پاورپوینت کامل انقلاب جنسی و روغن مار ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انقلاب جنسی و روغن مار ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب جنسی و روغن مار ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب جنسی و روغن مار ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
مترجم: یاسمن شیبانی
رسانه ها جاروجنجال فراوانی درباره «آزادی» جنسی به پا کرده اند و در فیلم ها نیز تبلیغش می کنند. اکنون هیچ فرد آمریکایی زیر ۴۰ سال به یاد نمی آورد زمانی را که سکس در تلویزیون از محرّمات (تابو) محسوب می شد، زمانی را که با هم زندگی کردن به معنی ازدواج بود، زمانی که gay به معنی خوشحالی و شادمانی بود و زمانی که تقریباً همه بچّه ها با هر دو والدینشان زندگی می کردند.
اکنون بیش از ۵۰ سال از شروع انقلاب جنسی می گذرد. رسانه ها جاروجنجال فراوانی درباره «آزادی» جنسی به پا کرده اند و در فیلم ها نیز تبلیغش می کنند. اکنون هیچ فرد آمریکایی زیر ۴۰ سال به یاد نمی آورد زمانی را که سکس در تلویزیون از محرّمات (تابو) محسوب می شد، زمانی را که با هم زندگی کردن به معنی ازدواج بود، زمانی که gay به معنی خوشحالی و شادمانی بود و زمانی که تقریباً همه بچّه ها با هر دو والدینشان زندگی می کردند.
واقعیت این است که این انقلاب یک بلا بوده است. پیش از آنکه در دهه ۱۹۵۰ م. آداب و رسوم جنسی آمریکاییان ولنگار شود، تنها بیماری های مقاربتی که در ایالات متّحده گزارش می شد، سوزاک و سیفلیس بود. امروز بیش از ۲۴ گونه بیماری وجود دارد، از التهاب لگن خاصره گرفته (که هر ساله منجر به ناباروری بیش از ۱۰۰ هزار زن آمریکایی می شود) تا ایدز (که در حال حاضر ۴۲ میلیون نفر را در کلّ جهان گرفتارکرده و تا این زمان ۲۳ میلیون نفر را به کام مرگ کشیده است). طبق گزارش دانشمندان «انستیتوی ملّی سرطان»، هر زنی که در طول زندگی اش بیش از سه شریک جنسی داشته باشد، خطر ابتلا به سرطان دهانه رحم در او به اندازه ۱۵۰۰% افزایش می یابد. در یافته ای دیگر که با آنچه که محقّقان در زمینه سکس از آن سخن گفته اند، متناقض است و توسط مرکز تحقیقات افکار عمومی دانشگاه «شیکاگو» انجام شده، معلوم شده که زنان و مردان متأهل، به طور متوسط، بیش از زوج های ازدواج نکرده که صرفاً در یک خانه با هم زندگی می کنند، از نظر جنسی خرسندتر هستند. حتّی اگر این زوج های هم خانه با هم ازدواج کنند، احتمال طلاق در آنها ۴۰ تا ۸۵% بیشتر از کسانی است که ازدواج سالم دارند. پس چه شد؟ آیا می توان گفت که علم کاملاً در اشتباه بوده است؟ حقیقت پیچیده تر از اینهاست و البتّه جالب تر!
مرد حقّه باز
آلفرد سی.کینزی رازی داشت. جانورشناس دانشگاه «ایندین» و «پدر انقلاب جنسی» تقریباً دست تنها، از آداب و رسوم روزانه و جنسی آمریکاییان تعبیر تازه ای ارائه کرد. مشکل اینجا بود که او می بایست برای این کار دروغ می گفت. نباید بار سنگین این نکته را دست کم گرفت. علمی که انقلاب جنسی را آغاز کرد، در پنجاه سال اخیر، برای تحت تأثیر قرار دادن رأی دادگاه ها، تصویب قوانین و آموزش جنسی استفاده شده است و حتّی از آن، به عنوان حربه ای برای تغییر معنای ازدواج استفاده شده است. ماحصل این تلاش، کینزی گرایی بود. اگر دانش او خدشه دار و ناقص بود ـ حتّی بدتر، یک فریب کاری آشکار بود ـ پس طرز نگرش فرهنگمان نسبت به سکس نه تنها از جهت اخلاقی که از نظر علمی هم نادرست است.
