پاورپوینت کامل شیعیان زیدی و تحولات اخیر یمن-قسمت اوّل ۹۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیعیان زیدی و تحولات اخیر یمن-قسمت اوّل ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیعیان زیدی و تحولات اخیر یمن-قسمت اوّل ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیعیان زیدی و تحولات اخیر یمن-قسمت اوّل ۹۴ اسلاید در PowerPoint :
اشاره:
رویدادهای و تحولات اخیر یمن با وجود گستردگی و آثار و پیامدهای فراوانی که بر جغرافیای سیاسی ـ استراتژیک منطقه دارد، هنوز برای بسیاری از مردم ما ناشناخته مانده است و میزان اخبار و اطلاعاتی که از این قیام مردمی در رسانه های ما منعکس می شود به هیچ وجه متناسب با گستره و ژرفای آن نیست.
با توجه به زمینه ها و بسترهای مذهبی قیام مردم یمن و به ویژه نقش شیعیان زیدی در این قیام، از یک سو و مقابله شدید، بی رحمانه و سازمان یافته جریان وهابیت با این حرکت شیعی، از سوی دیگر، ضروری است که رسانه های جمعی با دقت و توجهی بیشتر به این موضوع بپردازند و مردم را بیش از پیش با وجوه مختلف آن آشنا کنند.
چندی پیش به همت مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما نشستی با عنوان «شیعیان زیدی و تحولات اخیر یمن» برگزار شد که در این نشست فاضل ارجمند جناب آقای سید علی موسوی نژاد، عضو هیئت علمی مدیر گروه فرق تشیع دانشگاه ادیان و مذاهب، کارشناس حوزه مطالعات زیدیه و نویسنده آثاری چون «تراث الزیدیه» و «درسنامه تاریخ و عقاید زیدیه» به ایراد سخنرانی پرداخت. آنچه در پی خواهد متن پیاده شده این سخنرانی است که امیدواریم مورد استفاده شما خوانندگان عزیز واقع شود.
تاریخ حضور اسلام و تشیع در یمن
بحث درباره شیعیان یمن، به دو حوزه مختلف تقسیم می شود: ۱. تاریخ یمن، و به صورت مشخّص پس از حضور اسلام در این کشور تا کنون؛ ۲. حضور تشیع و به طور خاص شیعه زیدیه در این کشور که اکثریت شیعیان آن را تشکیل می دهند.
تاریخ حضور اسلام در یمن به زمانی برمی گردد که امیرالمؤمنین(ع)، به عنوان دعوت کننده مردم یمن به اسلام، از سوی پیامبر اسلام(ص) به این کشور فرستاده شد. علوی بودن اسلام مردم یمن، پذیرش سهل و روان و بدون درگیری اسلام در آن مقطع توسط مردم یمن و استقبالی که از امیرالمؤمنین(ع) کردند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یمن از زمان پیامبر(ص) به عنوان پایگاه امیرالمؤمنین(ع) مطرح شد و حضرت بیش از یک سفر به آنجا داشتند و امروز هم مردم یمن محلّ سکومت امیرالمؤمنین(ع) را ـ در وسط شهر صنعا ـ گرامی داشته و در آنجا مسجدی به نام «مسجد الامام علی بن ابی طالب(ع)» بنا کرده اند که حتّی آن مسجد در بافت سنّتی صنعا محفوظ مانده است. علاقه مردم یمن و ارتباط دو جانبه بین امام علی(ع) و آنها تا پس از رحلت پیامبر(ص) و حوادث بعد از آن و تقسیم امّت اسلام به شیعه و سنّی ادامه پیدا کرد و تشیع به معنای امروزی، ریشه جدّی در یمن داشت. یمنی ها بزرگ ترین یاران امیرالمؤمنین(ع) در طی خلافت کوتاه چهار و اندی ساله ایشان بودند، البتّه آنها در فتوحات دوران خلفای سه گانه نیز نقش داشتند.
یمنی ها مردم سلحشور شبه جزیره عربستان بوده و هستند و بر خلاف منظری که اکنون مشاهده می شود و عرصه های شمالی تر نجد و مراکز عربستان را، مردمی کم شور و حال تری می بینیم، یمنی ها خیلی شجاع و با روحیه های بالا هستند و لذا لشکریان اسلام و کوفه ـ که مرکز لشکریان اسلام بود ـ اکثراً از قبایل یمنی شکل گرفته بود.
