پاورپوینت کامل وجه مشترک انبیاء و امــــــــــــام ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وجه مشترک انبیاء و امــــــــــــام ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وجه مشترک انبیاء و امــــــــــــام ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وجه مشترک انبیاء و امــــــــــــام ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :
از آیات و روایات، به ویژه از روایات نقل شده از امام رضا(ع) استفاده می شود که پیامبر و امام دارای ویژگی های مشترکی هستند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود. در آغاز، دو حدیث از امام رضا(ع) استفاده می شود که بیشتر صفات پیامبر(ص) در امام وجود دارد، ذکر می کنیم. امام رضا(ع) می فرمایند:
«امامت مقام پیغمبران، میراث اوصیاء، خلافت الهی، جانشینی رسول خدا(ص)، مقام امیرالمؤمنین و یادگار حسن و حسین(ع) می باشد».
به راستی امامت زمام دین، مایه نظام مسلمانان، صلاح دنیا و عزّتمندی مؤمنان است. همانا امامت ریشه اسلام بالنده و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و فراوانی غنایم و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگه داری مرزها و اطراف کشور، به وسیله امام انجام می گیرد. امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام می کند و حدود الهی را برپا داشته و از دین خدا دفاع می کند و با بیان حکمت آمیز و اندرزهای نیکو و دلیل های رسا، مردم را به سوی پروردگار خویش دعوت می کند.۱
اوصافی که امام رضا(ع) برای امام بیان می کند، نشان می دهد باید ویژگی های پیامبر در امام باشد تا به اوصاف یاد شده در این روایت متّصف شود. در این روایت، امامت، مقام پیامبران به ویژه جانشینی رسول خدا(ص) ذکر شده است و روشن است که صفات پیامبر و ویژگی های رسول خدا(ص) ـ به استثنای ویژگی های خاص ـ باید در امامت باشد تا «مقام پیامبران» و «جانشینی رسول خدا(ص)» بر آن صدق کند. اگر امامت دارای صفات پیامبران و ویژگی های رسول خدا(ص) نباشد، بر آن، «مقام پیامبران» و «جانشینی رسول خدا(ص)» صدق نمی کند. از سوی دیگر، ویژگی های دیگری که در این روایت برای امام ذکر شده، مانند آنکه نماز و زکات به وسیله او کامل می شود و. ..، ویژگی هایی است که امام بدون صفات پیامبر، نمی تواند دارای آنها شود و آن برنامه ها را عملی سازد؛ زیرا تحقّق کامل موارد یاد شده بر علم کامل و تقوای فوق العاده (عصمت) وابسته است و این دو صفت تنها در پیامبر و شبیه به پیامبر (امام) وجود دارد. اگر امام دارای علم کامل و عصمت نباشد، نمی تواند ویژگی های یاد شده را داشته باشد، بنابراین هرگاه امام دارای ویژگی های پیامبر نباشد، به اوصاف یاد شده متصف نخواهد شد.
همچنین ایشان در حضور شیعیان، متکلّمان و دانشمندان «کوفه» که در میان آنان دانشمندان یهود و نصارا نیز حضور داشتند، فرمودند: «بدانید امام بعد از محمّد(ص) تنها کسی است که برنامه های او را تداوم بخشد، هنگامی که امر (امامت) به او می رسد»۲.
از این روایت استفاده می شود که ویژگی های امام همانند ویژگی های رسول خدا(ص) است تا بتواند برنامه های او را تداوم بخشد و راه او را ادامه دهد؛ زیرا اگر امام دارای ویژگی های ایشان نباشد، نمی تواند راه و هدف او را دنبال کند. اگر امام همانند رسول خدا(ص) عالم به علم الهی و معصوم از هر خطا و گناهی نباشد، به طور کامل نمی تواند برنامه های رسول خدا(ص) را ادامه دهد و راه و روش ایشان در هدایت بندگان را دنبال کند. بنابراین تداوم برنامه های رسول خدا(ص) که در این روایت برای امام بیان شده، بر وجود ویژگی های رسول خدا(ص) در امام دلالت دارد.
