پاورپوینت کامل معرفت الله معرفت ولی خداست ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معرفت الله معرفت ولی خداست ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفت الله معرفت ولی خداست ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفت الله معرفت ولی خداست ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۶

سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی میرباقری

اشاره: سخنرانی ارایه شده، مربوط به پنجمین جلسه از سلسله نشست های ماهانه فرهنگ
مهدوی است. این نشست ها که در آخرین پنج شنبه هر ماه از سوی مؤسسه فرهنگی موعود
برگزار می شود، از حضور صاحب نظران موضوعات مختلف در حوزه معارف مهدوی(ع) بهره برده
است.

مطلب پیش رو، سخنرانی محقق گران قدر حجت الاسلام دکتر سید محمد مهدی میرباقری،
استاد خارج اصول، و صاحب نظر در مباحث ولایت و امامت است که در موضوع معرفت امام
عصر(ع) انجام شده، و با تلخیص تقدیم خوانندگان محترم می شود. استاد میرباقری در حال
حاضر ریاست «فرهنگستان علوم اسلامی» را در قم عهده دار است.

موضوعی که امروز قرار است در خدمت عزیزان باشم بحث معرفت امام زمان(ع) است که بحثی
گسترده و عمیق به شمار می آید، لذا در این جلسه بعضی از نکات قابل طرح را به اختصار
خدمت شما عرض می کنم.

برخلاف تلقی عمومی باید توجه داشته باشیم که ولایت اولیای معصوم(ع) از ارکان توحید
است؛ نه این که قبول ولایت ایشان امری زائد بر توحید باشد. این مطلب تا حدودی از
مسلمات مذهب ماست. در حدیث شریف «سلسله الذهب» که با سند بسیار خوبی از امام رضا(ع)
هم در منابع شیعی و هم منابع اهل سنت بارها روایت شده است، نقل کرده اند که امام
رضا(ع) در مسیرشان به سمت طوس از نیشابور که رد می شدند، جمع قابل توجهی از اهل قلم
این شهر دور کجاوه حضرت را گرفتند و درخواست حدیثی کردند. حضرت رضا(ع) هم با رساندن
سلسله سندها به پیامبر اکرم(ص) و پس از آن جبرائیل، از قول خداوند متعال فرمودند:

کلمه لا إله إلّا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی.

مقام توحید حصنی است که هر کس وارد این حصن ایمن شود، هیچ رنج و عذابی به او
نمی رسد.

کجاوه حضرت که حرکت کرد، حضرت دو مرتبه پرده را کنار زدند، و سرشان را بیرون آورده
و فرمودند:

بشرطها و أنا من شروطها.

به شرط آن و من از شرط های آن هستم.

ما از این دست روایات زیاد داریم؛

ذیل آیه «فاقم وجهک للدین حنیفاً …۱؛ چهره جان خود را متوجه آن دین حنیف کنید»:
روایات تصریح دارند این دین حنیف همان وجه اللهی است که در آیه شریفه «کلّ شیءٍ
هالکٌ إلّاوجهه۲؛ جز وجه او همه چیز نابود شونده است.» آمده است. در التوحید صدوق،
بصائر الدرجات، کتاب الحجه کافی روایاتی داریم که می فرمایند، این دین حنیف ولایت
در وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) و ائمه اطهار(ع) تجلی یافته است.

در ادامه، آیه می فرماید این دینی که ما آن را با انبیا برای شما فرستادیم علاوه بر
آن که فطری است و در وجود همه شما قرار داده شده شما را به آن دعوت می کنیم. دعوت
بدون گرایش فطری تأثیر ندارد. روایت داریم که این فطرت همان توحید است. معنایش این
است که میل به خضوع، خشوع، سجود در مقابل خداوند و عبودیت در باطن همه انسان ها
قرار داده شده است و انسان مفطور به انیّت و انانیت و خود محوری نیست.

در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده که امام معصوم(ع) فرمودند: «دین فطری این است: لا
اله الا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله»؛ تمام این توحید است نه این که اول
توحید باشد و بعد از آن نبوت و ولایت. به عبارت دیگر، باید در برابر خدای متعال
خضوع و خشوع داشته باشیم و ولایت حضرت حق را نسبت به خودش بپذیریم. مقام ولایت همین
پذیرش ولایت خدای متعال بر اراده خود است که در افراد به اندازه های متفاوتی جلوه
می کند. بزرگانی مثل مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می فرمایند: مقام امانت
همان شأن برای رسیدن به مقام ولایت است و آن امانتی که در قرآن بیان شده تنها انسان
ظرفیت پذیرش آن را داشت، مقام ولایت است که هر کس به این مقام برسد ولی الله می شود
که:

ألا إنّ أولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.۳

آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند.

و یا به تعبیر روایات قدسی خداوند شنوایی، بینایی و گویایی و تمام حرکات و سکنات او
را تحت الشعاع قرار می دهد.۴ یعنی انسان با تمام وجود، همه قوای خودش را از سر
خضوع، تذلل، انکسار و خشوع به ولایت خداوند تسلیم می کند. در این صورت همه حول و
قوه او مجرای مشیت و اراده خداوند می شود. هر کس به این جا رسید «ولیّ» است و در
این مقام حول و قوه انسان دیگر تحت اراده خودش نیست. نه این که مجبور باشد بلکه او
با اختیار خودش حول و قوه ای را که در اختیار داشته تسلیم کرده و به مقام رضا رسیده
و به جریان مشیت الهی راضی می شود.

