پاورپوینت کامل فرهنگ کودک سالاری، بیماری نازپروردگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ کودک سالاری، بیماری نازپروردگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ کودک سالاری، بیماری نازپروردگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ کودک سالاری، بیماری نازپروردگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

کودکانی که از تمام مواهب زندگی برخودار بوده اند، از نظر روانی شخصیت تکامل یافته ای ندارند و قادر به غلبه بر مشکلات در آینده نخواهند بود. برخی از کودکان و نوجوانان نیز به سبب آنکه مدت زیادی از وقت خود را پای رایانه های خود سپری می کنند، از نظر رفتاری، شخصیت ناقصی دارند. در واقع، به زحمت می توان تفاوت میان نازپروردن کودکان با تأمین نیازهای واقعی آنها را درک کرد.

اشاره:

کودکان امروز به خاطر برخوردار بودن از حداکثر مواهب زندگی، رفته رفته به انسان هایی لوس، نازپرورده و از خودراضی تبدیل می شوند. به نظر برخی از روانشناسان، این روزها، شمار کودکان ثروتمند و در عین حال تهی دست، رو به فزونی نهاده است. این گونه کودکان هیچ چهره اجتماعی مثبتی ندارند و از کمبود ارتباط با دیگر همسن و سالان خود رنج می برند. در حال حاضر، والدین و دست اندرکاران امور تعلیم و تربیت، در اندیشه یافتن راه حل هایی برای جلوگیری از افتادن کودکان به دام نازپروردگی هستند.

این روزها دیدن صحنه هایی از قبیل بستن بند کفش پسری ده، دوازده ساله توسط مادر پنجاه ساله اش پدیده ای نادر نیست. این مادران به گونه ای عمل می کنند که گویا کنیز فرزندان خود هستند، آن هم برای همیشه. آنچه در ابتدا پدران و مادران را تا این حد در خدمت فرزندانشان قرار می دهد، چیزی نیست جز شیرینی ذاتی بچه ها؛ امّا خیلی زود، والدین به این امر پی می برند که بچه های آنها به انسان هایی بی دست و پا تبدیل شده اند، زیرا تاکنون همه کارها را پدر و مادر برای آنها انجام داده اند.

خانم پترا زگر که گزارش مستندی درباره مشکلات تربیتی و فرهنگی کودکان تهیه کرده است، خود شاهد بوده است که چگونه یک پسر شیرین چهار ساله، در یک لحظه از یک فرشته به یک پسرک شرور تبدیل شد. ماتیاس کوچولو در یک چشم به هم زدن، پای مادرش را با تمام قدرت گاز گرفت، امّا آنچه موجب نگرانی خانم زگر شد، گاز گرفتن ماتیاس نبود، بلکه واکنش مادر او بود. مادر ماتیاس کوچولو به جای عصبانی شدن به گونه ای پسرش را نگاه می کرد که گویی با چشمانش او را تحسین می کند و پیش خودش می گوید: «کوچولوی مامان، تو یک پسر خشن شده ای»! خانم زگر از خود می پرسد اگر این کوچولو بزرگ شود، آیا انتظار ندارد در مقابل خشونت، با تمجید دیگران روبرو شود؟ زیرا پس از گذشت دوران کودکی، نازپروردگی پیامدهای ناهنجار خود را نمایان می سازد. به عنوان مثال یک پسر نوزده ساله که در دوران کودکی خود در ناز و نعمت به سر برده است، چنانچه با شرایط بد اقتصادی روبرو شود، قادر نخواهد بود در مقابل آن ایستادگی کند و از این روست که موارد بی شماری را می بینیم که حتی از پذیرفتن شغل نیز سر باز می زنند.

هیچ کس، با کسانی که به بیماری نازپروردگی و عادت به آن در بزرگسالی روبرو هستند، احساس همدردی نمی کند، بلکه چنین افرادی تنها موجبات خنده دیگران را فراهم می آورند. یکی از خوانندگان معروف، حتی به هنگام شستشوی اتومبیل، دختر سه ساله اش را به کار می گیرد. زیرا او به این امر پی برده است که چه خطراتی در خانواده های متمول در کمین کودکان است. از این رو او می خواهد دخترش را با گوشه هایی از زندگی واقعی آشنا سازد.

