پاورپوینت کامل ابزارهای امروزین تبلیغ مسیحیت ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابزارهای امروزین تبلیغ مسیحیت ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابزارهای امروزین تبلیغ مسیحیت ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابزارهای امروزین تبلیغ مسیحیت ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۶

خطرناک ترین پدیده ای که مسلمانان مقیم اروپا با آن روبه رو هستند، «تبشیر» (تبلیغ مسیحیت و فراخوانی به دین مسیح) است که توانسته در بسیاری از آنان، کارگر افتد. این سخن نه به گزاف که با چشمان خویش آن را دیده و تجربه کرده ام. من بارها به فرانسه سفر کرده و جوانان مسلمان بسیاری را دیده ام که مسیحی شده و حتی بیشتر از خود مسیحیان، مسیحی گشته اند! و نکته خطرناک اینکه، آنها از مخاطب تبشیر، خود تبدیل به عامل آن [یعنی مبلغ مسیح] گشته اند.

مسیحیان در کشورهای مغرب عربی، برای رسیدن به اهداف خود، روی این دسته از جوانان مسلمان تازه مسیحی شده، حساب می کنند؛ چون در این کار، از مسیحیان غربی، توانایی بیشتری دارند؛ نامه نگاری های عربی آنان [مسیحیان] با شهروندان این کشورها، به وسیله مغربی های مقیم اروپاست که معمولاً نیز دارای امضاهایی با نام اسلامی و مغربی هستند.

ما نباید به این ادعا که می گوید مسیحیت در مسیحی کردن مسلمان ها، با ناکامی مواجه شده است، توجه کنیم؛ این ادعا یا دروغی است که عمداً علم شده تا مسلمان ها را در خواب خرگوشی نگاه دارد و آنها را متوجه این خطر جدی نسازد یا برخاسته از توهماتی است که افراد بی خبر از همه جا، آن را تکرار می کنند و متوجه توطئه های خطرناکی که هم اینک در آفریقا به طور کلی و شمال آن به طور اخص، تدارک می شود و آنچنان آشکار و رسواست که جز بر آدم های ساده لوح یا احمق، بر کسی پوشیده نمانده، نیستند.

تاریخ، حکایت از آن دارد که بسیاری از کشورهای اسلامی، با تبشیر و تبلیغات مسیحیت، تبدیل به کشورهای مسیحی شده و هویت اسلامی خود را گم کرده اند و مسلمانان باقی مانده در آنها، گرفتار پتک تبشیر داخل از یک سو و سندان توطئه های خارجی از سوی دیگر گشته اند.

به عنوان مثال می توان از فیلیپین نام برد که در آغاز، عبارت از مجموعه مملکت های اسلامی بود و مسیحیان تنها اقلیتی را در آن تشکیل می دادند، ولی اکنون، کشوری مسیحی است که اکثریت شهروندان آن مسیحی هستند و مسلمانان تبدیل به اقلیتی با چنان بدبختی هایی شده اند که نیاز به تکرار بیان آنها و سیاه کردن کاغذ نیست و به اصطلاح آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است! و در مورد بسیاری از قبایل آفریقایی که ابتدا مسلمان بوده و سپس مسیحی گشته اند، هرچه بگوییم کم است.

به علت وجود مسلمانان مغربی مقیم اروپا، کار تبشیر و تبلیغ مسیحیت در مغرب عربی [شامل کشورهایی چون الجزایر، مراکش، تونس، لیبی و موریتانی]، روال خطرناکی به خود گرفته و پیروزی های چشمگیری به دست آورده است و کار به جایی رسیده که آنها در پی ایجاد اقلیتی مسیحی در این منطقه هستند. معلوم است که چنین اقلیتی در صورت تحقق این هدف، چه خواست هایی را مطرح خواهند کرد و این خواست ها مسلماً دارای پیامدهای وخیمی است.

