پاورپوینت کامل زیر پوست جامعــه عربستــان ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیر پوست جامعــه عربستــان ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیر پوست جامعــه عربستــان ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زیر پوست جامعــه عربستــان ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

با توجه به حوادث اخیر بعد از مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان و اوضاعی که بر جهان گذشته و جنایاتی که سعودی ها در سرتاسر خاور میانه مرتکب شده و می شوند جالب است موعودیان عزیز را به گزارشی که در مورد عربستان سعودی تهیه شده است را دعوت می کنیم البته این گزارش مربوط به چند ماه پیش و قبل از مرگ ملک عبدالله می باشد ولیکن خواندن آن در شرایط کنونی بسیار زیباست

درباره «عربستان سعودی» (On Saudi Arabia)، کتابی از خانم کارن الیوت هاوس، برنده جایزه «پولیتزر» است که در سال م. توسط انتشارات Alfred A. Knopf در «نیویورک» منتشر شده است. این کتاب، گزارشی تحلیلی از جامعه عربستان است؛ جامعه ای پیچیده در لفافِ لباده های بلند و سنّت های سخت جان و سنگین گذر.

این کتاب، ثمره پنج سال غور و غوّاصی نویسنده در اعماق آب های راکد این دریاست. پژوهشگر، یک زن است و موضوع پژوهش، جامعه ای به شدّت مردسالار! شاید در نگاه نخست، تحقّق چنین تحقیقی ناممکن بنماید؛ امّا برعکس، زن بودن نویسنده، برگه عبوری است برای ورود به اندرونیِ خانه ها و خیمه ها و هم نشینی و هم سخنی با محروم ترین لایه اجتماعی این جامعه؛ جامعه ای که طیّ سده ها و اعصار، برپایه استیلای قبایل، شیوخ و شریعت شکل گرفته است: بر زنان، مردان حکم می رانند و بر مردان، الله.

در تارهای درهم تنیده سنّت و شریعت، نه تنها زنان، که مردان نیز اسیرند و فردیّت آدمی نیز اعتنایی برنمی انگیزد. جامعه ای که در کلّیت خود، محصور در دیوارهای بلندِ احکام پرسش ناپذیر شرع، استبداد رأی شیوخ و ملاحظاتِ مزاحمِ سنّتی است. سیطره این سه عامل چنان است که می توان گفت: توانِ ابتکار، نوآوری، نقد، خطرپذیری و اعتماد به نفس در این جامعه هنوز ناچیز است.

کارن هاوس بر آن است که دستیابی عربستان در دهه های اخیر به منابع عظیم ثروت نفت، اگرچه بر اهمّیت نقش این کشور در تحوّلات منطقه و جهان افزوده، امّا این تأثیر به دلیل نگرش فرهنگی، سیاسی حاکم بر این کشور، زیان بار بوده است. موقعیت استراتژیک عربستان به «ایالات متّحده آمریکا» امکان داد که طِیّ سیزده سال ( ـ م.) دو جنگ در منطقه «خلیج فارس» به راه اندازد.

حاکمیت سیاسی عربستان در حدود یک سده پیش شکل گرفت. محمّد آل سعود، رئیس یکی از قبایل عرب، با تمسّک به تعلیمات بنیادگرایانه محمّدبن عبدالوهّاب، موفّق شد قبایل پراکنده و دائم در ستیزِ عربستان را گرد هم آورد. این اتّحاد سیاسی، مذهبی که وهّابی گری و جهاد اسلامی، ایدئولوژی آن بود، پایه مشروعیت رژیم آل سعود در عربستان شد. حکومت آل سعود در سال م. توسط ملک عبدالعزیز، شکل نوینی به خود گرفت. پیوند سیاسی نهادهای قبیله ای و دینی، به برکت ثروت نفت و تولیت اماکن مقدّسه، موقعیت ایدئولوژیک سیاسیِ رژیم آل سعود را تقویت کرد و بازار هر دو نهاد (خاندان حکومتی و دستگاه دینی) را رونق داد. عبدالعزیز، از سیصد زنِ خود، چهل و چهار پسر و ده ها دختر داشت و فرزندان و نوادگان او تا امروز به هفت هزار تن رسیده اند. کشوری با نوزده میلیون جمعیت و هفت هزار پرنس! و تنها نیروی سازمان یافته دیگر که در ساختار حاکمیت عربستان وجود دارد، دستگاه دینی آن تحت رهبری روحانیان متعصّبِ وهّابی است، که هفتاد هزار مسجد در سراسر کشور را اداره می کنند. به تعبیری، عربستان سعودیِ امروز، کشوری است متّکی بر شبکه ای از هفت هزار شاهزاده و هفتاد هزار مسجد.

