پاورپوینت کامل سیطره ولایت پدران مــــــــــا ۷۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیطره ولایت پدران مــــــــــا ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیطره ولایت پدران مــــــــــا ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیطره ولایت پدران مــــــــــا ۷۴ اسلاید در PowerPoint :
فرزندان قادر به جبران حتی یک روز از رنج و تعبی که مادر در هنگام تولّد طفل خود متحمّل شده نیستند. با این همه، هیچ پدر و مادری، متضمّن عاقبت و بهشت و دوزخ اطفال خود نیست. در حالی که به قول رسول خدا(ص)، پدران امّت یعنی حضرت معصومان (ع)، ناجی فرزندان از آتش و رهنمون آنها به بهشتند.
آنچه که موجب اشرف و افضل بودن محمّد و آل محمّد(ص)، نسبت به همگان و عموم خلق روزگار می شود، تنها ناظر به شئونی، همچون هادی، بشیر، نذیر و حتّی معلّم بودن اولیای خاصّ الهی نیست؛ بلکه، جز اینها شئون مهم تری هستند که خداوند یکتا به ایشان عطا کرده و لاجرم مردم به دلیل آن شئون، مدیون و مرهون آن ذوات مقدّس هستند؛ از جمله شأن واسطه فیض بودن و شأن ولایت داشتن.
پدر و مادر جسمانی، واجد درجاتی پایین تر از ولایت (به معنی سرپرستی)اند و حسب مقدورات خود، متکفّل ارتزاق و مراقبت از فرزاندشان هستند.
شأن ولایت کلّی و تام محمّد و آل محمّد(ص)، به اذن الله و به دلیل آنکه واجد عالی ترین مرتبه از صفات کمالی و عالی ترین مرتبه از قرب و نزدیکی به حضرت خداوندی جلّ و علا هستند، بر کلّ موجودات آشکار و نهان و از جمله انسان ها (از اوّلین تا اخرین) سیطره داشته و لاجرم حقوق و تکالیفی را متوجّه آنان می سازد.
ولایت به معنای سرپرستی در ولایت والدین، ولایت مؤمنان، ولایت امامان (ع)، ولایت پیامبر(ص) و ولایت الهی به کار رفته است. در همه این مراتب ولایی، نشانه هایی از تقرّب و محبّت مندرج است. از نظر آموزه های قرآنی، ولایت رسول خدا، محمّد مصطفی(ص)، فراتر از ولایت انسان بر نفس خودش است.
«النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِم؛۲۰
پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و…»
این ولایت و اولویّت به منزله تقدّم و افضلیّت اراده پیامبر(ص) درباره تصرّف در جان و مال آنها در مقایسه با اراده خودشان است. این تقدّم و جاری بودن حکم ایشان درباره مؤمنان (بلکه همه انسان ها و موجودات تکویناً و تشریعاً) در همه شئون مادّی و معنوی صادق است.
لازمه این مراتب ولایی و شدّت و ضعف ولایت و اذن تصرّف اولیا درباره مردم، به مراتب و شدّت نور، علم، حیات، قدرت و سایر اسمای الهی برمی گردد. چنان که لازمه ضعف این ولایت، ضعف صفات کمالی الهی است و به طور کلّی؛ هر موجودی به درجه قربت و نزدیکی اش به خداوند یکتا، واجد ولایتی قوی تر می شود؛ زیرا این میزان دوری و نزدیکی، میزان و تعدّد حجاب های ظلمانی و نورانی را یادآور می شود. آ نکه حجابش کمتر و در نتیجه، قربتش بیشتر و ولایتش افزون تر باشد، شعاع و گسترش نور و حیات و علم و سیطره و تصرّفش نیز بیشتر است.
سیطره ولایت محمّد و آل محمّد(ص) بر جمیع ما سوی الله، سیطره و گستره تدبیر و تصرّف آنان را بیان می کند و در نتیجه، مقدار وسیع تری از موجودات خلق شده را شامل می شود.
بی تردید، هر یک از مخلوقات، از مادّه کثیف و ضعیف گرفته تا حضرت جبرئیل(ع) و حضرت روح که مقامش افضل ملائکه است، هریک، واجد درجه و مرتبه ای خاص از امکانات، همچون علم و قدرت و وسعت وجودی اند و حدّی مخصوص خود در همه شئون دارند. هر یک مظهر اسمی از اسماء الهی اند و واجد صفت یا اوصافی از صفات حضرت خداوندی.
عالی ترین و والاترین درجه از قربت و نزدیکی به خداوند یکتا، لاجرم، باعث ظهور و بروز عالی ترین و والاترین درجه استعدادها و قوا شده و بر صلاحیّت او نیز برای سیطره یافتن بر سایر موجودات و قدرت تصرّف و ولایت آنها می افزاید.
به اقتضای این درجه عالی و والا از ولایت مطلقه است که خداوند می فرماید: «النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِم».
