پاورپوینت کامل غرب، تلویزیون و فرهنگ ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غرب، تلویزیون و فرهنگ ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غرب، تلویزیون و فرهنگ ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غرب، تلویزیون و فرهنگ ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

۵۴

همه رسانه ها در پی این هستند که تبلیغات را هرچه بهتر در مغز افراد جای دهند، اما
در این میان برخی بهتر از مابقی کار می کنند و تلویزیون با فاصله بسیار زیادی از
بقیه در صدر قرار دارد. تبلیغ درواقع، فشاری برای پیشنهاد دادن چیزی که مورد نیاز
نیست می باشد. با این وجود، تبلیغات به نحوی عمل می کند که افراد حقیقتاً فکر
می کنند به بسیاری از این محصولات نیازمند هستند و اگر ابزار تبلیغ نبود، مردم پی
می بردند که به راستی کدام کالا، نیاز ضروری آن هاست

اشاره:

مسئله ابعاد و عمق تأثیرات تلویزیون بر جامعه، موجب شده که صاحب نظران در غرب، نقش
تلویزیون را فراتر از یک رسانه صرف و واسطه انتقال پیام بدانند و لذا برای آن
تأثیرات ساختاری، بنیانی و ماندگار در فرهنگ قائل اند. میشل بیکس از جمله این
متفکران است که ادله خود را در این باب در حد یک مقاله، ارائه داده است.

مقدمه

در آغاز این تحقیق، من در پی این بودم که اثر اخبار رسانه ها را بر دیدگاه ها و
ارزش های مان بررسی کنم. فرضیه اولیه من این بود که بخش های خبری رفته رفته،
متعصبانه تر و برای اذهان، منصرف کننده تر می شوند. تعجب آور نخواهد بود که این
بررسی اولیه، منجر به بررسی هایی در هزاران جهت در مورد آثار تلویزیون بر فرهنگ ما
گردید. آن چه در ابتدای این بررسی متذکر می شوم، زمینه های مختلفی است که از
تلویزیون، تأثیر می پذیرد. تلویزیون اساساً گونه های قدیمی ارتباطات اعضای خانواده
را تحت تأثیر گذاشته و فعالیت های اوقات فراغت را تغییر داده، شیوه ارائه گزارش های
خبری را متفاوت کرده، پیشرفت کودکان را عوض نموده و بر خشونت در جامعه مؤثر بوده
است.

تماشای تلویزیون، فعالیتی ارزان و استراحت بخش است. این فعالیت می تواند به تنهایی
صورت گیرد و موجب انصراف حواس افراد از زندگی واقعی گردد. تلویزیون همواره برنامه
دارد و همیشه در یک زمان، فرد می تواند چند برنامه را انتخاب کند، از این رو فرد
می تواند مدت بسیار زیادی را به تماشای تلویزیون بگذراند، بدون این که فکر خود را
دقیقاً معطوف به آن نماید و در نهایت باید گفت تلویزیون می تواند باعث تفریح باشد.

از سوی دیگر، تلویزیون آثار منفی خویش را نیز دارد. در موارد بسیاری، تلویزیون منجر
به از بین رفتن کیفیت زندگی خانوادگی، به حداقل رساندن ارزش آموزش برای کودکان و
ترویج خشونت و سکس شده است که این موارد اخیر، خصوصیت ویژه برنامه های تلویزیونی
مدرن است که می خواهند روابط افراد بالغ را به صورت دست نخورده، و درنهایت آن به
تصویر بکشند. امروزه تماشاگران، بیشتر خواهان سریال ها هستند؛ سریال هایی از قبیل
«کارولین و دوستانش در شهر» که اساساً مبتنی بر طنزها و کنایه های جنسی در
برنامه های کمدی خود است.

درباره ماهیت تماشای تلویزیون، بحث های فزاینده ای صورت گرفته است. منتقدین
تلویزیون ادعا می کنند که تماشای تلویزیون عملی انفعالی است که در آن، بیننده در
طول تماشا کردن به صورت غیرهوشیار جذب تلویزیون می شود و از این رو تلویزیون به
عادتی برای بسیاری از آمریکایی ها تبدیل شده است. طرفداران تلویزیون معتقدند که
تماشای تلویزیون، عملی فعالانه است، چرا که بینندگان خود انتخاب می کنند که چه
ببینند و دیده های خود را نیز به واسطه نیازها و سوابق ذهنی خود تفسیر می کنند.