همه مسئولیت های مهمّ حکومتی (در همه عرصه های اقتصادی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی) تا سطح اداره استان های سیزده گانه کشور، در اختیار شاهزادگان است. عربستان، به قول نویسنده کتاب، اساساً یک شرکت عظیم خانوادگی است؛ شرکتی به ثبت رسیده به نام مؤسّسه اسلامی آل سعود.

فصل مهمّی از کتاب کارن هاوس، بررسی وضع زنان عربستان و نقش خفقان بار احکام شرع (و نه تنها شرع، عرف نیز) علیه این قشر اجتماعی است.

در میان همه اختلاف های اجتماعی موجود در عربستان، هیچ یک، ژرف تر و فاجعه بارتر از تبعیض علیه زنان نیست. طبق شعائر اسلام وهّابی، مردان باید از الله، اطاعت کنند و زنان از مردان؛ امّا مسئله این است که خدا از دسترس دور است و کاری به چند و چونِ اطاعت روزمرّه مردان ندارد؛ امّا زنان در دسترسند و آنها را از اطاعتِ مدام، گریزی نیست… یک پدر، بر همه وجوه زندگی دخترش سلطه دارد تا روزی که او را به دست سلطه گر دیگری که شوی آینده اوست، بسپارد.

نویسنده، گستره این محرومیت ها را دردمندانه می کاود؛ از حجاب اجباری که گویی با هویّت زن عجین است تا محرومیت از حقّ کار در کنار مردان (نامحرم) در واحدهای تولیدی و خدماتی، حقّ رانندگی و حتّی حقّ شرکت در نماز جماعت. زنان باید نماز خود را در چاردیواری خانه بخوانند و اجازه حضور در مسجد را ندارند. هرگونه تخلّف از این موازین، توسط کمیته امر به معروف و نهی از منکر و بازوی اجرایی آن مطوّعه (پاسبانان شرع) سرکوب می شود. کارن هاوس، حادثه دردناکی را نقل می کند:

در سال م.، اقدام ننگ آمیز پلیس شرع (مطوٌعه)، موجب مرگ چهارده دختر در آتش سوزی یک مدرسه شد. پلیس شرع مانع خروج دخترانی شد که سراسیمه از بیم آتش به بیرون می گریختند. آنها به زور به داخل مدرسه بازگردانده شدند و در آتش سوختند؛ چون هنگام فرار، حجاب کامل نداشتند.

نویسنده در مورد مفهوم قانون در عربستان و تأثیر زیان بار درآمیختگی دین و دولت در این کشور می نویسد:

در عربستان سعودی تنها یک قانون حاکم است؛ شرع اسلام و تنها یک داور نهایی برای تعیین حدّ و مرز این قانون وجود دارد؛ پادشاه عربستان. اسلام به منبع عمده اختلاف میان رهبران فرقه های مختلف مذهبی بدل شده و تفسیرهای گوناگونی از «قرآن» و اراده الله مطرح است… مذهبی که زمانی ستونِ ثبات قلمروی آل سعود بود، خود، اینک آبشخور اختلاف میان سعودی ها شده است. بسیاری از مردم اعمّ از متجدّد یا محافظه کار، از آل سعود به دلیل بهره گیری آن از دین، در خدمت تأمین قدرت سیاسی، انحصاری آزرده اند. تمکین رهبران روحانی به این روند، موجب تضعیف مشروعیّت هر دو نهاد (سلطنت و روحانیت) شده است.

نفاق های کهنه قبیله ای، محلّی، فرقه ای و تبعیض های جنسی و طبقاتی، بیش از هر زمان دیگر آشکار شده و توانایی دین برای تعدیل این شکاف ها کاهش یافته است. افزون بر این، درآویزی و ستیز اسلام حاکم [بر عربستان] با حقوق مدنی، منزلت سنّتی آن را به نحو چشمگیری فروکاسته است و این، یکی از پیامدهای متأخّر روند درآمیختن دیانت و قدرت، توسط آل سعود بوده است.