ولایت مطلقه، عبارت است از حصول مجموع این کمالات در ازل بر حسب باطن و باقی گذاردن آنها تا ابد؛ چنان که درباره محمّد و آل محمّد(ص) صادق است. این قول مبارک حضرت امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند:
«کنْتُ وَصِیاً وَ آدَمُ بَینَ الْمَاءِ وَ الطِّین؛۲۱
من وصی بودم درحالی که آدم در بین آب و گل بود.»
و مانند گفتار رسول خدا(ص) که فرمودند:
«أَنَا وَ عَلِی مِنْ نُورٍ وَاحِد؛۲۲
من و علی از یک نور هستیم.»
چنان که فرمودند:
«خَلَقَ اللهُ رُوحِی وَ رُوحَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَبْلَ أَنْ یخْلُقَ اللهُ الْخَلْقَ بِأَلْفَی أَلْفِ عَامٍ؛
خداوند روح من و روح علیّ بن ابی طالب را دو هزار سال قبل از آنکه موجودات را بیافریند، آفرید.»
از اینجا می توان دریافت که با تکیه بر کدام دریافت، پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه؛
من و علی همانا پدران این امّتیم.»
ناگزیر و حسب شأن ولایت مطلقه و حق تصرّف تام و حاضر بودن جمله صفات کمالی خداوند یکتا در محمّد و علی (ع)، اینان، واجد شأن پدری، ولایت و حقّ تصرّفند و چنان که کسی بر اثر نافرمانی مشمول «عاقّ» آنان شود، لاجرم و حسب سنّت لا یتغیّر هستی، از رحمت خداوند دور افتاده و مشمول لعنت می شود. امّا زیباترین نکته اینجاست که، چنان که ولایت الهی، ناظر بر ولایت رحمت و محبّت درباره جمیع خلایق است، صاحب ولایت مطلقه نیز، صاحب و واجد ولایت محبّت هستند و امر و نهی و تصرّف و بازخواست آنان، پیش از آنکه ناظر بر قهر و غضب باشد، ناظر بر محبّت بی ما به ازاء است. همان که مرتبه نازله اش در پدران جسمی، نسبت به فرزندان ظهور می کند. چنان که قبلاً عرض شد، این محبّت ولایی، محبّت ذاتی، محبّت بی مابه ازاء در پدران باعث می شود تا آنان، بی هیچ چشمداشت و با شیرینی تمام و رضایت خاطر، رنج و آزار و زحمت کودکان را تاب بیاورند و به پای آنان بسوزند و بسازند. این محبّت ولایی، در فرزندان نسبت به والدین وجود ندارد. بدین سبب، در اوّلین فرصت و اوّلین قهر و غضب از پدر و مادر می بُرند و سر خود گرفته و می روند.
خداوند کریم، درباره رسول خدا(ص) خطاب می فرماید: «وَ ما أَرْسَلْناک إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعالَمین؛۲۳
و ما تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.»
در روایت است که به هنگام فرود این آیه مبارکه، پیامبر(ص) از فرشته وحی پرسید:
«هَل أصَابَک مِن هَذِهِ الرَّحمَهِ شی ء؟؛
آیا از این مهر و رحمتی (که خدای پر مهر از آن سخن می گوید) به شما هم رسیده است؟»
او در پاسخ گفت: «نَعَم إنّی کنتُ أخشی عاقبهُ الأمرِ فَامَنتُ بِک لما أثنَی اللّهُ عَلَیَّ بِقَولِه ذِی قُوَّهٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکین؛۲۴
آری؛ من از عاقبت کار خود می ترسیدم، پس به رسالت شما ایمان آوردم و خدا مرا ستود و فرمود: فرشته نیرومندی است که در بارگاه خداوند، عرش پرشکوه و بلند پایگاه است.»
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند:
«أنا رَحمَهً مهداهٌ؛۲۵
جز این نیست که من مهر و رحمتی هستم که (از سوی خداوند به جهان و جهانیان) هدیه شده ام.»
این سخن به معنی شمول و وسعت چتر رحمت خداوند، یعنی نبیّ اکرم(ص) درباره کلّیه موجودات آسمانی و زمینی است.
از آنجا که حضرات معصومان(ع)، «کلَّهُم نورٌ واحِدٌ» هستند و همگی مظهر انسان کامل و واجد عالی ترین مرتبه از صفات کمالی و ولایت کلّیه الهی، هر یک نیز مصداق رحمه للعالمین اند. به همان سان که مولی الموحّدین، علی(ع)، پدر این امّت و ولیّ المؤمنین منصوب از سوی حضرت حق است، حسب این شأن ولایی، صاحب محبّت ولایی و رحمت گسترده شده خداوند یکتا درباره جمیع مخلوقات نیز هست.