در ذیل، به برخی از اشتراک های پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا(ع) اشاره می شود:
بندگی
براساس برهان های عقلی و نقلی، تنها خداوند متعال خالق، ربّ و معبود است و غیر او بدون هیچ استثنایی، حتّی پیامبران و امامان(ع) مخلوق، مربوب، عابد و بنده خدا هستند. امام رضا(ع) بر بنده بودن پیامبران و امامان(ع) تأکید می کردند و مردم را از غلو بر حذر می داشتند. برای رعایت اختصار، به روایات نقل شده از امام رضا(ع) در این باره می پردازیم.
۱. مأمون به امام رضا(ع) گفت:
به من خبر رسیده که گروهی درباره شما غلو می کنند و از حدّ می گذرند. امام رضا(ع) فرمودند:
«پدرم موسی بن جعفر از پدرانش از علی بن ابی طالب(ع) نقل می کنند که رسول خدا(ص) فرمودند: مرا از حق خودم بالاتر نبرید؛ به راستی خدای تبارک و تعالی مرا بنده قرار داد، پیش از آنکه مرا پیامبر قرار دهد».
خدای تبارک و تعالی می فرماید: «مَا کانَ لِبَشَرٍ أَن یؤْتِیهُ اللّهُ الْکتَابَ وَالْحُکمَ وَالنُّبُوَّهَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ کونُواْ عِبَادًا لِّی مِن دُونِ اللّهِ وَلَکن کونُواْ رَبَّانِیینَ بِمَا کنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکتَابَ وَبِمَا کنتُمْ تَدْرُسُونَ وَلاَ یأْمُرَکمْ أَن تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِکهَ وَالنِّبِیینَ أَرْبَابًا أَیأْمُرُکم بِالْکفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ»۳.
حضرت علی(ع) نیز فرمود: «دو نفر درباره من هلاک شدند، در حالی که بر من گناهی نیست. دوستدار از حد گذرنده و کینه جوی کوتاهی کننده و من به سوی خدای تبارک و تعالی برائت می جویم از کسی که درباره ما غلو می کند و ما را از حدّمان بالا می برد، همانند برائت عیسی بن مریم از نصاری». خدای تعالی می فرماید: «وَإِذْ قَالَ اللهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّی إِلَهَینِ مِن دُونِ اللهِ قَالَ سُبْحَانَک مَا یکونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیسَ لِی بِحَقٍّ إِن کنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِک إِنَّک أَنتَ عَلاَّمُ الْغُیوبِ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّی وَرَبَّکمْ وَکنتُ عَلَیهِمْ شَهِیدًا مَّا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیتَنِی کنتَ أَنتَ الرَّقِیبَ عَلَیهِمْ وَأَنتَ عَلَی کلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ»۴.
خدای عزّوجلّ همچنین می فرماید: «لَّن یسْتَنکفَ الْمَسِیحُ أَن یکونَ عَبْداً لِّلّهِ وَلاَ الْمَلآئِکهُ الْمُقَرَّبُونَ»۵ و «مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَهٌ کانَا یأْکلاَنِ الطَّعَامَ»۶ و معنایش آن است که آن دو قضای حاجت می کردند. پس کسی که برای پیامبران ربوبیت را ادّعا کند و برای امامان ربوبیت یا پیامبری را ادّعا نماید، برای غیر ائمه امامت را ادّعا نماید، ما از او در دنیا و آخرت بیزاریم۷.
۲. امام رضا(ع) ارواح ائمه(ع) را آفریده خدا بیان می کنند و می فرمایند:
«هنگامی که فرشتگان ارواح ما را مشاهده کردند، امر ما را بزرگ یافتند، سپس ما تسبیح [سبحان الله] گفتیم تا فرشتگان بدانند که ما آفریده و آفریده شده ایم و خداوند منزّه از صفات ماست. سپس فرشتگان به جهت تسبیح ما، خدا را تسبیح گفتند و او را از صفات ما منزّه شمردند. هنگامی که عظمت و بزرگی شأن ما را مشاهده کردند، «لا اله الّا الله» گفتیم تا فرشتگان بدانند که معبودی جز خدا نیست و ما بندگان خداییم و معبودی نیستیم که عبادت ما با خدا یا جز او واجب باشد. سپس فرشتگان «لا اله الّا الله» گفتند. هنگامی که کبَر و بزرگی جایگاه ما را مشاهده کردند، تکبیر [الله اکبر] گفتیم تا فرشتگان بدانند که خداوند بزرگ تر از آن است که بر بزرگی جایگاه نیل شود، جز به وسیله او. هنگامی که مشاهده کردند عزّت و قوّه ای که خدا برای ما قرار داده، «لا حول و لا قوه الّا بالله» گفتیم، تا فرشتگان بدانند که نیرویی برای ما نیست و قدرتی جز به وسیله خدا نیست. هنگامی که مشاهده کردند نعمتی که خدا به ما داده و برای ما واجب کرده از وجوب اطاعت، «الحمدالله» گفتیم تا فرشتگان بدانند که حمد نعمت های الهی که شایسته خدای متعال است و ذکر آن بر ما واجب است، سپس فرشتگان «الحمدالله» گفتند… ۸.
