پاورپوینت کامل چگونه امام شایسته مقام امامت می شود؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چگونه امام شایسته مقام امامت می شود؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چگونه امام شایسته مقام امامت می شود؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چگونه امام شایسته مقام امامت می شود؟ ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

بر ما واجب است که اصول دین خود را بر پایه علمی
عمیقی استوار کنیم و به ناقص بودن آن رضایت ندهیم.

در بخشی از دعا[ی معروف به «دعای معرفت»
چنین آمده] است:

أللّهم عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن
دینی.۱

عبارتی آکنده از اهمیت است! مسئله معرفت حجت
خداوند بر خلقش مسئله خیلی مهمی است و همانند
شناخت عبادات و معاملات و یا فهم صحیح و اعم،
برائت و اشتغال.۲

زمانی که وارد مباحث عقیدتی و امامت می شویم، از
خوف بدنهایمان می لرزد؛ چرا که مرکب وسلاح مناسب
این میدان را نداریم ولی چه کنیم که باید درباره آن
صحبت کنیم.

«أللّهم عرّفنی حجّتک…» معرفت کامل حجت خداوند
متعال مافوق توان ماست. اگر فرض را بر این بگذاریم
که علمای بزرگوار ما(ره) به طور جدی تلاش کرده و در
این مسیر کوتاهی نکرده اند، باز هم درباره این موضوع
به طور کامل بحث نشده است. علت هم عظمت مطلب
است نه اینکه بحث کنندگان درباره مسئله امامت
کوتاهی کرده باشند. اقتضای عظمت مطالب امامت و
علوّ مقام آن این است که به راحتی به اعماق آن دست
نیابیم. ذکر این مطلب لازم است که شرط اساسی
معرفت پیدا کردن نسبت به اصول دین این است که منبع
ما فقط قرآن و سنت باشد که از قرآن اصول و از
روایات فروع و تفصیل آن را برداشت کنیم. تنها سبب
انحرافات این است که در بحثهای عقیدتی سراغ غیر
قرآن و احادیث رفته ایم.

امامت از همه مسائل کلیدی عقیدتی مهم تر است؛
چرا که مقدمه ای است که انسان را به خداوند متعال
می رساند. این مطلب برای شما ـ که بحمد اللّه اهل فضلید
ـ واضح است که خدا به چه شناخته می شود و به چه
عبادت می گردد و معنای «لولانا ماعرف اللّه ولولانا
ماعبداللّه »۳ را می دانید. همچنین می دانید که ارتباط علمی
و عملی میان بنده و پروردگارش با وساطت امامت
کبری برقرار و معرفت و عبادت تنها از طریق آن محقق
می گردد. اما این امامت چیست؟

سراغ آیه ای از قرآن می رویم که اصل مطلب است و
معنای آن را به اجمال با هم مرور می کنیم :

وجعلنا منهم أئمّه یهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بآیتنا
یوقنون.۴

در این آیه چهار بحث وجود دارد که امیدواریم در
آن تأمل کنید:

بحث اول: «و جعلنا منهم….» امامت امری است که از
ناحیه خداوند متعال و نه سقیفه جعل شده است. قرآن
هدایت خود را برای همه با عبارت واشاره بیان می کند و
علما و محققان این هدایت را می فهمند و این گناه قرآن
نیست که قلوب و اذهان سخت باآن هدایت نشوند. وقتی
که زندگینامه علمای عالی مقام را مطالعه می کنیم
می بینیم که آنها پس از تکمیل مراحل علمی خود رو به
مطالعه قرآن می آورند آن هم غیر از این قرائت عادی که
مرسوم است.

این آیه درباره «مطلق امامت» است نه «امامت
مطلقه». هر چند که این آیه مربوط به تعدادی از ائمه
بنی اسرائیل است لیکن [این مطلب را به ما می فهماند که
در موضوع امامت] هم بشر هیچگونه حق جعلی ندارد و
الزاما خداوند متعال می بایست آن را جعل کند. وقتی
وضعیت مطلق امامت اینگونه باشد امامت مطلقه پس از
خاتم الانبیاء(ص) چگونه خواهد بود؟

امامت ائمه معصومین(ع) و امامت حضرت صاحب
العصر و الزمان، ارواحنا فداه، امامت مطلقه است و
مطلق امامت نیست و میان آنها تفاوت زیادی وجود
دارد.

