پاورپوینت کامل گزارشی از خاطرات یک جاسوس-۳ ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گزارشی از خاطرات یک جاسوس-۳ ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارشی از خاطرات یک جاسوس-۳ ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارشی از خاطرات یک جاسوس-۳ ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
۵۰
باید اضافه کنم که من در آموختن زبان های عربی و ترکی و تجوید قرآن و آداب و معاشرت
اسلامی توفیق بسیار یافته بودم. اما در تهیه گزارشی مشروح از موارد ضعف دولت
عثمانی، چندان موفق نبودم. پس از پایان کنفرانس که شش ساعت به طول انجامید، معاون
مرا از این نقطه ضعفم باخبر ساخت.
نه نفر از همکاران دیگر من نیز به لندن فراخوانده شده بودند. بدبختانه فقط پنج نفر
به لندن بازگشتند. از چهار نفر دیگر، یکی مسلمان شده و در مصر مانده بود. این خبر
را معاون وزارت مستعمرات با من در میان نهاد و خوشحال بود که شخص مذکور سری را فاش
نکرده است. جاسوس دیگری که اصلاً روس بود، به روسیه بازگشته و در آن جا اقامت گزیده
بود. معاون از این بابت ناراحت بود، زیرا بیم داشت که جاسوس روسی الاصل، حال که به
سرزمین مادری خود بازگشته است، چیزی از اسرار مستعمرات انگلیس را افشا کند. معاون
به این نتیجه رسیده بود که از ابتدا، برای روس ها در وزارت مستعمرات انگلیس جاسوسی
می کرده و پس از خاتمه مأموریتش به روسیه مراجعت کرده است. سومی در «عماره» نزدیک
بغداد، به بیماری وبا در گذشته بود. از سرنوشت چهارمی اطلاعی در دست نبود. وزارت
مستعمرات خبر او را تا «صنعا»، پایتخت یمن داشتند و گزارش های او در یک سال اخیر
مرتباً از صنعا می رسید، ولی پس از آن قطع گردیده بود، و هر چه دولت و وزارت
مستعمرات برای کسب اطلاع از زندگی او اقدام کردند، به جایی نرسید. وزارت مستعمرات
کاملاً از عواقب نامطلوب غیبت یک جاسوس زبردست خود باخبر بود. و با حساب دقیق، ارزش
مأموریت هر یک را محاسبه می کرد، و به راستی فقدان هر یک از این گونه مأموران، برای
دولت انگلیس، که در آستانه اجرای برنامه های سرکوبی و هرج و مرج و شورش در ممالک
اسلامی بود، مخاطره آمیز می نمود.
ما ملتی هستیم که با جمعیت کم مسئولیت های مهمی بر عهده داریم و کمبود انسان های
کارآزموده، برای ما بسیار زیان بخش خواهد بود.
پس از آن که معاون قسمت های مهم گزارش اخیرم را بررسی کرد، مرا به کنفرانسی که برای
شنیدن گزارش های شش نفر جاسوس حاضر در لندن تشکیل شده بود، راهنمایی کرد و در آن جا
گروهی از صاحب منصبان وزارت مستعمرات به ریاست شخص وزیر حضور داشتند. همکارانم هر
کدام قسمت های مهم گزارش مأموریت خود را خواندند، و من به سهم خود، رئوس مطالب
گزارش ترکیه را به اطلاع حاضران رساندم. وزیر، معاون و بعضی از حاضران، فعالیت هایم
را مورد تشویق قرار دادند. با این همه، من در ارزیابی فعالیت های جاسوسی در ممالک
اسلامی، سومین نفر بودم، و دو نفر از جاسوسان بهتر از من، فعالیت کرده بودند: آن دو
نفر «جورج بلکود»۱ و «هنری فانس»۲ بودند که به ترتیب اول و دوم شدند.