در ادعیه و زیارات مأثوره، خطاب به این ذوات مقدّسه می خوانیم:
السَّلَامُ عَلَیک أَیهَا الرَّحْمَهُ الْوَاسِعَه؛ ۲۶
أَنَّ رَحْمَهَ رَبِّکمْ وَسِعَتْ کلَّ شَی ءٍ وَ أَنَا تِلْک الرَّحْمَه؛۲۷
وَ أُکمِلُ ذَلِک بِابْنِهِ محمد رَحْمَهً لِلْعَالَمِین؛ ۲۹
وَ أَشْفَقَ عَلَیهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم. ۳۰
امام (ع)، رحمت واسعه خداوند رحیم، همدمی شفیق و همراهی خیرخواه و پدری مهربان است و محبّتش حسب وسعت وجودی اش تجلّی رحمت واسعه حضرت حق است. از این روست که خطاب به شیخ مفید(ره) مرقوم فرمودند:
«وَ إِنَّا غَیرُ مُهْمَلِینَ لِمُرَاعَاتِکمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکرِکمْ وَ لَوْ لَا ذَلِک لَنَزَلَ بِکمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکمُ الْأَعْدَاء؛۳۱
ما در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند.»
این سخن، در هر عصر و زمان و درباره هریک از ائمّه هدی (ع)، که امام عصر و زمان خود بودند، صادق است. چنان که امیرالؤمنین علی(ع) فرمودند:
«إِنَّا لَنَفْرَحُ لِفَرَحِکمْ وَ نَحْزَنُ لِحُزْنِکم؛۳۲
ما در شادمانی شما شاد و برای اندوه شما، اندوهگین می شویم.» و امام صادق(ع) فرمودند:
«لَأَنَا أَرْحَمُ بِکمْ مِنْکمْ بِأَنْفُسِکم؛۳۳
به خدا سوگند که ما نسبت به شما از خود شما مهربان تر و رحیم تریم.»
امام رضا(ع) نیز فرمودند:
«مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شِیعَتِنَا یمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ وَ لَا اغْتَمَّ إِلَّا اغْتَمَمْنَا لِغَمِّهِ وَ لَا یفْرَحُ إِلَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِه. ..؛۳۴
هیچ یک از شیعیان ما بیمار نمی شود؛ مگر آنکه به خاطر بیماری او بیمار می شویم و غم زده نمی شود؛ مگر اینکه ما نیز در غم او، غمگینیم و از شادی آنان شادمانیم و هیچ یک از آنان در مشرق و مغرب، از نظر ما دور نیستند و هر یک از شیعیان ما که بدهی او بماند (و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهده ماست.»
مقداری عسل و انجیر از همدان و حلوان برای امیرالمؤمنین علی(ع) آوردند. امر فرمود بین یتیمان تقسیم کنند و خود حضرت شخصاً بچه های یتیم را نوازش می کرد و از عسل و انجیر به دهانشان می گذاشت. عرض کردند: چرا شما این کار را می کنید؟ فرمود: «امام پدر یتیمان است. این عمل را انجام می دهم تا احساس بی پدری نکنند.»
وقتی امام علی(ع) پدر باشد، آرزوی او نیز درباره فرزندانش، یعنی همه امّت آل محمّد، چنین است:
«من از پروردگار خود نه فرزندانی زیبا رو خواستم و نه فرزندانی خوش قد و قامت؛ بلکه از پروردگارم فرزندانی خواستم که فرمانبر خدا باشند و از او بترسند تا وقتی به او نگاه می کنم و ببینم از خدا خداوند فرمان می برد، چشمم روشن شود.»۳۵
در وقت نوازش یتیمان، ابوالطفیل که شاهد نواخت امام علی(ع) بود که لقمه هایی از عسل به دهان آنها می گذارد، همچون سایر اصحاب گفت:
«لَوَدِدْتُ أَنِّی کنْتُ یتِیما؛۳۶
ای کاش من هم یتیم بودم و این چنین مورد الطاف علی(ع) قرار می گرفتم.»
کاش آنان به حقیقت می دانستند که جملگی فرزندان علی(ع) و علی(ع) به حقیقت پدر آنان است. چنان که خود ایشان می فرمود:
«أنَا الهادِی، وَ أَنَا المَهدِی، وَ أَنَا أبوالیتَامَی وَ المَساکینِ، وَ زَوجِ الأَرامِلَ، وَ أَنا مَلجَأُ کل ضَعیفٍ، وَ مَأمَنُ کلِ خائِفٍ…؛۳۷
من هادی مردم و هدایت یافته خدایم؛ من پدر یتیمان و بیچارگانم؛ من سرپرست زنان بیوه و پناهگاه ضعفا و امید و پشتوانه ستمدیدگانم.»
این شئون درباره همه اوصیای حضرت ختمی مرتبت ثابت است. آنان جملگی، هادی، مهدی و ابوالیتامی و المساکین اند و این شأن حقیقی (و نه اعتباری) در ازل و در باطن آنها به ودیعه نهاده شده و تا ابد در آنان ثابت است.
ابتلای امّت پیامبر(ص) به انواع آفت ها، بحران ها و بن بست ها، معطوف به عدم درک این شئون و فهم این معناست که آنان ضرورتاً می بایست خود را در پناه امن پدران حقیقی قرار می دادند تا از یتیمی به درآیند و چونان سنگی تیپا خورده در کوچه و بازار سرگشته نمانند. این امّت، خود را بالغ و عقلرس دانست، پرچم استقلال برافراشت و گاه خود را به زیر پرچم اشخاصی کشید که در حقیق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 