بنابراین، ما وظیفه داریم این مسئله را در چارچوب توجه هر چه جدی تر به شیوه های جدید تبشیر [مسیحی کردن دیگران] که از سوی اعراب مسیحی شده مقیم اروپا و فعالان در شمال آفریقا در حال اجراست، مورد بحث و مطالعه قرار دهیم. در بررسی پیش رو، به برخی راه های خطرناکی اشاره خواهیم کرد که از طریق آنها حرکت تبلیغی مسیحیت، تلاش پی گیری را در شمال آفریقا در پیش گرفته و متأسفانه حکایت از ناکامی طرح های اسلامی در رویارویی با این یورش ددمنشانه دارد. مسلمانان در این گیر و دار بیشتر به درگیری های بیهوده میان یکدیگر، تلاش های بی ثمر و پخش اندیشه ها و افکاری می پردازند که به جای خدمت به امت و وحدت و تحکیم و تقویت آن، جز تفرقه مسلمانان و پراکندگی هرچه بیشتر آنها، حاصلی ندارد.

راه های پیش گفته از این قرارند:

۱. بهره گیری از اصول اسلامی در تبشیر،

۲. استدلال مبلغان تبشیری به قرآن کریم،

۳. پنهان شدن با نام های اسلامی در این رویکرد،

۴. ایجاد شک و تردید در آیات قرآن کریم،

۵. بهره گیری از ارسال کتاب و اعطای جایزه،

۶. دعوت به بازدید و دیدارهای حضوری،

۷. پافشاری در نامه نگاری.

۱. بهره گیری از اصول اسلامی در تبشیر

از جمله برنامه های برملا شده تبشیریان مسیحی، آن است که مبلغان تبشیری، از کاستی های تمدنی و ضعف های فرهنگی مسلمانان سوءاستفاده کرده، از اصول اساسی اعتقادات مسلمانان به منظور ورود به عرصه باورهای اسلامی، بهره گیری می کنند تا پایه های آن را متزلزل، اساسش را ویران و کانالی برای نفوذ عقاید مسیحی ـ که منطق سلیم، آن را رد می کند و خردمندان آن را نمی پذیرند ـ با پوشش های آشنا برای مخاطب عرب و مسلمان، فراهم کنند.

چند مثال، موضوع را روشن تر می کند؛ یک مرکز تبلیغی ـ تبشیری مسیحی وجود دارد که خود را «انستیتو بین المللی پژوهش و تبلیغ» می نامد و انجیل مرقس را بدون کمترین اشاره به اینکه «انجیل» است و تنها به عنوان «داستان حضرت عیسی» به صورت جزوه کوچکی منتشر و از راه نامه نگاری به ویژه به مقصد شمال آفریقا و آدرس مغربی های مقیم کشورهای اروپایی، به طور رایگان، پخش می کند. در پیشگفتار این جزوه با عبارت های جذابی چون «ای برادر عرب!» و «برادران عرب!» برخورد می کنیم. ولی از همه خطرناک تر اینکه این پیشگفتار با عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع می شود و با دعایی که برای مسلمانان آشناست و در نماز و ادعیه خود آن را تکرار می کنند. یعنی: «لا إله إلّا الله له الحمد و منه الانعام و الجود و الهدایه» همراه می شود و با عبارت مألوف اسلامی یعنی: «آمین یا رب العالمین»، ختم می گردد.

از آنجا که نام «یسوع» بیانگر محتوای مسیحی آن است، در تمام صفحات انجیل گمراه کننده مزبور، نام «یسوع» با نامی که از نظر مسلمانان هیچ شک و شبهه ای برنمی انگیزد و کاملاً برای او عادی است، یعنی «عیسی» تعویض می گردد!!

