تکلیف خواسته و به همان میزان
هم که تکلیف داریم مسئولیت داریم. ولی مجموعه اراده
ما و برآیند کل اراده ما، اراده اصلی در حرکت تاریخ
نیست.

موعود: شما ویژگی دوم فلسفه تاریخ اسلامی را
اعتقاد به حرکت تاریخ به سوی کمال مطرح فرمودید.
سؤالی که در اینجا به ذهن می آید این است که تفاوت
این دیدگاه با دیدگاههای دیگری که قائلند تاریخ
مراحل مختلفی را پشت سر می گذارد که هر مرحله
تکامل مرحله قبلی است چیست؟ آیا شما فقط معتقدید
که هر مرحله تاریخ کامل تر از مرحله قبلی است یا
این که نگاهتان فقط به نقطه پایانی حرکت تاریخ؛
یعنی قیامت است؟

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری: در کل اگر
نگاه کنیم در مراحل تاریخ هم یک کمال اتفاق می افتد.
چون حرکتی که در تاریخ اتفاق می افتد یا حرکت منفی
است یا حرکت مثبت. ما حرکت منفی را در تاریخ صفر
نمی کنیم که بگوییم در تاریخ شرّ نیست. چون اراد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.