پاورپوینت کامل امامت و ولایت خاتم الانبیاء ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امامت و ولایت خاتم الانبیاء ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امامت و ولایت خاتم الانبیاء ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امامت و ولایت خاتم الانبیاء ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
۲۲
مقدمه:
بدانکه حضرت خاتم الانبیا(ص) را چهار منصب است: نبوت، رسالت، امامت و ولایت. «نبوت»
از ریشه «نبأ» به معنی خبر است و کسی را «نبی» می گویند که از جانب خدا بدون واسطه
بشری به او خبر داده شده باشد؛ چه آنکه دارای شریعت باشد ـ مانند پیغمبر ما و سایر
پیغمبران مرسل(ع) ـ یا آنکه صاحب شریعت نباشد ـ مانند حضرت یحیی و سایر پیغمبران
غیرمرسل. و حضرت خاتم الانبیا(ص) به اعتبار اینکه از جانب خدای تعالی خبر می شنید،
نبی خوانده شده و خداوند متعال در قرآن مجید، در بسیاری از آیات او را نبی خوانده و
به ایشان خطاب «یا ایّها النّبی» فرموده است. منصب دوم آن حضرت که «رسالت» باشد به
معنی پیغام رساندن از جانب خدا به بندگان او است و پیامبر اکرم(ص) به همین دلیل
«رسول» نامیده شده و نیز در بسیاری از آیات قرآن از ایشان با لفظ رسول و با ندای
«یا ایّها الرّسول» یاد شده است.
منصب سوم آن حضرت «امامت» می باشد که به معنی پیشوایی و استحقاق پیشوا و مقتدا بودن
بر خلق است و به همین دلیل، آن حضرت، امام بر همه مردمان می باشد و به سبب دارا
بودن این منصب بر همه این امت واجب است به ایشان اقتدا و تأسی کنند.
چنانکه در قرآن حمید آمده است: «ولکم فی رسول الله اسوهٌ؛ مسلماً برای شما در زندگی
رسول خدا سرمشق نیکویی بود. نیز این آیات مبارکه: «و من یطع الرّسول فقد أطاع
الله۲؛ کسی که از پیامبر اطاعت نماید، خدا را اطاعت کرده است.»؛ « أطیعوا الله و
أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم۳؛ اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و
اولی الامر را.»
و «ما آتاکم الرّسول فخذوه و مانهیکم عنه فانتهوا۴؛ آنچه را رسول خدا برایتان آورده
بگیرید (تبعیت کنید) و از آنچه نهی کرده اجتناب نمایید.» و آیات دیگر، و بنابر آیه
مبارکه «قل ان کنتم تحبّون الله فاتّبعونی یحببکم الله؛۵ بگو اگر خدا را دوست
دارید، از من پیروی نمایید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.»
به دلیل منصب امامت ، اقتدا به آن بزرگوار و نیز متابعت نمودن از آن حضرت در تمامی
امور معاش و معاد بر امت لازم است و بر ایشان فرض است که او را راه وصول به سوی
الله بدانند.
منصب امامت آن جناب از منصب رسالت او بالاتر است زیرا [مقتضای] مقام نبوت، خبری است
که از جانب خدا به او می رسد و [مقتضای] مقام رسالت، پیغام آوردن او از جانب خدا
است و این هر دو، در مقام گفتار و قول است اما [اقتضای] مقام امامت، آن است که آن
حضرت از جانب خدا مقتدای خلق قرار داده شده است یعنی خداوند بر تمام خلق واجب کرده
که در جمیع امور معاش و معاد خود پیرو و تابع او باشند و او را طریق به سوی خدا و
محل اقتدا و اتباع بدانند و در هیچ امری از حکم و فرمان او خارج نشوند. نتیجه اینکه
امامت، ریاست الهیه، بر جمیع مخلوقات از جانب خالق است.
منصب چهارم آن حضرت «ولایت» است یعنی «اولی به تصرف بودن» و منظور از آن این است که
خداوند او را نسبت به مؤمنین، اولی [صاحب امتیازتر] از خودشان قرار داده است و دلیل
آن این آیه مبارکه است «النبّی أولی بالمؤمنین من أنفسهم۶؛ پیامبر نسبت به مؤمنان
از خودشان سزاوارتر است.»