بگذارید واقعیات را در نظر بگیریم. وقتی کینزی و همکارانش در سال ۱۹۴۸ م. رفتار جنسی در جنس مذکّر انسان و رفتار جنسی در جنس مؤنّث انسان را در سال ۱۹۵۳ م. منتشر کردند، ارزش های طبقه متوسط را وارونه کردند. آن چنان که کینزی و همکارانش عنوان داشته بودند، بسیاری از اعمال جنسی ای که از لحاظ سنّتی ممنوع قلمداد می شد، با کمال تعجّب، اعمالی عادی بودند. ۸۵ مردان و ۴۰ زنان پس از ازدواج به همسرانشان وفادار نبوده اند. در کمال ناباوری، ۷۱% زنان ادّعا کرده بودند که روابط نامشروعشان هیچ زیانی به ازدواجشان وارد نکرده و حتّی عدّه ای هم گفته بودند که این کار به آنها و ازدواجشان کمک هم کرده است. دیگر اینکه ۶۹% مردان با فاحشه ها بوده اند، ۱۰% به مدّت حدّاقل سه سال هم جنس باز بوده اند، ۱۷% پسران کشاورز ارتباط جنسی با حیوانات را تجربه کرده بودند. آنچه در گزارش کینزی به صراحت بیان شده بود، این نظریّه بود که این رفتارها از نظر زیستی نرمال بوده و هیچ آسیبی به کسی نمی رسانند. بنابراین مردم باید به هوس هایشان بدون هیچ منع و احساس گناهی عمل کنند.
مقاله سال ۱۹۴۸ م. او درباره مردان، مورد تمجید منتقدان قرار گرفت و در کمال شگفتی ۲۰۰ هزار نسخه در عرض دو ماه فروش کرد. نام کینزی در همه جا بود، از عنوان اشعار پاپ (آه، دکتر کینزی) گرفته تا در صفحات نشریات Time Life و Newsweek و روزنامه New yorker. مجلّه Look عنوان داشت: کینزی حقایق را نشان می دهد. او چیزهایی را آشکار می کند که هستند نه چیزهایی که باید باشند.
او را که با لقب دکتر سکس می خواندند و به خاطر شهامتش می ستودند، با کسانی چون داروین، گالیله و فروید مقایسه می کردند؛ امّا ورای آن همه تأیید همگانی، بسیاری از دانشمندان مصلحت شناس هشدار می دادند که تحقیقات کینزی به طور جدّی دارای اشتباه و نقص است؛ از جمله این افراد می توان به نام های زیر اشاره کرد: مارگارت مید و روث بندیکت، مردم شناس، لوئیز ام ترمن روان شناس دانشگاه «استانفورد»، کارل منینگر، پزشک (مؤسّس انستیتوی پرآوازه منینگر)، اریک فروم و لورنس کوبای، روان پزشک، لایونل تریلینگ منتقد فرهنگی از دانشگاه «کلمبیا» و عدّه بی شمار دیگر.
هنگامی که کینزی کتاب مربوط به زنان را منتشر کرد، بسیاری از روزنامه نگاران و مطبوعاتی ها از خیل ستایش کنندگان او فاصله گرفتند و به منتقدان پیوستند. در مجلّات، مقاله هایی به چاپ می رسید با عنوان هایی نظیر آیا شایعه کینزی یک حقّه است؟ یا عشق آمار نیست. در مجلّه تایمز سری داستان هایی منتشر می شد که علم شک برانگیز کینزی را به تصویر می کشید. نام یکی از این داستان ها سکس یا روغن مار بود. نمی خواهیم بگوییم که تحقیقات او حاوی هیچ حقیقتی نبوده اند. قطعاً ویژگی های (تمایلات) جنسی مبحث خوبی برای تحقیق و مطالعه است. بسیاری از مردن دم از پاک دامنی جنسی می زنند؛ امّا رفتاری کاملاً متفاوت در زندگی شخصی و خصوصی خود دارند.
