پاورپوینت کامل سخــاوت سرشـــار ۴۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سخــاوت سرشـــار ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخــاوت سرشـــار ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سخــاوت سرشـــار ۴۰ اسلاید در PowerPoint :
هم چاه و هم مردم می شنوند. جمعی که حاضرند، سینه هایشان بی تاب از شنیدن است و نگاهشان دوخته به دهان عبدالله بن عبّاس.
انگار از دهان ابن عبّاس، دُرّ و گوهر می ریزد و جمع، همانند صیّادان مروارید، غوطه ور در دریای سخنان او، چشم به مرواریدهای کلامش دارند. عبدالله بن عبّاس نیز با شور و شوقی که مردم کمتر از او دیده اند، کنار چاه «زمزم» ایستاده است و حرف به حرف، کلمه به کلمه و جمله به جمله، شنیده های خود را از پیامبر خدا(ص) نقل می کند.گاهی چشمانش را ریز می کند و گاهی لبخند بر لب، شیرینی کلام پیامبر(ص) را به گوش و چشم جمع می رساند و حتّی گاهی نیز برای ادای مقصود، از دست های خود کمک می گیرد.
شیرینی شنیدن سخنان پیامبر خدا(ص) که اکنون در بین مردم نیست و چند سالی است که جماعت، وجود نازنینش را از دست داده اند، آن قدر هست که هرلحظه بر تعداد جمع افزوده شود.
ناگهان مردی که عمّامه ای بر سر دارد و صورت خود را پوشانیده است، به جمع می پیوندد. حضور مرد ناشناس برای لحظه ای، نگاه ها را به خود جلب می کند. صدایی از کسی بلند نمی شود؛ امّا نگاه ها سرشار از پرسش است؛ که یعنی: او کیست؟ چرا صورت خود را پوشانیده است؟
ابن عبّاس نیز برای لحظه ای مکث می کند و سپس سخنان خود را از سر می گیرد؛ امّا هنوز جمله ای دیگر از پیامبر اسلام(ص) نقل نکرده است که مرد ناشناس، جمله ای از رسول خدا(ص) نقل می کند. ابن عبّاس می خواهد چیزی بگوید و پرسشی کند. این را می شود از نگاهش فهمید؛ امّا سکوت را ترجیح می دهد و باز به نقل گفتار ادامه می دهد.
امّا مرد ناشناس، ساکت نمی ماند. در مقابل هر حدیثی که ابن عبّاس نقل می کند، او نیز با گفتن «قال رسول الله» حدیثی دیگر از پیامبر (ص) می گوید.
حاضران، دیگر به نگاه ها اکتفا نمی کنند. کم کم زمزمه ای درمی گیرد:
– این مرد کیست؟
– از کجا آمده؟
– نکند از صحابه پیامبر(ص) بوده که این قدر با تسلّط، حدیث ایشان را نقل می کند؟!
– شاید از نزدیکان پیامبر(ص) بوده است.
– شاید…
ابن عبّاس ساکت می شود. گامی به جلو برمی دارد و به مرد ناشناس نزدیک می شود. دستی به شانه اش می گذارد و به سخن می آید.
– ای مرد! بگو که هستی؟ هم من و هم این جماعت، سخت مشتاقیم بدانیم تو کیستی که این چنین دقیق و کامل از رسول خدا(ص) حدیث نقل می کنی. روی خود را بگشا!
پاسخ مرد، سکوت است؛ نه حرفی و نه حرکتی.
لحن ابن عبّاس، بوی التماس به خود می گیرد.
– تو را به خداوند قسم می دهم! بگو کیستی؟
مرد ناشناس، آرام دست ابن عبّاس را از روی شانه هایش کنار می زند و با قدمی به جلو، در جایی می ایستد که لحظاتی پیش ابن عبّاس آنجا ایستاده بود. سینه هایی پر از سکوت و نگاه هایی پر از سؤال!
مرد، آهی بلند از ته دل می کشد و آرام صورت خود را باز می کند.
بسیاری از حاضران، او را می شناسند. ابن عبّاس قدمی پیش می نهد. مرد با دست به سویش اشاره می کند و او در جا میخکوب می شود. صدای مرد، پشت سکوت را می شکند.