«جری ماندر»۱ تلویزیون را نوعی «آموزش در خواب» می نامد، چرا که مغز و اعضای آدمی
در برابر آن چه که از تلویزیون دریافت می کند، عکس العمل نشان نمی دهد و نمی تواند
نشان بدهد، او علاوه بر این می افزاید:

«ترسناکی تلویزیون از آن روست که اطلاعات وارد مغز ما می شوند، ولی ما عکس العملی
نشان نمی دهیم. اطلاعات وارد شده مستقیماً به ذخیره حافظه آدمی اضافه می شود و
احتمالاً بعداً به آن عکس العمل نشان می دهیم، در حالی که نمی دانیم به چه چیزی
عکس العمل نشان می دهیم. هنگام تماشای تلویزیون، انسان در حال تمرین است تا به آنچه
که می بیند عکس العمل نشان ندهد، اما بعداً کارهایی انجام می دهد، بدون آن که بداند
چرا آن ها را انجام داده و یا این افکار از کجا آمده است».

شاید این حالت، بیش از همه به کار موفقیت آگهی های تبلیغاتی بیاید. در هر زمانی در
طول روز ممکن است ما، یکی از غذاها و یا کالاهایی را که قبلاً در تلویزیون تبلیغ
شده هوس بکنیم و یا شاید دیدن یک صحنه برای ما یادآور یکی از کالاهای تبلیغ شده در
تلویزیون که قبلاً دیده ایم، باشد. این امر، باعث می شود که حواس ادراکی ما از لحاظ
نور و صدا تضعیف شده و تصاویر را دریافت کند. روشی که این تصاویر از طریق آن وارد
ذهن منفعل و ناخودآگاه ما می شود، شامل جزئیات نیست، بلکه صرفاً یک ایده کلی را در
ذهن القا می کند؛ یک روش فرا عکس العملی کاملاً ماشینی که در آن داده ها بدون هیچ
نیازی به خودآگاهی، وارد ذهن می شوند. همچنین استدلال شده است که در این میان «یک
واسطه به خصوص از نوع مغز آدمی وجود دارد که ورودی ای برای تمایز حوادث خودآگاه و
ناخودآگاه است». چشم آدمی، واحد تحلیل و مغز او واسطه ای است که تحریک کننده های
خودآگاه و ناخودآگاه از طریق آن دریافت می شود. تصاویر تلویزیونی در این میان بدون
هیچ گونه انگیزش خودآگاهی فرد، وارد ذهن می شوند. ذهن ما توان یادآوری تصاویر متحرک
را دارد ولی از عکس العمل به آن ها، خصوصاً هنگامی که آن ها را دریافت می کند،
ناتوان است و علت تأثیر بسیار زیاد تصاویر تلویزیونی بر جامعه نیز همین است.

بینندگان تلویزیون، اغلب غرق در تماشا می شوند و تلویزیون آن ها را ساعت ها در جلوی
خود در حالتی منفعلانه نگه می دارد. «ماری وین» تلویزیون را یک «ماده مخدر برقی»
می نامد. او می گوید: دلیل این که می توان آن را با اعتیاد به الکل و مواد مخدر
برابر دانست این است که «معتادان به تلویزیون در حین تماشا در یک الگوی ثابت زندگی
می کنند که از انجام عملی که رشد و تکامل را ایجاد می کند، به دور هستند».

فرهنگ

اختراع تلویزیون و ظهور آن در جامعه آمریکا در ۱۹۵۹م، انقلابی اساسی در شیوه زندگی
آمریکا ایجاد کرد. ریشه اصلی تلویزیون به ایرلند ۱۸۷۳ بازمی گردد که یک اپراتور
تلگراف به نام «جان می» اثر فتوالکتریک را کشف کرد. او پی برد که تفاوت شدید نور در
پرتو سلینیوم، اثر پایداری را نشان می دهد که می تواند به علامت های الکتریکی تبدیل
شود. اولین پخش وسیله تلویزیونی در برلین در بازی های المپیک ۱۹۳۶ و در پاریس ۱۹۳۵
بود.

