پاورپوینت کامل سنت های نیکو ;عنایات حسینی به حاج اسماعیل دولابی ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سنت های نیکو ;عنایات حسینی به حاج اسماعیل دولابی ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سنت های نیکو ;عنایات حسینی به حاج اسماعیل دولابی ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سنت های نیکو ;عنایات حسینی به حاج اسماعیل دولابی ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۹۲

اشاره:

مرحوم حاج اسماعیل دولابی از بزرگان اهل معرفت بودند که در پی کسب رضایت پدر، دست
ازخواسته قلبی و آرزوی بزرگش که تحصیل علم در حوزه نجف اشرف بود برداشت و به همین
سبب مورد عنایت ویژه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) قرار گرفت. شرح ماجرا را از زبان
خودشان پی می گیریم.

در ایّام جوانی به همراه پدرم به نجف اشرف مشرّف شده بودم. به شدّت تشنه علوم و
معارف دینی بودم. با تمام وجود خواستار این بودم که در نجف بمانم و در حوزه تحصیل
کنم ولی پدرم که مسن بود و جز من پسر دیگری که بتواند در کارها به او کمک کند
نداشت، با ماندنم در نجف موافق نبود.

در حرم امیرالمؤمنین(ع) به حضرت التماس می کردم که ترتیبی دهند که در نجف بمانم و
درس بخوانم و آن قدر سینه ام را به ضریح فشار می دادم و می مالیدم که موهای سینه ام
کنده و تمام سینه ام زخم شده بود. حالم به گونه ای بود که احتمال نمی دادم به ایران
برگردم. به خود می گفتم یا در نجف می مانم و مشغول تحصیل می شوم و یا اگر مجبور به
بازگشت شوم همین جا جان می دهم و می میرم. با علما نجف هم که مشکلم را در میان
گذاشتم تا مجوّزی برای ماندن در نجف از آن ها بگیرم به من گفتند که وظیفه تو این
است که رضایت پدرت را تأمین کنی و برای کمک به او به ایران بازگردی. در نتیجه نه
التماس هایم به حضرت امیر کاری از پیش برد و نه متوسّل شدنم به علمای مرا به
خواسته ام رساند. تا این که با همان حال ملتهب همراه پدرم به کربلا مشرّف شدیم. در
حرم حضرت اباعبدالله(ع) در بالاسر ضریح حضرت همه چیز حل شد و آن التهاب فرو نشست و
کاملاً آرام شدم. به طوری که هنگام مراجعت به ایران حتی جلوتر از پدرم و بدون هر
گونه ناراحتی به راه افتادم و به ایران بازگشتم.

در ایران اوّلین کسانی که برای دیدن من به عنوان زائر عتبات به منزل ما آمدند دو
نفر آقا سیّد بودند. آن ها را به اتاق راهنمایی کردم و خودم برای آوردن وسایل
پذیرایی رفتم. وقتی داشتم به اتاق بر می گشتم جلوی در اتاق پرده ها کنار رفت و حالت
مکاشفه ای به من دست داد و در حالی که سفره به دست بود حدود بیست دقیقه در جای خود
ثابت ماندم. دیدم بالای سر ضریح امام حسین(ع) هستم و به من حالی کردند که آنچه را
می خواستی از حالا به بعد تحویل بگیر. آن دو آقا سیّد هم با یکدیگر صحبت می کردند و
می گفتند او در حال خلسه است. از همان جا شروع شد. آن اتاق شد بالای سر ضریح حضرت و
تا سی سال عزاخانه اباعبداللّه بود و اشخاصی که به آن جا می آمدند بی آن که لازم
باشد کسی ذکر مصیبت بکند می گریستند. در اثر عنایت حضرت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.