۲ـ۳. برگزیده و نصب شدن
براساس آیات و روایات، خدای متعال برخی از انسان ها را برگزیده و به پیامبری یا امامت نصب نموده است. مفهوم برگزیده شدن در منابع دینی با عنوان «اصطفاء» بیشتر بیان شده است؛ مانند آنکه می فرماید: «إِنَّ اللّهَ اصْطَفَی آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ»۹، «قَالَ یا مُوسَی إِنِّی اصْطَفَیتُک عَلَی النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِکلاَمِی»۱۰، «وَمَن یرْغَبُ عَن مِّلَّهِ إِبْرَاهِیمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَینَاهُ فِی الدُّنْیا وَإِنَّهُ فِی الآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ»۱۱ و درباره برخی از پیامبران می فرماید: «وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَینَ الْأَخْیارِ»۱۲.
در توضیح این مفهوم باید گفت: «اصطفاء» از ریشه «صفو» به معنای «خالص کردن از هر آمیختگی» است۱۳ و «اصطفاء» عبارت است از: گرفتن خالص شئ و جدا ساختن آن از غیرش هنگامی که آمیخته شده باشند. این معنا با توجّه به مقامات ولایت، بر خلوص عبودیت منطبق می شود و آن، عبارت از این است که بنده در تمام شئونش طبق مملوکیت و بندگی خود حرکت کند و تسلیم صرف پروردگارش شود و آن، تحقّق به دین در همه شئون است۱۴.
بنابراین براساس آیات یاد شده، خدای متعال پیامبران را برای خود و بندگی محض خود برگزیده است. این ویژگی در امام هم وجود دارد و خدای متعال امام را نیز برگزیده است. در روایات نقل شده از امام رضا(ع) به برگزیده شدن پیامبر و امام اشاره شده است. برخی از این روایات عبارتند از:
۱. امام رضا(ع) می فرمایند: خدای عزّوجلّ برای رسالت خود اختیار نمی کند و از بندگانش برنمی گزیند کسی را که می داند، وی به او و عبادتش کفر می ورزد و جز او شیطان را می پرستد: «وَ لَا یخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا یصْطَفِی مِنْ عِبَادِهِ مَنْ یعْلَمُ أَنَّهُ یکفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ یعْبُدُ الشَّیطَانَ دُونَه ».۱۵
۲. آن حضرت همچنین می فرمایند:
«امام تنها امام از سوی خدای متعال است و به این سبب امام است که خدا او را در آغاز آفرینش برگزیده: «… فَالْإِمَامُ إِنَّمَا یکونُ إِمَاماً مِنْ قِبَلِ اللَّهِ بِاخْتِیارِهِ إِیاهُ فِی بَدْءِ الصَّنِیعَه…»۱۶.
۳. امام رضا(ع) در خطبه معروف در اوصاف امام می فرمایند:
«خدای تبارک و تعالی همواره برای [رهبری] آفریده هایش امامان را از فرزندان حسین(ع) از نسل هر امامی انتخاب می کند و برای امامت برمی گزیند: «… فَلَمْ یزَلِ اللهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی یخْتَارُهُمْ لِخَلْقِهِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ (ع) مِنْ عَقِبِ کلِّ إِمَامٍ یصْطَفِیهِمْ لِذَلِک وَ یجْتَبِیهِم. ..»۱۷.
