پاورپوینت کامل مدّعیان سفارت و نیابت- قسمت سوم ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدّعیان سفارت و نیابت- قسمت سوم ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدّعیان سفارت و نیابت- قسمت سوم ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدّعیان سفارت و نیابت- قسمت سوم ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

۴۲

در شهر بصره عراق نیز گروهی با نام «انصار الامام المهدی» اعلام وجود نمودند. رهبر
آنان فردی به نام احمد الحسن بود که ادعای ارتباط با امام مهدی(ع) را داشت و می گفت
امام(ع) را ملاقات کرده و مستقیماً اوامر و دستوراتی از جانب ایشان دریافت می کند.
وی مدعی بود که امام(ع) به او دستور تبلیغ برای ایشان داده است.

· اشاره:

در قسمت های پیشین این مقاله به چگونگی شکل گیری گروه های مدّعی سفارت و نیابت امام
زمان(ع) در بحرین پرداختیم. در این قسمت، نگارنده محترم مقاله، فرجام ایشان و
مدّعای یکی دیگر از این گروه ها را در عراق بیان می کند.

· اعتراف بصری در برابر علما

علما و فضلای بحرین به مقابله با حرکت شوم سفارت و نیابت پرداخته، با قدرت با آن
برخورد کردند. آنها از مؤسس این حرکت برای شرکت در جلسه ای که جمع کثیری از علما
حضور داشتند، دعوت کردند و با او به بحث و جدل پرداختند تا اینکه او اظهار ناتوانی
کرد و تسلیم شد و به باطل بودن عقاید و تفکراتی که آن را ترویج می کرد، اعتراف نمود
و طی نامه ای، این گونه اشتباه خود را بیان کرد. متن اعتراف نامه او به این صورت
بود.

من که مدّعی ارتباط با حضرت حجّت(عج) بودم، اعتراف می کنم ادّعا می کردم در خواب،
امام(ع) و چهار نایب ایشان را ـ به ویژه نایب سوم، حسین بن روح(رض) ـ را می دیدم و
به مردم می گفتم: امام(ع) به من اشاره می کرد که ایشان را از طریق انجام برخی اعمال
و خواندن برخی دعاها که در کتاب های دعا آمده در خواب ببینم. من در آن زمان
نمی دانستم که بر خواب و رؤیا هیچ حکم شرعی مترتّب نمی شود، امّا پس از دیدار با
علمای اعلام و قانع شدن اینجانب به اینکه بر خواب و رؤیا هیچ حکم شرعی مترتب
نمی شود و اینکه تکیه بر آن در دین خداوند پاک جایز نیست و پس از آنکه برای اینجانب
اثبات شد که در زمان غیبت کبرا و پیش از خروج سفیانی و پیش آمدن نشانه صیحه، نیابت
و سفارت از ایشان و نواب ایشان، قابل قبول نیست، زیرا آنها در این زمان در قید حیات
نیستند، با توجه به همه اینها، در محضر علمای اعلام، درستی همه اینها را از جانب
خود مردود می شمارم و خود را مسئول کارهای کسانی که به مقتضای این خواب ها ممکن است
انجام دهند، نمی دانم و از آن برائت می جویم. و اگر کسی با من در این مسئله به
مخالفت پردازد، خود مسئولیّت آن را بر عهده خواهد داشت، زیرا من نیز با نظر و رأی
علمای فاضل موافقم و بر اساس این، خود را تحت فرمان و اختیار ایشان می دانم و اگر
پس از این آشکار شود که من در این گونه موارد نقشی داشته ام، آنها می توانند هرگونه
که مصلحت بدانند در مورد من حکم دهند و رفتار کنند. من در این اقرار و اعتراف به
هیج وجه تحت فشار و ناراضی نبود، بلکه با رضایت تمام با توجه به اینکه آن را یک
واجب شرعی می دانم، آن را بیان کردم و برائت خود را از تمام اتهامات و شایعه های
نادرستی که به ستم و به دروغ به من نسبت داده شده، اعلام می کنم و خداوند بهترین
گواه بر سخنان من است. و ستایش مخصوص خداوندی است که در دین خود به ما بصیرت داده،
ما را از نفاق و جدایی و مخالفت با هم کیشان خود و فتنه ها بر حذر داشته و از دردها
و رنج ها حفظ کرده است.

این اعتراف در دهم شعبان ۱۴۰۹ ق. نوشته و منتشر شد. پس از این اعتراف نامه، علمای
حاضر در این جلسه متنی در ذیل اعتراف نامه عبدالوهاب حسن بصری به این صورت
نوشتند:«بی گمان، علما عقیده به نادرست بودن چنین ادعاهایی دارند و به تمام
مسلمانان هشدار می دهند که مراقب باشند فریفته چنین اشخاصی نشوند و به دعوت آنها
پاسخ ندهند. علما بر این باورند که این گونه جریان ها، از جمله بدعت هایی است که
بیشترین ضربه ها را به پیکره دین وارد می سازد و باعث به لرزه در آوردن اصول و
ارزش های والای آن در میان مردم می شود. مذهب تشیع بدین وسیله از این گونه ادعاها
اعلام بیزاری می کند و هر کس بر چنین ادعاهایی اصرار ورزد، بی گمان بدعت گذار،
گمراه و گمراه کننده است و مؤمنان باید خود و دیگران را از این گونه جریان ها دور
نگه دارند».

