پاورپوینت کامل رد هواپیمای امام ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رد هواپیمای امام ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رد هواپیمای امام ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رد هواپیمای امام ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

معلّم روی تخته نوشت: مادر در باران آمد. نوک چوب را گذاشت روی «مادر». بچّه ها هم آهنگ داد زدند: مادر.

نوک چوب جفتِ «در» بود.

ـ در.

چوب زیر «باران» بود.

ـ باران.

نوک چوب روی باران سُر خورد، آمد روی «آمد».

ـ آمد.

معلّم گچ قرمزی برداشت و فتح مادر را پررنگ کرد. چوب مثل پسرکی تخس که لی لی بازی کند، از «مادر» چهار بار پرید و نشست روی «آمد». دانش آموزان خسته وکسل، برای آخرین بار تند تند گفته بودند: مادر در باران آمد. کفری شده بود از صدای بی رمق بچّه ها. چوب را با لجاجت زد توی سر «مادر»، درست سُر خورد وسط «م». پنج شش تا از بچّه ها با شلختگی گفتند: مادر. چوب را برداشت و دوباره گذاشت روی «مادر». این بار صداها بلندتر و جمع و جورتر بود. دم گرفته بودند، بگویند «در»، کسی در زد. معلّم مشهدی بود. سیگار شیراز نیم سوخته ای دود می کرد بین انگشتانش. با عجله چیزی به معلّم گفت و زد روی شانه اش و رفت. باد دانه های تگرگ را مثل نقل و نبات، مشت مشت می پاشید توی حیاط.

معلّم نوشت: امام.

خوب بچّه ها! حالا چه کسی می تواند بخواند؟

صدرس گفت: اجازه آقا؟. .. امام.

با تبسّم نوشت: خمینی.

یادش رفت ضمه بگذارد بالای «خ». تمو گفت: خِمینی.

ضم بزرگی گذاشت بالای «خ». برزو گفت: خمینی، آقا.

خمینی دیگری پهلوی امام نوشت. بچّه ها دم گرفتند: امام خمینی.

رسالت معلّم گل کرده بود. توی دلش گفت: گور پدر ساواک.

نوشت: درود بر خمینی و و مجاهدانه فریاد زد: همگی با هم سه بار بلند و کشیده.

نگاه بچّه ها روی «درود» گیر کرده بود. درود را خودش گفت و خواست بگوید: حالا. گفت: درود بر خمینی.

دانش آموزان دم گرفتند: درود بر خمینی. .. درود بر خمینی. .. درود بر خمینی.

تقّ دسته کلید روی شیش در، هیاهوی کلاس را فرو نشاند. معلّم با دستپاچگی تخته پاک کن را سایید روی «درود بر». به خمینی که رسید، دلش نیامد خواست دستش را پس بکشد، سعی کرد احساساتی نشود. چشمش را بست و پاک کن را کشید روی «خمینی» و مدیر شبیه عکس قاب گرفت هوید

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.