۴. از برخی آیات مانند «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکتابَ الَّذینَ اصْطَفَینا مِنْ عِبادِنا» چنین برمی آید که خدای متعال کتاب را به بندگان برگزیده داده است و براساس حدیث نقل شده از امام رضا(ع)، منظور از آن بندگان برگزیده، عترت طاهرین(ع) هستند. ایشان این تفسیر را در حضور دانشمندان عراق و خراسان بیان می کنند. نقل شده است گروهی از دانشمندان عراق و خراسان در حضور امام رضا(ع) بودند که مأمون معنای آیه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکتابَ الَّذینَ اصْطَفَینا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِک هُوَ الْفَضْلُ الْکبیر»۱۸ را از دانشمندان پرسید. آنان گفتند: خداوند متعال از آن، همه امّت را اراده کرده است. مأمون به امام رضا(ع) رو کرد و گفت: ای ابالحسن! شما چه می گویی؟ امام رضا(ع) فرمودند:
آن طور که می گویند، نمی گویم؛ بلکه می گویم خدای «عزّوجلّ» از آن، عترت طاهرین را اراده کرده است.» سپس ۱۲ آیه برای توصیف آنان بیان می کند که یکی از آن آیات آیه «تطهیر» است: (إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا»۱۹. ۲۰
به اعتقاد شیعه که مبتنی بر آیات و روایات فروان است، خدای متعال پیامبر و امام را نصب می کند هیچ کسی در تعیین فردی به عنوان پیامبر یا امام نقشی ندارد. از آیات و روایات استفاده می شود که انتخاب فرد برای پیامبری یا امامت تنها در دست خداست و خدای متعال می داند چه کسی برای منصب پیامبری یا امامت شایستگی دارد و چه کسی دارای این لیاقت نیست. دلیل اشتراط نصب پیامبر و امام این است که تنها خدا از پاکی افراد خبر دارد و برخی از عیوب و لغزش ها و گناهان امری باطنی و نفسی بوده و هیچ کس نمی تواند وجود یا نبود آنها را تشخیص دهد و گاهی حتّی خود فرد نیز قادر به تشخیص آن نیست. تنها کسی که می تواند آن را تشخیص دهد، خدای متعال است که به ظاهر و باطن افراد آگاهی کامل دارد، چنان که می فرماید: «وَهُوَ اللهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الأَرْضِ یعْلَمُ سِرَّکمْ وَجَهرَکمْ وَیعْلَمُ مَا تَکسِبُونَ»۲۱.
قرآن کریم در مورد گزینش فرد برای پیامبری می فرماید: (وَإِذَا جَاءتْهُمْ آیهٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّی نُؤْتَی مِثْلَ مَا أُوتِی رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَیصِیبُ الَّذِینَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا کانُواْ یمْکرُونَ)۲۲؛ چون آنان را نشانه ای آید، گویند: هرگز ایمان نیاوریم تا آنکه همانند آنچه به فرستادگان خدا داده شده است، به ما نیز داده شود. [بگو:] خدا داناتر است که پیامبری خویش را کجا بنهد. به زودی بدان ها که گناه کردند به سزای آن نیرنگ ها که می کردند خواری و عذاب سخت از نزد خدا خواهد رسید.
این آیه به کسانی که درخواست نزول وحی داشتند، این گونه جواب می دهد: «اللهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَه؛ خدا داناتر است که پیامبری خویش را کجا بنهد». مقصود خدای متعال این است که خدا می داند چه کسی شایستگی رسالت دارد.
علّامه طباطبایی می فرمایند:
آیه ظاهر در این است که موارد در قبول کرامت رسالت، مختلف است و خدا داناتر است به اینکه چه موردی لیاقت و اهلیت رسالت را دارد و این مجرمان مکرکننده، اهلیت رسالت و معجزه آوردن را ندارند؛ بلکه برعکس، در نزد خدا خواری و عذابی شدید دارند؛ چون مجرم و مکارند۲۳.
همچنین می فرمایند:
رسالت از طهارت ذاتی و صلاحیت تا چیزهایی نیاز دارد که نفوس مردم دیگر دارای آن نیست، همان گونه که از سخن مشرکان که می گفتند: «لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّی نُؤْتی مِثْلَ ما أُوتِی رُسُلُ الله» با «اللهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَه» جواب می دهد۲۴.
