پاورپوینت کامل ولایت امامان (ع) ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ولایت امامان (ع) ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولایت امامان (ع) ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ولایت امامان (ع) ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
۴۰
بزرگی ولایت
ولایت اهل بیت(ع) در قرآن کریم به عنوان بالاترین مقامات تعبیر شده است. ولایت از
ویژگی های مخصوص خداوند متعال است، که می فرماید:
هنالک الولایه لله الحقّ هو خیرٌثواباً و خیرٌ عقباً.۱
در آنجا [آشکار شد که] به خدای حق تعلق دارد. اوست بهترین پاداش و [اوست] بهترین
فرجام.
و ولایت پیامبر و امامان(ع) از ولایت خداوند منشعب می شود، که خود فرموده است:
إنّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین ءامنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه
و هم راکعون..۲
ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند: همان کسانی که نماز
برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.
بنابراین ولایت خداوند، ولایت بزرگ و ولایت پیامبر(ص) و ولایت اولیای آن حضرت «سدره
المنتهی» و «جنهالمأوی»۳ ولایت میانه است. و از این رو است که گفته اند: ولایت،
عام تر و فراگیرتر از نبوت است؛ یعنی هر پیامبری ولیّ است ولی هر ولیّ ای پیامبر
نیست. نبوت نیازمند ولایت بوده، امّا ولایت نیازی به نبوت ندارد.۴
و بعضی معتقدند که مقام ولایت رفیع تر از مقام نبوت است، بنابر آنچه از رسول خدا(ص)
روایت شده که فرمودند:
خدای عزّوجل بندگانی دارد که پیامبر و شهید نیستند، ولی پیامبران و شهیدان به
جایگاه و قرب آنان نسبت به خداوند غبطه می خورند.
و هنگامی که درباره آنان از آن حضرت(ص) پرسیده شد، فرمودند:
آنان از مردم گم نام و گروه های ناشناخته اند، نسبت خویشاوندی سبب ارتباط ایشان با
یکدیگر نیست، [بلکه] با خداوند پیمان مستحکم دوستی بستند.
روز قیامت [نیز]، خداوند منبرهایی از نور برایشان قرار داده، ایشان را بر روی آن
می نشاند و صورت هایشان را نور می گرداند. انسان ها در روز قیامت هراسناکند امّا
آنان نمی هراسند. آنان اولیای خدا هستند که هیچ هراسی ندارند و اندوهناک
نمی شوند..۵
پیروی موسی(ع) ـ پیامبر اولوالعزم ـ از خضر(ع)، و پیروی عیسی از امام مهدی(ع) دلیل
آن است که شأن ولایت از نبوت بالاتر است. همان طور که ولایت، سرّ آفرینش بشر بوده
است. علّامه طباطبایی(ره) دراین باره می گوید:
ولایت، کمال حقیقی انسان، و هدف نهایی قرار دادن دینِ بر حقِّ خداوندی است.۶
سیّد سبزواری(ره) نیز گفته است: «مرتبه ولایت، والاترین و بزرگ ترین مقام ها، محور
مدار تکوین و تشریع، و ریسمان امتداد یافته میان خداوند متعال و همه آفریدگان اوست.
و آن هم، علت فاعلی و هم علت غایی است ـ در حالی که بسیار به ندرت این دو علت در یک
امر جمع می شوند ـ و فی الجمله، آن آخرین [منزل] قوس صعود، و سرّ خدا در میان
جهانیان است».۷
اکنون که قدری اهمیت ولایت توضیح داده شد، معنا، مصادیق، نقش و چگونگی رسیدن به آن
را در عناوین زیر مورد توجه قرار می دهیم.
معنی ولایت
واژه ولایت در قرآن کریم با مشتقّات فراوانی همچون: ولی، والی، اولیاء، موالی،
تولّی، تولیه و… ذکر شده است. معنی جامع این کلمات عبارت از این است که: «دو شیء
یا بیشتر چنان شوند که چیزی غیر از خودشان، بینشان فاصل نباشد، و به عبارتی دیگر
هیچ جدایی بینشان نباشد».