پدران در امور مربوط به فرزندان خود ـ در صورتی که صغیر یا نادان و نابینا باشند ـ
دارای ولایت و اولویت (برتری) می باشند، این پیغمبر گرامی(ص) نیز بر مؤمنین ولایت و
اولویت تصرف دارد و به منزله پدر برای آنان است و صلاح امور دنیا و دین ایشان در
قبضه اقتدار و اختیار او است.
به مقتضای همین منصب است که رسول خدا(ص) فرمود:«من و علی دو پدر این امت هستیم»۷ و
بیان این کلام به سبب همان اولویتی است که خداوند متعال برای آن بزرگوار قرار داده
و ایشان را ولی و صاحب اختیار تمام امت نموده به طوری که حکم آن بزرگوار نسبت به
مردم، از خواست خودشان نافذتر است. دو منصب امامت و ولایت، مقام باطنی و فعلی است
که از مقام ظاهری و قولی (گفتاری) ـ یعنی نبوت و رسالت ـ رفیع تر است.
بدانکه مرتبه نبوت و رسالت با مرتبه امامت و ولایت آن حضرت(ص) لازم و ملزوم
یکدیگرند و انفکاک آنها از یکدیگر حقیقتاً متصور نیست و این ظاهر و باطن از یکدیگر
جدا نمی شوند. پس هر وقت که اطلاق «نبی» یا «رسول» به آن حضرت می شود… با شرط
وجود مراتب دیگر امامت و ولایت است؛ به عبارت دیگر وقتی که خدای تعالی آن حضرت را
به خلعت نبوت و رسالت آراست، آن نبوت و رسالت با امامت و ولایت توأم بود و هیچ
زمانی قابل تصور نیست که نبوت و رسالت آن بزرگوار، خالی از دو مرتبه امامت و ولایت
باشد. پس باید گفت که این دو مرتبه ظاهری هیچ گاه خالی از دو مرتبه باطنی نبوده و
به همین دلیل است که اطلاق دو اسم رسول و نبی بر آن حضرت(ص) ـ چه در قرآن و چه در
غیر آن ـ زیاد آمده است بلکه بیشتر خطاب های قرآنی که تعلق به آن حضرت دارد، از
طریق همین دو لفظ ـ نبی و رسول ـ می باشد که این از جهت استلزام مرتبه نبوت و رسالت
با مرتبه امامت و ولایت است. لذا چون مرتبه نبوت و رسالت آن حضرت مخصوص [خودشان]
است، از سوی خداوند با این دو لفظ مورد خطاب قرار گرفته اند؛ برخلاف امامت و ولایت
که از مراتب و مناصب اختصاصی آن حضرت نیست، بلکه پس از انتقال پیامبر اکرم(ص) به
عالم باقی، این دو مرتبه ـ امامت و ولایت ـ به جانشینان بر حق و اوصیای آن حضرت،
یکی پس از دیگری انتقال یافته است.
از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «ناصبی بدتر از یهودی است.»
از آن حضرت سؤال شد که ای فرزند رسول خدا، چگونه ناصبی بدتر از یهودی است؟ فرمود:
«به جهت آنکه یهودی منع کرده است لطف نبوت را و آن خاص [و مخصوص پیامبر] است. ولی
ناصبی منع کرده لطف امامت را و آن عام [و شامل امامان(ع)] است.» نتیجه آنکه امامت
مختص به شخص خاص و یا زمان خاص نیست و نسبت به زمان و شخص، عام است…
به عبارت دیگر امامت مطلقه در هر یک از ائمه دوزاده گانه به صورت تناوبی با توجه به
شخص و زمان هر یک از ایشان سریان دارد که بعد از این به تفصیل شرح داده خواهد شد.
برتری مرتبه ولایت بر مرتبه رسالت
بدانکه ولایت، نخستین فریضه ای است که خدای متعال واجب کرده و نخستین خلعت کمالی
است که به نبی خود ـ محمد(ص) ـ پوشانیده، پیش از آنکه ردای نبوت و رسالت را بر او
بپوشاند. و آن اسم اعظم اعظمی است که هر چیزی به واسطه آن آفریده شده، و به واسطه
آن نوشته و ختم شده است. و به واسطه آن توحید خدا و دین پیغمبر به انجام می رسد. و
آن فوق مرتبه نبوت و رسالت است.
