پاورپوینت کامل عنایت امام زمان(ع) ۱۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عنایت امام زمان(ع) ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عنایت امام زمان(ع) ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عنایت امام زمان(ع) ۱۵ اسلاید در PowerPoint :
۵۱
خاطره آزاده سرفراز حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی(ره) از شهید سید
علی اندرزگو
شش یا هفت ماه بعد از جریان دستگیری و آزادی این بزرگوار، ذریه زهرا، آقا سید علی
اندرزگو، در تهران خدمتشان رسیدیم.
جریانشان را به این صورت بازگو کردند: «ما رفتیم به سوی افغانستان. می بایست از
طریق مشهد قاچاقی می رفتیم. در بین راه رودخانه ای وسیع و خیلی عمیق وجود داشت. به
ما نگفته بودند که یک چنین رودخانه بزرگی آنجا وجود دارد. آب موج می زد سر راه ما.
دیدم با بچّه ها و خانواده امکان عبور برای ما نیست. یقین داشتم که منزل محاصره است
و اینها به خانه ریخته اند و در سطح ایران برای پیدا کردن من در تلاش هستند. یقیناً
ژارندارمری ما را می گرفت و به یقین، از قبل هم به سراسر کشور مخابره شده بود.
همان جا متوسل به وجود آقا امام زمان(ع) شدیم.»
می گفت: «دیگر نمی دانم چطور توسل پیدا کردیم! این زن و بچه توی این بیابان غربت
امشب درنمانند. آقا! اگر من مقصرم، اینها تقصیری ندارند.
در همان وقت، اسب سواری رسید و از ما سؤال کرد: اینجا چه می کنید؟
گفتم: می خواهیم از آب عبور کنیم.
بچه را بلند کرد و در سینه خودش گرفت. من پشت سر او و خانم هم پشت سر من سوار شد.
ایشان با اسب زدند به آب؛ در حالی که اسب شنا می کرد. راه نمی رفت. آن طرف آب، ما
را گذاشتند زمین و تشریف بردند. بعد از رسیدن به آن طرف، من سجده شکری به شکرانه
اینکه پروردگار عالم دست ما را اینجا گرفت به جا آوردم. در حال سجده به این فکر
افتادم که این شخص چه کسی بود. پیش خود گفتم از ایشان هم اظهار تشکر بیشتری بکنم.
از سجده برخاستم. همین طور که خوشحال بودم، دیدم که اسب سوار نیست و رفته است. در
همین وقت با خودمان گفتیم: لباس هایمان را در بیاوریم تا خشک شود. نگاه کردیم،
دیدیم به لباس هایمان یک قطره آب هم نپاشیده. به کفش و لباس و چادر همسرم نگاه
کردم. دیدم خشک است . دو مرتبه به سجده افتادم و از رحمت خاص پروردگار عالم که در
اینجا شامل حالم شده بود حالت خاصی به من دست داد. با صدای بلند شروع کردم به گریه
کردن.
خانواده ام می گفت: چیه؟ چی شده؟
گفتم: اگر تا امروز خدا را به چشم ندیده بودم، امروز آن واقعیت برایمان مجسم شد.
آیا یک قطره آب روی لباس ها یا کفشت م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 