از دیگر نمودهای گمراه سازی در این تبلیغات، ارائه «عهد جدید» نه با نام مشهور و معروف انجیل، بلکه با معنی و مدلول لغوی آنکه در اصل یونانی است، می باشد. آنها «انجیل لوقا» را با عنوان «الاخبار الساره» (خبرهای خوش) بدون هیچ پیشگفتار یا دیباچه ای حاوی اشاره ای به این جایگزین اسمی یا علت عدول از نام مشهور و آشنا برای همگان و چسبیدن به مفهوم لغوی یونانی آنکه تنها برای متخصصان بررسی کتاب مقدس آشناست، منتشر کردند.

مبلغان مسیحی از شهر «لیون» (Luynes) فرانسه، نامه ای برای یک دختر چهارده ساله مراکشی، ساکن شهر «سلا» فرستادند: این نامه، دارای پیوستی چاپ شده با عنوان «الله اکبر» و این عبارت ها بود: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله ربّ العالمین، خالق کلّ الأشیاء بکلم، و صل و تسبیحاً و شکراً و سجوداً، لمن صنعنا من ترابٍ و خلقنا علی صورته، فابدع تصویراً ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون، و أشهد أن لا إله إلّا هو، الواحد الأحد، الفرد الصمد، لا شریک له، هو ینقذ من الضلال و یوفّق للصواب و یهدی إلی الصراط المستقیم».

از شهر «مالاگا» در اسپانیا، مجله ای با عنوان «الاشبال» (بچه شیران) منتشر می شود که مخاطب آن کودکان مغرب عربی به قصد مسیحی کردن آنهاست. این مجله با بسم الله قرآنی آغاز می شود و برای اثبات صحت باورها و آموزه های مسیحیت، به گونه ای فریبکارانه به آیات قرآنی استناد می کند. قصد این مجله، کشاندن کودکان مسلمان به مسیحیت به شیوه ای است که گمان کنند اسلام چنین آموزه هایی داشته و در راه این دین گام برمی دارند.

۲. استدلال مبلّغان تبشیری به قرآن کریم

همچنان که ممکن است این فریبکاری، شکل دیگری به خود گیرد و مثلاً اظهاراتی دروغ و نسبت های ناروایی به قرآن باشد، مثل ادعای اینکه قرآن در مورد حضرت مسیح با آنچه که در کتاب مقدس آمده، کاملاً همخوانی دارد؛ در کتاب «صلب المسیح و قیامته» (به صلیب کشیدن مسیح و رستاخیز او)، نوشته «ژان جلکرایست» آمده است: «کتاب مقدس و قرآن می گویند: حضرت مسیح طیّ حضور سه ساله در فلسطین، معجزه های بزرگ و فراوانی داشته است».۱

حال اگر بپذیریم که قرآن و کتاب مقدس متّفق القولند که حضرت مسیح معجزه های بزرگی داشته است،۲ در کجای قرآن اشاره شده که حضور او در فلسطین به مدت سه سال بوده است؟!

در همین کتاب، در خصوص داستان حضرت یونس(ع) نیز به قرآن کریم (سوره صافات، آیات ۱۳۹-۱۴۸) استناد شده تا مقایسه ای با آیه یونان۳ پیامبر ـ که مورد استدلال حضرت مسیح در اثبات رستاخیز وی («انجیل متی» ۳۹: ۴۰-۱۲ و «سفر یونان»، ۸: ۶-۴) است؛ صورت داده باشد؛ آنگاه می نویسد: «طبق آنچه که در قرآن و در کتاب مقدس آمده است، مسیح معجزه ها و شگفتی های متعددی در میان ملت اسرائیل داشته است: (سوره مائده، آیه ۱۱۰)، «اعمال رسولان ۲۲:۲».۴