کارن هاوس، در آسیب شناسی جامعه عربستان، بر نقش مخرّب تسلّط شرع، پای می فشارد و آسیب های برآمده از این سلطه را بر می شمارد؛ امّا زیان بارترین عرصه آسیب دیدگی اجتماعی را سلطه دین بر نظام آموزشی کشور می داند. او مطلبی از یکی از کارشناسان دارد که می گوید: نظام آموزشی، چنان زیر تسلّط اخوان المسلمینِ وهّابی است که اگر اساساً بنا باشد اصلاحی در آن صورت بگیرد، بیست سال طول می کشد. وهّابی ها آموزش و پرورش را پایه کار خود قرار داده اند و در این زمینه، به هیچ وجه کوتاه نمی آیند. گویا حسّاسیت آنها در این عرصه، حتّی از تعصّبی که در اسیر نگه داشتن زنان جامعه دارند، نیز بیشتر است.

سطح عمومی آموزش، نازل است. نویسنده که فصلی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده، در آغاز آن می نویسد:

در عربستان سعودی، هیچگاه بی سوادی عار نبوده است. چه سرمشقی مهم تر از خودِ محمّد، که نه خواندن می دانست و نه نوشتن. جبرئیل، حدود بیست سال وحی مُنزَل را بر او می خواند و او آن را تکرار می کرد و سپس به گوش پیروان خود می رساند. مثال محمّد، شنیدن و تکرار کردن، محورکُلّ آموزش در عربستان سعودی است.

تا سال م. برنامه ای برای آموزش ابتدایی و عمومی وجود نداشت. در پنج دهه اخیر، پول های هنگفتی به عنوان بودجه آموزشی صرف شده است؛ امّا بنا به ارزیابی نویسنده، تنها می توان گفت که حاصل آن، فاجعه بار بوده است. چرا؟

نظام آموزشی کشور، قلمروی دستگاه روحانیّت است. روحانیان وهّابی، آموزش و پرورش را مهم ترین عرصه القای احکام شرع و بقای حرمت شریعت در جامعه می دانند. آنها آموزش زبان های خارجی، علوم طبیعی و به ویژه علوم انسانی را برنمی تابند. شیخ عبدالعزیزبن عبدالله، مفتی اعظم عربستان که در سال م. مرد، تا روز مرگش کروی بودن زمین را انکار می کرد.

طبق بررسی نویسنده: در عربستان سعودی، همه مدارس دولتی، مذهبی اند. در آنها آموزش روزمرّه قرآن، اجباری است. در دبستان ها تمام ساعت های درس در پیش از ظهر، به آموزش قرآن اختصاص دارد. در دبیرستان ها، از مجموع بیست و یک ماده درسی، نه ماده منحصر به آموزش قرآن است.

و درباره سطح و کیفیّت آموزش دانشگاهی می نویسد: از همه بدتر اینکه، اغلب دانشجویان فارغ التّحصیل مدارس عالی و دانشگاه های عربستان سعودی، اندیشیدن را نیاموخته اند؛ بلکه چیزهایی را از بر کرده اند.(شنیده و تکرارکرده اند)… باید بگویم که در عربستان، درس فلسفه که در آن پرسش، محور آموزش است، موضوعیّت ندارد.

یکی از مشکلات جدّی آموزش دانشگاهی و فراتر از آن، جامعه روشنفکری در عربستان، نیرویِ ماندِ محفوظات شنیده و تکرارشده است.

بنابر گزارش این کتاب، در سال های اخیر، برای اصلاح نظام آموزشی، کوشش هایی شده است؛ امّا بخش نامه های دولتی در برابر بوروکراسی نظام آموزش مذهبی، کارآیی چندانی نداشته است. این بخش نامه ها درباره منابع کتاب های درسی، چگونگی آموزش و مضمون موادّ آموزشی بود؛ امّا بخش عمده این اصلاحیه، روی کاغذ ماند. هاوس در این باره می نویسد: بنابر یک ارزیابی آماری، % از سه هزار ناظر و بازرس مدارس دولتی، سلفی اند.

نویسنده در مورد نگرش و نقش سلفی ها می افزاید: سلفی، از نظر سیاسی واژه مناسب تری از وهّابی است. برای سلفی ها، آنچه اهمّیت دارد، آموزش سنّتی اسلامی است؛ نه اصلاحات آموزشی… امروز در عربستا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.