در مقاطعی تشیع از یمن به ایران آمد؛ مثلاً تشیع قم که از مراکز قدیمی و کهن شیعه در ایران است، مدیون یمنی هاست. اشعریون، یمنی بودند که از کوفه به قم آمدند و قمی ها را در مقابل هجوم دیلمی ها یاری کردند و بعد در همان جا ساکن شدند و شهر قم، پایگاه شیعه شد.۱
البتّه روابط ایران و یمن حتّی قبل از این قابل بررسی است. همان طور که می دانید، امروز هم در یمن یک تیره ای به نام «ابناء» داریم؛ مثلاً می گویند: «هذا من الابناء: این از ابناء است». اینکه می گویند این از ابناء است، مضاف الیه اش را حذف کرده اند. یعنی از «ابناء الفُرس»، یعنی ایرانیانی که قبل از اسلام به یمن رفته بودند. همان طور که می دانید ایران در مقطعی در یمن حضور سیاسی و حکومتی داشته است و قبل از اسلام، ایرانیان به یمن رفته بودند و در آنجا با مردم یمن رابطه و تعامل جدّی داشته و در همان جا ساکن شدند و به علّت اینکه این گروه، اصالتاً از عرب نیستند، تیره شان به عنوان تیره ابناء شناخته می شود.
بعد از دوران خلافت اموی و در دوره ای که شیعیان مبارزاتشان را شروع کردند، اتّفاق جالب و مهمی که در تاریخ افتاده، این است که این شیعیان مبارزِ سلحشورِ دست به شمشیر در برابر حکومت های ظالم، که ما در طول تاریخ آنها را با عنوان زیدی می شناسیم، هم در ایران مستقر بودند و هم در یمن و اینها هم زمان تبادلات فرهنگی، سیاسی و حتّی اقتصادی داشتند و عدّه زیادی از ایران (از همین عرصه های شمالی از کوه های البرز) برای یاری رسانی به هم کیشان و هم مذهبان خودشان (یعنی شیعیان یمن) به یمن مهاجرت کردند و همان جا ساکن شدند و هم اکنون ما در یمن فامیل هایی داریم که به «الدیلمی» معروف هستند، مثلاً آقای «یحیی الدیلمی»، یکی از علمایی که در حوادث اخیر محکوم به اعدام شده بود ـ فامیل الدیلمی یک فامیل بزرگ بوده و آنها اهل دیلم ما یعنی اهل کوهستان های البرز غربی هستند که در قرن سوم، به بعد به یمن مهاجرت کردند.
به طور خلاصه می توان گفت روابط فرهنگی و سیاسی ایران و یمن در طول تاریخ از قبل از اسلام و تا دوران معاصر که وصل به دوران صفویه می شود، استمرار داشت.
اگر اجازه بدهید به همین مختصر کفایت کنیم و از مباحثی مانند آداب، رسوم، سنن و. .. بگذریم و به بررسی وجه دیگری از موضوع یمن بپردازیم که امروز خیلی مهم است و آن وجه ایدئولوژیک، است، ببینیم رابطه ما با آنها چیست، آنها کجا ایستاده و ما کجا ایستاده ایم و چه رابطه و نسبتی بین ما و شیعیان دیگر در نبرد نابرابر جاری در یمن می توان برقرار کرد.
تاریخ پیدایش و مبانی اعتقادی زیدیه
ما زیدیه را با قیام ها و سلحشوری های علویان از قرن دوم و به طور خاص از شخص زید بن علی بن حسین(ع) می شناسیم. زید، فرزند امام سجّاد(ع) و برادر امام باقر(ع) است. زید جوانی است در کنار امام باقر(ع) که سر پرشوری در مبارزه با حاکمان ظالم بنی امیه دارد، ولی امام باقر(ع) که برادر بزرگ تر زید هستند او را به آرامش دعوت کرده و سفارش می کنند که منتظر فرصت خوب و مناسب تری برای مبارزه با حاکمیت باید بود. زید دوران امام باقر(ع) (۹۵-۱۴۴ ق.) را تحمّل کرد و دست به حرکتی نزد، ولی پس از شهادت امام باقر(ع) و در زمان امامت امام صادق(ع) کم کم برنامه خود را به صورت جدّی تری دنبال کرد تا با اعتماد بر کوفیان (که مرکز تشیع بودند) علیه هشام بن عبدالملک، خلیفه ظالم اموی قیامی را ترتیب بدهد.
زید در ابتدای سال ۱۲۲ ق. یعنی ۶۱ سال پس از عاشورای سال ۶۱ ق. در محرم سال ۱۲۲ ق. دست به قیامی زد که متأسفانه این قیام در ظاهر سرانجام خوشی نداشت و به شکست شیعیان و جناب زید و یارانش منجر شد و جناب زید به شهادت رسید و دوباره حادثه عاشورا البتّه در ابعادی متفاوت تکرار شد. امام صادق(ع) از این حادثه بسیار متأثر شده و گریه ها کرده است. وارد شده زمانی که خبر شهادت زید به امام صادق(ع) رسید آن چنان گریه کردند که از حال رفتند و حتّی زنانی که در پس پرده بودند با شنیدن صدای گریه امام گریستند و این نشان دهنده عظمت و سختی این حادثه حتّی برای امام صادق(ع) بود.