و در پاسخ به جزوه «احمد دیدات» با عنوان «قیامه أم انعاش» که در آن سعی کرده ثابت کند حضرت مسیح زنده از بالای صلیب فرود آمد، ژان جلکرایست این نظریه را رد کرده، می گوید: این نظریه فاقد هرگونه پایه و اساس درست نه در کتاب مقدس و نه در قرآن است و مسیحیان و مسلمانان هر دو، از آن تبرّی جسته اند و تنها فرقه ای که این نظریه را پذیرفته، فرقه «احمدیه» است که در پاکستان تهمت غیرمسلمان بودن به آن وارد شده است».۵ و ادامه می دهد: «من مطمئن هستم که مسلمانان هوشیار اینک متوجه شده اند که «احمد دیدات» با کتاب های مقدس مسیحی آشنایی حقیقی ندارد».۶

و در پاسخ به پرسش: «چه کسی سنگ را غلتاند؟» (سنگ روی قبر یسوع پس از به صلیب کشاندن ادعایی)، می گوید: «همه مسلمانان به خداوند و فرشتگان ایمان دارند (سوره بقره، آیه ۲۸۵) و قرآن می پذیرد که فرشتگان بودند که برای ویران ساختن شهری که «لوط» در آن ساکن بود، اقدام کردند (سوره عنکبوت، آیات ۳۱-۳۴) و این شهر همان «سدوم» است که در کتاب مقدس از آن یاد شده است.۷

آنگاه نتیجه گیری غلطی می کند به این مضمون که: «قرآن، نه تنها ایمان به وجود ملائکه، بلکه ایمان به قدرت و تحکّم آنان بر امور مردم و زمین را برای مسلمانان مسلّم می داند و بنابراین هیچ مسلمانی وجود ندارد که به این سخن انجیل معترض باشد: یکی از فرشتگان بود که سنگ را غلتاند».۸

و در کتاب «درباره مسیح چه فکر می کنید؟»،۹ آمده است: «داود پیامبر با گریه و زاری آمرزش خواست، ابراهیم خلیل نیز از درگاه خداوند مغفرت طلبید، ولی اگر در کتاب مقدس یا قرآن جستجو کنید هرگز دلیل یا آیه ای مبنی بر مغفرت طلبی از سوی حضرت مسیح حتی برای یک بار، نخواهید یافت».۱۰

هرچند قرآن مجید خود می گوید:

«مسیح از اینکه بنده خداوند باشد، هرگز سرباز نمی زند و فرشتگان مقرب نیز و هر که از بندگی او سرباز زند و سرکشی کند، زودا که آنان همه را (روز رستخیز) نزد خویش گِرد آورد».۱۱

عدم استنکاف آن حضرت (مسیح(ع)) دلیل بر خضوع کامل و نهایت بندگی خداوند متعال است که خود، مستلزم فراوانی آمرزش طلبی و طلب توبه دائمی است. مسیحیت بر آن است که آمرزش طلبی از نعمت های خداوندی است و به بیان کشیش «اسکندر جدید» «… آمرزش طلبی، با نعمت به دست می آید»۱۲ و مفاد آیه کریمه درباره حضرت عیسی(ع) نیز همین است:

« او جز بنده ای نبود که به او نعمت دادیم و او را برای بنی اسرائیل، نمونه ای قرار دادیم».۱۳

آنها [مبلغان مسیحی و تبشیری] حتی عقاید و آموزه های مسیحیت را نیز با استفاده از قرآن کریم ثابت می کنند که تناقض آشکاری است و استدلالشان را از هرگونه صداقت و اخلاصی، تهی می سازد.

پرسشی که در اینجا مطرح می شود، این است که، چه هنگام مسیحی ها، در اثبات عقاید خویش، به قرآن کریم استناد می کردند؟

این، پرسش شبهه انگیز دیگری را در پی دارد: چه زمان مبلغان مسیحی در راه اثبات مدعیات خود، در پی دلجویی از مسلمانان بوده اند؟

مسلمانان چگونه می توانند این رفتار را هضم کنند، حال آنکه مسیحی ها، اصولاً اعتقادی به عصمت قرآن کریم نداشته و عقاید و شعایر مسلمانان را به باد مسخره می گیرند؟!

ولی این شیوه جدید

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.