باید اضافه کنم که من در آموختن زبان های عربی و ترکی و تجوید قرآن و آداب و معاشرت
اسلامی توفیق بسیار یافته بودم. اما در تهیه گزارشی مشروح از موارد ضعف دولت
عثمانی، چندان موفق نبودم. پس از پایان کنفرانس که شش ساعت به طول انجامید، معاون
مرا از این نقطه ضعفم باخبر ساخت. من گفتم: «موضوع مهم برای من در این دو سال، یاد
گرفتن دو زبان، تفسیر قرآن و آشنایی با آداب دین اسلام بوده، و فرصت کافی برای
پرداختن به امور دیگر نداشته ام. ان شاءالله در سفر آینده، اگر اعتماد خود را از من
بازنگیرید، جبران خواهم کرد.»
معاون گفت: «بی شک تو در کار خود موفق بوده ای، ولی انتظار ما این است که در این
راه از دیگران فعال تر باشی.» او افزود:
موضوع مهم برای تو در مأموریت آینده دو نکته است:
۱. یافتن نقاط ضعف مسلمانان که ما را در نفوذ به آن ها و ایجاد تفرقه و اختلاف بین
گروه ها موفق کند زیرا عامل پیروزی ما بر دشمن شناخت این مسائل است.
۲. پس از شناخت نقاط ضعف، اقدام به ایجاد تفرقه و اختلاف ضروری است. هرگاه در این
کار مهم توانایی لازم از خود نشان دهی، باید مطمئن باشی که در شمار بهترین جاسوسان
انگلیس، و شایسته نشان افتخار خواهی بود.
شش ماه در لندن ماندم و با دخترعمه ام «ماری شوی» که یک سال از من بزرگ تر بود
ازدواج کردم. در آن موقع، سن من بیست ودو سال بود و سن او بیست وسه سال. ماری دختری
باهوش متوسط بود، ولی زیبایی چشم گیری داشت. رفتار همسرم عادی و متعادل بود و من
بهترین روزهای زندگی ام را با او گذراندم، از همان آغاز زناشویی همسرم باردار شده،
و من با ناشکیبایی منتظر مهمان جدیدمان بودم. اما در این موقع، دستور قاطعی از
وزارت خانه رسید که باید بدون فوت وقت و بی درنگ، به کشور عراق مسافرت کنم، کشوری
که سالیان دراز، به استعمار خلافت عثمانی درآمده بود.
از این مأموریت، من و همسرم که در انتظار نخستین فرزند خود بودیم، سخت دچار اندوه
شدیم. اما علاقه به کشور و جاه طلبی و میل رقابت با همکاران، موجب گردید که عواطف
زناشویی و علاقه به کودک، تحت الشعاع انجام وظیفه قرار گیرد. از این رو در قبول
مأموریت جدید تردید به خود راه ندادم، و التماس همسرم که می خواست انجام مأموریت را
به روزهای پس از تولد کودکمان موکول کنم، به جایی نرسید. روزی که از او جدا می شدم،
هر دو بسیار گریستیم. او به سختی می گریست و می گفت: «نامه بنویس و رابطه ات را با
من قطع مکن. من نیز از آشیانه طلایی کودکمان برایت خواهم نوشت». این کلمات دلم را
در هم فشرد، بر آن شدم تا سفرم را به تأخیر اندازم. اما به زودی عواطف خود را کنترل
کردم، و پس از وداع با او برای گرفتن دستورات تازه به وزارت خانه رفتم.
پس از شش ماه مسافرت در دریاها، سرانجام وارد بصره شدم، ساکنان این شهر را بیشتر
عشایر نواحی نزدیک تشکیل می دهند، و دو جناح مهم شیعه و سنی، ایرانی و عرب در این
جا با هم زندگی می کنند. تعداد قلیلی مسیحی نیز در بصره اقامت گزیده اند. در دوران
زندگانی، این نخستین بار بود که من با پیروان تشیع و ایرانی ها آشنا می شدم.
بی مناسبت نیست که اشاره ای هرچند کوتاه، به عقاید خاص شیعه و اهل سنت، به عمل
آورم.
شیعیان محبان علی بن ابی طالب(ع) داماد و پسرعموی پیامبرند، و او را جانشین پیامبر
می دانند. آنان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 