بنابراین براساس تصریح قرآن، شکی نیست که تنها خدای متعال می داند چه کسی شایستگی برای منصب رسالت دارد و تنها خدا فرد را برای رسالت انتخاب می کند. دلیل آن، این است که تنهای خدای متعال از اوصاف نفسانی انسان ها آگاه است و شایستگی آنها را می داند.
این آیه در مورد امامت نیز قابل تطبیق و جریان است و می توان ادّعا نمود که تنها خدا می داند چه کسی شایستگی امامت دارد و تنها خدا فرد را برای امامت انتخاب می کند. شاهد آن، روایتی است که ابی بصیر نقل می کند. ابی بصیر می گوید: نزد امام صادق(ع) بودم که از اوصیاء سخن گفتند و من اسماعیل را یاد کردم. امام صادق(ع) فرمودند: «نه ای ابامحمد! سوگند به خدا، این به ما واگذار نشده است و دست هیچ کس نیست جز خدای عزّوجلّ که یکی پس از یکی را معین می کند.۲۵»
به اعتقاد شیعه، امام از طرف خدای متعال نصب می شود۵۰. مرحوم لاهیجی می فرمایند:
امامیه چون در امام عصمت را شرط دانند و عقول را راهی نیست به معرفت عصمت، بنابر آنکه امری است باطنی خفی، پس واجب باشد ورود نص بر او مِن عندالله تعالی و مخالفان چون عصمت را شرط ندانند، قایل به وجوب نصّ نباشند.۲۶
از روایات امام رضا(ع) استفاده می شود که گزینش فرد برای پیامبری و امامت تنها در اختیار خداست. از جمله این روایات، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. امام رضا(ع) می فرمایند:
«امامت به این دلیل نیست که امام به سبب کاری از سوی خرد خود نسبت به خود یا به سبب کاری از سوی مردم امام باشد که در آن، اختیار و برتری دادن و جز آن باشد و البتّه امامت به سبب کاری از سوی خدای متعال درباره اوست، همان گونه که به ابراهیم(ع) فرمود: «إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا»۲۷ و همان گونه که به داوود(ع) فرمود: «یا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاک خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ»۲۸.
… همان گونه که به فرشتگان درباره آدم(ع) فرمود: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَهً»۲۹، پس امام تنها امام از سوی خدای متعال است۳۰.
۲. ایشان در حدیث معروف «امامت» بعد از بیان ویژگی های امام، در چندین مورد اختیار امام به دست مردم را نکوهش نموده و انتخاب امام را از توان آنان بیرون شمرده است؛ مانند آنکه می فرماید: «پس چگونه می توانند امام را اختیار کنند؟» «فَکیفَ لَهُمْ بِاخْتِیارِ الْإِمَام»۳۱.
افزون بر آن، ایشان بعد از بیان عصمت، تأیید، توفیق و تسدید امام و در امان ماندن ایشان از خطا و لغزش و گناه، ناتوانی مردم از انتخاب چنین فردی را به صورت پرسشی مطرح می کنند و می فرمایند:
«آیا مردم می توانند چنین فردی را اختیار کنند؟! یا انتخاب شده آنان این گونه است تا او را پیشوای خود سازند؟!» «… فَهَلْ یقْدِرُونَ عَلَی مِثْلِ هَذَا فَیخْتَارُوهُ أَوْ یکونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصِّفَهِ فَیقَدِّمُوه»۳۲ سپس خود ایشان جواب می دهند که «مردم چنین توانایی نداشتند؛ لیکن به گمان خود، امامی را اختیار کردند. به همین خاطر» از حق تجاوز نمودند و کتاب خدا را پشت سر انداختند، گویا که نمی دانند؛ حال آنکه در کتاب خدا هدایت و شفا وجود دارد: «تَعَدَّوْا وَ بَیتِ اللهِ الْحَقَّ وَ نَبَذُوا کتابَ اللهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کأَنَّهُمْ لا یعْلَمُونَ وَ فِی کتَابِ اللهِ الْهُدَی وَ الشِّفَاءُ»۳۳.
سپس امام رضا(ع) دلیل روی گرداندن مردم از اختیار و نصب الهی و دلیل انتخاب امام توسط خودشان را پیروی از هواهای نفسانی خود بیان می دارند: آن را پشت سر خویش افکندند و از هواهای خود پیروی نمودند: «فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم »۳۴
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 