عبدالوهاب حسن بصری که در گذشته ادعای نیابت از امام قائم(ع) و چهار نایب ایشان، به
ویژه حسین بن روح را داشت، شخصاً در حضور علما به صورت کتبی اعتراف نمود که راه و
روش او نادرست بوده و متن اعتراف نامه او نیز در بالای این نوشته رهبر این گروه
آمده است».

· از سرگیری فعالیت

با اینکه کار این گروه به نوشتن آن اعتراف نامه به وسیله مؤسس آن ختم شد، امّا بار
دیگر تاریخ تکرار شد و همان گونه که علی محمّد شیرازی (باب) در ایران جریاناتی
داشت، همانند آن در کشور بحرین به وقوع پیوست. پس از مناظره و بحث و جدل علما و
فقهای ایران با باب شیرازی، نتیجه این شد که در حضور جمع کثیری از علما و دولتمردان
و در حضور ناصرالدّین شاه، اعلام توبه کرد و به خطّ خود سندی نوشت که به توبه نامه
معروف شد.۱ امّا توبه باب مدّت زیادی دوام نداشت و پس از آن به دلیل تکرار ادعاها و
عقاید گذشته اش، اعدام شد.

عبدالوهاب بصری نیز دقیقاً مانند باب، فعّالیّت های گذشته اش را از سر گرفت، اما
این بار با محافظه کاری بسیار شدیدی و به گونه بسیار مخفیانه و با روش های
حیله گرانه و بسیار پلیدتر به کار خود ادامه می دهد. اما با وجود همه این
محافظه کاری ها و پنهان کاری ها، اخبار فعالیت او دوباره منتشر شد و توجه علما و
مراجع شیعه عتبات عالیات و عراق و ایران را به این مسئله جلب کرده و در مورد آنها
استفتائاتی شد و آنها در طی بیانات و فتواهایی، این جنبش ضاله را محکوم کرده و
مؤمنان را نسبت به گرد آمدن حول آنان، هشدار دادند.

در این فتواها آمده است که باید تا حد توان از او و پیروانش دوری کرد و نباید با
آنها معاشرت کرد و حتی نماز خواند و برخی از علما، معتقدان به چنین مسائلی را فاسق
دانستند.

علمای بحرین نیز در طی بیانیه ای، دعوت این شخص را بدعت و نادرست دانستند و از
کسانی که به چنین مسائلی اعتقاد دارند، خواستند تا به راه راست بازگردند.

برخی از ایشان که فتوا صادر کرده یا بیانیه را امضا کردند، عبارتند از: محمّد امین
زین الدین، سیّد عبدالاعلی سبزواری، علی الغروی، شیخ احمد آل عصفور، شیخ منصور
الستری، شیخ عبدالامیر الجمری، شیخ عیسی احمد قاسم، شیخ عبدالحسین علی التستری، شیخ
عبدالعلی حمزه الحواج، شیخ سلیمان المدنی، سید جواد الوداعی، …

· گروه انصار الامام المهدی

در شهر بصره عراق نیز گروهی با نام «انصار الامام المهدی» اعلام وجود نمودند. رهبر
آنان فردی به نام احمد الحسن بود که ادعای ارتباط با امام مهدی(ع) را داشت و می گفت
امام(ع) را ملاقات کرده و مستقیماً اوامر و دستوراتی از جانب ایشان دریافت می کند.
وی مدعی بود که امام(ع) به او دستور تبلیغ برای ایشان داده و به او فرموده است به
همگان اعلام کند که وی با امام(ع) در ارتباط است و از جانب او فرستاده شده و او
وصیّ امام و همان «یمانی» موعود است. پس از آن گروهی پیرو او شده و گفته شد که
بسیاری از پیروانش، طلاب حوزه علمیه نجف اشرف هستند، زیرا او دعوت خود را در سال
۱۴۲۳ ق. از آنجا شروع کرده است.

وی براساس آنچه در پایگاه اینترنتی اش آمده، بیان می کرد:دیدار اول من با امام
مهدی(ع) در این دنیا، در ضریح امام هادی و امام عسکری(ع) صورت گرفت. در این دیدار
امام مهدی(ع) را شناختم. این اتفاق سال ها پیش افتاد و پس از این دیدار، بارها و
بارها ایشان را ملاقات نمودم و ایشان مسائل بسیاری را برای من روشن ساخت اما دستوری
برای ابلاغ به شخص یا اشخاص خاصی به من نداد، بلکه آن راهنمایی ها تنها برای تعلیم
و تربیت و راهنمایی من به سوی فضایل اخلاقی الهی بود. ایشان مقداری علم و معرفت به
بنده تفضل فرمود و مرا از انحراف های بزرگ موجود در حوزه علمیه نجف آگاه ساخت؛
انحراف های علمی، عملی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یا انحراف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.