اولین پخش وسیع تلویزیونی در آمریکا در نیویورک ۱۹۳۹ صورت گرفت. در هر صورت، مشخص
کردن مخترع دقیق تلویزیون، امری مشکل است که برای بسیاری منشأ مباحث جدی شده است.
اختراع تلویزیون رنگی و دیجیتال، دو نقطه عطف در عرصه تکنولوژی تلویزیون بود. با
توجه به این تاریخچه، می توان این سؤال را مطرح کرد که آیا در این مدت کوتاه،
تلویزیون می توانسته است تأثیری شایان ذکر بر فرهنگ داشته باشد؟

تلویزیون به ایجاد یک احساس مشترک فرهنگی و اتحاد فرهنگی در میان آمریکایی ها منجر
شده است. در سال ۱۹۹۸، تحقیقی از سوی TV – Free در آمریکا صورت گرفت که نشان می داد
۹۸ درصد از خانواده های آمریکایی دارای حداقل یک تلویزیون هستند. تلویزیون باعث شده
است که مردم آمریکا به حوادث جاری متصل شوند، مثل فرود اولین انسان بر روی ماه. پیش
از اختراع تلویزیون، افرادی که در جاهای مختلف یک کشور یا جهان زندگی می کردند،
ضرورتاً دارای تجارب فرهنگی مشترک کمتری بودند.

حتی آمارهای موجود در مورد برنامه های مشهوری که اکثر مردم آن ها را می بینند،
بیان کننده چیزهای زیادی در مورد ارزش های فرهنگی ماست. وقتی برنامه هایی مانند
برنامه «جنایت» و« NYPP Blue» که اکثراً در مورد خشونت هستند با استقبال فراوان
مردم روبرو می شود، می توان مدعی شد که مردم آمریکا در برابر چنین خشونت هایی منفعل
هستند و یا شاید مردم، میان دنیای واقعی و حوادث ظاهرسازی شده در تلویزیون تفکیک
قائل می شوند. این مسئله یکی از داغ ترین بحث هایی است که در مورد تأثیر تلویزیون
بر فرهنگ ما صورت می گیرد. حتی می توان آمارهای موجود از تماشاگران برنامه های
ورزشی در هر سال را تحلیل کرد. چنین تحلیلی، تأثیر ورزش را بر فرهنگ ما مشخص خواهد
نمود. شبکه های تلویزیونی، روند تمایلات مردم را مورد بررسی قرار می دهند. آن ها
فضای خالی میان برنامه های ورزشی خود را به تبلیغ برنامه های خود برای بیشترین
تماشاکننده اختصاص می دهند. علاوه بر این ها، شبکه های تلویزیونی بر مبنای تمایلات
فعلی و اخلاقی مردم است که برنامه های خود را انتخاب می کنند.

با انتخاب برنامه ها و پر کردن فضای خالی آن ها از تبلیغات است که به جهان
مصرف کننده وارد می شویم و قالب های تجاری و تبلیغی شکل می گیرد.

مصرف گرایی

جری ماندر، قوی ترین مخالف تأثیر شرکت ها بر تلویزیون است. ما اکنون در فرهنگ
مصرفی ای زندگی می کنیم که خصوصیت اصلی آن چرخه کار مصرف بدهی است. نظام سرمایه
سالاری، مردم را تشویق می کند که برای درآمد هرچه بیشتر کار کنند و با این درآمد،
آن ها می توانند کالاهای مادی ای را که جایگاه آن ها را مشخص می کند خریداری کنند.
متأسفانه دنیای فعلی ما بیش از حد ضرورت، مادی شده و همواره مصرف کننده را تقویت
می کند. به هرحال، معمولاً ابزارها آنچه را ما می خواهیم، انجام نمی دهند. ماندر در
این مورد می گوید: «همه رسانه ها در پی این هستند که تبلیغات را هرچه بهتر در مغز
افراد جای دهند، اما در این میان برخی بهتر از مابقی کار می کنند و تلویزیون با
فاصله بسیار زیادی از بقیه در صدر قرار دارد». او می افزاید که تبلیغ درواقع، فشاری
برای پیشنهاد دادن چیزی که مورد نیاز نیست می باشد. با این وجود، تبلیغات به نحوی
عمل می کند که افراد حقیقتاً فکر می کنند به بسیاری از این محصولات نیازمند هستند و
اگر ابزار تبلیغ نبود، مردم پی می بردند که به راستی کدام کالا، نیاز ضروری
آن هاست. افراد در حالت عادی به راحتی میان نیازهای ضروری و غیرضروری خود تفکیک
می کنند، اما تبلیغات کالاهایی غیرضروری برای افراد به جهان مصرف کنندگی، این
محصولات غیر ضروری را برای بقای فرد و حیات او واجب و ضروری می کند. تبلیغ کنندگان
می دانند که چگونه برنامه های تلویزیونی و ساعات پربیننده آن را مدیریت کنند تا
کالاهای خود را برای بیشت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.