با وجود آنکه روایت کینزی از حقیقت، بسیار بسیار ساده و مبالغه شده بود، مخلوط با چیزهای غلط و نادرست بود که تمایز خیال و واقعیّت را بسیار دشوار می سازد. جفری گورر، مردم شناس برجسته انگلیسی حق داشت، زمانی که این شایعه ها و گزارش ها را شعارهای توخالی نامید که تظاهر به علم می کنند. در واقع نقایص کار کینزی چنان جاروجنجالی به پا کرد که بنیاد راکفلر که برای تحقیق اوّلیه، سرمایه گذاری کرده بود و سالی ۱۰۰ هزار دلار برای آن پرداخت می کرد، پا پس کشید. یک سال پس از انتشار کتاب کینزی درباره تمایلات (ویژگی های) جنسی زنان، خود کینزی شکایت کرده بود که تقریباً هیچ دانشمندی، غیر از چندنفری از بهترین دوستانش، دیگر از او حمایت نمی کردند.
اینها چه موضوعاتی بودند که بهترین دانشمندان دنیا، در برابر کار کینزی مطرح کرده بودند؟ انتقادها را می توان به صورت سه نکته حیرت آور و تکان دهنده جمع بندی کرد.
مدّعای اوّل: انسان ها مثل حیوانات هستند
کینزی پیش از آنکه مطالعاتش را درباره تمایلات و رفتار جنسی انسان شروع کند، به عنوان یکی از بزرگ ترین متخصّصان خبره دنیا در زمینه زنبورهای نیش دار شناخته می شد. او که یک جانورشناس بود، سکس را صرفاً یک پاسخ حیوانی فیزیولوژیک می دانست. اگر به کتاب هایش نگاه کنید، می بینید که در مطالبش، پیوسته به حیوان انسانی اشاره می کند. در واقع، در عقیده او هیچ اختلاف اخلاقی میان یک خروجی جنسی و دیگران وجود ندارد. در دنیای سکولار و نسبیّت اخلاقی ما، کینزی یک نسبیّت گرای رادیکال جنسی بود. همان طور که حتّی مارگارت مید، جمعیت شناس آزادی خواه به درستی دریافت، به عقیده کینزی، از نظر اخلاقی هیچ تفاوتی نیست اگر یک مرد با یک زن رابطه جنسی داشته باشد یا با یک گوسفند.
کینزی در کتابی که درباره زنان نوشته، اوج لذّت جنسی انسان را به عطسه کردن تشبیه کرده است. هیچ توصیفی مضحک تر از این برای چنین جنبه های روان شناختی تمایلات جنسی بشر وجود ندارد. همچنان که جرج سیمپسون گفته است: این به واقع یک تئوری میمونی از اوج لذّت جنسی است.
البتّه که میان بشر و حیوانات، از دو جهت بسیار مهم، تفاوت وجود دارد: ما می توانیم منطقی بیندیشیم و اراده آزاد داریم؛ امّا در بینش کینزی، تنها در مورد تولید مثل، انسان متفاوت از حیوانات است؛ حیوانات تنها زمانی مقاربت جنسی دارند که بخواهند زاد و ولد کنند. از سوی دیگر، کینزی به تولیدمثل انسان اندک توجّهی دارد. در کتاب ۸۲۴ صفحه ای اش درباره تمایلات جنسی جنس مؤنّث، حتّی یک بار هم به واژه مادر بودن اشاره نشده است.
مدّعای دوم: نمونه های دور از حقیقت
کینزی اغلب آمارهایش را به گونه ای ارائه می داد که انگار در مورد برادران، خواهران، پدران و مادران متوسط صادقند. در این صورت، بنا بر ادّعای او، ۹۵ مردان آمریکایی قوانین مربوط به جرایم جنسی را نقض کرده اند که می توانست منجر به زندانی شدنشان شود. به این ترتیب به آمریکایی ها گفته شد تا قوانین مربوط به مجرمان جنسی را به گونه ای تغییر دهند که با واقعیات جور در بیاید؛ امّا در واقعیت، گزارش های او در مورد افراد متوسط در نمونه جمعیّت، صادق نیست. در واقع، بسیاری از مردانی که مورد تحقیق کینزی قرار گرفته بودند، زندانیان بوده اند. واردل بی پومروی، نویسنده همکار کینزی و شاهد عینی این تحقیقات نوشت که تا سال ۱۹۴۶ م. تیم تحقیق از ۱۴۰۰ زندانی که مرتکب جرایم جنسی شده اند، تاریخچه جنسی تهیّه کرده بودند؛ امّا کینزی هیچ وقت بیان نکرد که از تعداد کلّ جمعیّت ۵۳۰۰ نفری مردان سفیدپوست مورد تحقیقش، چند نفرشان از این مجرمان بوده اند.؛ امّا واژه هایی نظیر چند درصد روسپی مذکّر را تأیید کرده بود. به علاوه اینکه حدّاقل ۳۱۷ تن از نمونه های مذکّر او، حتّی بزرگ سال نبودند؛ بلکه کودکانی بودند که مورد سوءاستفاده های جنسی قرار گرفته بودند.
