پاورپوینت کامل طهارت قلب ۳۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طهارت قلب ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طهارت قلب ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طهارت قلب ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

۶۶

اشاره:

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم فرموده است: «وسَقاهم ربّهم شراباً طهوراً».

و امام صادق(ع) راجع به آن فرمودند: «یعنی آنان را از هرچیزی، جز الله، تطهیر
می سازد. چه آن که هیچ پاک کننده ای از آلودگی، جز خدا نیست». معارج انسان را
مدارجی باید از فرش تا بطنان عرشف کشور وجود، تا به طهارت از فرش تا فوق عرش طی
گردد تا انسان، هم، انسانی قرآنی شود که او را جز «مطهّرون»، مس ننمایند.

مراتب طهارت، به فنای در توحید افعالی و صفاتی و ذاتی منتهی می شود و موجب نیل به
تجلی اسمائی و صفاتی می گردد و نهایت مرتبه طهارت همین است که از لسان مبارک سلاله
نبوت، صادق آل محمد(ع) دریافتی که مسحه ای از علم الهی و قبسی از نور مشکات رسالت و
نفخه ای از شمیم ریاض امامت است.

در دو بخش نخست، بیان شد که طهارت، حاوی دو معناست؛ معنای ظاهری و معنای باطنی، و
ذیل آن به برخی از اوصاف و آثار طهارت باطن پرداخته شد. در ادامه شرح مراتب طهارت،
در این قسمت، پاورپوینت کامل طهارت قلب ۳۸ اسلاید در PowerPoint، تقدیم خوانندگان محترم می گردد.

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «قلوب العباد الطّاهره مواضع نظرالله سبحانه فمن طهّر
قلبه نظرالله إلیه…»۱.

ضمناً، از اشکالی که در صفحه آرایی قسمت نخست پیش آمد. و باعث انتقال پایان مطلب به
سوتیتر گردید، و نیز از درج شماره سوم برای قسمت دوم از خوانندگان محترم مجله، پوزش
می طلبیم.

قلب انسان دائماً در دگرگونی است

یکی از شئون نفس ناطقه انسان مرتبه قلب اوست که در فارسی از آن به «دل» تعبیر
می کنند. قلب به معنای «گردیدن» و «جابه جا شدن» است. نفس انسان حال واحدی ندارد و
دائماً در انقلاب است. به تعبیر لطیف آقایان اهل معرفت، حقیقت انسان که به لحاظ
تعلق به بدن و عالم ظاهر «نفس» و به لحاظ تعلق به عالم إله «روح» نامیده می شود، در
هر دو سو در حال رفت و آمد است. گاهی به این سو نظر می کند و گاه آن سویی می شود.
گاه حال خوشی دارد و گاه بد حال است. گاهی در هنگام نماز و دیگر عبادات حال مناجات
دارد و گاهی ندارد. یک وقت است دست به قلم می شود و خوب می نویسد و وقت دیگر هرچه
سعی می کند، نمی تواند بنویسد. دوستی ها، معاشرت ها، رفت و آمدها همه و همه در
حالات و دگرگونی های قلب مؤثرند. گاهی انسان می بیند جرقه ای خورده و حالات خوشی
دارد اما پس از مدتی متوجه می شود به واسطه جرقه ای دیگر افول کرده و آن حال خوش را
از دست داده است. حال که منقلب شد، خوب و بد می گردد. این بخش از نفس ناطقه را
تعبیر به «قلب» یا «دل» می کنند.

روزی از حضرت یعقوب پرسیدند: چرا وقتی فرزندت را در تاریکی کنعان به چاه انداختند
متوجه نشدی اما توانستی پس از چهل سال بوی پیراهنش را از سرزمین مصر که تا یمن
فاصله بسیار داشت حس کنی. در جواب گفت:

بگفتا: حال ما برق جهان است

دمی پیدا و دیگر دم نهان است

گهی بر طارم اعلی نشینم

گهی تا پشت پای خود نبینم

عزیزان من! از این حالت نفسانی خود نگرانی نداشته باشید. طبیعت انسان قبل از اینکه
به طهارت کامل برسد و حضور تام پیدا کند همین گونه است. مدتی در مسیر حق می افتد و
درس و بحث دارد و به دنبال علوم و معارف است، لذا چند روزی حال خوشی دارد اما پس از
چند روزی دوباره سرد می شود و از مسیر حق خارج می گردد و پشیمانی به او روی
می آورد. هر انسان سالکی باید توجه داشته باشد که نباید پس از هر افتادنی، از
ادامه راه منصرف شود بلکه باید برخیزد و بار دیگر حرکت کند. زیرا یکی از راه های
پختگی نفس همین افتان و خیزان بودن است. آدم باید آنقدر بیفتد و برخیزد تا بزرگ شود
و قوی گردد. کسی که در زندگی اش هیچ سختی نبیند و با هیچ مشکلی روبرو نشود هرگز در
زندگی خود پخته نمی شود. به عنوان مثال می بینید کشاورزی که سال ها کشاورزی کرده و
با انواع حوادث و مشکلات این پیشه روبه رو شده، چقدر در مقابل فرزند جوان خود که
اتفاقاً او نیز تازه به این شغل روی آورده، استقامت و پایداری دارد و در برابر
سختی ها استوارتر و پابرجاست. اما فرزند جوانش چون تازه به راه افتاده دم به دم
بی طاقتی می کند و از حوادث آینده هراس دارد. این طبیعت انسان است که در حالات
گوناگونی به سر می برد. معمولاً نفوس مضطربه، خود را در این وادی نشان می دهند.
نفوس مضطربه همان جان هایی هستند که دائماً در اضطرابند و با خود می گویند: «چه کار
کنیم»؟ «گوش به حرف چه کسی بدهیم»؟ و … نوعاً افراد در این مقام قلبی خود که همان
اضطراب نفس است، وا می مانند. انسان را همّتی بلند باید تا بتواند قلب خود را از
این اضطراب نجات بخشد و آن را پاک و طاهر گرداند. «قلب را همّ واحد باید».

تشتّت، موجب سلب اراده می گردد

انسان باید تمام همّ و غمش را در یک مسیر بیندازد تا به آسانی نفس خود را آرام کند.
در غیر این صورت، متشتت بودن و پراکندگی موجب سقوط انسان می گردد. گاه به زندگی دل
می بندد و نتیجه ای نمی گیرد، گاه به دنبال دوستان خود می رود و راضی نمی شود، گاه
فکر می کند با ازدواج کردن حال خوشی پیدا می کند اما پس از مدتی می بیند که هنوز
آرام نگرفته است. بعضی وقت ها انسان آنچنان گرفتار انقلابات قلب می شود که قدرت
تصمیم گیری از او سلب می شود. دلیلش این است که همّ خود را پراکنده کرده است و به
سختی می تواند خود را جمع کند. در این حال دست پاچه می شود. مشکلی را که به سادگی
قابل حل است، پیچیده می کند. به عنوان مثال، شخصی با مریضی روبرو می شود که از شدت
درد فریاد می زند و کمک می خواهد این شخص با دیدن حال مریض آنچنان مضطرب و پریشان
می شود که نمی داند آیا باید به دنبال ماشین برود یا همین جا کنار مریض بماند؟ برود
به دوستان و رفیقانش خبر دهد یا پدر و مادرش را مطلع کند؟ از طرفی پدر و مادرش هم
به مسافرت رفته اند، خود نیز پول ماشین گرفتن و به بیمارستان بردن مریض را ندارد.
می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.