– ای مردم! آیا کسی هست که مرا نشناسد؟
این را می گوید و سری از تأسّف تکان می دهد. گویی در دل می گوید: مرا که هیچ؛ علی(ع) را نیز از یاد برده اند!
– شاید… شاید کسی باشد که مرا نشناسد؛ باشد. خودم را معرّفی می کنم. هر کس مرا نمی شناسد، هرکس که چهره مرا تاکنون ندیده است، بداند که من ابوذر غفاری هستم؛ صحابه رسول خدا. اکنون که در کنار چاه زمزم، شما را دیدم و عبدالله بن عبّاس را که برایتان از رسول الله – آن عزیز از دست رفته- حدیث نقل می کرد. با خود گفتم، بهتر است به میان شما بیایم و من نیز از فرستاده خدا، محمّد بن عبدالله(ص) حدیث بگویم؛ امّا در این روزگار غربت آل محمّد(ص) کدام حدیث بهتر است از ذکر علی(ع) و آل الله؟
صدای ابوذر بالا و بالاتر می رود. بغضش هر لحظه آشکارتر می شود و صدایش لرزان تر. دست بر گوش های خود می نهد و ادامه می دهد:
با هر دو گوش خود، از رسول خدا(ص) شنیدم. با هر دو گوشم شنیدم واگر کلامی جز راستی بر زبان می آورم، هر دو گوشم کر باد!
دست بر چشمان خود می گذارد:
با دو چشمم دیدم و اگر دروغ باشد، هر دوی آنها کور باد که آخرین فرستاده خدا فرمودند: «علی پیشوای نیکان است و کشنده کافران. هرکس او را یاری کند، خدا یاری اش خواهد کرد و هرکس دست از یاری او بردارد، خداوند دست از یاری اش برخواهد داشت.»
بار دیگر نگاه ها به هم گره می خوردند. برخی متعجّبند و نگاه برخی غریب می نماید. نمی دانم؛ شاید تعجّب می کنند از اینکه چرا ابوذر غفاری در این هنگامه بی کسی علی(ع) از او می گوید. برخی نیز گویی به خود آمده اند و شاید از خواب هزارساله بیدار شده باشند؛ گوش هایشان را تیز می کنند و سینه هایشان را گشاده برای شنیدن باقی سخنان ابوذر.
یکی از جمع که دستار سیاهی بر سر دارد و نگاهش بوی دوستی نمی دهد، در گوش دیگری می گوید:
چه می گوید؟ چه جای سخن گفتن از علی است؟ نکند از اینکه خلافت را به علی واگذار نکرده اند و او منصبی به دست نیاورده، ناراحت است؟
پاسخ می شنود:
نمی دانم. شاید.
دیگری با خود می گوید: راست می گوید. من نیز این جمله را از رسول خدا(ص) شنیده ام. راست می گوید و لب خود را با دندان می گزد.
ابوذر نگاهش را به صورت تک تک جمع می چرخاند. به نظر می رسد منتظر سخنی است یا حرکتی. بیش از آن، سکوت را جایز نمی داند و دنباله سخنش را می گیرد:
ای مردم! ای کسانی که اکنون خاموشی را به فریاد و نشستن را به برخاستن ترجیح داده اید و گویی سخنان من جز بهت و سکوت، ارمغانی دیگر برایتان به همراه ندارد؛ به خدا قسم! خود شاهد بودم. شاهد بودم که روزی از روزها سائلی درمانده وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد…
در خاطر ابوذر، روح دمیده می شود. یاد آن روز برایش زنده می شود و زنده تر. گویا که امروز، آن روز است و سائل، هم اکنون وارد مسجد شده است.
طایفه ای از یهود که به تازگی به عزّت مسلمانی رسیده بودند، نزد پیامبر(ص) آمدند. در بین آنها می شد عبدالله بن سلام، اسد، ثعلبه و ابن نامیه را شناخت. آمدند تا پاسخ پرسشی را که ذهنشان را به خود مشغول کرده بود، از حضرت بشنوند و خنکای پاسخ پیامبر(ص) را به سینه های عطشان مضطربشان بچ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 