قیام زید، الگویی شد برای عده ای از علویان و گفتند که ما باید راه زید را ادامه دهیم و به اصطلاح خود زید ی ها زید بن بست جهاد و مبارزه علیه ظالمان را پس از ۶۰ سال که از حادثه عاشورا گذشته و اتّفاقی به صورت جدّی و بر اساس مبانی در جامعه اسلامی نیفتاده بود، شکست.
زید این کار را شروع کرد و پس از او فرزندش، جناب یحیی بن زید از کوفه خارج شد و به طرف ایران و خراسان آمد و در خراسان قیامی را در همان زمان خلافت اموی ترتیب داد و ایشان هم در «جوزجان» افغانستان به شهادت رسیدند و الآن هم مزار ایشان در این منطقه وجود دارد (منتهی آن زمان همه آن مناطق، جزو خراسان بزرگ بود). اتّفاقاً شهادت یحیی باعث از هم پاشیده شدن امویان شد، برای اینکه ابومسلم خراسانی با تکیه بر این شهادت و محبّتی که مردم خراسان به خاندان اهل بیت(ع) پیدا کرده بودند (به خصوص از طریق جناب یحیی بن زید)؛ قیام خود را آغاز کرد. حتی گفته می شود منشأ انتخاب رنگ سیاه به عنوان شعار عباسیان، سیاه پوشی مردم در عزای یحیی بوده است. به بیان دیگر وقتی یحیی شهید شد همه سیاه پوش شدند، ابومسلم لباس سیاه عزاداری یحیی را پرچم خود برای مبارزه با بنی امیه قرار داد. چنان که می دانید ابومسلم و جریانی که ریشه در خونخواهی جناب یحیی بن زید و خود جناب زید داشت با فاصله کوتاهی حدود ۶ ـ ۷ سال بعد از آن توانستند حکومت بنی امیه را ساقط کنند.
جالب آنکه، بعدها که علویان به طور مداوم علیه بنی عباس قیام هایی را ترتیب دادند، عبّاسیان از آنها گلایه کرده و می گفتند ما به خونخواهی رهبران شما به میدان آمدیم، حالا شما می خواهید با ما مبارزه کنید.
با روی کار آمدن بنی العباس آنها همان ظلم و فسادها را در حقّ پسر عموهای خود، یعنی علویان، اعمال می کردند و این موجب شد که قیام ها همچنان استمرا یابد. اوّلین قیام جدّی، قیام نفس زکیه است. (چون این موارد را می دانید سریع تر می گذرم).
زیدیه معتقدند که ما درباره سه امام نص داریم: امام علی(ع)، یعنی مثل ما حادثه غدیر را در کتبشان به طور متواتر نقل می کنند، حدیث ثقلین، حدیث منزلت، حدیث یوم الدار و همه روایاتی که ما برای اثبات امامت امام علی(ع) داریم، آنها هم نقل می کنند. درباره امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم، چنین دیدگاهی دارند. «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا» امّا بعد از امام حسین(ع)، گویا زیدیه امامت را در این مقام والای معصومانه و منصوصی که ما درباره همه دوازده امام معتقد هستیم، نپذیرفته و می گویند این نص و جایگاه ویژه متعلق به همان سه امام اوّل است. بعد از این، امامت در زیدیه یک امامت فروکاسته می شود؛ یعنی پیشوایی در امر دین؛ یعنی همین مفهومی که ما درباره امام خمینی(ره) به کار می بریم. یعنی یک پیشوای مجتهد، مبارز و اهل مبارزه با ظلم و ستم و دخالت کننده در سیاست.
پس زیدیه تا سه امام با دیدگاه ما هم عقیده هستند و از آن به بعد هر کدام از فرزندان حضرت زهرا(س) چه حسنی چه حسینی (از نسل امام حسن(ع) و از نسل امام حسین(ع)) که مجتهد، عادل و شجاع…. باشد (که در منابع خود چهارده شرط را ذکر می کنند) و حاضر شود در راه خدا به میدان بیاید (شمشیر کشیدن اصطلاح کنایی است) و مبارزه کند و حکومت را در دست بگیرد، می تواند امام زیدیه باشد. انتقادی که زیدیه اوّلیه نسبت به بعضی از ائمّه(ع) ما داشتند این است که می گفتند: ما امام را تنها زمانی به رسمیت می شناسیم که به عنوان امام به صحنه بیاید. بنابراین همه علویانی که تقیه را جایز ندانسته و در برابر حکام وقت دست به قیام می زدند، به عنوان امامان زیدیه به شمار می آیند. البته باید توجه داشت که زیدیه برای سایر امامان اثناعشریه احترام قائل اند و احیاناً از به کار بردن عنوان امام در مورد آنها هم دریغ ندارند، منتهی معتقدند این شخصیت ها پیشوایان علم و ورعند و پیشوایی سیاسی و الگوی مبارزاتی همان قیام کنندگان علوی و فاطمی هستند.