مقام ولایت برای نبیّ اکرم(ص) و اهل بیت معصومشان(ع) بدون حجاب وجود دارد. بر اساس
روایات ما، چهارده معصوم(ع) در منزلتی هستند که بین آن ها و حضرت حق حجابی نیست.
آن ها مستقیم تحت ولایت خداوند متعال هستند و آن ولایت را تحمل می کنند که تحمل و
پذیرش آنچه ایشان پذیرفته اند در توان احدی نیست. در بصائرالدرجات، کتاب الحجه کافی
و جاهای دیگر روایات معتبری داریم که فرموده اند: «آن قدر امر ولایت الهی سنگین است
که تنها سه دسته اند که توانایی پذیرش آن را دارند: ملک مقرب، نبی مرسل و بنده ای
که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده باشد.»۵ حتی این دسته که انسان های صاحب ظرفیت
و حامل ولایت معرفی شده اند، تحمل منزلتی از ولایت چهارده معصوم(ع) را ندارند.

باز در روایت دیگری فرموده اند: «عبادت ما ناشی از آن مقام معرفتی است که خداوند به
ما داده است، چرا که معرفت همیشه مقدمه عبودیت است.»

مقام «محالّ مشیّه الله؛ ظرف مشیت الهی شدن» مخصوص این چهارده نور پاک(ع) است. هیچ
پیامبر الواالعزم و ملک مقرب و بنده ممتحنی به این مقام راه ندارد. بقیه پس از آن
تحت ولایت ایشان قرار می گیرند و شعبه ای از ولایت آن هاست که به سایرین داده
می شود. شما توجه کنید حتی انبیای اولوالعزم اگر به جایی می رسند به واسطه اولیای
معصوم(ع) است. ذیل آیه «و إنّ من شیعته لإبراهیم»۶ روایات رسیده، بیان کرده اند که
ابراهیم خلیل الله هم شیعه امیرالمؤمنین(ع) و در شعاع وجودی ایشان بوده است.

بحث های پردامنه ای این جا هست. توجه داشته باشیم که این ها اسرار روایات است و
خیلی نباید آن ها را مطالعه کرد. در این محفل نورانی هر جا احساس کردید مطالب برای
شما سنگین است طبق فرمایش معصوم(ع) از آن عبور کنید و نایستید والّا زمین گیر
می شوید. علم این مطالب را به اهلش واگذار کنید. اگر مطلبی را فهمیدید و هضم کردید
خوب است ولی آن جایی را که نفهمیدید عبور کنید؛ چون این روایات برای همه بشریت بیان
نشده اند. شما نگاه کنید یک نفر نمی تواند همه غذاهایی را وجود دارد بخورد، بعضی
مال مریض هاست و بعضی هم مخصوص مزاج های مختلف. اگر شما از روایت سنگین عبور نکنید
خدای ناکرده ممکن است به انکار برسید. به هر حال رزق ما نبوده و باید عبور کنیم. هر
وقت رزق ما شد ان شاءالله می فهمیم.

روایات متعددی داریم که می فرمایند: «ما [اهل بیت] جسممان از مرتبه اعلی علیین است
و روحمان بالاتر از آن و مؤمنان روحشان از منزله جسم ما هستند.» ذیل آیه ۱۸ سوره
مطففین روایتش را ملاحظه کنید.

روایات فراوانی هم داریم که در منابع حدیثی ما به خصوص در بصائرالدرجات مرحوم صفار
این روایات آمده که انبیا از این جهت به مقام نبوت رسیدند که میثاق ولایت را در
کنار میثاق توحید پذیرفتند. تا جایی که بعضی روایات می فرمایند: «هیچ پیامبری نبوتش
کامل نشد مگر به میثاق ولایت ما.» به خصوص درباره انبیای اولوالعزم آمده که ولایت و
سیره تک تک ائمه(ع) بر آن ها عرضه شده و آن ها پذیرفته اند و بر آن عزم نموده اند.
بنابراین برای دیگران رسیدن به مقام ولایت که همان رسیدن به مقام توحید است جز از
طریق اسقا و چشیدن ولایت معصوم متصور نیست.

مرحوم مجلسی در اوایل جلد ۲۶ بحارالانوار روایت کرده اند از حضرت امیر(ع) که
فرمودند: «مقام معرفت الله همان مقام معرفت ولیّ خداست به نورانیت و اگر کسی به این
مقام رسید عارف و مستبصری در دینش می شود که به مقام شرح صدر رسیده است.»۷ یعنی
تحمل ولایت و مقام اقرار به ولایت و شرح صدر، مقام معرفت به نورانیت است. وقتی قلب
نورانی شد. باب هدایت به رویش باز می شود. همان مقام شرح صدر، مقام نورانیت رب است:

أفمن شرح الله صدره للإسلام فهو علی نورٍ من ربّه.۸

پس آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرش] اسلام گشاده، و [در نتیجه] برخوردار از
نوری از جانب پروردگارش می باشد. [همانند فرد تاریک دل است]؟

من حدس می زنم این همان مقامی است که جناب ابراهیم به دنبال نور رب می گشت و
می گفت:

هذا ربی.۹

این پروردگارم است.

در کتاب الحجه کافی روایات فراوانی در باب وجوب اطاعت از امام و معرفت امام آمده و
پس از اشاره به این که یکی از ارکان توحید معرفت امام است، فرموده اندکه اگر کسی به
این مقام نرسد در تاریکی و سردرگمی زندگی می کند و عبادتش دیگر عبادت الله نیست؛
چون معرفت نداشته است. معرفت تنها به معرفت ولی الله حاصل می شود و معرفت ولی الله
هم همان مقام معرفت به نورانیت و مقام عزم و اقرار است.

درباره سنگینی این مقام روایت شده که آن را به حضرت یونس عرضه کردند و او اقرار
نکرد، و خدا او را به شکم ماهی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.