پاورپوینت کامل شرق اسلامی و بلای مبلّغان ظاهرمذهب ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شرق اسلامی و بلای مبلّغان ظاهرمذهب ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرق اسلامی و بلای مبلّغان ظاهرمذهب ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شرق اسلامی و بلای مبلّغان ظاهرمذهب ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

چگونه دین از حیثیت و شأن فرهنگی و تمدّنی خود جدا افتاد؟ به چه سان اهل ایمان در هیئت اهل تکلّف، خشن و سختگیر ظاهر شدند؟

برخی متدیّنان را چه پیش آمد که تمامی باریک اندیشی، ظرافت طبع و روحی شاعرانه را به تازیانه امر و نهی صرف تبدیل ساختند؟ چه شد که تحجّر، کج خلقی، خشونت سلفی گری رخ نمود و خنجر تیز تکفیر، نماد اسلام و اسلام خواهی شد؟

چرا عاقبت کار به آنجا کشید که در جمع مسلمانان، جمعیّتی جمله اوامر و نواهی مندرج در احکام شریعت و اخلاقیات را، آن زمان که در ساحت رفتار فردی؛ همچون دروغ گویی، غیبت، ریاورزی و مناسبات ساده و بسیط اجتماعی؛ مانند پوشش و آرایش مردان و زنان در کوی و برزن، جلوه گر می شود، تشخیص می دهند و در نشان دادن عکس العمل و وضع گیری، خود را مأمور به امر و نهی می شناسد؛ لیکن از تشخیص مصادیق بزرگ همان سیّئات و تکالیف تعطیل مانده در میان مناسبات فرهنگی و تمدّنی، در می مانند؟ و در موقعیّت های خطیر، نه تنها از وضع گیری درباره آن مصادیق آشکار و منکرات مؤثّر در حیات مسلمانان عاجز می شوند، بلکه خود نیز به جمع مبلّغان و مبشّران مکروه و منکر می پیوندند.

اینان، از دیدار لباس و آرایش نابه هنجار و خارج از متعارف مردان و زنان برمی آشوبند. از به تأخیر افتادن وقت فضیلت برپایی نماز، لب به شکوه می گشایند و بسیج همگانی را برای جبران مافات می طلبند.

از روزه خواری در ماه مبارک رمضان، تلقّی بر باد رفتن ایمان و امان می فهمند و آماده باش مأموران امر به معروف و ناهی از منکر را باعث کنترل و توقّف روزه خواری باز می شناسند.

تبرّی جستن مدام از شراب خواری آشکار و نهان، استماع موسیقی و مغنیان و مواردی دیگر را در زمره عمل منکر بزرگ و آشکار وارد می سازند و آن همه را در زمره مهم ترین مباحث قابل گفت وگو در محافل مذهبی و نقل همیشگی با نسل جوان وارد می سازند تا آنجا که گاه سرزمین زنده یا نشاط را تبدیل به گورستانی متروک می سازند.

امیدوارم این گمان به وجود نیاید که نگارنده، طالب تساهل و تسامح درباره موارد ذکر شده و منکر حرمت سیّئات و عواقب انتشار آنها در جامعه است.

در وجهی دیگر و درست در میان مردم و بین مسلمانان، منکرات اجتماعی بزرگ و مؤثّری قابل شناسایی است که به دلیل اهمّیت و جایگاهشان، زمینه ساز ابتلای مردم به گونه های مختلف کفر و شرک و نفاق می شود؛ در حالی که کمتر مدرسه و مرکز علمی و حتّی طالبان علوم دینی، دربار آنها حسّاس است یا آنکه خواهش اصلاح گری در آن وجوه را دارد و اگر با چشمی دقیق و بصیر به برخی از جماعات مذهبی بنگریم، درمی یابیم که دانسته و ندانسته، خود در جمع مروّجان و مبلّغان آن منکرات قابل شناسایی اند. اجازه می خواهم وجوه مختلف این مهم را با چند پرسش نشان دهم.

مگر جز این است که همگی ما در میان یکی از شهرهای کوچک یا بزرگ به دنیا می آییم، در آن زندگی می کنیم، همه مناسبات و معاملات را در آن سامان می دهیم و بالأخره در گورستان یکی از همان ها به خواب ابدی می رویم؟ تا به امروز، چند سخنرانی، مقاله، خروش یا فریاد درباره مصادیق منکرات و سیّئات در بافت و نظام شهرسازی و نسبت آنها با هدایت یا ضلالت ساکن این شهرها سراغ دارید؟

بنده تردیدی ندارم که مؤمنان، در جمل سرزمین های اسلامی شهر را به شهرسازان سپرده اند و احکام جمله دقایق شهرسازی را. چگونه است که کسی آن احکام حاکم بر نظام و ساختار شهرسازی را با میزان و محک احکام مندرج در منابع و مصادر دینی نمی سنجد و درباره اش نمی پرسد.