مبحث دوم: «وجعلنا منهم أئمّه…» «مِن» در اینجا
تبعیضیه است؛ به عبارت دیگر یعنی آنها که مناسب این
منصب الهی هستند بعضی از مؤمنان همراه پیامبران
هستند و نه همه ایشان.

مبحث سوم: بیان اصل امامت.

مبحث چهارم: بیان فرع امامت. حال اصل و فرع
امامت چیست؟

اصل امامت همان «لمّا صبروا» است و فرع آن: «یهدون
بأمرنا». این اعجاز قرآن است؛ اعجاز فصاحت و بلاغت
قرآن. اعجازی لفظی است، اما اعجاز آن برای
اندیشمندان بزرگ از علما این است که نه تنها در یک آیه
بلکه در جزئی از آیه چنین عجایبی را عرضه می کند. در
اینجا بر شخص پژوهشگر لازم است که ابتدا معنای
«صبر»؛ سپس معنای «هدایت»؛ سپس معنای «امر» در
آیه و آنگاه معنای «هدایت به امر» را بفهمد.

صبر در لغت به معنای خودنگهداری است و این
مقوله ای است نسبی و با مراتب متفاوت و یا به تعبیر
منطقیها مشکّک. صبر، ریشه، اصل و راه رسیدن انسان
به مراتب عالی کمال انسانی است. و بزرگان انبیا و
امامان(ع) به وسیله صبر توانستند به این مرتبه برسند
که همه عوالم وجود را دست خود بگیرند.

ما اگر چیزی از این مسیر می فهمیدیم و در آن رشد
می یافتیم وضعیتی غیر ازآنچه الان بدان مبتلا هستیم
داشتیم. صبر با کم حرف زدن شروع می شود. به
روایاتی که امر به کم گویی و نهی از زیاده گویی
می کنند، نگاه کنید و یاد بگیرید که چگونه با صبر بر
سخن گفتن خودتان را حفظ کنید، تا اثرش را ببینید.

بزرگان از اندیشمندان، علما و کسانی که در راه
جهاد با نفس تلاشهای زیادی داشته اند، به جایگاههای
شایسته دست نیافتند مگر با تحقق شروط سلوکشان
که از اولین این شروط، خاموشی، سکوت و کم حرف
زدن بوده است.

صبر با حفظ چشم و زبان؛ یعنی با صبر از دیدن و
گفتن آغاز می شود که در این مطلب سرّی وجود دارد و
آن هم اینکه لغزشهای نفس از چشم و زبان شروع
می شود.

سپس صبر به مرتبه ای می رسد که بتوان بر همه
امور صبر کرد: صبر بر امور شهوانی، درگیریها و
مجادلات، ناراحتیها و سختیها و… و با اتمام این مرتبه
از صبر تازه الفبای صبر تمام می شود تا جایی که صبر
بر همه دنیا ممکن می شود و صاحب چنین صبری بر
همه عالم ماده صبر می کند و روحش از تمام تعلقات این
عالم رها می گردد.

هنگامی که این مرتبه از صبر کامل شد و شخص
توانست خود را از همه مظاهر عالم ماده، از مال و مقام
و لذائذ در امان بدارد، همچنان شخص به مقام انسان
کامل نرسیده است؛ چرا که قرآن می فرماید: «وجعلنا
منهم أئمّه یهدون بأمرنا لمّا صبروا»؛ یعنی آنها هم بر دنیا و
هم بر برزخ صبر کرده اند؛ برزخ همان تصاویر خیالی
است و صبر بر آن یعنی محو این تصاویر از عالم نفس
و روح.

وقتی که برای طالب، مرتبه محو عالم دنیا و عالم
برزخ به اتمام رسید به مرحله سوم می رسد که همان
صبر بر شؤون و مراتب عالم آخرت است.

وقتی که توانست بر امور آخرت و تمام نعمتهای آن
صبر کند و به وسیله آن دنیا و برزخ وآخرت را از روح
خود پاک کند در آن زمان می تواند نفس وروح خود را
برای خداوند متعال فارغ کند، بدون آنکه برای او
شریکی قرار داده باشد. در این هنگام او به درجه«عبد
مطلق »نایل می شود.

خداوند متعال شریک نمی پذیرد و درست نیست که
دنیا و آخرت شریک او در نفس عبد مطلق باشند و
انسان تا وقتی که کل دنیا و برزخ آخرت را از نفس و
روحش پاک نکرده باشد، نمی تواند که نفس خود را
جمع کرده و آن را به خداوند متعال تقدیم کند.
همان گونه که پیامبراکرم(ص) فرمودند:

إنّ الشرک أخفی من دبیب النمل علی صفاه سوداء فی لیله
ظلماء.

