پاورپوینت کامل معرفت امام عصر(ع)-قسمت پایانی; با حضور حجج اسلام محمد باقر تحریری و سید محمد مهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معرفت امام عصر(ع)-قسمت پایانی; با حضور حجج اسلام محمد باقر تحریری و سید محمد مهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفت امام عصر(ع)-قسمت پایانی; با حضور حجج اسلام محمد باقر تحریری و سید محمد مهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفت امام عصر(ع)-قسمت پایانی; با حضور حجج اسلام محمد باقر تحریری و سید محمد مهدی میرباقری و دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
· اشاره:
در قسمت نخست این اقتراح، درباره معنای «معرفت امام» و پاره ای از آثار آن، با تنی
چند از اساتید و محققان بنام این حوزه به گفت وگو نشستیم. اکنون ادامه آن را با طرح
پرسش های باقیمانده پی می گیریم.
در ادامه اقتراح درباره مراتب این معرفت و نیز بالاترین درجه آن، با حاضران سخن
گفتیم. حجت الاسلام و المسلمین تحریری در توضیح آن، مراتب معرفت را ناشی از میزان
برقراری رابطه قلبی با امام(ع)، دوری از تعصبات و هواهای نفسانی و نیز حرکت حقیقت
جویانه دانست.
حجت الاسلام و المسلمین تحریری: بدیهی است که انسان هرچه نسبت به نیازمندی ها و
ابعاد وجود خویش درک بیشتری پیدا کند، می بیند که همه اینها به رهبری الهی نیاز
دارند که آن نیازها را به نیکوترین وجه تأمین نماید. این معرفت با تأمل در وجود خود
و نیازمندی های آن قابل تقویت است. با افزایش معرفت، مراتب بالاتر چهره امام برای
فرد متجلی می شود و ایشان را دارای احاطه وجودی بر انسان و احاطه علمی نسبت به این
امور می یابد. هرچقدر رابطه قلبی یک نفر با امام بیشتر شود و بیشتر تحت تربیت و
تعلیم معارف ایشان قرار گیرد بر معرفت او نیز افزوده می شود. ابزار معرفت عقلانی هم
در وجود همگان به ودیعت نهاده شده است. در شرایطی که فرد، حقیقت جویانه حرکت کند و
به دنبال تعصبات و هواهای نفسانی راه نیفتاده باشد واقعیت را درک می کند و معرفت او
تقویت می شود. معرفت قلبی در مسیر حرکت نیازمند معرفت عقلانی است تا دقیقاً از امام
تبعیت کند.
حجت الاسلام والمسلمین میرباقری مراتب معرفت را سیر در درجات درک حقیقت ولایت و
میزان تحملشان بیان نمود و بالاترین مرحله را مرحله دریافت امانت الهی دانست.
حجت الاسلام والمسلمین میرباقری: معرفت، سیر در درجات درک حقیقت ولایت و به تعبیری
تحمل ولایت است و انسان هایی که حامل ولایت هستند متناسب با تحملشان به درجات معرفت
می رسند تا رسیدن به مقامی که همان حقیقت «امانت» است به انسان عنایت بشود:
إنّا عرضنا الأمانه علی السموات والأرض؛
در این مرحله، حقیقت سرّ ولایت را به انسان می دهند. شاید این مقامی است که انسان
حقیقت ولایت را بدون حجاب درک می کند.
این مرحله تنها مربوط به سه دسته است:
ـ از بین انبیاء، مرسلین آنها،
از بین ملائکه، مقرّبین آنها،
ـ از بین بندگان، امتحان شدگان ایشان.
حتی در روایت عجیبی آمده:«به حقیقت، امر ما دشوار پیچیده شده در دشواری اسست؛ هیچ
فرشته مقرّب یا پیامبر مرسل یا بنده ای که خدا قلبش را به وسیله ایمان آزموده باشد
نمی تواند آن را تحمل کند».؛ یعنی، آن مرتبه را هیچ کس نمی تواند درک بکند. راوی
پرسید: اگر اینها نمی رسند پس چه کسی می رسد؟ حضرت فرمودند: «آنهایی که ما بخواهیم.
این امر به خود ما واگذار شده است».