این معنا به عنوان استعاره برای نزدیکی (مکانی) به کار می رود. مثلاً گفته می شود:
«فلانٌ یلی فلانٌ؛ فلانی پشت سر (بلافاصله پس از) فلانی است». از دیگر معناهایی که
برای این واژه به کار رفته می توان به: دین، دوستی، یاری، عقیده اشاره کرد. و برخی
برای آن تا ۲۱ معنی برشمرده اند.۸
علّامه طباطبایی در این باره می نویسد: «ظاهر آن است که نزدیکی و قرب مذکور که از
آن با واژه ولایت تعبیر شده، ابتدا انسان آن را برای اموال و دارایی های خود وضع
کرده، سپس در مورد برخی از اقسام قرب معنوی به کار برده است».۹
سیّد سبزواری نیز درباره ریشه لغوی «ولی» چنین گفته است: «ارتباط حاصل بین دو شیء
که موجب آمیختگی مادی یا روحی یا هر دوی آنها شود».۱۰
در پرتو این تعریف، هنگامی که گفته می شود: «ولایت از آن خداست»، منظور از آن
همراهی خداوند با همه موجودات است. و هنگامی که گفته می شود: «فلان شخصی ولیّ خدا
است» منظور این است که وی به مرتبه ای از سیر اخلاقی و عرفانی رسیده که همه
حجاب های نفسانی بین او و خدا از میان رفته است.
آنچه در اینجا برای ما مهم است، معنی اصطلاحی ولایت است. مفسران گفته اند:
معنی واژه ولی در قرآن کریم، عبارت از: کسی است که امور انسان ها را ـ درباره
جان ها و مال هایشان ـ سرپرستی نموده، حق تصرّف ـ از جانب خود یا به اذن دیگری ـ در
شئون ایشان را داراست.۱۱
گونه های ولایت
ولایت به چند گونه تقسیم می شود:
۱. ولایت تکوینی: که عبارت از قدرت تصرف در امور تکوینی، تسخیر اشیاء و موجودات،
مانند: طیّ الارض، زنده کردن مردگان، شفای بیماران و… است. این ولایت، مخصوص
خداوند متعال بوده و وی آن را به برخی از بندگانش نظیر پیامبران و جانشینانشان(ع)
عطا فرموده است. برای آگاهی بیشتر در این باره به معجزات معصومین(ع) در قرآن کریم و
کتاب های عقیدتی و تاریخی مراجعه کنید.
۲. ولایت تشریعی: که خود بر دو گونه است:
اوّل: حقّ تشریع خداوند متعال که ویژه ذات اوست؛ می فرماید:
إن الحکم إلّا لله أمر أن لا تعبدوا إلّا إیّاه ذلک الدّین القیّم ولکنّ أکثر
النّاس لا یعلمون.۱۲
فرمان، جز برای خدا نیست. دستور داده که جز او را نپرستید. این است دین درست، ولی
بیشتر مردم نمی دانند.
و خداوند تعالی این حق را به برخی از اولیای معصوم خود بخشیده است؛ بدین معنی که
ایشان(ع) قدرت وضع احکام شرعی واقعی را که منطبق بر اراده اوست، یافته اند.
دوم: وظیفه ولیّ، امر و نهی و وظیفه انسان ها اطاعت از اوست. این ولایت ویژه خداوند
متعال و کسانی است که خود او این صلاحیت را به ایشان عطا کرده؛ چون پیامبران و
جانشیانان(ع). و می فرماید:
النّبیّ أولی بالمؤمنین من أنفسهم.۱۳
پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزدیک تر] است.
خداوند در این آیه حدود ولایت پیامبرش(ص) را تعیین نموده، بیان می دارد که او نسبت
به همه آنچه از شئون نفس است، از خود بشر اولی (سزاوار) می باشد.
حضرت امام صادق(ع) در روایتی در بیان تفسیر سخن خداوند متعال: «ولیّ شما، تنها خدا
و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در
حال رکوع زکات می دهند».۱۴ می فرمایند:
« إنّما»؛ یعنی خدا و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند؛ یعنی حضرت علی و فرزندانش،
تا روز قیامت، نسبت به شما دارای ولایت، و نسبت به شما، کارها، خود و مال هایتان
شایسته تراند.۱۵
علامه طباطبایی در این باره می گوید: «نتیجه آنکه، آنچه را مؤمن برای خودش می بیند
مانند: حفظ، نگهداری، محبت، کرامت، اجابت درخواست. و نفوذ اراده، پیامبر در آن
موارد از او اولی است. یعنی اگر امر دائر بین پیامبر و بین خود او در هر یک از آنها
شود، جانب پیامبر بر جانب خودش برتری دارد».۱۶
این ولایت، آشکارا در این سخن خداوند متعال آمده است:
و ما کان لمؤمنٍ و لا مؤمنهٍ إذا قضی الله و رسوله أمراً أن یکون لهم الخیره من
أمرهم و من یعص الله و رسوله فقد ضلّ ضلالاً مبیناً.۱۷
و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد که چون خدا و فرستاده اش به کاری فرمان دهند، برای
آنان در کارشان اختیاری باشد؛ و هر کس خدا و فرستاده اش را نافرمانی کند قطعاً دچار
گمراهی آشکاری گردیده است.