شرک از راه رفتن یک مورچه بر سنگی سیاه در
شبی تاریک مخفی تر است.۵

پیامبر اکرم(ص) این کلام را برای من و شما
نفرموده اند بلکه آن را برای وجودهای انسانی که به این
مراحل رسیده اند، فرموده اند.

هنگامی که انسان به درجه عبد مطلق رسید،
آن گونه می شود که در «زیارت جامعه» می خوانیم:

و ذلّ کلّ شی ء لکم و أشرقت الأرض بنورکم.

همه چیز در برابر شما خوار می شوند و زمین به
نور شما روشن می گردد.۶

تمام چیزهایی که بر آنها اطلاق «شی ء» می شود در
برابر آن حضرت ذلیل می گردد. جبرئیل و میکائیل
شی ء هستند و کرسی ولوح وقلم هم اشیاءاند و هم آنها
در مقابل حضرت حجه بن الحسن، صلوات اللّه علیه،
ذلیل اند.

چرا همه چیز در برابر ایشان خوار است؟ چون عبد
مطلق گشته اند پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع)
فرمودند:

یا علی، من خاف اللّه عزّ و جلّ خاف منه کل شی ء و من
لم یخف اللّه عزوجّل أخافه اللّه من کلّ شی ء.

یاعلی، هر که از خدا بترسد همه از او می ترسند و
هر که از خدا نترسد خدا او را از همه چیز
می ترساند.۷

و این همان عبودیتی است که درباره آن گفته اند:

العبودیّه جوهره کنهها الربوبیّه.

عبودیت گوهری است که حقیقت آن ربوبیت
است.

یعنی ربوبیت اشیاء به واسطه خداوند متعال.

دیدید که صبر به چه نتیجه ای منتهی شد و چگونه
انسان را نزد خداوند متعال به مقام عبد مطلق رساند و
چگونه شایسته امامت مطلقه است؟ پس ما درباره مقام
صاحب الزمان(ع) چه می توانیم بگوییم؟ آیا بهتر نیست
که ساکت شویم و تنها به ذکر نام شریف آن حضرت
اکتفا کنیم.

* * *

امام عصر و ولی امر، صلوات اللّه علیه، صدو هشتاد
صفت و لقب و کنیه دارند که به وسیله آنها می توان با
شخصیت ایشان آشنا شد و به مقام آن حضرت پی برد.

از جمله این صدو هشتاد صفت اینهاست:

خلیفه اللّه ، حجه اللّه ، ربانّی آیات اللّه ، دلیل اراده اللّه ،
مدارالدهر، نور المطلق، صاحب السماء، ضیاءاللّه
المشرق، الکلمه التامه والرحمه التی وسعت کلّ شی ء.
آری رحمتی که همه چیز را در برگرفته است. آیا
می توانیم تنها یک صفت از این صدوهشتاد صفت را
تفسیر کنیم یا این که همه آنها بالاتر از قدرت تفسیر ما
هستند؟

سرورم! تمام عمرمان را بر سر سفره تو بوده ایم و
به اسم شما بر مردم پیشی گرفته ایم، اما وقتی به
حسابهای خود رسیدگی می کنیم، می بینیم که شما را
نشناخته ایم و به قدرتان پی نبرده ایم ودر مقابل شما آن
احترام واجب را ادا نکرده ایم. بالاتر این که می پرسم:
خداوند متعال فردا چگونه به حساب ما رسیدگی خواهد
کرد، در حالی که در حقت کوتاهی کرده ایم و مقامت را
به اندازه (ظرفیت) خودمان پایین آورده ایم؟

ای کسی که واسطه فیض نعمتهای خداوند برای
بندگانش هستی و حاشا که تو را برای ذره ای در ملک او
شریک گردانیم. از شما بود که توحید و تنزیه و تحمید
آموختیم. شهادت می دهیم که خدایی جز خداوند متعال
وجود نداشته و شریکی ندارد:

ألا له الخلق و الأمر تبارک اللّه ربّ العالمین.۸

و شهادت می دهیم که شما هم مثل جد خود حضرت
رسول(ص) می گویید:

لا أملک لنفسی نفعا ولا ضرّا إلّا ماشاءاللّه .

نفع وضرری جز آنچه خداوند خواسته در اختیار
ندارم.۹

ولی مامعتقدیم که آنچه خداوند م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.