حقیقت ولایت به آنها واگذار شده است؛ البته آنها هم همه چیز را با اراده الهی اراده
می کنند «لایشاؤون إلّا أن یشاءالله» از همین رو، آن را به کسی می دهند که متناسب
با مشیّت خداست. این حقیقت و سرّ ولایت که مرتبه کامل آن همان مرتبه رسیدن به مقام
نورانیّت است، با «شکر» به انسان داده می شود و با «کفر» گرفته می شود. لذا برای
حداقل مقام نورانیت سه گام باید برداشته شود:
اول، مقام تسلیم و سلم محض است؛ بعد تطهیر الهی است و پس از آن است که مطهّرون به
حقیقت ولایت راه پیدا می کنند. شاید این همان چیزی است که در حدیث نورانی ابوخالد
کابلی آمده است:
به خدا سوگند ای اباخالد، بنده ای ما را دوست نمی دارد و ولایت ما را گردن نمی نهد،
مگر آنکه خدا قلبش را تطهیر می کند و خداوند قلب بنده ای را تطهیر نمی کند، مگر
آنکه تسسلیم امر ما می شود و به مقام سلم در برابر ما می رسد.
دوام تسلیم تا مقام سلم، مقدمه تطهیر است که تطهیر، صنع است و آن هم مقدمه تنویر به
نور ولایت است. اگر حقیقت اسرار ولایت به انسان داده شد، متناسب با آن، درجات معرفت
حاصل می شود. درجات کامل معرفت نیز آن است که همه جنود طاعت نبی اکرم(ص) و ائمه
هدی(ع) در انسان نازل و محقّق بشود، با شفاعت تام، آنها به طرف خدا حرکت بکند و
بدون واسطه به شفاعت برسد. بدین ترتیب حُجُب نور برداشته می شود و انسان بی پرده و
بی حجاب، حقیقت ولایت را درمی یابد که « ألا إنّ معرفتی بالنـّورانیـّه معرفه الله؛
همانا معرفت من به نورانیت، معرفت خداست». نورانیت، بر طبق حدیث معرفت امام به
نورانیّت، معرفت خدا و معرفت خدا همان معرفت امام است.
در این مقام، معرفه الله حاصل می شود و پس از آن معلوم می شود که چرا «من مات و لم
یعرف امام زمانه مات میتهً جاهلیهً»؛ چون « ألا إنّ معرفتی بالنّورانیه معرفه الله
و معرفه الله معرفتی» که در حدیث نورانیت آمده است.
دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی در ادامه مطالب قبل با استناد به روایات، کمترین حدّ
معرفت را مساوی دانستن امام با پیامبر(ص) در همه چیز، غیر از نبوت خواند و میزان
معرفت را ناشی از اندازه محبت و دلدادگی و سرسپردگی نسبت به ائمه(ع) بیان کرد. وی
با استفاده از روایات، بالاترین درجه معرفت را مرحله تسلیم محض نسبت به امام(ع)
دانست.
دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی: امام صادق(ع) درباره کمترین حدّ معرفت امام
می فرماید:«کمترین حدّ معرفت امام آن است که بدانی، امام مساوی با پیامبر است مگر
درجه نبوت. امام وارث پیامبر است و همان اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خداست و
باید در هر امری تسلیم امر او بود و به سخن و فرمان او عمل کرد».۱
همین طور که در پاسخ به سؤالات قبل مشخص شد، ثمره معرفت، محبّت و دلدادگی و
سرسپردگی نسبت به ائمه(ع) است. هر چقدر معرفت ما نسبت به جایگاه یک شخصیت بیشتر
باشد، ارادت ما هم نسبت به او بیشتر می شود. این افزایش ارادت تسلیم ما را هم در
برابر او بیشتر می کند. در ارتباط معصومان(ع) این موضوع خیلی جدی تر است و مرتبه
تسلیم محض حاصل نمی شود مگر اینکه شخص به مراتب بالای معرفت دست یافته باشد.
بالاترین مرتبه معرفت همان بالاترین مرتبه تسلیم است که او جز به رضا و سخط امام
خویش به چیز دیگری نیندیشد و همه زندگی خود را در اختیار امام قرار دهد و کاملاً
تسلیم اوامر و خواسته های امامش باشد. ماجرای معروف شیعیان تنوری در همین جا مطرح
می شود. چنین اشخاصی که کاملاً تسلیمند و بی هیچ درنگی دستور امام را اطاعت می کنند
و آن را بجا و شایسته می دانند و به هیچ وجه درباره آن دچار تردید نمی شوند.