شأن نزول این آیه کریمه، به ازدواج زینب، دختر جحش، با صاحبش زید بن حارثه، بود که
رسول خدا(ص) خطبه آن را خواندند و دلیل آن است که آن حضرت(ص) بر همه چیز، حتی بر
امور شخصی اولی است و ولایت دارند.
ولایت خداوند
در حقیقت توحید خدای متعال، توحید در ولایت او را در برمی گیرد. یعنی آنکه حقّ
ولایت تکوینی و تشریعی فقط از آن خدای تعالی است. و می فرماید:
أم اتّخذوا من دونه أولیاء فالله هو الولیّ و هو یحیی الموتی و هو علی کلّ شیءٍ
قدیرٌٍ.۱۸
آیا به جای او اولیا (دوستانی) برای خود گرفته اید؟ خداست که ولیّ راستین است، و
اوست که مردگان را زنده می کند، و اوست که بر هر چیزی تواناست.
و فرموده است:
الله ولی ّالّذین ءامنوا یخرجهم من الظّلمات إلی النّور و الّذین کفروا أولیاؤهم
الطّاغوت یخرجونهم من النّور إلی الظّلمات اولئک أصحاب النّار هم فیها خالدون.۱۹
خداوند سرور کسانی است که ایمان آورده اند. آنان را از تاریکی ها به سوی روشنایی به
در می برد. و[لی] کسانی که کفر ورزیده اند، سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوت اند،
که آنان را از روشنایی به سوی تاریکی ها به در می برند. آنان اهل آتش اند که خود در
آن جاودانند.
و ولایت خداوند متعال، ولایتی ذاتی است که اساساً شائبه عاریه گرفتن، مجاز، یا جعل
از سوی دیگری در آن راه ندارد.
ولایت پیامبر(ص)
این ولایت، برگرفته از ولایت خداوند متعال و شامل هر دو گونه آن است، چنانکه در
قرآن کریم آمده است: «ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان
آورده اند، همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند».۲۰ و
اینکه؛ «پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است»۲۱. و؛ «من یطع الرسول فقد أطاع
الله؛ هر کس از پیامبر فرمان بَرَد، در حقیقتت خدا را فرمان برده».۲۲
آیت الله سیّد محمود هاشمی در این باره می گوید: «امر تعیین حکم بعضی از مسائل شرع
به پیامبر خدا(ص) واگذار شده؛ همچون حکم افزودن دو رکعت در نمازهای چهار رکعتی،
تحریم مسکرات دیگر ـ غیر از شراب. همچنین وضع بیشتر حدود از اقدامات تشریعی
پیامبر(ص) بود، که خداوند وضع احکام آنها را بدون ارسال وحی از جانب خود به آن
حضرت(ص) واگذار کرده بود. در فقه اسلامی ـ علاوه بر روایات ـ تطبیق های فراوانی
وجود دارد که بر اصل واگذار کردن تشریع به پیامبر(ص) و از آن حضرت به امامان(ع)
دلالت می کند.۲۳
ولایت اهل بیت(ع)
این ولایت، برگرفته از ولایت خدای متعال و ولایت رسول او(ص) است. خداوند می فرماید:
ولیّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز
برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.۲۴
در حقیقت وحدت سیاق در این آیه دلالت می کند که ولایت خدا و رسول او، با همه معناها
و گونه های آن برای اهل بیت(ع) که از آنان با وصف «ایمان آورندگانی که نماز را به
پا می دارند و… » یاد شده، ثابت است. و نصوص گوناگون رسیده از طریق شیعه و سنی،
بر نزول این آیه در شأن حضرت امام علی(ع) و فرزندان معصوم آن حضرت(ع) دلالت می کند.
از جمله این روایت که:
عبدالله ابن عبّاس در کنار زمزم نشسته، در حال روایت کردن از رسول خدا(ص) بود.
ناگهان مردی که صورتش را با عمامه پیچیده بود، رسید و هنگامی که ابن عبّاس گفت:
«قال رسول الله» آن مرد نیز گفت: «قال رسول الله». ابن عبّاس از او پرسید: به خدا
سوگند، از تو می خواهم بگویی کیستی؟ مرد، عمامه را از صورتش کنار زد. و گفت: ای
مردم، هر کس مرا می شناسد که می شناسد، و هر کس نمی شناسد، من جندب فرزند جناده
بدری، ابوذر غفاری ام. با این دو [گوش] از رسول خدا(ص) شنیدم و اگر چنین نباشد،
خدایا کر شوند. و آن حضرت(ص) را با این دو [چشم] دیدم و اگر چنین نباشد، خدایا کور
شوند؛ که می فرمودند:
علی رهبر نیکوکاران، و کُشنده کافران است. هر کس او را یاری کند، یاری و هر کس او
را واگذارد، واگذاشته شود.
