پاورپوینت کامل راز دلتای ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راز دلتای ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راز دلتای ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راز دلتای ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
اشاره:
جورجی کنعان نویسنده مسیحی لبنانی در کتاب خود با عنو ان میراث اسوره ها
(اصول گرایی مسیحی در نیم کره غربی)، «عملیات گسترده یهودی سازی مسیحیت، رابطه میان
تورات یهودیان و انجیل، راز حمایت بی دریغ آمریکاییان از اسرائیل، گستردگی
آموزه های اعتقادی و اخلاقی یهودی در عمل و نظر مسیحیان غربی و… » را بررسی
می کند.
در مقاله حاضر که بخشی از کتاب یاد شده است تاریخچه پیدایش بنیادگرایان مسیحی بررسی
شده است.
نشو و نمای اصولگرایی
«ج.ه. جانسون»، مسیحی هندی، می گوید:
والدینم از جمله مؤمنان و پای بندان به فرقه مسیحیت پروتستانتیسم بودند که به
تورات بیش از انجیل اهمیت می دادند. آنها به عصمت کتاب مقدّس اعتقاد داشتند و اصرار
می کردند فرزندان آنها نیز مانند آنها، به بازگشت یهود به سرزمین مقدّس به عنوان
سرآغاز فرجام جهان، اعتقاد داشته باشند، پس از سال ۱۹۴۷، اعتقاد پدرم به صهیونیسم
افزایش یافت. به گونه ای که یک صهیونیست تمام عیار (مسیحی صهیونیست) شد و اعراب
مخالف و دشمن اسرائیل را مورد سرزنش قرار می داد. زیرا به عقیده او، آنها در مقابل
خواست و اراده الهی قد علم کرده بودند و این اعتقاد، در جان و روح او ریشه داشت تا
اینکه در سال ۱۹۶۴ از دنیا رفت.
تحصیل کتاب مقدّس یکی از مهم ترین برنامه های درسی ما در مدرسه مان بود. ما همیشه
نسبت به دانش آموزان یهودی، احساس خاصی داشتیم. احساسی که با خضوع و خشوع و تا
حدودی با ترس توأم بود، چون آنها از سلاله پیامبران بزرگ بودند که در مورد آنها
مطالب بسیار شنیده و خوانده بودیم.۱
«گریس هالسل»، مسیحی آمریکایی در یکی از نوشته هایش می گوید:
پدر و مادرم، هر یکشنبه دو بار مرا به کلیسا و شب های چهارشنبه، یک بار به تجمعات
نماز می بردند. همان گونه که از هوای پاک و خشک تگزاس استنشاق می کردم، جان و روحم
از عقاید مسیحیت اصولگرا که در عبارات و مفاهیم کتاب مقدّس نمود پیدا می کرد، سیراب
شده بود. یاد گرفته بودم که سخن خداوند از طریق کتاب مقدّس به ما می رسد کتابی که
مصون از هر گونه اشتباه و لغزش در چاپ و ترجمه است. برخلاف اینکه من کودکی بیش
نبودم و معنای کلمات و مفاهیم آنها را درک نمی کردم، امّا آنها در جان و روحم حک
شده بودند.
من و مونا، (همکار او)، که در یکی از مسافرت هایش به سرزمین مقدّس در سال ۱۹۸۳، به
همراه انجیلی های نوین به رهبری کشیش «جری فالول» در پیشینه مسیحیت اصولگرایمان
شبیه یکدیگر بودیم و در خانواده هایی مسیحی پرورش یافته بودیم که به کتاب مقدّس گوش
می دادیم و آن را می خواندیم. در مدرسه چیزی درباره خاورمیانه به ما آموزش نداده
بودند، فقط آنچه را که در تورات ذکر شده بود، آموخته بودیم. هر دو داستان های عهد
قدیم را درباره اقامت عبریان در فلسطین و جنگ های پادشاهان اسرائیل و هم چنین
وعده های خداوند به ملّت برگزیده را خوانده بودیم و مانند میلیون ها مسیحی دیگر،
داستان های ابراهیم، موسی، یسوع، داوود و سلیمان را خوانده و آنها را قهرمانان بزرگ
خاورمیانه یا به عبارت بهتر، قهرمانان تمام ملل روی زمین از جمله چینی ها، مصری ها،
هندی ها، ایرانی ها و ژاپنی ها به شمار می آوردیم.
