پاورپوینت کامل دشمنی با طبّ اسلامی ـ سنّتی، چرا و چطور؟ ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دشمنی با طبّ اسلامی ـ سنّتی، چرا و چطور؟ ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دشمنی با طبّ اسلامی ـ سنّتی، چرا و چطور؟ ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دشمنی با طبّ اسلامی ـ سنّتی، چرا و چطور؟ ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

در قدیم عکس این دیدگاه در بین مردم بود؛ یعنی می گفتند: بدن می گوید تو تا شصت سالگی از من محافظت کن تا من پس از آن از تو محافظت کنم. اگر کسی با مزاج جبلّی خوب، درست از تنش محافظت کند تا۶۰ سالگی موهایش خیلی سفید نمی شود و خود ما هم دیر متوجّه این مطلب شدیم. اینکه کسی از پدر و مادری سالم و با بارداری خوب و تغذیه مناسب در ایّام نوزادی بار بیاید، خیلی وضع متفاوتی خواهد داشت. شما نگاه کنید، فرزند اوّل یک خانواده با دیگر فرزندان آنها کاملاً متفاوت است.

* لطفاً برای آغاز گفت و گو کمی از خودتان بفرمایید.

عزیزان درباره زندگی نامه، تحصیلات و فعّالیت های داخل و خارج از کشور بنده به خصوص در حوزه طبّ و طبّ سنّتی می توانند به سایتhttp://www.ravazadeh.com/fa/ مراجعه کنند و از آنجا که فرصت بسیار اندک است بیشتر از این به پاسخ این سؤال نمی پردازم.

* چه شد که به سراغ طبّ سنّتی آمدید؟

از دوران طفولیّت این موضوع در خانه ما دنبال می شد و مرحوم پدرم علاقه ویژه ای به آن داشت. تا جایی که گاه به مداوای ما بر این اساس می پرداخت و گاه خود به تولید داروهای سنّتی متنوّع اقدام می کرد و حتّی برخی اوقات بیماری های خودشان را نیز با کمک دیگران که در این حوزه ورود داشتند، مداوا می کرد. برای تحصیلات پزشکی هم که به «اروپا» رفته بودم در آنجا نیز یکی از هم کلاسی هایم که اهل «ایتالیا» بود، بنا بر علاقه شخصی خودش موضوع را پیگیری می کرد و در تمام این مدّت مقایسه نتایج پزشکی جدید و سنّتی، نتایج جالبی برایم در پی داشت. در اروپا با انواع طبّ فشاری، سوزنی و… آشنا شدم.

* چرا شما از اصطلاح طبّ سنّتی استفاده می کنید؟

در ادبیّات محاوره ای رایج در میان مردم از هر چیزی که مربوط به گذشته باشد، با عبارت سنّت و سنّتی یاد می کنند و استفاده از طبّ سنّتی هم از این روست و الّا ما در گذشته طبّ ایرانی قوی ای داشته ایم که آثار آن در «شاهنامه فردوسی» کاملاً مشهود است. این طبّ به یونان می رود و در آنجا دچار تغییر و تحوّلاتی می شود که مجال پرداختن به آن در اینجا نیست. همین قدر بدانیم که در ایران قدیم طبّی قوی، اثر بخش و کارا بوده و در بین مردم کاملاً رواج داشته است. در دوره اسلامی، مسلمانان این طبّ را از یونان باز می گردانند و با اصول و مبانی اسلامی، آن را به طبّ اسلامی بدل می کنند که در این میان ائمه(ع) در تبیین حدود و چارچوب های آن نقشی بسزا داشته اند. نکته جالب اینجاست که در صد سال گذشته، دست های مرموزی در تلاشند که طبّ اسلامی را به جرم اینکه به زبان عربی نوشته می شود، طبّ عربی معرفی کنند، حال آنکه هیچ گاه به طبّ غربی از آنجا که به زبان انگلیسی نوشته می شود، طبّ انگلیسی نگفته اند! زبان رسمی مسلمانان به تبعیّت از قرآن، زبان عربی بوده و بدیهی است که آثار نویسندگان مسلمان به این زبان نگارش یابد.

* چرا در قدیم به پزشکان و اطبّا، حکیم می گفتند؟

منظور از حکیم، شخصی بودکه به فلسفه، ریاضیات، حکمت، حدیث و… علاوه بر طبّ احاطه داشت و از آن مهم تر اینکه آگاه به احکام و مراعات کننده احکام نیز بود، از همین رو می توانست محرم راز بیماران قرار گیرد، نه مانند الآن که…

* در طبّ جدید منشأ بیماری را چه می دانند؟

در طبّ جدید مسیر اشتباهی در پیش گرفته شده و اشتباه فاحشی در این راستا می کنند. در طبّ قدیم بنا بر این بود که کلّ بدن را با نبض و معاینه های متنوّع بررسی کرده، سپس درباره عارضه یک عضو مشخّص اظهارنظر می کردند. حال آنکه در طبّ جدید، بیماری به طور جزیی حتّی مولکولی دیده می شود و برای بیماری به کوچک ترین اجزای بدن و سلول و مولکول های تن توجّه می کنند.