جالب است که تقریبا هیچ قیامی از قیام های علویان در دوران ائمّه(ع) به نتیجه جدّی نرسید و شاید تنها یک مورد استثناء است و آن جریان ادریس بن عبدالله است.
حکومت های زیدی در طول تاریخ
ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن(ع) پس از قیام شهید فخ در سال ۱۶۹ قمری، و در حدود سال ۱۷۲ قمری به مغرب یا همان مراکش امروزی رفت و در آنجا موفق شد به کمک قبایل آن منطقه در قرن دوم حکومتی را سر و سامان بدهد که گفته می شود این دومین حکومت شیعی پس از حکومت حضرت علی(ع) است یعنی بین حکومت امام علی(ع) و حکومت ادریسیان هیچ حکومت مستقری که منتسب به شیعیان و علویان باشد نداریم. جالب است بدانید که آنها یک تمدن خیلی جدّی در مغرب از خود به جا گذاشتند و تا همین امروز هم در مغرب دور یا مراکش هنوز گرایش های شیعی یعنی محبّت به اهل بیت(ع) وجود دارد و هنوز در آنجا شهری داریم به نام «مولای ادریس» و ادریس در آنجا مدفون است. مردم به آن مرقد علاقه مند بوده و آن را زیارت می کنند. البته مردم آنجا از نظر مذهبی، مالکی مذهب و سنّی هستند. ما در مغرب عربی و در کشور مراکش هم شاهد علاقه مردم به اهل بیت(ع)، مشابه آن چیزی که در مصر و قاهره می بینیم، هستیم و این از ثمرات حضور حدوداً دو قرنی ادریسیان است که از سادات حسنی با گرایش زیدی بودند که در زمان هارون الرشید به آنجا رفتند و حکومتی را برپا کردند.
یکی دیگر از جاهایی که زیدیان از اواخر دوران حضور ائمّه ما؛ یعنی سال ۲۵۰ قمری موفق شدند برای خودشان حکومت مستقلی تشکیل دهند و حتماً در تاریخ ایران با آن آشنا هستید، حکومت علویان طبرستان است.
دو برادر به نام های حسن بن زید و محمّد بن زید و پس از آنان پیشوای بزرگی به نام ناصر کبیر یا ناصر اُطروش، که از نسل امام سجّاد(ع) است، موفق شدند با مرکزیت کجور و چالوس و کلاردشت امروزی، کار را شروع کنند؛ یعنی مردم به سراغ آنها (سادات) رفته و گفتند ما را از شرّ ظلم دست نشاندگان بنی العبّاس نجات دهید، سادات هم با همکاری مردم، حکومتی را تشکیل دادند که ما آن را در تاریخ با عنوان «علویان طبرستان» می شناسیم. این اوّلین جای پای جدّی (حدّاقل در حوزه سیاسی و در اختیار گرفتن قدرت) شیعیان زیدی مذهب یا همان علویان اهل قیام و مبارزه در شمال ایران است و همان طور که اشاره شد آثارشان باقی است و اینها تا زمان صفویه هم در ایران حضور داشتند و حوزه تسلطشان اوّل مناطق مرکزی و شرقی مازندران و کل استان گلستان امروزی یعنی استرآباد و گرگان قدیم (که شهر گنبد امروزی است) بود، ولی به تدریج از این عرصه ها عقب زده شدند؛ و در اغلب این حوزه ها، به تدریج مذهب امامیه جایگزین آنها شد و بدین ترتیب از قرن ۳ و ۴ به بعد حوزه استحفاظی زیدیه بیشتر به نیمه شرقی دشت گیلان و کوهستان های دیلم محدود شد. در اصطلاح قدیم دیلم شامل کوهستان های غرب مازندران امروزی یعنی منطقه کلاردشت و تنکابن و رامسر، و نیمه غربی استان گیلان یعنی رودسر و لنگرود و لاهیجان و کوهپایه های جنوبی آن می شد. این منطقه تحت نفوذ زیدیان بود که بعدها اینها با خداوندان الموت و اسماعیلیه نزاریه همسایه شدند. اسماعیلیان در آن طرف البرز قدرت بیشتری داشتند و در قلعه الموت و قلاع دامنه جنوبی البرز و زیدی ها در پشت البرز منطقه نفوذشان بود و حکومت هایی داشتند احیاناً کوچک و بزرگ و با فاصله هایی زمانی، ولی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 