پاورپوینت کامل بارانی که نیامد ۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بارانی که نیامد ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بارانی که نیامد ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بارانی که نیامد ۱۴ اسلاید در PowerPoint :
اشاره:
۸ ربیع الاوّل یادآور شهادت امام بزرگواری است که بیش از نیمی از ایام عمر شریف خود را در حصر شدید حکام عبّاسی گذراند، ولی با این وجود از چنان هیبت و شکوهی برخوردار بود که همه در قبال او سر تسلیم فرو می آوردند. ضمن تسلیت شهادت این امام مظلوم به فرزند بزرگوارش امام مهدی(ع) توجّه شما را به حکایتی از زندگی آن حضرت جلب می کنیم.
مردم به آسمان چشم دوخته بودند. ناگهان انگار بغض هزارساله آسمان ترکید و هرچه در درون داشت، بر زمین فرو بارید. باران آن قدر تند بود که مردم و زمین تشنه، همگی در یک آن سیراب شدند و مردم برای فرار از باران، به این سو و آن سو پناه بردند. وقتی راهبان همراه جاثلیق تپه را ترک کردند، کسی در دل خلیفه زنگ خطری را به صدا درآورد. برای همین قرار شد جاثلیق مسیحی و راهبان، فردا هم برای طلب باران بیایند تا معلوم شود این باران از دعای آنان بوده و اتفاقی نبوده است.
مردم نگاهشان بر زمین بود؛ زمینی که ماه ها تشنه بود و حالا داشت زیر باران تند و درشت تابستانی غرق می شد آن قدر باران آمده بود که مردم خود خواستند راهبان دست هایشان را پایین بیاورند و دیگر طلب باران نکنند. وقتی راهبان از تپه پایین آمدند، مردم به آنها و همچنین خلیفه طور دیگری نگاه می کردند.
خلیفه نمی دانست چه بگوید. در دلش غوغایی بود. باید چه می کرد؟! او فقط خلیفه بود؛ کسی که فقط می دانست باید چگونه مخالفان را سر جایشان بنشاند و موافقان را به هروسیله ای، موافق نگه دارد، کسی که به دریافت مالیات و جزیه می اندیشید و برای پیشبرد کارش، با مردم در مراسم عبادی همراه می شد. خلیفه خوب می دانست امام مردم نیست، گرچه هزاران نفر به او اقتدا کنند. حالا هم پس از چند روز نماز باران خواندن و دعا کردن خلیفه و مردم، کار به اینجا رسیده بود، به بن بستی که نمی دانست چگونه باید از آن فرار کند. مردم چنان نگاهش می کردند که او نه تنها خود، بلکه دین و اعتقاد مردم را هم در خطر می دید. به هر حال، او به ظاهر خلیفه مسلمانان بود.
خلیفه گفت: «مردم دیگر باران نمی خواهند. امام فرمود: بگویید سه شنبه بیایند تا اگر خدا بخواهد، شک و شبهه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 