پاورپوینت کامل نگهبان خیمه ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگهبان خیمه ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگهبان خیمه ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگهبان خیمه ها ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

مرد تا رسول را دید، او را در آغوش کشید. بوسید و احوال پرسی کرد. رسول دلیل این رفتار متناقضش را نفهمید. اوّل او را بیرون کردند و حالا صبح به این زودی آمده اند و احوالش را می پرسند! پرسید چه شده؟ مرد فقط گفت که او را ببخشد و از امشب فقط به هیئت آنها برود. رسول گفت: مگر در این چند ساعت چه اتّفاق خاصّی افتاده که او آن قدر تغییر نظر داده است؟ مرد هم خیلی مختصر گفت که دیشب خوابی دیده است که نظرش را برگردانده؛ امّا وقتی اصرارهای رسول را دید، شروع کرد به تعریف کردن…

می خواستند بیرونش کنند. هیچ کدام از اهل هیئت راضی نبودند که یک لات و شرور معروف، هیئت آنها را بدنام کند. هر شب که به مجلس عزاداری می رفت، نگاه های نه چندان مهربان عزاداران را حس می کرد. رئیس هیئت بیشتر از این ناراحت بود که چه کار حرامی کرده است که یک شراب خوار معروف، مراسم عزاداری اش را نجس می کند.

بالأخره صدایشان درآمد. یک شب که رسول ترک دوباره به هیئت رفت، حس کرد جَو متفاوت است. عدّه ای جمع شده بودند و راجع به موضوعی حرف می زدند. پس از دقایقی، جوانی از آنها جدا شد و به سمت او آمد. رسول با لبخندی از او استقبال کرد. جوان که خود را فرستاده مسئول هیئت معرفی کرد، با صراحت به او گفت که از مجلس بیرون برود و دیگر به آنجا برنگردد. از چهره رسول ترک معلوم بود که چقدر ناراحت و عصبانی است. همه انتظار داشتند که مثل همیشه عربده کشی کند و دعوا راه بیاندازد؛ امّا او آرام از جایش بلند شد. بدون هیچ شکایتی آنجا را ترک کرد و مستقیم به سمت خانه اش رفت. ارادتش به امام حسین(ع) مانع این بود که از دوستدارانش کینه به دل بگیرد. تمام فکرش این بود که از فردا به کدام هیئت برود که راهش بدهند. ..

صبح خیلی زود بود. صدای در، به شدّت تمام در خانه پیچید. رسول مضطرب و ترسان به سمت در رفت. در را که باز کرد، خشکش زد. کسی را دید که اصلاً انتظارش را نداشت. مسئول هیئت!

مرد تا رسول را دید، او را در آغوش کشید. بوسید و احوال پرسی کرد. رسول دلیل این رفتار متناقضش را نفهمید. اوّل او را بیرون کردند و حالا صبح به این زودی آمده اند و احوالش را می پرسند! پرسید چه شده؟ مرد فقط گفت که او را ببخشد و از امشب فقط به هیئت آنها برود. رسول گفت: مگر در این چند ساعت چه اتّفاق خاصّی افتاده که او آن قدر تغییر نظر داده است؟ مرد هم خیلی مختصر گفت که دیشب خوابی دیده است که نظرش را برگردانده؛ امّا وقتی اصرارهای رسول را دید، شروع کرد به تعریف کردن:

در شبی تاریک در صحرای کربلا بودم. خیمه ها و یاران امام حسین(ع) یک طرف و خیمه های یزیدیان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.