ما بر این باور پرورش یافتیم که سرزمین فلسطین خالی از هر ملّت بود تا اینکه
عبرانی ها به آنجا رفتند. آنها در اذهان خام ما، قدیمی ترین ملّتی بودند که اندکی
پس از پیدایش آدم و حوا پای به عرصه وجود گذاشته بودند و هنگامی که شروع به خواندن
یا شنیدن مطالبی درباره سایر ملل خاورمیانه می کردیم، نمی پذیرفتیم که آنها واقعاً
یک ملّت هستند و به آنها صرفاً به عنوان دشمن عبرانی های قدیم و بالاخره دشمن
خداوند نگاه می کردیم. من و مونا در جایگاه دو کودک به داستان های عهد قدیم گوش
می دادیم و مانند میلیون ها کودک اصولگرا دیگر، به این نتیجه می رسیدیم که میان
خداوند و ملّت برگزیده اش رابطه ای ویژه وجود دارد. ما یاد گرفتیم نویسندگان عهد
قدیم را باور داشته باشیم که خود و قبیله شان را ملّت برگزیده خدا معرفی می کردند.
هالسل ادامه می دهد:
مسیحیان دوباره زاده شده در شهر من، اعتقاد دارند تاریخ بشری آن گونه که می دانیم
در نبردی که «آرمگدون» خوانده می شود، به پایان می رسد و اوج این نبرد، بازگشت مسیح
است که حکومت خویش را بر تمام بشریت، حتّی مردگان نیز بسط می دهد.
به طور کلی مسیحیان شهر من اعتقاد دارند عمر جهان شش هزار سال است و یهودیان، ملّت
برگزیده خداوند هستند و خداوند، سرزمین های مقدّس را به ملّت برگزیده اش بخشیده است
و از آنجا که یهودیان ملّت برگزیده خداوند هستند، هرکس آنها را عزت و احترام
بگذارد، خداوند او را عزیز می گرداند و هرکه آنها را لعن و نفرین کند، خداوند او را
لعن و نفرین می نماید.
در سال ۱۹۷۹، از فلسطین اشغالی دیدار و در یکی از شهرک های یهودی نشین آن (تکواع)
در کرانه باختری اقامت کردم. در این شهرک با «بابی براون»، یهودی آمریکایی که از
بروکلین به فلسطین مهاجرت کرده بود، آشنا شدم. او به من گفت: «خداوند این سرزمین را
به ما یهودیان بخشید». به یک باره هر آنچه در کودکی فرا گرفته بودم، دوباره در ذهنم
زنده شد: «خداوند ملّت برگزیده ای دارد. خداوند سرزمین مقدّس را به ملّت برگزیده اش
بخشید».۲
«لوید جورج»، مسیحی بریتانیایی که از سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۹ نخست وزیر انگلستان بود،
آشکارا عنوان می کند:
در مدرسه ای بزرگ شدم که در آن، تاریخ یهود را بیش از تاریخ کشورم فرا گرفتم. اکنون
می توانم تمام پادشاهان بنی اسرائیل را نام ببرم؛ امّا شک دارم بتوانم شش تن از
پادشاهان انگلستان یا پادشاهان «ولز» را نام ببرم. جان و روح ما مملو از تاریخ با
شکوه و با عظمت عبریان است ما ادبیات مقدّس را به عنوان بخشی از بهترین های اخلاق
مسیحیت یاد گرفتیم.۳
« ا. سی. فورست»، کشیش آمریکایی، در یکی از نوشته هایش می گوید:
گرایش های طرفداری از اسرائیل و مخالفت با عرب ها در وجود من بود. یهودیان از نظر
من ملّت برگزیده خداوند بودند و قدس، شهر مقدّس و فلسطین سرزمین مقدّس آنها بود.
خیلی خوب است که یهودیان توانستند پس از قرن ها آوارگی به سرزمین آبا و اجدادیشان
بازگردند. این افکار را از کلیسایم و از مدرسه روز یکشنبه به ارث برده بودم.۴
در سال ۱۹۳۹، نماینده ایالت میشیگان، کشیش «جان. ج. اینگل»، درباره تربیت خانوادگی
و رشد در مدرسه های یکشنبه چنین گفت:
همیشه یاد گرفتم که اعتقاد داشته باشم فلسطین سرزمین تاریخی اجداد یهودیان است که
خداوند آن را به یهود بخشید و مقدّر ساخت روزی آنها به وطن خویش بازگردند.۵
این مطالب، بخش بسیار کوچکی از سخنان مسیحیان اصولگراست و اگر هر یک از مسیحیان
جهان بخواهند درباره نشو و نمای مذهبی شان سخن بگویند، چیزی فراتر از این نخواهند
گفت.