روزی امام ششم(ع) بر منصور دوانیقی وارد می شوند و می بینند طبیبی هندی مشغول مداوا و آموزش است. طبیب دقّت ایشان را که می بیند، می گوید: تمایل دارید تا این مطالب را به شما نیز بیاموزم. حضرت پاسخ دادند: «ما به طبّ تسلّط داریم.» می پرسد: چطور؟ حضرت در جواب می فرماید: «ما سردی را به گرمی، گرمی را به سردی، تری را به خشکی و خشکی را به تری درمان می کنیم و به دستور رسول گرامی، جدّ بزرگوارمان، گوش فرا می دهیم و بقیه را به پروردگار تبارک و تعالی می سپاریم.» طبیب هندی نگاهی می کند و می گوید: اگر شما این را دارید، از طبّ چه ندارید؟!

در طبّ سنّتی علّت بیماری، بر هم خوردن تعادل این مزاج هاست؛ به این معنی که دستگاه های بدن در کنار هم نمی توانند به درستی عمل کنند. اینجاست که سعدی می فرماید: چهار طبع مخالف سرکش چند روزی بُوَند با هم خوش. چهار طبع مخالف سرکش یعنی صفرا، سودا، بلغم، دم. اینکه چرا و چگونه این اعتدال به هم می خورد، باشد برای مجال دیگری. جالب اینجاست که با برقراری اعتدال میان این اخلاط، می توان تندخویی، پرخاشگری و از این دست بیماری های رفتاری عدّه ای از افراد را نیز مداوا کرد و در اصل ریشه سوء رفتار آنان را باید در به هم خوردن تعادل داخلی آنان دانست.

نکته مهمّ دیگر این است که در طبّ جدید یک دارو برای هفت میلیارد انسان تجویز می شود، در صورتی که به تعبیر حضرت رضا(ع) برای هر بیمار و هر بیماری باید نسخه ای جداگانه تجویز شود.

* آیا تفاوت در شناخت و تعریف انسان تأثیری در نحوه طبابت این دو طبّ با هم داشته است؟

سؤال بسیار مهم و پیچیده ای است. به عنوان مقدّمه عرض کنم اگر طبیبی طبیب باشد، کافر نمی شود. امام صادق(ع) فرمودند: «بی انصاف ترین طبیبان آنهایی هستند که وجود خدا را انکار می کنند.» شما نگاه کنید اگر زمانی بخواهند مجموعه ای از کارخانه ها را بسازند که کار کبد انسان را بکند، نیاز به فضایی به اندازه یک پنجم خاک ایران است!! خداوند آن عملکرد را در تکّه گوشتی یک کیلویی قرار داده و همچنین توازن و تعادل میان میلیاردها سلول درون بدن. در طبّ جدید، انسان اشرف مخلوقات خدا دانسته نشده و دانشجویان را نیز به این سمت سوق نمی دهند. آنان انسان را مجموعه ای مرکّب از مواد و دستگاه ها می دانند که کنار هم قرار گرفته و به صورت مکانیکی مشغول همکاری با هم هستند. در موضوعاتی مانند روح، غربیان به بن بست رسیده اند، حال آنکه این مطالب در اسلام و طبّ اسلامی کاملاً حل شده است.

* تأثیر وجود نگاه ماورایی اسلام به انسان در امر طبابت چیست؟

ببینید از نظر غربیان شما هر چه می خورید بر بدنتان اثر گذار است، امّا در طبّ اسلامی ما دو نوع غذا داریم: غذای لطیف و کثیف. غذای کثیف آن است که صرف جسم ما شده و تأثیرش را در تن می توان دید، امّا غذای لطیف آن غذایی است که بر روح ما اثر گذار است. شما نگاه کنید تخم مرغ را اگر آب پز کنید بر جسم شما اثری دارد، امّا هم زمان همانند گوشت برّه عمل کرده و بر روح شما تأثیری حیوانی از خود به جای می گذارد و این روح به تمام دستگاه های بدن نیز می رسد.

در اینجا برای روشن شدن مطلب یک مثال می زنم: اگر درون تونل یا محفظه ای را که با دوده کاملاً سیاه شده با چراغ قوّه بخواهید ببینید ممکن نیست، امّا همین محفظه اگر دوده هایش پاک شود، با همان چراغ قوّه به راحتی می توانید داخل آن را ببینید. در بدن هم غلبه سودا چنین اثری دارد: به آینده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.