همچنین همسر یکی از غول های معروف رسانه ای جهان که یک پزشک است و مدتی در هر سال در یک ایستگاه پزشکی در شهر کلکته به ارائه خدمات بهداشتی و پزشکی به تهی دستان می پردازد، کودکانش را به همراه خود می برد. او می گوید: «من باید به فرزندان خود نشان دهم که ما باید گاهی اوقات، انتظارات خود را محدود کنیم».

البته این کار بسیار ساده ای است که نازپروردگی را تنها مشکل خانواده های ثروتمند و سرشناس قلمداد کرده و از دست کودکان نازپرورده که قادر نیستند خود را با شرایط اجتماعی در میان همسالان خود، وفق دهند، عصبانی شویم، ولی این چاره مشکل نیست.

در ساعات آرام شبانگاهی، هنگامی که کودکان بزرگ و کوچک در بستر خفته اند، هیچ چیز در نظر والدین بدیهی تر از این نیست که باید برای فرزندان خود حد و مرزی قائل شده و در عین حال به آنها توجه نمایند و همچنین آنها را با واقعیات زندگی آشنا سازند، امّا واقعیت به گونه ای دیگر است. ترویج دهندگان مد، تلویزیون و صنایع اسباب بازی سازی، همواره به دنبال جذب مشتریان کوچولوی خود هستند. این کار آن قدر زود هنگام صورت می گیرد که هیچ کس قادر نیست پیش از آن فرزندانش را آماده سازد.

چاره چیست، هنگامی که انواع گوناگون اسباب بازی ها، برنامه های تلویزیونی و برنامه های تفریحی با اوّلین زبان جهانی دوران کودکی ـ یعنی همان اصطلاحات شناخته شده در میان کودکان نظیر اه یا اوه ـ فرزندان کوچولوی ما را در مقابل صفحه های تلویزیون میخکوب می کنند؟

آلبرت وونش کارشناس امور تربیتی و مدیر اداره جوانان کاتولیک در شهر نویس، اخیراً کتابی تحت عنوان «دام های نازپروردگی» به رشته تحریر درآورده است. به اعتقاد نویسنده، والدین و کودکان با هم، در این دام گرفتار می آیند. رفاه اجتماعی، پیشرفت سریع تکنولوژی های جدید و فرهنگ کودک پرستی، همه و همه از جمله عواملی است که موجبات نگرانی والدین را فراهم کرده است. عده بسیاری از دست اندرکاران تعلیم و تربیت خود را در برخورد با مشکلات کنونی در ارتباط با تربیت نسل جدید ناتوان می بینند. آنها این احساس را دارند که همواره مرتکب اشتباه می شوند، حتی اگر درست ترین کار را در راستای تربیت کودکان انجام دهند.

دو عامل فشار ناشی از مصرف گرایی و تروریسم بازار، بیش از هر چیز دیگری والدین و کودکان را تحت فشار قرار داده است. میشاییل گرونر و فولکار مالیتسکی، دو روان شناس هامبورگی، بر این اعتقاد هستند که امروزه اجبار به همرنگ شدن با جامعه از هر زمان دیگری بیشتر است. بنابراین کودکان و نوجوانان می بینند اگر تلفن همراه مناسبی نداشته باشند یا لباس هایشان برازنده نباشد، ممکن است از سوی همسالان خود طرد شوند. برای همین است که آنها پدران و مادران خود را تحت فشار قرار می دهند تا تمام امکانات لازم برای حضور در جامعه امروزی را برایشان فراهم آورند.

براساس تحقیقات و نظرسنجی هایی که در آلمان صورت گرفته است، روز به روز بر تمایل کودکان و نوجوانان به مصرف هر چه بیشتر افزوده می شود. به طوری که ۵۶ درصد از سؤال شوندگان اظهار داشته اند که از خرید لذت می برند و به راحتی پول خرج می کنند. در سال جاری، مجموع پول توجیبی بچه های شش تا چهارده سال آلمانی بالغ بر ۵/۲ میلیارد مارک بوده است.