من روزی از روزها نماز ظهر را همراه رسول خدا(ص) به جای آوردم. گدایی وارد مسجد شد
امّا هیچ کس به او کمکی نکرد. لذا دستش را به سوی آسمان بالا برد و گفت: خداوندا،
شاهد باش که من در مسجد رسول الله(ص) نیاز خود را ابراز کردم ولی هیچ کس چیزی به من
نبخشید. در این حال، علی که در رکوع بود، با انگشت (خنصر) دست راست خود ـ که
انگشتری در آن بود ـ به او اشاره نمودند و سائل نزدیک شد تا آنکه انگشتر را از
انگشت آن حضرت(ع) گرفت، در حالی که پیامبر(ص) شاهد این ماجرا بودند.
هنگامی که رسول خدا(ص) از نماز فراغت یافتند، سر خود را به سوی آسمان بالا بردند و
فرمودند:
خداوندا! همانا موسی از تو درخواست کرد و عرضه داشت: «پروردگارا! سینه ام را گشاده
گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و از زبانم گره بگشای [تا] سخنم را بفهمند، و
برای من دست یاری از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن، و
او را شریک کارم گردان»۲۵ و تو برای او قرآنی ناطق فرو فرستادی که: «به زودی بازویت
را به [وسیله] برادرت نیرومند خواهیم کرد و برای شما هر دو، تسلّطی قرار خواهیم داد
که با [وجود] آیات ما به شما دست نخواهند یافت. شما و هر که شما را پیروی کند، چیره
خواهد بود».۲۶ خداوندا! و من محمّد پیامبر و برگزیده تو هستم. خداوندا! سینه ام را
گشاده گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و برای من دست یاری از کسانم قرار ده،
علی(ع) را؛ پشتم را به او استوار کن.
ابوذر گفت: هنوز کلام رسول الله(ص) به پایان نرسیده بود، که جبرئیل از نزد خدای
متعال نازل شد، و عرض کرد: ای محمّد، بخوان. حضرت(ص) فرمودند: چه بخوانم؟ عرض کرد:
بخوان: « إنّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین ءامنوا الّذین یقیمون الصّلاه و یؤتون
الزّکوه و هم راکعون».۲۷
حضرت امام صادق(ع) درباره این سخن خداوند متعال: « إنّما ولیّکم… » فرمودند: «
إنّما، یعنی خدا و رسولش و ایمان آورندگان؛ یعنی علی و فرزندان امام او(ع) تا روز
قیامت؛ بر شما ولایت دارد، شایسته تر نسبت به شما، کارها، جان ها، و مال هایتان
هستند». سپس خداوند عزّوجلّ ایشان را چنین ستوده است: «کسانی که نماز برپا می دارند
و در حال رکوع زکات می دهند».
امیرالمؤمنین(ع) در حال ادای نماز ظهر، دو رکعت را به جای آورده و در رکوع بودند که
سائلی وارد شد و به آن حضرت عرضه داشت: سلام بر تو ای ولیّ خدا و کسی که بر مؤمنین
از خودشان سزاوارتر است، [من] مسکین را صدقه ای ده. و ردایی بر دوش آن حضرت(ع) بود
که هزار دینار ارزش داشت و هدیه نجاشی به پیامبر(ص) بود و حضرت(ص) آن را فقط به
ایشان پوشانده بود. امیرالمؤمنین(ع) آن ردا را به سوی سائل انداختند و با نگاهشان
اشاره کردند که آن را بردارد. در آن هنگام بود که خداوند آیه فوق را نازل و فرزندان
آن حضرت(ع) را نیز از این نعمت بهره مند نمود.
هر یک از فرزندان ایشان که به امامت می رسند، مانند حضرتش از این نعمت برخوردار
بوده، در حال رکوع انفاق می کنند.سائلی که از امیرالمؤمنین درخواست کمک کرد، یکی از
فرشتگان بود و همچنین کسانی که از امامان و فرزندان آن حضرت درخواست کمک می کنند،
جملگی فرشته هستند».۲۸
از جمله دلایلی که بر پیوسته بودن ولایت اهل بیت(ع) به ولایت خداوند و رسولش(ص)
دلالت می کند، این روایات است:
زید بن ارقم می گوید: هنگامی که رسول خدا(ص) از حجّهالوداع بازمی گشتند، و در غدیر
خم فرود آمدند، دستور دادند از خارها و تپه های صحرا سایبان هایی تهیه کنند. سپس
فرمودند: در حقیقت خداوند مولا و صاحب اختیار من
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 