آخرین پرسش ما از شرکت کنندگان در اقتراح این بود که نقش این معرفت در حیات فردی و
اجتماعی یک مسلمان و نیز تحولات اجتماعی چیست؟ حجت الاسلام و المسلمین تحریری در
پاسخ به این سؤال، فعالیت های سیاسی ـ اجتماعی را یکی از شئون امامت بیان نمود و
میزان تحولات اجتماعی رو به صلاح و خوشبختی را ناشی از میزان ظهور و بروز معرفت
نسبت به امام(ع) خواند.
حجت الاسلام و المسلمین تحریری: معرفت امام(ع) نیز همانند معرفت خدا و رسول او(ص)،
مسلماً در حیات فردی و اجتماعی مسلمانان نقش اساسی دارد. اینها در راستای همدیگر
هستند. ایمان به خداوند متعال در تمام ابعاد، هرگاه با اعمال صالح همراه شود، انسان
را به حیات طیبه نائل می سازد؛ چنان که در آیه ۹۷ سوره نحل می فرماید:
من عمل صالحاً من ذکرٍ أو انثی و هو مؤمنٌ فلنحیینّه حیاهً طیبهً؛
معمولاً بعد اجتماعی انسان در مسائل حکومتی و سیاسی جلوه پیدا می کند، از همین رو
یکی از ابعاد فعالیت های امام تشکیل جامعه دینی و رهبری آن است. امام پس از رهبری
بر جامعه دینی، همواره تحولات اجتماعی الهی را به وجود می آورند. شما وقتی به نامه
شریف امام علی(ع) به مالک اشتر نگاه می کنید می بینید بر همین مبناست؛ حتی حضرت
دستور به عمران شهرها را منوط و متکی به ایمان به خدا و رعایت تقوای الهی می کنند.
جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه نمونه کوچکی از جامعه ولایی و حکومت امامت است.
به خوبی می توان دید به رغم مشکلات و کاستی های بسیاری که از داخل و خارج به ما
تحمیل می شود، در پرتو معارف نورانی اهل بیت(ع) انسان های تحت ولایت ولیّ فقیه به
چه کمال هایی رسیده اند. معرفت امام است که انسان و جامعه را به سمت این تحولات
علمی، عملی و فکری در تمام عرصه های فردی و اجتماعی سوق می دهد و هرچقدر در
جامعه ای این معرفت جدی تر و عینی تر شود، همزمان فرد و جامعه در مسیر صلاح قرار
می گیرند.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری، مفصلاً به این پرسش پاسخ داد و دیدگاه های مختلف
در این رابطه را تبیین نمود.
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری: اینکه امامت یا معرفت امام چه آثار اجتماعی
دارد، تابع این است که ما امامت را چه تعریف می کنیم و دایره امامت را چه دایره ای
می دانیم؟
اگر امامت به معنای سرپرستی نظم اجتماعی و یا صرفاً سرپرستی جریان احکام فقهی در
جامعه باشد، هر دو به نحوی آثار اجتماعی دارند. آثار یکی، جریان احکام اجتماعی است
و آثار دیگری جریان نظم اجتماعی؛ ولی اگر موضوع امامت را بیش از اینها بدانیم و
نگوییم مأموریت امام، ایجاد نظم یا صرفاً ایجاد زمینه برای جریان احکام فقهی است،
طبیعتاً به همان میزان کارکرد امامت و آثار اجتماعی امامت هم تغییر پیدا می کند.
در اینجا دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ بعضی اصلاً مأموریت امامت را یک امر باطنی و
سرپرستی هدایت باطنی افراد، آن هم به صورت جزیی، اثر مستقل و ظروف غیرمرتبط
می دانند. این امامت آثار اجتماعی چندان خوبی نخواهد داشت، گرچه انسان هایی که
تربیت می شوند، اگر به گونه ای اجتماعی تربیت شوند، به طور غیرمستقیم بر روابط
اجتماعی آنها اثرگذار خواهد بود.
گر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 