دربار مسکن، خانه و کاشانه ای که مؤمن و ملحد در آن، روز و شب را سپری می سازند، چطور؟ این خانه ها و محل های سکونت ما بر کدامین پایه استوارند؟ گچ و سنگ و آهن که اجسامی بی روحند و رام دست ما، معماری حاکم بر این ابنیّه چه تعریفی از انسان، اسلام، معاد و فضایل و رذایل دارند؟ و آنان چگونه احکام و قواعد معماری را با قواعد و رسوم مسلمان زیستن، تنظیم کرده اند؟

کدامین مدرسه و مرکز علمی اسلامی را سراغ دارید که دربار نقش معماری مساجد، مدارس و مساکن و عوامل مؤثّر در جدا افتادن این ابنیّه از احکام دینی و ضرورت ابتنای این بناها، بر مبانی نظری دینی، کنفرانس برگزار کرده باشد؟

این امر را هم خارج از حوز تکالیف علما و محقّقان حوز علوم دینی فرض کرده و جملگی را به دستان با کفایت مهندسان و معماران و شهرسازانی سپرده اند که همه اصول و فروع آموزه های خود را از منابع و مصادر غربی اخذ کرده اند. مجموعه ای از دستورالعمل ها و معیارها، که عمدتاً متّکی و مبتنی بر علم خودبنیاد و سکولارند. اجازه دهید عرض کنم ما حتّی واژگان و اصطلاحاتی چون سکولاریسم، لیبرالیسم و… را هم به غلط ترجمه کرده ایم.

قریب به ۲۰۰ سال از عمر ورود پوشش فرنگی به جهان اسلام می گذرد. ردّ و نشان البسه و پوشش ساکنان شرق را هم باید در موزه ها، فیلم های سینمایی و مراسم مضحک و سالانه نمایشگاه های ایران گردی و… جست وجو کرد.

امروزه، بخش عمده ای از پوشاک ساکنان غرب را هم مشرقیان (چین، هند، ترکیه و…) تولید می کنند. آنها خود عمل ظلمه اند.

راستی چه تعداد رساله و پژوهش دربار پوشش، نسبت البسه و مبانی نظری ادیان آسمانی، پوشش و تمدّن الحادی، (احکام دینی مربوط به البسه و… از سوی پژوهشگران حوزه های علمی اسلامی، تألیف شده است؟

همه توجّه و تمرکز، نه بر مبانی و قواعد حاکم بر «امر پوشش» و ضرورت اندیشه درباره تحوّل در این امر، بلکه متوجّه بلند و کوتاهی یا چسبندگی و گشادی آن است.

چگونه است که مصادیق منکرات جزیی، جماعت بزرگی از مؤمنان را برمی آشوبد، امّا مصادیق مهم و زاینده منکرات بزرگ در میان مناسبات فرهنگی و تمدّنی، نادیده انگاشته می شود؟

موارد بسیاری را در امور مهمّی، چون تغذیه بهداشت و درمان، ارتباطات، مدیریّت و ملک داری و امر قضا می توان برشمرد که جملگی در حیات اجتماعی، مناسبات ملّی، روابط بین المللی نقش آفرینند، در حفظ ایمان یا بی ایمانی مردم مؤثّرند؛ در حالی که به رغم وجود فرصت و امکان این همه تنها بخش کوچک و جزئی از وضعیّتی است که ساکنان شرق اسلامی بدان مبتلایند؛ امّا در این میان، شیعه خان حضرت، مراکز و شخصیّت های صاحب نام علمی و مذهبی، درباره آنها اندیشه نمی کنند و برای اصلاح و بهبود آنچه که به صلاح مسلمانان و شیعیان آل الله می انجامد، قدمی شایسته برنمی دارند.

چه کسی می تواند انکار کند که همین اشخاص و مراکز، سالانه میلیاردها تومان صرف حفظ ظواهر، چراغانی ایّام سور و سیاه پوش کردن ایّام سوگ و اطعام مردم از طریق نذری می کنند.