در تعریف ولایت و امامت بیان شده که آن ریاست عامه الهیه است. این تعریف مستلزم
اجزایی است که عبارتند از: تقدم، علم، قدرت و حکم که بدون این اجزاء، ریاستی متصور
نیست. پس «ولی» کسی است که در خلقت خود، متقدم، عالم، قادر، حاکم و نسبت به دیگر
مخلوقات تصرف کننده علی الاطلاق باشد. اما تقدم او برای آن است که ولی مطلق انسانی
است که خداوند او را خلعت جمال و کمال پوشانیده، و قلب او را مکان مشیّت خود قرار
داده و خزینه علم خود گردانیده و لباس تصرف [در آفرینش] و حکم [بر مخلوقات] را بر
قامت او پوشانیده است. امر الهی در عالم بشری در اختیار او می باشد. او مانند
آفتابی درخشان است که [خالق جهان] در آن درخشش، نور حیات و اشراق و احتراق برای اهل
روزگارها قرار داده است.
چنانکه در دعای رجبیه، در توقیعی از ناحیه مقدسه امام عصر(ع)، توسط یکی از نواب آن
حضرت(ع) چنین آمده است: «از تو درخواست می کنم به واسطه آنچه درباره ایشان (یعنی
اولی الامر) بیان شده است، پس آنها را معدن های کلمات خود قرار دادی و رکن های
توحید خود گردانیدی و ایشان را نشانه ها و مقامات خود قرار دادی، در هر مکانی که
تعطیلی برای آنها نیست. هر که بشناسد تو را به واسطه آنها می شناسد؛ [یعنی اگر آنها
نبودند، خداشناسی نبود.] هیچ فرقی میان تو و میان آنها نیست مگر اینکه آنها بندگان
و مخلوق تواند؛ [یعنی خدا و واجب الوجود نیستند.] بستگی و گشایش هایی که می کنند به
دست قدرت تو است؛ [یعنی در کارهایی که می کنند از خود استقلالی ندارند.] پیدایش
آنها از تو و بازگشت آنها هم به سوی توست. یاری کنندگان دین تو و گواهان کردار و
رفتار خلق تو و آزمایش کنندگان ایشانند به امر تو و توشه دهندگان و حفظ کنندگان و
طالب خیرند برای ایشان. پس به سبب ایشان پر کردی آسمان و زمین خود را تا ظاهر شد که
نیست خدایی غیر از تو.۹
بدانکه ضمیر تأنیث در عبارت «لافرق بینک و بینها؛ تفاوتی میان تو و آن نیست.»
برمی گردد به ذوات مقدسه اولوالامر ـ امامان اطهار(ع) ـ که مظاهر صفات حق و جمال
مطلقند و در عبارت « إنّهم عبادک؛ آنان بندگان تواند.» برگشت ضمیر به اجساد مقدسه
ایشان است که ظرف های امر الهی و روح القدس است و به وسیله این عبارت در میان ایشان
و ذات خدای متعال تفاوت گذاری می شود که ایشان مخلوقند و خالقشان خداست و هر صفت
کمالی که به ایشان افاضه شده را خدا به آنها افاضه فرموده، و ایشان بندگان خالص و
مخلص خدایند و او پروردگار و آفریننده ایشان است.
مطلب مهم و قابل توجه
بدانکه ولایت کلیه الهیه [و] به عبارت دیگر ولایت مطلقه، ذاتاً به ذات اقدس واجب
الوجود ـ جلّت عظمته ـ اختصاص دارد، و از طریق اعطای او به وجود حضرت خاتم
الانبیاء، محمد مصطفی(ص) و حضرت ولی الله اعظم امیرالمؤمنین(ع) و یازده فرزند او ـ
حجج بالغه احدیت ـ ، و نیز سیده زن های جهانیان، فاطمه زهرا و دختر ستوده خاتم
الانبیا(ص) اعطا شده است که هر یک از آن سیزده نفر، به ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 