پاورپوینت کامل فیض روح القدس ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فیض روح القدس ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فیض روح القدس ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فیض روح القدس ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۵۳

پاورپوینت کامل فیض روح القدس ۳۱ اسلاید در PowerPoint اَر باز مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد۱

امام حسین رحمت واسعه خدای رحمان است کیست که به این «کشتی نجات» دست التجا زده و
ناامید بازگشته است؟ به قول عارف صاحب دل مرحوم حاج محمّد اسماعیل دولابی «همه اهل
بیت کشتی نجاتند اما کشتی امام حسین سریع تر است، وقتی که حرکت می کند، سایر
کشتی ها کنار می کشند و راه را باز می کنند، امام حسین رو به خدا سریع است، تجلّی
خدا هم به سوی او سریع است. محبّت و عزاداری برای امام حسین(ع)، انسان را زود به
مقصد می رساند. «کلّنا سفن النجاه و لکن سفینه الحسین اسرع» همه ما اهل بیت
کشتی های نجاتیم، ولی کشتی امام حسین سریع تر است.»۲

در این مقال دو داستان از عنایات حسینی(ع) به شاعران و اهل سخن از زبان خودشان
آورده می شود. یکی مفسّر و مترجم معروف قرآن مرحوم حکیم الهی قمشه ای(ره) و دیگر
استاد عبّاس کِی منش معروف به «مشفق کاشانی» ـ حفظه الله ـ که هر دوی این بزرگواران
به شکرانه عافیت خود و فرزندانشان منظومه هایی را به رسم سپاس از عنایات سالار
شهیدان سروده اند و به پیشگاه عرشی آن امام مظلوم تقدیم داشته اند که در میان سوگ
سروده های حسینی خوش نشسته و خوب جلوه کرده است.

با آرزوی شفای همه دردمندان و همچنین آرزوی بلندی مقام برای مرحوم الهی قمشه ای و
امید سلامت و طول عمر برای استاد مشفق کاشانی، خوانندگان موعود را به خواندن این دو
داستان که پرتوی از عنایات و کرامات سیّدالشهداء(ع) به سخنوران می باشد، دعوت
می کنیم.

هر چند این دو شخصیت معروف حضور خوانندگان بوده و مستغنی از معرفی می باشند با این
حال معرفی کوتاهی شده اند.

· صلایِ غم

عباس کِی منش، متخلص به مشفق کاشانی از شاعران برجسته معاصر در ۱۳۰۴ در کاشان به
دنیا آمد و تحصیلات خود را تا درجه کارشناسی ارشد در رشته حسابداری و بودجه در
دانشگاه تهران ادامه داد و نزدیک چهل سال در وزارت فرهنگ ـ آموزش و پرورش ـ با
سمت های آموزگاری، دبیری و سازمان اداری در کاشان و تهران خدمت کرد. استاد پس از
افتخار بازنشستگی فعالیت های خود را عمدهً در حوزه شعر متمرکز کرد و در طول دوره
خدمات ادبی و انقلابی اش به خاطر عرضه آثاری فاخر، ده ها لوح تقدیر را از آن خود
ساخت. عضویت در شورای شعر سازمان صدا و سیما از مسئولیت های وی بوده است. مجموعه
آثار استاد اعمّ از سروده ها، گردآورده ها و کارهای مشترک به ۳۱ اثر می رسد که در
این میان صلای غم، سرود زندگی، آذرخش، آیینه خیال و پنجره ای رو به آفتاب قابل ذکر
است.

با آرزوی سلامتی و تندرستی برای استاد مشفق کاشانی جریان سُرایش تضمین شعر جاودانه
محتشم کاشانی در دوازده بند را به نام «صلای غم» از زبان ایشان می شنویم. صلای غم،
داستان دل انگیز شفای مشفق جوان از یک بیماری مهلک به عنایت سالار شهیدان است. لازم
به یادآوری است که این منظومه در سال ۱۳۲۳ برای اولین بار توسط کتابفروشی اسلامیه و
در سال ۱۳۶۶ به همت سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با مقدمه
استاد محمود شاهرخی به چاپ رسیده است.

من در زمان نوجوانی به بیماری تورّم کیسه صفرا مبتلا شدم. شدت بیماری آنچنان بود که
تقریباً تمام پزشکان از من ناامید شده، در نهایت به پدرم گفتند:

میرزا! ما کاری نمی توانیم بکنیم.

مرحوم پدر جزو مؤسّسان هیأت ابوالفضل(ع) کاشان بود. هر سال که دسته این هیأت در
کاشان به راه می افتاد بی نظیر بود. پدر اعتقاد محکمی به اهل بیت(ع) داشت و به قولِ
خودش «چهل سال پای منبر سیّدالشهداء(ع) سینه زده بود».

در همان شرایط که من از شدت بیماری چیزی نمی توانستم بخورم و از شدتِ درد، فرش را
گاز می گرفتم؛ پدرم آمد و گفت: «من چهل سال است که در عاشورا برای امام حسین(ع) و
اهل بیت(ع) عزاداری کرده ام؛ اگر امشب امام حسین پسرم عباس را شفا ندهد و به ما
برنگرداند، من دیگر کاری با آنها ندارم، اما اطمینان دارم که عباس حتماً خوب خواهد
شد» ـ و این جمله را خیلی محکم گفت ـ آن زمان در کاشان مرسوم بود که حاجتمندان در
شب تاسوعا به چهل منبر شمع می زدند. نیم ساعتی که از رفتن پدر گذشت من احساس کردم
که درد، ذره ذره دارد از بدنم بیرون می رود، بلند شدم و گفتم: «گرسنه ام!» مادرم با
تعجب و تحیر پرسید: «گرسنه ای؟ بیا داروهایت را بخور» اما من دوباره گفتم:
«گرسنه ام» و شروع کردم به غذا خوردن، حدود دو ساعت بعد پدر آمد و گفت: «عباس خوب
شد، می دانستم این خانواده کسی را بی جواب نمی گذارند». آنگاه رو به من کرده و گفت:
«باید برای امام حسین(ع) کاری بکنی» ـ و منظورش این بود که باید شعری بگویی ـ گفتم:
«پدر! من تازه در خطِّ شاعری افتاده ام و این قدر قدرت ندارم که در شأن و مقام
سیدالشهداء شعری بگویم» اما پدر با تحکّم گفت: «چرا می توانی و باید این کار را
انجام بدهی».آن شب خواب دیدم در مدرسه و سرِ کلاس هستم، مس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.