همه اقدامات و تصمیمات را متوجّه متولّیان دستگاه های رسمی و دولتی می شناسند و متولّیان نیز در گیرودار عملیات میدانی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، برای کشف راهنمای عمل، چشم به دست عالمان و مراکز علمی دارند. بی شک مراکز و مؤسّسات مهمّ رسمی و مرتبط با نظام دولتی، مکلّف به اندیشه در این باره و حرکت در مسیر اصلاح گری بنیادین بوده و هستند و به طور قطع، به دلیل در اختیار داشتن مسئولیّت های رسمی و قانونی در پیشگاه خداوند و امام زمان(ع) مسئول و ناگزیر، باید جوابگو باشند؛ امّا سهم دیگران چه می شود؟

روی سخن نگارنده، از وجهی دیگر متوجّه مردانی است که به عنوان عالم یا عامل، مجال بودن و زیستن در این شرایط تاریخی ویژه را یافته اند. مجالی که چنانچه از دست برود و طواغیت مرتبط با اتّحاد صلیب و صهیون، حاکمیّت شیعه خانه امام زمان(ع) را به دست آورند، هیچ کس معذور نخواهد بود.

در این مجال و به اختصار، به برخی دلایل اشاره دارم که باعث بروز این همه غفلت و تداوم آن شده است. این همه، ناظر بر این گفت وگو است که چرا بخش مهمّی از مناسبات و معاملات مهمّ فرهنگی و تمدّنی از دیدگاه بخش بزرگی از مراکز و شخصیّت های علمی و مذهبی اسلامی این سرزمین دور مانده است؟

۱. اسلام و عالمان حوزه علمی اسلامی، طیّ قرون متمادی، امکان حضور و عمل در مناسبات سیاسی، اجتماعی و مدیریّت کلان بر یک نظام حکومتی اسلامی را نداشتند.

سلاطین و خلفا، با ممانعت از حضور و اشراف عالمان علوم دینی، امکان نقش آفرینی آنها را در حوزه های فرهنگی و تمدّنی از بین بردند و با ایجاد فاصله میان اهل نظر دینی و عمل حکومتی، این حوزه ها را از میدان مباحثات مهمّ تمدّنی دور ساخته و ناگزیر در محدود گفت وگوهای فردی و اجتماعی محدود، منحصر ساختند و از اینجا و به تدریج، عموم علوم و فنون و احکام مندرج در منابع فرهنگی و ذخایر علمای اسلامی، در انزوا قرار گرفت. تا آنجا که به رغم سابقه و تجرب حکما، اطبّا، منجّمان و معماران مسلمان که جملگی از میان حوزه های علمیّه اسلامی برخاسته بودند، آثار آنان به فراموشی سپرده شد یا آنکه توسط فرنگیان به یغما رفت و به قول امروزی ها، کرسی های درسی مربوط به این علوم و فنون هم روی به تعطیلی گذارد تا آنجا که بحث و فحص در این مراکز، منحصر در فقه، کلام، اخلاق و چند عنوان دیگر شد. گویی که هیچ گاه در این مراکز، سخنی از طبابت، نظامی گری، حکمت، نجوم، ریاضیات و معماری جاری نبوده است.

آن عالمان و حکیمان، به دلیل ارتباط با منابع دینی منبعث از کلام وحی و آموزه های ائمه دین(ع) ربط جمله علوم و فنون جاری و ساری در مناسبات فرهنگی و تمدّنی را با حیات فردی و اجتماعی دنیوی و اخروی انسان ها می دانستند و در وقت انجام فنون و صدور احکام، متوجّه و متذکّر حیات مادّی مردم و تأثیر آن بر حیات برزخی و قیامتی آنان بودند. این دید جامع نگر باعث بروز و ظهور آثار بزرگی در حوزه های مختلف جهان اسلام بود که باقی مانده های آن تا به امروز رشک و حسد عالمان شرق و غرب عالم را برانگیخته است. جدا افتادگی، نقش بزرگی را در نهادینه شدن غفلت از حیات فرهنگی و تمدّنی مسلمانان در عرص زمین ایفا کرده است؛

۲. تا چهارصد سال پیش از این، حوزه تمدّنی شرق «دریای مدیترانه» که تنها متأثّر از بخشی از آموزه های علمای مسلمان ساکن «ایران»، «مصر»، «عراق» و… بود، چراغ فروزنده ای بود که روشنایی اش بخش بزرگی از شرق و غرب زمین را درخشان می کرد. مجموعه ای از وقایع که طیّ چندین قرن پیاپی حادث شد، از جمله جنگ های دویست ساله صلیبی، سقوط «اندلس» و… حوز تمدّنی را از شرق به غرب دریای مدیترانه منتقل ساخت. این واقعه، بنیّه فرهنگی این منطقه را تضعیف کرد و زمینه های پذیرش ایستایی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.