اشتباه پشت اشتباه. حدود ۷۵ افراد مذکّر در نمونه کینزی داوطلبانه درباره تاریخچه جنسی شان سخن گفته بودند. لوئیز ام ترمن، روان شناس دانشگاه «استانفورد» می گوید: کسانی که داوطلبانه در مطالعات جنسی شرکت می کنند، از نظر جنسی، ۲ تا ۴ برابر فعّال تر از آنهایی هستند که داوطلب نمی شوند.
در جلد دوم کتاب، کار کینزی چنان پیشرفتی نشان نمی دهد. در واقع، نمونه متوسط زنانی که او با آنها صحبت کرده بود، آن قدر کم بود که او را وادار کرد تا واژه متأهل را به گونه ای تغییر دهد که همه زنان را که بیش از یک سال با مردی زندگی کرده بودند، شامل می شود. این تغییر، فاحشه ها را هم به مجموعه زنان متأهل افزود.
در شماره ۱۱ دسامبر سال ۱۹۴۹ م. «نیویورک تایمز»، دابلیو آلن والیس که در آن زمان، رئیس «کمیته آمار دانشگاه شیکاگو» بود، روش جمع آوری و ارائه آماری را که از نتایج کینزی استفاده شده بود، تماماً رد کرد. او گفته بود:
در تحقیقات آماری شش بُعد مهم وجود دارد که کار کینزی در چهار مورد آن رد می شود.
بنابراین می توان نتیجه گرفت که تیم کینزی با بررسی رفتار صدها ـ اگر نگوییم هزاران ـ آمریکایی دارای انحراف جنسی، نامتعارف ترین رفتار جنسی آمریکاییان را بررسی و وانمود کردند که این رفتارها، نرمال، طبیعی و معمولی است به همین دلیل، چه از نظر اخلاقی و چه از جنبه های اجتماعی، قابل قبول هستند.
مدّعای سوم: آمار نادرست؟
با توجّه به تمام چیزهایی که گفته شد، دیگر تعجّب آور نیست که آمارهای کینزی جدّاً دارای نقص باشد؛ به حدّی که هیچ همه پرسی یا تحقیق علمی دیگری، هیچگاه از آن کپی یا به آن استناد نکرده باشد. برای مثال، کینزی ادّعا کرده است که ۱۰ مردان بین ۱۶ تا ۵۵ سال هم جنس باز هستند؛ امّا در یکی از دقیق ترین تحقیقات که در سطح ملّی و بر روی رفتار جنسی مردان انجام شده است، محقّقان مرکز تحقیقات امور انسانی Battele در سیاتل دریافتند که مردانی که خود را منحصراً هم جنس باز می دانند، تنها ۱% جمعیّت را تشکیل می دهند. در سال ۱۹۹۳م. به گزارش مجله تایمز همه تحقیقات جدیدی که در «فرانسه»، «انگلستان»، «کانادا»، «نروژ» و «دانمارک» انجام شده، به رقم کمتر از زیر ۱۰ اشاره دارند و در واقعیت این مقدار بین یک تا ۴ است. میزان بروز هم جنس گرایی میان بزرگ سالان در واقع بین یک تا سه% است. این را جوئل بست، استاد جامعه شناس و تشکیلات قضایی کیفری دانشگاه «دلاور» (Delaware) و نویسنده کتاب «آمار و دروغ های لعنتی» گفته است: آنکه فعّالان هم جنس باز (چه مرد چه زن) ترجیح می دهند که از آمار کینزی که مدّت هاست بی اعتبار شده، (از نسبت یک به ده هم جنس بازان) استفاده کنند؛ زیرا این نشان می دهد که هم جنس بازان گروهی اقلّیت، امّا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 