این در حالی است که کودکان امروزی در مقایسه با قبل، خیلی بیشتر از مظاهر تکنولوژی های جدید و پیشرفت های رایانه ای استفاده می کنند. از حدود ۳/۷ میلیون نوجوان چهارده تا هفده ساله آلمانی ۶۲ درصد دارای یک دستگاه تلویزیون، بیش از نیمی از آنها یک دستگاه «های فای» و بیش از یک سوم آنها ضبط و پخش ویدیویی دارند. یک پنجم از نوجوانان ده تا سیزده ساله آلمانی دارای رایانه شخصی هستند. کودکانی که از چنین امکاناتی برخوردار هستند، بیش از دیگران در خطر گرفتار شدن در دام «نازپروردگی» قرار دارند. ظاهراً والدین نمی دانند که با این کارها چه آینده خطرناکی برای فرزندان خود رقم می زنند. آنها تصور می کنند که باید تمام امکانات مورد نیاز کوچولوهایشان را فراهم کنند و به جنبه های دیگر قضیه کاری ندارند.

آقای گرونر می گوید: کودکانی که از تمام مواهب زندگی برخودار بوده اند، از نظر روانی شخصیت تکامل یافته ای ندارند و قادر به غلبه بر مشکلات در آینده نخواهند بود. برخی از کودکان و نوجوانان نیز به سبب آنکه مدت زیادی از وقت خود را پای رایانه های خود سپری می کنند، از نظر رفتاری، شخصیت ناقصی دارند. در واقع، به زحمت می توان تفاوت میان نازپروردن کودکان با تأمین نیازهای واقعی آنها را درک کرد. در این شرایط، کودکان و نوجوانان به دنبال داشتن امکاناتی خاص برای حفظ ظاهر در جامعه هستند.

به گفته روان شناسان سطحی نگری و نگاه به ظاهر افراد، به فرهنگی فراگیر در میان نوجوانان تبدیل شده است. جامعه ما دیگر جامعه ای نیست که در آن مهارت ها و لیاقت افراد در درجه اوّل اهمیت قرار داشته باشد، بلکه آنچه مهم تر می نماید، ظاهر افراد است. بی دلیل نیست که تفاوت های عمده ای را در آرزوهای نوجوانان در مورد شغل آینده در مقایسه با نسل های قبلی شاهد هستیم. امروزه بسیاری از کودکان و نوجوانان مایلند که در آینده، صاحب آژانس مد یا مجری تلویزیون باشند. همچنین بسیاری از دختران جوان دوست دارند، روزی به عنوان مدل در صحنه حاضر شوند. چنین مشاغلی چندان نیازمند توانایی ذهنی و کار فکری نیستند و در عوض از طریق پرداختن به آنها می توان پول قابل توجهی به دست آورد و علاوه بر این، در تلویزیون نیز ظاهر شد. دستیابی به موفقیت های بزرگ در کوتاه مدت و بدون تحمل کمترین زحمتی، به ایده آل بسیاری از نوجوانان تبدیل شده است. اگر می توان از طریق شرکت در یک برنامه تلویزیونی در کوتاه ترین زمان ممکن به محبوبیت رسید، پس چرا باید به خود زحمت بدهیم؟

چرا باید در اندیشه بالا بردن توانایی ها و مهارت های شغلی خود باشیم، در حالی که این روزها در مسابقه های تلویزیونی در قبال پاسخ دادن به چند سؤال پیش پا افتاده، حدود ۲۵۰ هزار مارک جایزه می دهند؟ حتی در برخی موارد جایزه های چنین مسابقاتی به چندین میلیون مارک بالغ می شود. ارائه چنین دیدگاهی از سوی تلویزیون، موجب می شود که انگیزه برای تلاش و کوشش در میان نوجوانان از بین برود.

بسیاری از کارشناسان، آینده تاریکی را پیش بینی می کنند. دیان ارنزافت روان شناس کودک از ایالات متحده می گوید: «کودکان ام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.