در ادامه به بخش هایی از زندگی سه تن اشاره خواهیم داشت که نمونه نشو و نمای این
ایدئولوژی در نیمکره غربی محسوب می شوند.
«آرتور جیمز بالفور» وزیر امور خارجه انگلستان (۱۹۱۶ ـ ۱۹۱۹) و صاحب بیانیه معروف
«واگذاری سرزمین فلسطین به یهود با هدف تأسیس وطن قومی یهودیان»، آگاهی خویش از
کتاب عهد قدیم را نتیجه برکت تربیت پروتستانی و اثرپذیری از مادرش می داند که به
نظر می رسد اوقات بسیاری را صرف خواندن کتاب مقدّس می کرده است. وی در سخنان خویش
در هر مکان و زمانی از این مطالب استفاده کرده و بارها مادر خود را «زنی با ایمان
مذهبی و دینی عمیق و مستحکم» توصیف می کند.
او در دامان آداب و سنن اسکاتلندی پرورش یافت که نسبت به عهد قدیم به دیده احترام و
عشق و علاقه نگاه می کردند و اعتقادی راسخ به بازگشت یهود به سرزمین فلسطین داشتند
و آن را مقدمه بازگشت «مسیح موعود» تلقی می کردند. هنگامی که بالفور پای به دوره
جوانی گذاشت، توجه اش به کتاب مقدّس و پیروان آن ـ یهودیان ـ و ایدئولوژی آنها و
مشکلاتی که در کشورهای محلّ اقامت خویش با آن مواجه شده بودند، بیش از پیش جلب شد.
او به کتاب مقدّس معتقد باقی مانده بود. اسفار پیامبران به ویژه سفر اشعیا را
می خواند و در آنها تأمّل می کرد و این در فلسفه و شخصیتش منعکس شده بود و به خوبی
نشان می داد که از ایدئولوژی یهود اثر پذیرفته است. او تاریخ را «ابزار اجرای هدفی
آسمانی» می دید. «بلانچ داکریل»، دختر خواهر و نویسنده زندگی نامه اش، می گوید:
بالفور بسیار متدین بود و اعتقاد داشت آیین مسیحیت و تمدن مسیحی، چنان مدیون یهود
است که قابل بیان نیست و ننگ است اگر مسیحیت نخواهد آنچه را که حقّ این دین است،
ادا نماید.۶
وی در مقدمه ای که بر کتاب تاریخ صهیونیسم «سوکولوف» نوشت، می گوید:
متون کتاب مقدّس، این باور را در وجود شما می پروراند که شناخت کامل مذهبی در جهان،
از این سرزمین و این تاریخ و این ملّت برگزیده حاصل می شود.۷
اگر بگوییم وی به یهود به عنوان واسطه ای در معاملات و منافع امپریالیستی بریتانیا
نگاه می کرد، اغراق نکرده ایم. چون او به یهودیان به چشم ابزار تحقّق عصر هزاره
می نگریست و آنها را تبعیدشدگانی از میهن خویش، فلسطین، به شمار می آورد که باید
برای بازگرداندن آنها به میهن قدیمی شان تلاش کرد تا بخشی از دینی که برآورده کردن
آن از سوی مسیحیت دشوار بوده است، ادا شود.۸
«لوید جورج»، نخست وزیر بریتانیا و حامی «بیانیه بالفور»، کودکی بیش نبود که پدر
خویش را از دست داد و دایی اش، «ریچارد لویر» سرپرستی او را بر عهده گرفت. ریچارد،
واعظی تعمیدی و مبلّغی انجیلی و عضو یکی از فرقه های تعمیدی «ولز» بود که «حواریون
مسیح» (campbellites) نام داشت. وی در طول حیات خویش از چیزی اثر می پذیرفت که در
حافظه اش درباره پیش گویی های بازگشت یهود به سرزمین مقدّس حک شده بود.۹
«رونالد ریگان»، رئیس جمهور ایالات متّحده (۱۹۸۰ ـ ۱۹۸۸)، در دامان کلیسای مسیحیان
انجیلی پرورش یافت و مسیحی دوباره زاده شده ای بود که به « ایدئولوژی آرمگدون» که
به نبرد نهایی آخرالزمان اشاره دارد، اعتقاد داشت.
«باب سلوسر»، مدیر شبکه رادیویی مسیحیت، درباره زندگی ریگان م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 