پاورپوینت کامل مهمانی قبر ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مهمانی قبر ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهمانی قبر ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مهمانی قبر ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

مرحوم نراقی در کتاب «خزائن» از یکی ازموثّقان اصحابش نقل نموده:

در ایّام جوانی با پدرم و جمعی از دوستان، هنگام عید نوروز در «اصفهان» دید و بازدید می کردیم. روز سه شنبه ای برای بازدید یکی از رفقا که منزلش نزدیک تخت فولاد اصفهان بود، رفتیم.گفتند: ایشان منزل نیست. چون راه طولانی و درازی را آمده بودیم، برای رفع خستگی و زیارت اهل قبور به قبرستان «تخت فولاد» رفتیم و آنجا نشستیم.

مرحوم نراقی در کتاب «خزائن» از یکی ازموثّقان اصحابش نقل نموده:

در ایّام جوانی با پدرم و جمعی از دوستان، هنگام عید نوروز در «اصفهان» دید و بازدید می کردیم. روز سه شنبه ای برای بازدید یکی از رفقا که منزلش نزدیک تخت فولاد اصفهان بود، رفتیم.گفتند: ایشان منزل نیست. چون راه طولانی و درازی را آمده بودیم، برای رفع خستگی و زیارت اهل قبور به قبرستان «تخت فولاد» رفتیم و آنجا نشستیم. یکی از رفقا به مزاح و شوخی رو به قبر نزدیکمان کرد وگفت: ای صاحب قبر! ایّام عید است. آیا از ما پذیرایی نمی کنی؟ ناگهان صدایی از قبر بلند شد وگفت: هفته دیگر روز سه شنبه همین جا همه مهمان من هستید.

ما همه وحشت کردیم و گمان نمودیم تا روز سه شنبه بیشتر زنده نیستیم. مشغول اصلاح کارهای خود شدیم و وصیّت های خود را کردیم و آماده مرگ شدیم؛ امّا هرچه صبر کردیم از مرگ خبری نشد. روز سه شنبه مقداری که از روزگذشت با هم جمع شدیم و گفتیم: برسر همان قبر برویم، شاید منظور مردن نبوده است.

همگی حرکت کردیم. وقتی سر قبر حاضر شدیم یکی از ما گفت: ای صاحب قبر! به وعده خود وفا کن.

صدایی از قبر بلند شد که: بفرمایید. ناگهان جلو چشممان عوض شد و چشم ملکوتی ما بازگردید.باغی دیدیم در نهایت طراوت و زیبایی و در آن نهرهای آب صاف جاری و درخت های مشتمل بر میوه های چهار فصل پیدا بود و بر آن درختان، انواع مرغان خوش الحان مشغول آواز و نغمه سرایی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.